آنچه روز جمعه هفتم اسفند در سرار کشور روی داد - فارغ از هرگونه نتیجه- جای شکر خداوند و سپاس از مردم را دارد. این داستان را بخوانید!
در سال 1783م (1162 ه.ش) وقتی کاترین کبیر شبه جزیره کریمه را تصرف کرد گریگوری پوتمکین را فرماندار آن ناحیه ساخت. وظیفه او این بود که آن سرزمین بی آب و علف را مبدل به کشوری پر رونق کند. پوتمکین با قوه تخیل و اراده ای راسخ دست به کار شد او صدها عمل اصلاحی را به کاترین قول داد و در ظرف سه سال چندین سفر به شمال روسیه کرد تا موفقیتهایش را به عرض ملکه برساند. ملکه کاترین که از این گزارش به وجد آمده بود اظهار تمایل کرد تا با چشم خویش شاهد این اصلاحات باشد.
البته پوتمکین واقعا آن سرزمین را شکوفا نکرده بود، بلکه به خاطر عشق به ملکه و فریب دادن او این سخنان را به عرض ملکه رسانده بود. وقتی کاترین خواست که کریمه را از نزدیک ببیند او ناچار شد به کار خود شتاب دهد. کاترین بازدیدش از کریمه را روی سورتمه سلطنتی مخصوصی شروع کرد که سگ ها آن را میکشیدند. او چهل هزار کنیز و غلام را نیز با خود آورده بود. در هر ایستگاه بین راه 500 رأس اسب تازه نفس و سگ های سورتمه کش منتظر تعویض شدن بودند. پیشرفت های بین راه چشم ها کاترین را خیره کرده بود، خانههای قدیمی با مقوا مرمت شده بودند.
دختران جوان در مسیر ملکه گل میانداختند و اشخاص مسن و مریض را در خانه ها نگه داشته بودند تا دیده نشوند. درختهای مصنوعی خرابههای ویران را از دید مخفی میکرد. گدایی ممنوع بود و به دستور پوتمکین همه چیز باید پر از شادی و مسرت وانمود میشد. سال ها قبل کاترین کبیر همان مسیر را پیموده بود و بدبختی و خشم را به چشم خود دیده بود، ولی اینک از این تغییرات سخت تحت تاثیر قرار گرفت و کاملا متعجب شد.
او خطاب به سفیر فرانسه گفت آیا اینجا شبیه سرزمین پریان نیست؟ در حالی که کاترین کبیر و ملازمان سلطنتی زیر سایبان سلطنتی مینشستند و در بشقابهای طلایی شام میخوردند منظرهای شگفت انگیز در پیش چشمانشان گسترده بود. روستاهایی که با طاق نصرتهای باشکوه مزین شده بود و گلههای احشام که مشغول چرا بودند و روستاییهایی بیغم که هنگام غروب به رقص و پایکوبی میپرداختند همه چیز نشان از خوشی و رفاه مردم بود. از آن پس پوتمکین در ادبیات سیاسی غرب به نماد فریب کاری و ظاهرسازی معروف شده است.
از منظر بسیاری از رسانهها و تحلیلگران غربی، انتخابات در ایران چیزی جز نمایش پوتمکین نیست! از نظر آنها رای مردم تاثیری در سرنوشت ایران ندارد، یک سیاه بازی است و چیزی به عوان انتخابات واقعی در ایران بیمعنی است. میزان مشارکت مردم ایران در انتخابات دیروز - حدود60 درصد- از مشارکت در بسیاری از کشورهای مدعی دموکراسی در غرب بیشتر است و نباید به سادگی از کنار این موضوع بسیار مهم عبور کرد. تاکیدات چندباره رهبر معظم انقلاب برای حضور و مشارکت پرشور مردم پای صندوق های رای، ناظر به این ماجراست. این که کدام جریان و گرایش اکثریت را در مجلس دهم تشکیل میدهد و چه کسانی وارد خبرگان میشوند، موضوع ثانویه است. مسئله اصلی حضور مردم پای صندوق رای بود که محقق شد و خط بطلانی کشید بر دوگانه حاکمیت- مردم که سالهاست دشمن مشغول دمیدن در آن است.