اکنون پس از سالیان زیادی که از عمر اینترنت میگذرد شاهد تحولاتی شگرف در این حوزه بودهایم، نظیر سهولت در خرید، مقایسه و انتخاب در تأمین نیازهای اولیه، کاهش هزینههای رفتوآمد به جهت تهیه این نیازها و ... که همگی روزی قرار بود صرفاً برای سهولت در زندگی انسان و پیدا شدن فرصت بیشتر برای آرامش رقم بخورند؛ اما اکنون شاهد معضلاتی هستیم که شاید در مسیر توسعه فناوری کسی نه به آن میاندیشید و نه منتظر افتادن چنین اتفاقاتی در آینده این فناوریها بود، مشکلاتی نظیر مصرفگرایی، ایجاد استرس و عدم آرامش در زندگی روزمره، درگیریهای روحی و روانی و ... ازیکطرف و از طرف دیگر مبدل شدن این فناوریها به یک چاقوی دو لبه که در برخی اوقات این فناوریها به کاربران خود صدماتی جدی وارد میکنند.
در این مقاله قصد داریم به بخشی از مشکلات و معضلات به وجود آمده توسط این فناوریها اشاراتی هرچند مختصر داشته باشیم.
برای این منظور به بررسی عملکرد شرکتهای فعال در اینترنت و رویکرد آنان در این حوزه پرداختهایم.
اکنون شرکتهای بزرگ در این حوزه برای کسب درآمد بیشتر که هدف اصلی این شرکتهاست به سراغ اولین ملزومات موردنیاز خود به جهت موفقیت در امر فروش رفتهاند، مهمترین این ملزومات داشتن یک سری اطلاعات اولیه از کاربران اینترنت است و سپس پی بردن به علایق آنان، بهطوریکه در حال حاضر این شرکتهای بزرگ مبدل به شرکتهایی شدهاند که ناظر به همهچیز هستند و از همهچیز نیز باخبرند و این گستره تسلط از جایی ناشی شده است که این شرکتها به ازای خدماتی که ارائه میدهند در لوازم شخصی ما نظیر تلفن همراه، تبلت و رایانه حضور فعالی پیداکردهاند و ازآنجاییکه ما توسط این وسایل همواره آنلاین هستیم با رصد عملکردهای ما توانستهاند به علایق ما پی ببرند، به عبارتی این وسایل ارتباطی امروزه بهمثابه مغز دومی از ماست که حاوی اطلاعات جامع و کاملی از علایق ما و سرگرمی ماست که از این طریق در دسترس بسیاری از شرکتهای بزرگ قرارگرفته است.
به گفته برخی روانشناسان، در عصر ما این سامانهها توانستهاند انسانها را از لذت بردن حل مسائل و مشکلات دور کنند و زندگی یکنواخت و کسالت باری را به آنان تحمیل کنند، دلیل این کار توسط این شرکتها بسیار ساده است زیرا یکی از مهمترین روشهای موفقیت در امر بازاریابی و فروش سادهسازی تمام مسائل اطراف ماست و این سادهسازی منجر به این شده که دیگرکسی نسبت به خرید و تهیه لوازم موردنیاز و حتی علایق خود هیچگونه ابتکار و فکری نسبت به انتخاب آن انجام ندهد و این یعنی تسخیر فکر و ذهن کاربر توسط این شبکهها و درنهایت تحمیل هرچه آنان میخواهند به کاربران.
گوگل و فیسبوک ازجمله شرکتهایی هستند که اطلاعات بسیار زیادی را از کاربران خود برداشت میکنند، این روند توسط این دو شرکت زمانی به صدر اخبار رسانهها کشیده شد که اتحادیه اروپا تصمیم گرفت گوگل را به دادگاه احضار کند، آنهم به دلیل سوءاستفاده از موقعیت این شرکتها در تسلط بر کاربران آنهم با اهداف تجاری و فروش خدمات خود. فیسبوک اکنون با 25 هزار شاکی در سراسر دنیا روبروست، این کاربران معتقدند از اطلاعات آنان در این شبکه سوءاستفاده شده است.
این روند اکنون در حال مبدل شدن به یک فاجعه بزرگ جهانی است و آن فاجعه در حال منجر شدن به عدم تقویت تفکر پویا، هوشمندی و ابتکار عمل در نسلهای آینده شده است.
تعداد شرکتهایی که امروزه به کمک سامانههای ابری خود به جهت پردازش هرچه بهتر دادههای کاربران در جهان وجود دارند بسیار زیاد است بهنحویکه این شرکتها دادههای کاربرانشان را از ابعاد مختلف موردبررسی قرار میدهند و دادههای بهدستآمده را در اختیار یکدیگر قرار میدهند تا شناختی بهتر نسبت به رفتارها، افکار و ... کاربران خود در دنیا پیدا کنند.