به گزارش پایداری ملی به نقل از خبرگزاری تسنیم، بررسیها نشان میدهد که روند رشد جمعیت طی سالهای اخیر به شدت نزولی بوده است به طوری که نرخ رشد جمعیت کشور از سال ۱۳۶۵ تا ۱۳۸۵ از ۳.۹ به ۱.۶ کاهش یافته و در سال ۱۳۹۵ به ۱.۲ درصد و در سال ۱۴۰۰ به ۰.۶ درصد رسیده است. به عبارت دیگر در عرض تنها پنج سال، نرخ رشد جمعیت کشور به میزان ۵۰ درصد کاهش یافته است.
آمارها نشان میدهد که تعداد موالید در سال ۱۳۹۵ در حدود یک میلیون و ۵۲۸ هزار مورد بوده، اما این تعداد در سال ۱۴۰۰ به یک میلیون و ۱۱۹ هزار مورد تولد رسیده است.
چرا جمعیت ایران کاهش یافت؟
کاهش جمعیت ایران یکی از مهمترین معضلات کشور به شمار میرود، زیرا جمعیت جوان به عنوان یکی از مؤلفههای اصلی قدرت کشورها به حساب میآید و نیروی مولد و جوان، یکی از پایههای اصلی قدرت و رشد اقتصادی ـ اجتماعی کشورهاست.
ریشه این کاهش جمعیت را میتوان در تبلیغات منفی علیه فرزندآوری در سالهای گذشته جستوجو کرد.
طبق آخرین پیمایش ملی که در کشور انجام شده و در آن دلایل تمایل و عدمتمایل به فرزندآوری بررسی شده است، دو علت اصلی اولیه افراد برای عدمتمایل به فرزندآوری، نگرانی از تأمین آینده فرزندان جدید و داشتن تعداد فرزندان کافی بوده است. معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی ایران میگوید بخش مهمی از علت کاهش تمایل افراد به فرزندآوری، در واقع نتیجه سیاستهای کنترل جمعیتی ایران در سالهای قبل و ترویج فرهنگ "دو فرزند کافی است" و "فرزند کمتر، زندگی بهتر" است.
آمار و ارقام مربوط به نرخ باروری در کشور نیز مؤید تأثیر فرهنگسازیهای غلط گذشته بر وضعیت فعلی جمعیت ایران است، به طوری که بر اساس آمارهای موجود، بالاترین درصد رشد جمعیت در ایران طی سالهای ۱۳۵۵ تا ۱۳۶۵ رخ داده و در آن بازه زمانی سالانه ۳.۹ درصد به جمعیت ایران اضافه میشده است؛ آمارهای موجود نشان میدهد که از سال ۱۳۶۸ و همزمان با شروع برنامه تنظیم خانواده، کاهش باروری شتاب بیشتری در کشور گرفته به طوری که میزان باروری از ۶.۳ در سال ۱۳۶۵ به ۲.۸ در سال ۱۳۷۵ رسید و تا سال ۱۳۹۰ به عدد ۱.۸ کاهش پیدا کرده است.
قانون جوانی جمعیت به داد کشور میرسد؟
یکی از تدابیری که دولت و مجلس برای بهبود وضعیت جمعیت ایران اندیشیدهاند؛ اجرای قانونی موسوم به "قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت" است که در آن وظیفه دستگاههای اجرایی مشخص و تسهیلاتی برای فرزندآوری در نظر گرفته شده است. با وجود این، فاطمه قاسمپور؛ رئیس فراکسیون زنان و خانواده مجلس شورای اسلامی به تسنیم میگوید: "علیرغم گذشت یکسال و نیم از تصویب قانون جوانی جمعیت، برخی آیین نامهها در راستای اجرای قانون هنوز مصوب نشده است و در برخی موارد نیز آییننامهها مصوب شده، اما بودجه تخصیص یافته برای اجرا شدن آن ماده قانونی، ناقص بوده یا در اختیار قرار داده نشده و همین امر منجر به این شده که امروز شاهد اجرای تنها ۳۰ درصد قانون باشیم".
