۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۹:۴۲
کد خبر: ۸۰۶۰
در این رابطه دو نکته از اهمیت اساسی برخوردار است. اول اینکه، شبکه­های نوین اجتماعی به مانند بسیاری از پدیده­های نوین اجتماعی محصول کشور­های صنعتی بوده و این کشور­ها در تلاش هستند، با استفاده از آنها الگوی اجتماعی و فرهنگی خود را به کشور­های دیگر تحمیل نمایند. دوم اینکه، کشور­های صنعتی به خصوص کشور­های غربی با برخورداری از منابع و امکانات وسیع­تر در تلاش هستند با استفاده از شبکه ­های نوین اجتماعی به ایجاد تحولاتی خود­خواسته در کشور­های دیگر اقدام نمایند و یا تحولات و اعتراضات صورت گرفته را در راستای اهداف خود مدیریت نمایند.
 امروزه رسانه­های اجتماعی بیشتر از آن که منعکس کننده تغییرات اجتماعی باشند خود زمینه تغییرات را فراهم می­کنند. در نتیجه مسیر یکسویه­ای از دخالت در کشور­های در حال توسعه به واسطه شبکه­های نو­ظهور اجتماعی نمود یافته است. نمونه چنین دخالت­هایی را می­ توان در کوبا، تحولات کشور­های عربی، اوکراین و… مشاهده نمود. حال آنکه حوادث بعد از انتخابات ۱۳۸۸ توجه ویژه به این مسئله را بسیار حیاتی کرده است.

 کارکرد شبکه های اجتماعی نوین

امروزه فراگیری اینترنت و فن­آوری­های جدید ارتباطی و اطلاعاتی، موجب ظهور فضای مجازی در کنار جهان واقعی شده که این امر، معادلات و الگوهای ارتباطات سنتی، تولید، انتقال و مصرف اطلاعات را به هم زده و موجب تغییر در آن شده است. چنین فضایی که به عنوان واقعیت مجازی یک پارچه، درنظر گرفته می شود، از ویژگی­هایی چون بی­مکانی، فرا زمان بودن، صنعتی بودن محض، عدم محدودیت به قوانین­مدنی متکی بر دولت- ملت­، قابل دسترسی بودن همزمان، روی فضا بودن، برخورداری از فضاهای فرهنگی، اعتقادی، اقتصادی، سیاسی و … برخوردار است. چنین فضای مجازی گسترده، شبکه­های اجتماعی[۱] را ایجاد کرده­اند. شبکه اجتماعی مجازی یا شبکه اجتماعی اینترنتی، وب سایت یامجموعه­ای از وب سایت­هایی است که به کاربران امکان می­دهد، علاقه­مندی­ها، افکار و فعالیت­های خود را با یکدیگر به اشتراک بگذارند؛ وبلاگ ها[۲] ، فیس بوک[۳] ، توییتر[۴] ، یوتیوب[۵]. پادکست[۶] از جمله شبکه های اجتماعی مجازی هستند.

مسئله اساسی در رابطه با این شبکه های نسبتاً نو­ظهور مدیریت و بهره برداری صحیح از آنها است. به دلیل گسترش روز­افزون دامنه استفاده از این شبکه­ها، توجه کافی به این عرصه از اهمیت فوق العاده­ای برخوردار است.[۷] چراکه حتی اگر این شبکه­ها برای راه اندازی مستقیم شورش­ها و ناامنی­ها نیز به کار گرفته نشوند، به صورت هوشمندانه­ای فرهنگ ­بومی کشور­های در حال توسعه را مورد هدف قرار داده­اند که این پروسه در نهایت منجر به شکاف عمیق فرهنگی و نارضایتی خواهد شد.

