به گزارش پايداري ملي، جمعی از کارشناسان و مدیران ارشد اندیشکده «علوم و امنیت بین الملل» ازجمله «دیوید آلبرایت»، «مارک دوبوویتز»، «اورد کیتری»، «لئونارد اسپکتور» و «مایکل یاف» طی مقالهای تحلیلی به بررسی و ارزیابی سیاستهای آمریکا درقبال خاورمیانه در زمینه منع گسترش تسلیحات هستهای و کشتار جمعی پرداختند. دربخش قبلی به بررسی راهکارها به منظور متوقف ساختن فعالیتهای هستهای ایران پرداخته شد. درادامه، سایر رویکردها برای تحت فشار قرار دادن برنامههای هستهای و موشکی ایران، راهکارهایی در رابطه با ایجاد یک تفاهمِ قابل قبول دراین باره و چگونگی مقابله با چالشها در زمینه گسترش تسلیحات کشتارجمعی توسط سایر کشورهای خاورمیانه (به جز ایران) مورد بررسی قرار میگیرند. فارس به دلیل اهمیت این مطلب خلاصه اجرایی آن را منتشر میکند که قسمت دوم آن را در ادامه میخوانید.
* گامهای بعدی برای تحت فشار قرار دادن برنامههای هستهای و موشکی ایران
آمریکا و متحدانش باید اقدامات زیر را به منظور بیشتر تحت فشار قرار دادن برنامههای هستهای و موشکی ایران در دستورکار خود قرار دهند:
الف. جهت اعمال محدودیتهای بیشتر در زمینه عرضه کالاها و تجهیزات مورد نیاز برای برنامههای هستهای و موشکی ایران، توجه به مسائل زیر ضروری است:
• تقویت کمیته تحریم سازمان ملل و افزایش اختیارات کارشناسان این کمیته؛
• وادار ساختن چین به اجرای تحریمهای سازمان ملل علیه ایران، براساس بخش سوم از قانون جامع تحریم، پاسخگویی و کاهش سرمایه گذاری در ایران؛
• نظارت بر فعالیتهای هنگ کنگ و ترکیه، زیرا ایران از طریق این دو کشور تحریمها را دور میزند؛
• توجه و تمرکز بیشتر بر کشورهایی که به نظر میرسد ایران از طریق آنها موجب ایجاد انحراف در روند اجرای تحریمها میشود. گسترش و اجرای قوانین جامع و استراتژیک در رابطه با کنترل بیشتر بر تجارت در این کشورها نیز باید مدنظر قرارگیرد؛
• اعمال محدودیتهای بیشتر در زمینه استفاده ایران از سیستمهای مالی بین المللی و تقویت کشورهایی که از سیستمهای مالی ناکارآمد برخوردارند؛
• جلوگیری از تلاشهای ایران به منظور بیاثر کردن تحریمها که بدین منظور باید به این مسائل توجه ویژهای نمود؛
-افزایش همکاریها میان دولتها دربخش صنعت؛
-توسعه طرحهای امنیتی در زمینه گسترش تسلیحات هستهای به گونهای که کشورهایی از قبیل هند، مالزی و آفریقای جنوبی را نیز دربرگیرد؛
-تأکید بر لزوم اجرای قوانین مربوط به کنوانسیون جلوگیری از اعمال غیرقانونی علیه امنیت دریانوردی؛
-تشدید مجازاتها در رابطه با قاچاق تسلیحات کشتارجمعی و برداشتن موانع در زمینه دستگیری و محاکمه قاچاقچیان تسلیحات کشتارجمعی؛
-نظارت دقیق بر تأسیسات هستهای ایران، از جمله نیروگاه هستهای بوشهر و تأسیسات در حال احداث آب سنگین اراک؛
-همکاری با روسیه به منظور خارج کردن سوخت مصرف شده نیروگاه بوشهر از ایران؛
ب. افزایش فعالیتهای مخفیانه به منظور محدود ساختن و به تأخیر انداختن پیشرفتهای هسته ای ایران.
ج. افزایش تهدیدات نظامی آمریکا علیه ایران.
تحریمهای اقتصادی و فعالیتهای مخفیانه تنها درصورتی میتوانند از دستیابی ایران به تسلیحات هستهای جلوگیری کنند که با یک پیغام صریح و واضح برای مقامات ایران همراه باشند، پیغامی مبنی بر اینکه اقدام نظامی آمریکا درنهایت از دستیابی ایران به تسلیحات هستهای جلوگیری خواهد کرد. به عبارت دیگر، مقامات ایران باید بدانند که تصور آنها مبنی بر این که تا زمان دستیابی به اهداف هستهای خود میتوانند با تحریمها مقابله نمایند و سرانجام غرب نیز ناچار به پذیرفتن ایران هستهای میشود، یک تصور کاملاً غلط است.
