اخبار جعلی اصطلاحی نسبتاً جدید است؛ اگرچه اکنون توسط برخی به عنوان یکی از بزرگترین تهدیدات دموکراسی و گفتوگوی آزاد شناخته میشود. اما اخبار جعلی چگونه عمل میکنند؟ عصبشناسی میتواند بخشی از پاسخ به این سوال را برای ما بیان نماید.
به گزارش پایداری ملی به نقل از خبرگزاری فارس - سعید نادری: فرض کنید با خواندن یک خبر بشدت نگران شوید یا خبری شما را عصبانی کند؛ چنین خبرهایی نه تنها توجه شما را بیشتر به خودش جلب میکند بلکه احتمالا اولین واکنشی که خواهید داشت این است که آن را در شبکههای اجتماعی برای دوستان و آشنایانتان هم بفرستید. این مکانیزمی است که اخبار جعلی دارند. درگیر شدن در یک موج ناگهانی احساسی، قدرت منطق و فکر را هم از آدم میگیرد و همین باعث میشود، خیلی وقتها حتی متوجه نشانهها و شواهدی که حاکی از غیرمنطقی بودن آن است، نشود. در این گزارش از نظر عصبشناسی، به بررسی تاثیر هیجانات بر روی باور اخبار جعلی پرداختهایم.
شگفتی و تازگی، ذهن را تحریک میکند
اخبار جعلی در اولین گام به دنبال جلب توجه مخاطبین است. در این مرحله، یک موضوع جدید به علت عامل شگفتی و چون تازگی دارد، یک موضوع مهم نیز محسوب میشود. در واقع ذهن انسان ها در هنگام دریافت اطلاعات، توجه ویژهای به حوادث عجیب و غیرمنتظره دارد. عصبشناسی حسی نشان داده است که ذهن انسان پس از مدتی تنها به اطلاعات غیر منتظره و غیرقابل پیشبینی میتواند، واکنش دهد. چراکه به مرور زمان ذهن انسان در مییابد که قرار نیست، در مقابل اخبار عادی، هیچ پاداشی را دریافت کند. از این رو تولید کنندگان اخبار جعلی تلاش میکنند تا با بهره گیری از عناصر تازگی خبر و شگفتی در اخبار خود، آنها را باورپذیرتر نمایند. مخصوصا اگر این اخبار با باورهای قبلی فرد همخوانی داشته باشد.
یک خبر هیجانی چگونه در حافظه بلندمدت مینشیند؟
دو عنصر تازگی و شگفتی مربوط به بعد انگیزشی مغز هستند. مغز یک سازوکار مشخص در تبدیل اطلاعات دریافتی به حافظه بلند دارد به این صورت که مغز در مواجه با اطلاعات دریافتی، یک انتقال دهنده عصبی به نام «دوپامین» را ترشح میکند. این انتقال عصبی در «آمیگدال»، مرکز هیجانی مغز، مورد تحلیل قرار میگیرد. چنانچه این اطلاعاتی که مورد تحلیل قرارگرفته، از دو عنصر تازگی یا شگفتی بهرهمند باشد هیجانی تشخیص داده میشود و برای تبدیل به یک حافظه بلند مدت به «هیپوکامپ» یعنی بخشی که وظیفه تبدیل حافظه کوتاهمدت به حافظه بلندمدت را دارد، منتقل میشود.
در این زمان اگر هیپوکامپ اطلاعات هیجانی دریافتی را در هماهنگی با اطلاعات سابق موجود در مغز تشخیص دهد، آن اطلاعات را به حافظه بلندمدت انتقال میدهد. برای این کار، هیپوکامپ تلاش میکند تا با ایجاد یک خاطره ساختگی، آنچه را هیجانی تشخیص داده، به خاطره بلندمدت بسپارد. البته اطلاعات بسیار تحریککننده احساسی ، شانس بیشتری برای ماندگاری در ذهن ما و قرار گرفتن در بانک های حافظه بلند مدت را دارند. چراکه آمیگدال آن ها را به عنوان یک داده هیجانی طبقه بندی میکند و هیپوکامپ متاثر از آن، این اخبار را در بخش حافظه بلند مدت قرار میدهد. برای مثال زمانی که هر روز آمار و اخبار بیماران مبتلا به کرونا اعلام میشود، به علت عادی شدن و تازه نبودنش، از هیجان کمتری برخوردار است. ولی زمانی که اخبار مربوط به نوع جدیدی از بیماری کرونا، کرونای انگلیسی، منتشر میشود. آمیگدال به علت تازه بودن این خبر، آن را هیجانی تشخیص میدهد و هیپوکامپ این خبر را در حافظه بلند مدت قرار میدهد.
جذابیت های احساسی خبر کدامند؟
تولیدکنندگان خبر جعلی به این توانایی مغز در ایجاد خاطره توجه دارند و سعی دارند در بلند مدت از آن سوءاستفاده کنند. آنها میدانند که اطلاعات بسیار تحریک کننده احساسی، شانس بیشتری برای ماندگاری در ذهن و قرار گرفتن در حافظه بلند مدت را دارند و تحقیقات نشان میدهد که به کارگیری احساسات در اخبار جعلی میتواند ما را بیشتر تحریک نماید. از آنجا که احساسات تاثیر عمیق تری دارند و همچنین تحلیل درستی آنها مشکلتر است، لذا شانس ماندگاری بیشتری در ذهن ما را دارند. از آنجا که مدت زمان پردازش یک خبر احساسی زمان کوتاه 1.250ام ثانیه است، مغز فرصت چندانی برای تشخیص و یادآوری محرک ها ندارد، لذا اگر محرک احساسی در حافظه بلندمدت قرارگرفته باشد. تاثیر به سزایی در نحوه مشاهده جهان و شکل دهی نگرش سیاسی شخص دارد.
اخبار جعلی و تاثیرگذاری در نگرش سیاسی
تحلیل تازگی و شگفتی اخبار جعلی که متاثر از خاطرات مایند، بیش از توانایی های تحلیلی مغزماست. بنابراین ذهن انسانها میتواند متاثر از اخبار جعلی، خاطراتی را ایجاد کند و داده های منتقل شده توسط آن خبر را به عنوان باور و ارزش درونی سازی نماید. باورهایی که به علت نادرست بودنشان میتوانند ثمرات نادرستی نیز درپی داشته باشند. به عنوان مثال یکی از بزرگترین داده ها و اخبار جعلی که دشمن سعی بر القاء آن دارد،عدم تاثیر انتخابات کشورهای مستقل بر آینده مردم آن کشورهاست. با این هدف که جا بیندازد مردم نقشی در سیاست کشور ندارند و در نتیجه آنها را نسبت به مشارکت در انتخابات بیمیل نماید.