بسیاری­ مدعی ­­اند، عصر حاضر عصر انقلاب رسانه­ های اجتماعی است و با افزایش تعداد کاربران اینترنتی، رسانه­ های اجتماعی به حاکمان تقریباً بلامنازع عرصه اطلاع رسانی و در پی آن مدیریت افکار عمومی تبدیل خواهند شد. امروزه رسانه‌های اجتماعی بیش از رسانه های جمعی و در فضای مجازی در ارتباط لحظه به لحظه با افکار عمومی هستند، برای مثال توئیتر دریایی از اطلاعات شاهدان عینی است که به سرعت اطلاعات را ثبت می­کنند و انتشار می­دهند و یا یوتیوب آماج تصاویر و ویدیویی­ هایی قرار می­گیرد که توسط شهروندان تهیه شده و برای گسترش آنها گزینه­ای جز این رسانه ­ها نیافته­ اند. وبلاگها پذیرای اطلاعاتی می شوند که از فیلتر هیچ دروازه­بان خبری عبور نکرده­اند، فیسبوک غرق محتواهایی می­شود که بارها و بارها به اشتراک گذاشته شده است.

اینها همه گواه این است که رسانه­ های اجتماعی شیوه دریافت، ارسال، تولید و به اشتراک گذاشتن محتوا را تغییر داده ­­اند. این رسانه ­ها در جمع آوری، تولید و انتشار اطلاعات گوی سبقت را از رسانه­ های جمعی ربوده ­اند، این موضوع در کشورهایی که دسترسی بیشتری به اینترنت دارند، پر رنگ­تر است. رسانه­های اجتماعی امروز به عنوان عامل تحولات و تغییرات عصر حاضر هستند، رسانه­ هایی که قرار است جای رسانه­های جمعی را بگیرند، زیرا مخاطب رسانه­های اجتماعی که در قالب این شبکه­ها کار می­کنند، نه تنها منفعل نیستند، بلکه مخاطب خود درگیر تولید محتوا و انتشار آن است. اما با تمام این ویژگی­ها، اگر جریان خاصی هدایت این رسانه ­ها را بر عهده بگیرد و یا بر موج این رسانه­ ها سوار شود به راحتی می­تواند بر اهداف خود دست یابد. لذا رسشبکه­های اجتماعی بیش از آن که منعکس کننده تغییرات اجتماعی باشند خود زمینه تغییرات را فراهم می­کنند. این امر زمانی خطر آفرین می­شود که کشور­های غربی با استفاده از این امر اقدام به دخالت در جوامع دیگر می­ نمایند و تحولات اجتماعی صورت گرفته را در مسیر دلخواه خود هدایت می­کنند.

 در رابطه با کشور کوبا به دلیل در گیری­های ایدئولوژیکی که بین این کشور با ایالات متحده و کشور­های غربی وجود دارد، مشاهده می­شود که شبکه­های نوین اجتماعی به ابزاری برای دخالت کشور­های بلوک غرب در این کشور بدل گردیده است. برای نمونه دولت آمریکا برای دامن زدن به ناآرامی و تشویق مخالفان در کوبا یک شبکه اجتماعی طراحی و راه اندازی کرده بود که در فاصله سال‌­های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۲ فعال بوده و تعداد مشترکان آن به ۴۰ هزار نفر رسیده بود. دولت آمریکا برای پنهان کردن این اقدام خود از چندین شرکت پوشش و واسطه استفاده کرده تا ظاهرا ارتباطی بین این شبکه اجتماعی با دولت ردیابی نشود. بودجه این طرح از طریق اداره کمک به سازمان توسعه بین‌‌المللی آمریکا پرداخت می‌­شد که معمولاً به عنوان نهادی برای کمک به پروژه­های بشر­دوستانه در سطح جهان شناخته می­شود. هدف این طرح ایجاد یک شبکه ارسال پیامک مثل شبکه توئیتر بود که مردم و به خصوص ناراضیان در کوبا با استفاده از آن بتوانند از کنترل شدید دولت کوبا بر شبکه اینترنت بگریزند. این شبکه ارسال پیامک که «زون زونئو» نام داشت اصطلاحا «توئیتر کوبایی» نام گرفته بود که در اصطلاحات محاوره‌­ای در کوبا "صدای مرغ مگس خوار” معنی می ‌دهد.[۸] رسانه­ای شدن این بحث سبب بروز اعتراضات متعددی گردید و نقش رسانه­های نوین را آشکار­تر نمود.

