به گزارش پایگاه خبری پایداری ملی، شهرها به عنوان کانونهای جمعیتی، اقتصادی و حکومتی، همواره اهداف اولیه در هر نوع تهدید، اعم از نظامی، تروریستی، طبیعی (زلزله، سیل، طوفان) و اپیدمیها هستند. "شهر مستحکم" صرفاً شهری با دیوارهای بلند نیست؛ بلکه شهری است که تابآوری ساختاری، عملکردی و اجتماعی خود را به گونهای طراحی کرده باشد که در برابر انواع شوکها مقاومت کرده و پس از آسیب، به سرعت به حالت عادی بازگردد. این استحکام، یک سازه فیزیکی صرف نیست، بلکه محصول همافزایی میان زیرساختهای ایمن، مدیریت منسجم و مهمتر از همه، مشارکت و آمادگی مردم است.
بخش اول: مبانی پدافند شهری و مفهوم شهر تابآور
پدافند شهری یک رویکرد کلنگر در مدیریت بحران و کاهش خطر است که هدف آن تضمین تداوم فعالیتهای ضروری شهری در زمان صلح، بحران و جنگ است. این رویکرد شامل اقدامات پیشگیرانه، واکنشی و ترمیمی است که برای حفظ کارکرد حیاتی شهر طراحی شدهاند. مفهوم شهر تابآور فراتر از آمادگی صرف برای وقوع حادثه است؛ این مفهوم بر توانایی سیستم شهری برای جذب، سازگاری و بازیابی سریع پس از یک اختلال متمرکز است.
تابآوری شهری را میتوان در سه سطح اصلی تعریف و دستهبندی کرد که هر یک نیازمند طراحی دقیق و سرمایهگذاری استراتژیک هستند:
۱. تابآوری عملکردی
تابآوری عملکردی به توانایی سیستمهای خدماتی شهری برای ادامه ارائه خدمات حیاتی، حتی در صورت آسیب دیدن بخشی از شبکه، اشاره دارد. در یک شهر مستحکم، خرابی یک زیرساخت نباید منجر به فروپاشی کامل سیستم شود.
الف. شبکههای توزیع چندلایه:
استفاده از معماری شبکهای به جای توپولوژی خطی برای زیرساختهایی مانند برق و ارتباطات ضروری است. برای مثال، سیستم برق باید دارای قابلیت سوییچینگ سریع باشد تا در صورت قطع شدن یک خط انتقال اصلی، جریان برق از مسیرهای جایگزین تأمین شود.
ب. مراکز خدماتی پراکنده:
تمرکز بیمارستانها، تأسیسات تصفیه آب و مراکز داده در یک مکان واحد، ریسک شهر را به شدت بالا میبرد. پراکندگی استراتژیک این مراکز، به همراه ذخیرهسازی کافی منابع پشتیبان (مانند سوخت ژنراتورها و مواد شیمیایی تصفیه آب)، تضمین میکند که در صورت تخریب یک مرکز، مراکز جایگزین بتوانند بار عملیاتی را بر دوش بکشند.
۲. تابآوری ساختاری:
این سطح بر مقاومسازی فیزیکی داراییها و زیرساختهای سخت شهر متمرکز است تا بتوانند شدت حداکثر تهدید پیشبینی شده (مانند زلزله با دوره بازگشت بالا یا حمله سایبری مخرب) را تحمل کنند.
الف. مقاومسازی سازههای کلیدی:
بیمارستانها، پلهای اصلی، مراکز آتشنشانی و مراکز مدیریت بحران باید فراتر از حداقل الزامات کدهای ساختمانی طراحی شوند. در مناطقی با خطر لرزهای بالا، استفاده از تکنیکهایی مانند میراگرهای لرزهای (Seismic Dampers) و جداسازهای پایه (Base Isolators) برای کاهش انتقال انرژی زلزله به سازه، حیاتی است.
ب. استفاده از مصالح نوین و پایدار:
مصالح با مقاومت بالا در برابر آتش، خوردگی و آسیبهای محیطی (مانند بتنهای خودترمیمشونده یا فولادهای با قابلیت بازگشت الاستیک بالا) عمر مفید سازه را در برابر شوکهای مکرر افزایش میدهند.
ج. ایمنسازی فیزیکی تأسیسات حیاتی:
ایستگاههای پمپاژ آب، اتاقهای کنترل نیروگاهها و مراکز مخابراتی باید در برابر نفوذ فیزیکی، تخریب عمدی و اثرات جانبی انفجارهای نزدیک محافظت شوند. این امر ممکن است شامل ساخت دیوارهای ضربهگیر یا استقرار در زیرزمینهای تقویتشده باشد.
۳. تابآوری اجتماعی
این رکن، اغلب نادیده گرفته شدهترین، اما حیاتیترین عامل در ساعات اولیه پس از بحران است. شهری مستحکم است که شهروندان آن آگاه، سازماندهیشده و دارای شبکه حمایتی قوی باشند.