به گفته وی، قانون جوانی جمعیت یک قانون هفت ساله است و یکسال و نیم از تصویب آن گذشته، اما حمایت جدی نسبت به آن صورت نگرفته و ممکن است طی هفت سال به طور کامل اجرایی نشود، لذا دولت باید اهتمام جدیتری برای اجرا شدن قانون جوانی جمعیت داشته باشد و ستاد جمعیت باید با قدرت بیشتری کار هماهنگی خود را دنبال کند.
او با انتقاد از عملکرد ستاد جمعیت در ایجاد هماهنگی بین دستگاههای مرتبط با سیاستهای جمعیتی، میافزاید: "ایجاد ستاد جمعیت در قانون به منظور افزایش هماهنگیها بوده، اما آنچه شاهدش هستیم این است که ستاد نتوانسته نقش هماهنگی را به خوبی ایفا کند".
جوانی جمعیت در انتظار تخصیص بودجه
عدم تخصیص بودجههای اجرای قانون جوانی جمعیت یکی از چالشهای اجرای این قانون در کشور است. اگرچه ۶۰ درصد مواد قانونی جوانی جمعیت برعهده وزارت بهداشت است، اما فرشیدی، معاون بهداشت وزارت بهداشت ضمن ابراز گلایهمندی از عدم تخصیص بودجه اجرای قانون میگوید: «بودجه مصوب ستاد ملی جمعیت برای اجرای قانون جوانی جمعیت در وزارت بهداشت در سال قبل ۲.۳ هزار میلیارد تومان بوده، ولی هیچ رقمی تخصیص نیافته است».
یکی دیگر از چالشهای موجود در حوزه افزایش جمعیت، عدم فراهمسازی بسترهای کافی برای فرهنگسازی است؛ به اذعان معاون بهداشت وزارت بهداشت، موضوع جمعیت هنوز از سطح کارشناسی به سطح مردمی منتقل نشده و این امر نشان میدهد که فرهنگسازی به خوبی انجام نشده است.
معیشت یا فرهنگ؛ کدامیک مانع افزایش جمعیت است؟
اگرچه در وهله اول ممکن است تصور شود که نقش فرهنگسازی در افزایش جمعیت پررنگ نیست، اما همانطور که بالاتر ذکر شد؛ یکی از دلایل اصلی کاهش فرزندآوری در سالهای اخیر، جا افتادن فرهنگ "فرزند کمتر، زندگی بهتر" بوده است؛ همچنین اگرچه تصور بسیاری از افراد این است که افزایش جمعیت تنها با رفع مشکلات معیشتی و اقتصادی امکانپذیر میشود، اما سرپرست جوانی جمعیت وزارت بهداشت، نقش فرهنگسازی را در افزایش جمعیت پررنگتر از مسائل معیشتی میداند. جباری در این باره به تسنیم میگوید: "ارتباط دادن کاهش فرزندآوری به مسائل معیشتی و اقتصادی، آدرس غلط دادن به مردم است؛ البته این به این معنا نیست که به وضعیت معیشتی افراد نیز بیتوجه باشیم و آن را بیتأثیر بدانیم، اما مسائل فرهنگی بسیار بیشتر از مشکلات اقتصادی در افزایش تمایل به فرزندآوری دخیل است یعنی انگارههای ذهنی زوجین در این باره دچار اشکال است که دچار کاهش جمعیت شدهایم. تجربه کشورهایی که مانند ما در این وضعیت قرار داشتهاند نشاندهنده این بوده است که مسائل فرهنگی نقش مؤثرتری در فرزندآوری دارند؛ برای مثال در کشوری مانند ژاپن، سوئد، آلمان و... مشوقهایی اقتصادی برای فرزندآوری وضع شد که این مشوقهای اقتصادی بسیار بهتر از ما بود، اما نتوانستند به جوانی جمعیت آن طور که مطلوب است دست پیدا کنند. روسیه تلفیقی از مشوقهای اقتصادی و فرهنگی را برای تشویق به فرزندآوری ایجاد کرد و این مسئله باعث موفقیت این کشور در نیل به هدف افزایش جمعیت شد".
معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی ایران نیز تأثیر مشوقهای مالی بر افزایش فرزندآوری را گذرا و موقتی عنوان کرده و میگوید: "تطابق بین فرزندآوری و مشارکت در کار به خصوص برای زنان، عامل کلیدی مؤثرتری بر باروری است".