مدیر سازمان توسعه بین‌المللی‌ ایالات متحده (USAID) در صحن مجلس سنا تلاش کرد، ایالات­ پای اشتون به ماجرای بازرسی بند ۳۵۰ اوین باز شد/ موبایل و لپ تاپی که «ماهیت واقعی» ماجرا را افشا کردمتحده را از ایجاد یک «شبکه اجتماعی» به منظور ایجاد اغتشاش در کوبا تبرئه کند.[۹] در طول جلسه رسیدگی کمیته روابط خارجی مجلس سنای آمریکا در تاریخ هشتم آوریل ۲۰۱۴ که به منظور بررسی بودجه سازمان USAIDبرگزار شده بود، "رجیو شاه” مدیر این سازمان تلاش کرد تا افشاگری­های رسانه­ها در خصوص استفاده از شبکه های اجتماعی برای ایجاد اغتشاشات در کوبا را با بیان این مطلب انکار کند که اجرای پروژه «شبکه اجتماعی» برای کوبایی­ها عملیات مخفیانه نبوده، بلکه تنها عملی «خردمندانه» بوده انکار کند. این پروژه در سال ۲۰۰۹ به عنوان یک شبکه ارسال پیامک با نام «زون زونئو» آغاز شد و در سال ۲۰۱۲ عملیاتی شد تا کاربرانی را که در کوبا زندگی می‎کردند را به خود جذب کند و آن‎ها را به ایجاد شورش در این جزیره تحریک کند. پاتریک لیهی، سناتور دموکرات – که از سال ۲۰۱۲ رئیس موقت مجلس سنای ایالات متحده بوده است – در شروع سؤالات خود از مدیر سازمانUSAIDتکرار کرد که: دولت آمریکا ده تا پانزده میلیون دلار بودجه برای برنامه های به اصطلاح دموکراتیک در کوبا به سازمان توسعه بین المللی آمریکا (USAID) تخصیص داد. این بودجه ظاهرا مدام در حال افزایش است[۱۰]. افشاگری­های صورت گرفته به خوبی نشان از استفاده ابزاری و یک سویه از شبکه ­های نوین اجتماعی دارد که تغییر فرهنگ کشور­های درحال توسعه به عنوان بستر­ساز نارضایتی­های اجتماعی و سرنگونی دولت­های مستقل و مخالف غرب را در دستور کار خود قرار داده است. این در حالی است که استفاده از شبکه­ های اجتماعی نوین به روز­ترین ابزار برای مداخلات غربی­ها محسوب می­گردد.

 شبکه ­های اجتماعی جدید زمینه را برای بین ­المللی کردن قیام­های سال ۲۰۱۱ کشور­های عربی فراهم کرده و از طرفی میان شهروندان عرب و جامعه بین الملل پل ارتباطی ایجاد کردند. فضای مجازی به جنبش­های اجتماعی کمک کرد تا بدون داشتن سازمانی منسجم فعالیت هایشان را سازماندهی کنند، جنبش­هایی که فاقد منابع مالی غنی و ساختارهای قدرتمند بودند[۱۱]. در مصر، تونس و… فعالان اجتماعی و مدنی با استفاده از فضای مجازی دیدگاه­های خود نسبت به وقایع مختلف را به اشتراک می­گذاشتند. رسانه­های جدید اجتماعی در کشورهای عربی تا حدودی توانسته ناکارامدی رسانه­های سنتی را جبران کنند.

