حجم سرمایهگذاری در این صنعت در پسابرجام بسیار زیاد بود که کمک شایانی به پیشرفت فناوری برخی محصولات تولیدی در ایران کرد.
طبعاً اگر ترامپ در این مسیر به توفیق برسد، یکی از اصلیترین میوههای برجام یعنی حضور سرمایهگذاران خارجی در صنعت خودروی ایران، نرسیده خواهد افتاد.
نکته دوم اما به تأثیر غیرقابلانکار خودروسازی در رشد اقتصادی کشور و سهم آن در تولید ناخالص داخلی مربوط میشود. بر کسی پوشیده نیست که صنعت خودرو نقشی بسیار مهم و اساسی در رشد اقتصادی کشور طی چند سال گذشته داشته و این موضوع اتفاقاً پس از توافق هستهای، خود را نشان داد. حالا اگر قرار بر بازگشت تحریمها و همنوا شدن اروپاییها با ترامپ باشد، نهتنها خودروسازی رشدی را به خود نخواهد دید، بلکه هیچ بعید نیست به شرایط دوران تحریم نیز بازگردد.
البته باید در نظر داشت که با توجه به ارتباط ضعیف صنعت خودرو فرانسه و چین که بیشترین ارتباط را با خودروسازان داخلی دارند، احتمال پیروی شرکتهای خودروسازی این دو کشور از سیاستهای اقتصادی ترامپ ضعیف است.
رنو و پژو سیتروئن بخش بزرگی از فروش جهانی خود را مدیون شرکای ایرانی خود هستند که سهم قابلتوجهی از محصولات این شرکتها را در ایران به فروش میرسانند.
اما در مورد شرکتهای کرهای، ژاپنی و آلمانی شرایط متفاوت است. این شرکتها بارها ثابت کردهاند که سهم بالای خود در بازار آمریکا را با شراکت با خودروسازان ایرانی عوض نمیکنند و تابع سیاستهای آمریکا هستند.