برای افزایش باورپذیری تهدید نظامی علیه ایران، ایالات متحده باید به مسائل زیر توجه داشته باشد:
• افزایش آمادگیها در زمینه استفاده از جنگندهها و سیستمهای موشکی به منظور تخریب تأسیسات هستهای ایران؛
• رئیس جمهور آمریکا باید صریحاً اعلام کند که اگر ایران به اقدامات خود را ادامه دهد، آنگاه استفاده از نیروی نظامی به منظور تخریب تأسیسات هستهای ایران، امری اجتناب ناپذیر است. عواملی که منجر به افزایش احتمال حمله نظامی به ایران میشوند عبارتند از: تولید اورانیوم خالصتر، اخراج بازرسان آژانس، ساخت تأسیسات مخفی هستهای بیشتر و گسترش فعالیتها؛
• منزوی کردن بیشترِ ایران از طریق تغییر رژیم در سوریه و عمیقترکردن انزوای دیپلماتیک ایران؛
د. آمادگی برای احتمال آزمایشاتِ غافلگیرکننده هستهای ایران.
به دلیل ناکارآمدی سرویسهای اطلاعاتی، ما باید خود را برای روزی آماده کنیم که ایران به رغم تمام تلاشهای آمریکا، به تسلیحات هستهای دست یافته است.
* مذاکرات، مشوقها و امتیازات، چه عاملی منجر به ایجاد یک تفاهمِ قابل قبول میشود؟
آمریکا باید تنها در صورتی تحریمها علیه ایران را کاهش دهد که این کشور پایبندی خود به قوانین آمریکا، قطعنامههای شورای امنیت و شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی را اعلام کند. علی رغم آنکه ترتیب و زمانبندی هر مرحله به چگونگی مذاکرات بستگی دارد، اما این گفتگوها و توافقات حاصل شده باید مسائل زیر را در برگیرند:
• تعلیق فعالیتهای هستهای ایران، در زمینه گسترش تسلیحات کشتارجمعی، فعالیتهایی از قبیل: گسترش برنامههای غنیسازی اورانیوم و باز فرآوری هستهای، توسعه پروژههای مرتبط با آب سنگین ازجمله ساخت راکتور تحقیقاتی تعدیل شده با آب سنگین؛
• موافقت ایران به منظور همکاری با آژانس بین المللی انرژی اتمی در زمینه حل و فصل مسائل و مشکلات باقی مانده؛
• رسیدگی و پاسخگویی به تمام پرسشها در زمینه فعالیتهای کنونی و گذشته ایران در رابطه با گسترش تسلیحات هستهای؛
• متوقف ساختن فعالیتهای هستهای در تأسیسات فوردو و سایر تأسیسات زیرزمینی غنیسازی اورانیوم در ایران؛
• ملزم ساختن ایران به موافقت با بازرسیهای سرزده و جامع طبق مفاد ذکر شده در پروتکل الحاقی آژانس (طبق موافقت نامه پادمان، کشورها باید برنامههای خود را مطابق با معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای اجرا نمایند) و پیگیری اقداماتی که منعکس کننده پایبندی این کشور به تعهدات بینالمللی خود است؛
بازرسیها باید سرزده باشند تا هرگونه فعالیت مشکوک را شناسایی کنند. نظارت دقیق بر فعالیتهای هستهای ایران، شفافیتِ این فعالیتها و تأیید آنها از جانب بازرسان آژانس، به عنوان نتایجی قابل قبول برای مذاکرات ایران و گروه 1+5 محسوب میشوند. همانگونه که 73 تَن از سناتورهای آمریکا طی نامهای به رئیس جمهور در 19 دسامبر سال 2012 اظهار داشتند، زمان برای مصالحه و سازش با ایران پایان یافته است و تا زمانی که مشکلات اساسی در زمینه برنامه هستهای ایران برطرف نشود، فشارها بر این کشور همچنان ادامه خواهد داشت.