الف. سرمایه اجتماعی و اعتماد متقابل:
اعتماد میان همسایگان و اعتماد شهروندان به نهادهای محلی، تسهیلکننده بسیج منابع و همکاری در زمان بحران است. این اعتماد، که به عنوان سرمایه اجتماعی شناخته میشود، در شرایطی که ارتباطات دولتی قطع شده است، شریان اصلی بقا را فراهم میکند.
ب. ظرفیت خودیاری:
آموزش جوامع برای مدیریت اولیه نیازهای خود (سرپناه موقت، کمکهای اولیه، تأمین آب و غذا) برای ۷۲ ساعت اول، بار سنگینی را از دوش سازمانهای امدادی برمیدارد. این مفهوم بر این ایده استوار است که دولتها بلافاصله پس از وقوع حادثه، تنها توانایی پاسخگویی به ۲۰ درصد از نیازها را دارند.
ج. رهبری محلی و سازماندهی:
وجود شوراهای محلی فعال، سازمانهای داوطلب محلهمحور، و رهبران مورد اعتماد که میتوانند در غیاب ساختار رسمی، هماهنگیهای اولیه را انجام دهند، یک مزیت حیاتی است.
بخش دوم: الزامات توسعه شهر امن از منظر پدافند غیرعامل
توسعه شهری امن، نیازمند ادغام ملاحظات پدافند غیرعامل در مراحل اولیه برنامهریزی و توسعه فیزیکی شهر است، نه صرفاً افزودن تمهیدات دفاعی به عنوان یک برچسب نهایی.
۱. کاربری زمین هوشمند
برنامهریزی کاربری زمین باید تابآوری را از طریق توزیع مناسب و کاهش تمرکز ریسک افزایش دهد.
الف. جلوگیری از تمرکز بیش از حد:
باید از ایجاد تراکم جمعیت بیش از حد در مناطق آسیبپذیر (مانند نواحی سیلابخیز، حریم گسلهای فعال، یا دامنههای ناپایدار کوهستانی) پرهیز شود. در صورت اجتنابناپذیر بودن توسعه در این مناطق، باید استانداردهای ساخت و ساز به شدت افزایش یابد.
ب. پراکندهسازی استراتژیک زیرساختهای حیاتی:
در پدافند غیرعامل، یکی از اهداف اصلی، جلوگیری از ضربه همزمان به چندین سیستم حیاتی است. وجود نیروی پشتیبان در اینجا اهمیتی کلیدی دارد. به جای یک نیروگاه مرکزی بزرگ، استفاده از نیروگاههای کوچک مقیاس یا نیروگاههای گازی پشتیبان) در نقاط مختلف شهر، احتمال خاموشی کامل را کاهش میدهد.
مراکز فرماندهی توزیعشده: باید مراکز مدیریت بحران در سطوح مختلف (شهری، منطقهای، محلهای) تعریف شوند تا در صورت تخریب مرکز اصلی، سطوح پایینتر بتوانند عملیات را ادامه دهند.
ج. ایجاد حریمهای ایمنی:
اطراف تأسیسات حیاتی مانند پایگاههای نظامی، فرودگاهها، مراکز کنترل گاز و برق، باید حریمهای امنیتی فیزیکی با کاربری خاص (فضاهای سبز یا کمتراکم ساختمانی) در نظر گرفته شود تا از اثرات مخرب انفجارها یا حملات مجاور جلوگیری شود.
۲. تنوع و توازن زیرساختها
اتکا به یک منبع واحد برای هر خدمت، شهر را در برابر تهدیدات بزرگ آسیبپذیر میکند. افزایش بهرهوری از منابع انرژی تجدیدپذیر در مقیاس محلهای، مانند پنلهای خورشیدی بر روی پشتبامها و توربینهای بادی کوچک، وابستگی به خطوط انتقال طولانی را کاهش میدهد. این سیستمها میتوانند به صورت "ریزشبکه" (Microgrid) عمل کرده و پس از قطع شدن از شبکه اصلی، به طور مستقل به تأمین برق یک محله یا مرکز حیاتی بپردازند. همچنین ایجاد مخازن آب اضطراری زیرزمینی و تقویت زیرساختهای جمعآوری آب باران، ذخیره امن آب شرب را برای مواقع قطع شدن شبکه اصلی توزیع فراهم میکند. همچنین، باید سیستمهای تصفیه آب قابل حمل و مستقر در محلات تعریف شوند. از سوی دیگر.
در زمان بحران، شبکههای جادهای ممکن است مسدود یا تخریب شوند. بنابراین، توسعه مسیرهای ایمن برای پیادهروی و دوچرخهسواری، که میتوانند به عنوان مسیرهای تخلیه اضطراری یا مسیرهای لجستیک سبک استفاده شوند، اهمیت مییابد. همچنین، سیستمهای حمل و نقل عمومی (مترو و اتوبوس) باید دارای طراحی مقاوم در برابر زلزله یا سیل باشند.
