در بخش سوم این مقاله به برخشی شبهات همانند فتح ایران با شمشیر پاسخ خواهیم داد.
پاسخ به برخی شبهه ها
فتح ایران با شمشیر
نکته ای که ما در این فرصت میخواهیم بگوییم و بر آن تاکید داریم و برای
همه مردم دنیا اگر بگذارند، جا بیاندازیم این است که اسلام دو گونه است یکی
اسلام برحق که آن فقط و فقط مد نظر پیامبر (ص) بوده و امتداد آن اسلام اهل
بیت (ع) و امیرالمومنین (ع) و امامان راستین (ع) تا امام زمان (عج) است و
دومی اسلام کودتا میباشد که مردود و غیر قابل قبول از نظر شرع و عقل است.
این دویی است که هیچگاه سه نمیشود.
با این وصف تکلیف مشخص است هر خلیفه و هر حاکمی که خودش ناحق است و حکومتش نامشروع است نماینده خدا و رسول نیست، نماینده اسلام نیست.
بی رودربایستی ظلم، ظلم است چه از طرف مسلمان باشد و چه از ناحیه غیر مسلمان. همه اهل ظلم در دنیا و آخرت مستحق عذابند. اگر در دنیا نشد در آخرت بی شک مجازات سختی در انتظار ظالمان و ستمگران مسلمان و غیر مسلمان خواهد بود و خون کسی در نزد پروردگار از دیگری رنگینتر نیست.
خیلی چیزها در قالب احکام و آداب اسلامی به خورد من و شما داده اند و همچنین در حوزه فرهنگ و هنر اسلامی خیلی چیزهای بی اصالت به ما تفهیم شده در حالی که اصلیتی اسلامی ندارند.
مثلا فلان مسجد در ایران یا در شام یا در هر جای جهان اسلام را نموداری از فرهنگ و تمدن اسلامی میدانند و متاسفانه پایه گذاران این فرهنگ از اسلام کودتا بوده اند و آنها تلاش فراوان برای ریشه کن کردن اصل اسلام انجام میدادند و از قصههای طنز تاریخ این است که جای دوست با دشمن در اینجا عوض شده است.
برای مثال در اسلام واقعی مناره در سازه مساجد جایگاهی ندارد و آن را زیاد بن ابیه که از دشمنان اسلام بوده به وجود آورده است یا مقصوره که اتاقک محافظ امام جماعت است در مسجد جایی ندارد و یک بدعت و گمراهی در دین به شمار میرود و در زمان معاویه به وجود آمده است و ائمه معصومین (ع) همچون امام علی (ع) با این کارها مخالف بودند و یا حضرات معصومین(ع) قویا تزئینات داخل مسجد را نهی نموده اند. به راستی مسجد، آیا نگارخانه و گالری نقاشی است؟
وقتی دست مسیحیت از دلیل و برهان خالی ماند و نتوانست پاسخ صحیح و عاقلانه به نیازهای مادی و معنوی بشر دهد و به خصوص زمانی که اسلام عزیز با آن شکوه و جلال طلوع کرد ، سران مسیحیت رو به زر و زیور و تزئینات کلیسا آوردند و با زرق و برق خواستند هویت معنوی گم شده خود را استحکام بخشند و عوام الناس هم به این زرق و برقها متاسفانه پاسخ مثبت دادند و خیال کردند بخشی از معنویات است. همین بلا هم بر سر اسلام و مسجد نیز آمد.
این مقدمه چینیها را انجام دادیم تا بگوییم همان طور که این به اصطلاح هنرها ریشه در اسلام واقعی ندارند آن خلفا و آن جنگها هم از سوی حاکمان نامشروع به هیچ وجه مورد تایید خداوند و رسول او نیستند. نَه خلفای ثلاثه، نَه بنی امیه، نَه بنی عباس و نَه هر کس که طرفدار این نوع اسلام باشد بدون تعارف نماینده اسلام واقعی نیست و سیره و عملکرد او نمیتواند راهنما و نجات بخش باشد.
آیا تا به حال با خود اندیشیده اید که چرا جهان اسلام این همه متزلزل است؟ این همه حاکم مزدور و وطن فروش و دین فروش و خائن دارد؟ این همه مشکل دارد و نوکر اربابان و کدخدایان عالم است؟ علت و پاسخ در همان بی هویتی اسلامِ مجعول و منحرف و به تعبیر ما اسلام کودتا است.
آیا تا به حال اندیشیده اید که چرا بیشتر گروههای تروریستی
جهان از پیروان واقعی اسلام کودتا هستند؟ مانند: القاعده (عراق ،
افغانستان و ...)، طالبان (افغانستان) ، الشباب (سومالی)، سپاه صحابه
(پاکستان)، جیش العدل (ایران)، کوموله (ایران) پژاک ( ایران)، جبهه
النصره(سوریه)، داعش(عراق و سوریه) و ... واقعا چرا همه از اسلام کودتا
هستند؟
به راستی چرا؟ پاسخ ساده، روشن و آشکار است. اینها همان رویه سران و خلفای مکتب اسلام کودتا را مو به مو اجرا میکنند.
اینها اسلام خالد بن ولید صحابی جنایتکار پیامبر(ص) را مو به مو اجرا میکنند که شخصیت او از نظر پیامبر و امام علی(ع)- دو حاکم و دو خلیفه اصلی و واقعی جهان اسلام - شخصیتی مردود و تایید نشده بود.
مثل کبک سرمان را داخل برف نکنیم. واقعیتها را ببینیم و بگوییم. حقیقت این است که محو اسلام واقعی توسط خلفا و همچنین معاویه و افراد ستمگر بعد از او باعث این همه مشکلات و ابهامات در گذشته و حال مسلمانان شده است .
اسلام اهل بیت را با تبلیغات، زور، پول، شکنجه، تهدید، تحریف، جعل، بایکوت و هزاران ترفند شیطانی دیگر محو نموده اند و جایگزین آن اسلام کودتا آورده اند. اسلام واقعی یعنی اسلام ولایی یعنی پذیرش ولایت از امیرالمومنین(ع) تا فرزند یازدهم ایشان حضرت مهدی (عج) و لاغیر.
آیا از این سلسله یعنی از پیامبر(ص) تا امام مهدی (عج) ذره ای ظلم و کوتاهی دیده ایم؟ اگر این چنین بود هیچ وقت ایرانیان خردمند و باهوش و دیگر ملیتها و انسانهای سبز اندیش و آزاد اندیش عالم، شیفته این خانواده و دستگاه معنوی ایشان نبودند.
مثال ساده این که حتی ارامنه در ایران، هیئت برای امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) دارند. وای به حال برخی از ما بچه مسلمانها و به خصوص شیعیان که اهل فهم و درک و مطالعه و تمییز حق و ناحق نیستیم و به یاوه سرایی بیگانگان و اباطیل آنها گوش داده ایم و از آن بدتر بلندگوی آنها هم شده ایم.
منکر جنگ برخی به ظاهر مسلمانها برای گسترش و چپاول دیگر ملتها نیستیم همان طور که در ادیان دیگر هم این چنین بوده است ولی نباید از این امر هم غفلت نمود که اسلام با جنگ به مرزها و اقلیمها نیامده بلکه ذات لطیف اسلام، تسخیر کننده قلبها بوده است و هنوز هم در ایران یهودی مسیحی زرتشتی صابئی و ... نیز یافت میشوند یعنی اگر قرار به شمشیر و اجبار بود باید در ایران اصلا هیچ غیر مسلمانی وجود نداشت.
در ایران مدتهای زیادی طول کشید تا اغلب مسلمان شوند. مثلا در منطقه قم با حضور 16 نفر از شیعیان اشعری فراری از دست حکومت وقت این تشیع امروزی شکل گرفت. یا در مازندران با حضور ناصر اطروش از اصحاب امام عسکری(ع) تشیع رشد یافت و همچنین در جای جای این مملکت با مجاهدتهای امامزادگان و ذریه پیامبر(ص) در ادوار مختلف این اسلام و این تشیع به اکثریت رسید.
برای مثال، اسلام در اندونزی شرقیترین کشور مسلمان جهان با جنگ نرفته است بلکه خلوص نیت تاجران روزگاران کهن بوده است که پیام آور این دین حتی به طور ناقص در آنجا و جاهای دیگر بوده است یا در ترکستان چین یا بسیاری از کشورهای آفریقایی یا آسیایی امر پذیرش اسلام با فهم و درایت مردم و اختیار و پذیرش بی اجبار آنها توام بوده است.
به هر روی در این میان ممکن است که ظلم هایی هم شده باشد که بالاخره ظلم
در اسلام از هر کسی که میخواهد باشد قابل پذیرش برای خدا نیست ولی فراموش
نکنیم در برخی از موارد زندگی دنیوی:
عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد
نکته آنلاین