*چگونگی مقابله با چالشها در زمینه گسترش تسلیحات کشتارجمعی توسط سایر کشورهای خاورمیانه (به جز ایران)
آمریکا باید هرچه سریعتر یک استراتژی جامع و کارآمد در زمینه منع گسترش تسلیحات هستهای در خاورمیانه اتخاذ نماید، استراتژی بر مبنای:
الف. کاهش تقاضا از طریق تقویت جهت گیریهای صلح آمیز در رابطه با برنامههای هستهای در خاورمیانه و افزایش مشارکت آمریکا به منظور برقراری امنیت درمنطقه.
ب. کنترل و نظارت بر تجهیزات و ملزومات از طریق:
• ترویج و تقویت پایبندی به پروتکل الحاقی آژانس در منطقه (برخی از اعضای اِن پی تی در منطقه از جمله الجزایر، مصر، ایران، عربستان، سوریه و تونس، تاکنون از پذیرش پروتکل الحاقی سرباز زدهاند)؛
• ایجاد اصول و شرایطی برای همکاریهای هستهای میان کشورهای خاورمیانه که بر مبنای آن هرگونه فعالیت در زمینه غنیسازی اورانیوم و بازفرآوری هستهای منع شود؛
• تقویت تواناییهای دولتهای خاورمیانه در زمینه شناسایی و جلوگیری از قاچاق تسلیحات کشتارجمعی، بدین منظور باید این مسائل را مد نظر قرار داد: ایجاد یک شبکه منطقهای به منظور مقابله با قاچاق تسلیحات کشتارجمعی، ترویج فرهنگ مسئولیت پذیری در زمینه منع گسترش تسلیحات کشتارجمعی در خاورمیانه و گسترش طرح جهانی مقابله با تروریسم هستهای، به گونهای که تمام کشورهای خاورمیانه را شامل شود؛
ج. توسعه همکاریهای منطقهای در زمینه منع گسترش تسلیحات هستهای بر مبنای ایجاد منطقهای عاری از تسلیحات کشتارجمعی در خاورمیانه، گامهای ضروری در این زمینه عبارتند از:
• کنفرانس «خاورمیانه عاری از تسلیحات کشتارجمعی» باید مطابق با رویکردهای سازنده باراک اوباما برگزار شود و در عین حال، منجر به افزایش تنشها میان کشورهای منطقه نشود. تلاشها در زمینه ایجاد منطقهای عاری از تسلیحات کشتارجمعی در خاورمیانه از جانب مصر رهبری میشود و این امر نگرانیهایی را برای آمریکا به همراه داشته است، زیرا این تلاشها هدفی مبنی بر تحت فشار قراردادن اسرائیل به منظور متوقف ساختن فعالیتهای هستهای این کشور را دنبال میکند (اقدامی که تل آویو تا زمانی که تمام کشورهای منطقه با اسرائیل اعلام صلح نکنند، آن را اجرا نخواهد کرد)؛
• با توجه به این موضوع که اکثر کشورهای منطقه معتقدند که ایجاد منطقهای عاری از تسلیحات کشتارجمعی در خاورمیانه به عنوان یک هدف طولانی مدت و سودمند محسوب میشود، آمریکا باید این مسأله را به عنوان چارچوبی برای توسعه استراتژیها در زمینه منع گسترش تسلیحات هستهای در خاورمیانه مورد ارزیابی قرار دهد. به عنوان مثال، ایالات متحده باید تفاهم نامهای را در زمینه اتخاذ اقداماتی موثر و عملی به منظور منع گسترش تسلیحات هستهای از جانب کشورهای منطقهای در حمایت از ایجاد منطقهای عاری از تسلیحات کشتارجمعی در خاورمیانه ایجاد نماید؛
• پشتیبانی از تلاشها در زمینه یکپارچه ساختن کشورهای منطقه به منظور ایجاد مذاکراتی با محوریت خاورمیانه عاری از تسلیحات کشتارجمعی و توسعه استراتژیها در رابطه با منع گسترش تسلیحات هستهای در منطقه.
پروژههایی ازقبیل «دیپلماسی مسیر2» کارشناسان و مقامات رسمی و غیر رسمی را دور هم جمع نموده تا به بحث و بررسی در زمینه مشکلات و مسائل پیچیده و توسعه رویکردهای سازنده در رابطه با سیاست گذاریهای مهم بپردازند. آنها توصیههایی را به منظور حل و فصل مشکلات و مسائل بسیار حساس ارائه میدهند و در عین حال، مسائل پیچیده بینالمللی که امکان رسیدگی به آنها در سطوح رسمی وجود ندارد را نیز مورد ارزیابی قرار میدهند.