بخش سوم: آمادگی مردم به عنوان مولفه تقویتکننده استحکام شهر
اگر زیرساختها اسکلت شهر باشند، مردم روح و سیستم عصبی آن هستند. آمادگی مردم ضریب تابآوری شهری را به شدت افزایش میدهد، زیرا واکنشهای جمعی و سریع شهروندان، مهمترین عامل در کاهش تلفات و زمان بازیابی است.
۱. آموزش فراگیر و مستمر
آموزش نباید یک رویداد سالانه باشد، بلکه باید بخشی دائمی از فرهنگ مدنی شهر باشد. این آموزشها در بطن موارد زیر میتواند تبلور پیدا کند:
الف. ادغام در برنامه درسی مدارس:
آموزش اصول پدافند شهری، کمکهای اولیه پایه، نحوه پناهگیری در برابر زلزله و نحوه واکنش به هشدارهای شیمیایی/بیولوژیکی باید از دوران ابتدایی آغاز شده و در سطوح بالاتر تعمیق یابد.
ب. آموزشهای سناریو محور محلی:
آموزشها باید متناسب با مخاطرات بومی هر شهر باشند. برای مثال، آموزش در شهرهای ساحلی بر روی آمادگی برای سونامی متمرکز باشد، در حالی که در شهرهای کوهستانی تمرکز بر خطرات رانش زمین و سیلابهای ناگهانی خواهد بود.
ج. استفاده از تکنولوژیهای نوین در آموزش:
استفاده از واقعیت مجازی (VR) و واقعیت افزوده (AR) برای شبیهسازی سناریوهای بحرانی (مانند اطفاء حریق یک مجتمع آپارتمانی یا جستوجو در آوار) میتواند سطح آمادگی را بدون ریسک فیزیکی ارتقا دهد.
۲. ایجاد سازمانهای مردمی واکنش سریع
ایجاد ساختارهای سازمانیافته داوطلبانه در سطح محلات، قلب تپنده تابآوری اجتماعی است که موارد زیر را شامل میشود:
الف. ساختار و آموزش تیمها:
این تیمها باید داوطلبانی باشند که در هر بلوک یا مجتمع مسکونی سازماندهی شدهاند. آموزشهای آنها باید شامل کمکهای اولیه پیشرفته (مانند کنترل خونریزیهای شدید)، اطفاء حریق اولیه با استفاده از کپسولهای دستی، و تکنیکهای جستوجو و نجات سبک باشد.
ب. نقش حمایتی دولت:
شهرداریها و سازمانهای امدادی باید وظیفه پشتیبانی فنی، فراهم کردن تجهیزات پایه (جعبه کمکهای اولیه، چراغ قوه، بیسیمهای ارتباطی ساده) و برگزاری مانورهای مشترک با این تیمها را بر عهده بگیرند. این همکاری باید به صورت رسمی در چارچوب دستورالعملهای مدیریت بحران تعریف شود.
۳. نقش مردم در پایش و گزارش دهی
شهروندان به دلیل حضور دائمی در محیط، نقش یک شبکه گسترده حسگر انسانی (Human Sensor Network) را ایفا میکنند.
الف. سامانههای گزارشدهی سریع:
توسعه اپلیکیشنهای موبایلی ساده که امکان ارسال موقعیت مکانی دقیق، عکس و شرح کوتاهی از آسیبهای مشاهده شده (مانند ترک خوردگی دیوار، نشت گاز، یا مسدود شدن مسیر) را فراهم کند، زمان واکنش اضطراری را به شدت کاهش میدهد.
ب. شبکه اطلاعرسانی محلی:
استفاده از شبکههای ارتباطی جایگزین مانند رادیوهای آماتوری (Ham Radio Operators) یا سیستمهای هشدار مبتنی بر بلوتوث/وایفای محلی، برای مواقعی که شبکههای موبایل و اینترنت اصلی از کار افتادهاند، حیاتی است.
نتیجهگیری: همافزایی برای استحکام پایدار
مفهوم "شهر مستحکم" یک هدف نهایی ثابت نیست، بلکه یک فرآیند پویا و دائمی از ارزیابی مستمر ریسک، مقاومسازی مهندسیشده و آموزش اجتماعی است. استحکام واقعی یک شهر نه در بتن و فولاد به تنهایی، بلکه در ارتباط تنگاتنگ میان برنامهریزی مهندسی پیشرفته و سطح بالای آمادگی اجتماعی نهفته است. زمانی که شهروندان آموزشدیده، سازمانیافته و دارای اعتماد متقابل باشند، شهر میتواند در برابر هر تهدیدی نه تنها دوام بیاورد، بلکه با درسهایی که از بحران میگیرد، در بلندمدت تابآورتر و ایمنتر شود. توسعه الگوهای پدافند شهری موفق، باید همواره مردم را در مرکز این استراتژی قرار دهد؛ زیرا در نهایت، مردم آماده، قویترین دیوار دفاعی یک شهر هستند.