با وجود اینکه رسانه های اجتماعی در مصر، تونس و… توانستند تجمعات اعتراض آمیزی را علیه مبارک، بن علی و… سازماندهی کند اما نقش آنها در فرایند­های سیاسی چون انتخابات و جهت­دهی به اقدمات بعدی معترضین همیشه با خواست­های واقعی انقلابیون هماهنگ نبوده­ است. اگر نگاهی دقیق­تر به تحولات مصرداشته باشیم، آمریکایی ها این ادعا را مطرح می­کردند که شبکه­های اجتماعی از جمله توئیتر نقش مهمی در شنیده شدن صدای مردم مصر داشته است، آنها معتقدند همکاری این شبکه­های اجتماعی با غول اینترنتی گوگل باعث ایجاد امکان اشتراک صوتی فایل­ها از طریق ایمیل صوتی شده است. در این رابطه وزیر خارجه سابق ایالات متحده یعنی خانم هیلاری کلینتون به صورت صریح در هنگام بازدید از میدان التحریر قاهره اشاره کرد که "برای من دیدار از جایی که یک انقلاب، متاثر از شبکه توئیتری در آن رخ داده و بر کل جهان تاثیر داشته بسیار افتخار آمیز است.”[۱۲] اشاراتی از این دست، از اهمیت این حوزه، جهت فعالیت رسانه­ای برای برخورد با نظام­های معارض در ادبیات سیاسی آمریکا پرده برمی دارد.

در این میان برخی از تحلیلگران غربی اصرار دارند که بگویند شبکه های اجتماعی نقش مهمی در تحولات دمکراتیک در کشورهای عربی ایفا کرده­اند و بر نقش رسانه های اجتماعی به ویژه فیس بوک در بسیج و تشدید قیام مردمی در مصر بسیار تاکید دارند. به طوری که برخی از آنها، قیام مردم مصر را "انقلاب رسانه های اجتماعی” توصیف کرده­اند یا آن را به «انقلاب فیس بوکی» تشبیه می‌کنند و تلاش دارند تا این تغییرات و تحولات را بجای اراده مردمی به قابلیت­ها و ظرفیت­های شبکه های اجتماعی از جمله فیس بوک و توئیتر نسبت دهند. با وجود اینکه نقش شبکه های نوین اجتماعی در وقوع انقلاب­های عربی را نمی توان انکار کرد اما مقایسه ناآرامی های اوکراین، با انقلاب های عربی نشان می دهد صرف مخاطب رسانه­های اجتماعی بودن کافی نیست، بلکه باید یک جریانی قوی­تر در پشت پرده و موافق رای و نظر مخاطبین باشد تا تغییرات مدنظر آنها عملی شود. یعنی تا مادامی که سردمداران کشورهای عربی همسو و موافق با سیاست های آمریکا و متحدان آن هستند، هر نوع تغییر مدنظر انقلابیون و مردم ممکن نخواهد بود. بدین معنی که متاسفانه اکثر شبکه­های نوین ارتباطی تنها ابزاری برای تامین مصالح کشور­های غربی محسوب می­گردد.

 نمونه متاخر و بارز نقش شبکه های اجتماعی در هدایت افکار عمومی انقلاب اوکراین است، اوکراین بطور مکرر بعد از فروپاشی «اتحاد جماهیر شوروی»، بصورت پاندولی بین بلوک شرق و غرب در حال نوسان بوده است. مهمترین نمودهای کشمکش اوکراین بین قدرت های سنتی بین الملل، مربوط به "انقلاب نارنجی اوکراین” در ۲۰۰۴ م. و اعتراضات اخیر ضددولتی – نوامبر ۲۰۱۳- می شود. بلوک غرب یکبار در سال ۲۰۰۴ از نسخه انقلاب های رنگی برای ایجاد تحولات در اوکراین استفاده کرده بود که با ناکارآمدی ان مواجه شد، حالا نوبت استفاده از روش جدید ناآرام سازی و سپس سوار شدن بر موج جدید است و چه راهی بهتر و کم هزینه تر از شبکه های اجتماعی. نقش شبکه‌های اجتماعی در ایجاد ناآرامی‌های اجتماعی اوکراین به حدی است که برخی کارشناسان، وضع اوکراین را «انقلاب فیس‌بوکی و توئیتری» نامیده‌اند. اما حقیقت مهم‌ آن است که قدرت‌های خارجی از این شبکه‌ها برای ایجاد و حفظ ارتباط با معترضان و هدایت غیرمستقیم آنها استفاده می‌کنند. سایت‌های فراوانی به طور مستقیم وضعیت ناآرام خیابان‌های کیف را پخش می‌کنند که برای دولت‌های غربی همچون یک مشاهده حضوری مستقیم است.

در این رابطه نه تنها شروع عمده این نا­­آرامی­ها با تحرکات شبکه ­های نوین اجتماعی آغاز گردیده، بلکه توئیتر در ناآرامی‌های اوکراین، بیشتر به حوزه اطلاع‌رسانی به جهان و جلب توجه جهانیان به اوکراین مشغول به کار بوده است. در همین راستا اکثر صفحات توئیتر مرتبط با شورش‌های اوکراین نیز به زبان انگلیسی فعالیت می‌کنند. در کلیت امر نقش رسانه­ های اجتماعی در هدایت جریانات سیاسی و اعتراضات بر هیچ کسی پوشیده نیست، طوری که کشور­های غربی با هدایت و مدیریت تحولات اجتماعی در اوکراین، این کشور را عملاً به مرز تجزیه و در نهایت به جنگ داخلی کشانده­اند.[۱۳] این مسئله نشانگر نقش ویژه­ای است که شبکه­ های اجتماعی به خود گرفته­اند.

امروزه شبکه ­های نوین اجتماعی به عنوان ابزار­های نوین ارتباطی به اوج گسترش خود رسیده­اند، طوری که کوچکترین حوادث در سطح بین المللی را تحت پوشش قرار می­دهند. این شبکه­ها در ایران همانند سایر کشور­ها، منتهی به دور از فرهنگ و الگوی ملی و مهمتر از آن، خارج از سیاست­های موثر دولتی رشد یافته­اند. در این راستا دولت نه تنها مبدع برنامه خاصی در این زمینه نبوده، بلکه عمدتاً تحت تاثیر واقعیت­های صورت گرفته با توجه به افزایش استفاده از یک ابزار نوین مجبور به پذیرش یک پدیده خاص و ایفای نقش انفعالی در قبال آن بوده است. اهمیت این مسئله تا جایی است که تقابل به وجود آمده عملاً سبب شکل­گیری یک تضاد فرهنگی گردیده است. لذا توجه ویژه به این عرصه و استفاده فعالانه از شبکه­های اجتماعی برای ارتقای فرهنگ و امنیت ملی برای مقابله با دشمنان ایران اسلامی اجتناب­ناپذیر می­رسد.

انتخابات دوره‌ی دهم ریاست‌جمهوری گسترده ­ترین حضور فضای مجازی و شبکه­های اجتماعی در عرصه‌ی سیاست در ایران بود که شدید­ترین تهدیدات علیه امنیت ملی را به ظهور رساند. در این دوره شاید جدی‌ترین تجربه‌ی استفاده از اینترنت و شبکه‌های اجتماعی مثل فیس‌بوک، توئیتر، یوتیوب، فرندفید و مانند آن‌ها بر علیه دولت و منافع ملی بروز کرد. در طی این برنامه طراحی شده عملاً کشور­های غربی مسیر تحولات کشورمان را در دست داشتند و فراتر از آن با ایجاد شایعه و سناریو­سازی بر موج تحولات بعد از انتخابات سوار بودند. در نتیجه زمانی که شایعه عدم صحت و سلامت انتخابات مطرح گردید، به سرعت در شبکه ­های اجتماعی گسترش یافت و در نهایت به عاملی اساسی برای ادامه اعتراضات، خشونت­ها و هنجار شکنی­ها بدل گردید. در این میان نیز کشور­های غربی به عنوان کشور­های مسلط به این عرصه حداکثر استفاده را از این ابزار نوین بردند. لذا امید می­رود با فرهنگ سازی در راستای استفاده از این ابزار­های نوین و اتخاذ سیاست­های مکفی موانع لازم در مقابل هجمه­ها و فعالیت­های آزادانه بیگانگان ایجاد گردد.

فردا


گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر