تعریف اسراف
واژه «اسراف» در لغت به معنی «گزاف کاری کردن، در گذشتن از حد میانه، تلف کردن مال، ولخرجی کردن آمده است. و گاهی به خروج از اعتدال در مقدار خرج مال و زمانی هم به چگونگی بذل مال و مورد آن گفته میشود.
علی (ع) در این باره تعابیر مختلفی دارند و از جمله می فرمایند: «بیشتر از حدّ کفاف مصرف کردن اسراف است
معنی تبذیر
در لغت «تبذیر» را پراکنده کردن معنی می کنند و معتقدند اصل آن به پاشیدن بذر و دورانداختن آن بر می گردد و در اصطلاح به کار کسی که مال خود را ضایع می کند تبذیر گفته می شود. «تبذیر به معنای تباه ساختن نعمت و زیادهروی در بهره گرفتن از منافع آن است.»
نکوهش اسراف
با توجه به آثار و نتایج سوئی که اسراف و تبذیر در نظام اجتماعی و حیات بشر دارد، در رهنمودهای قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام از این کار منع شده و هشدار داده شده است که چه بسا عدم دقت در مصرف صحیح مال، موجب بروز مشکلات زیادی در زندگی می شود و چون این کار نوعی عدول از دستور الهی است در آخرت نیز انسان را گرفتار عذاب سخت الهی می سازد.
اسراف یکی از گناهان کبیره است که در قرآن وعده عذاب جهنم برای آن آمده است ، ( وأَنَّ الْمُسْرِفینَ هُمْ أَصْحابُ النَّارِ : و مسرفان اهل آتشند (غافر/۴۳) .
بر احوال آن کس بباید گریست که دخلش بود نوزده خرج بیست
اسراف در قرآن و روایات
الف ـ اسراف در قرآن
در قرآن کریم واژه «اسراف» و مشتقات آن مکرر به کار رفته است.
۱ ـ کذلک زین للمسرفین ماکانوا یعملون. یونس/۱۲
این گونه برای اسرافکاران اعمالشان زینت داده شده است.
۲ ـ ولا تطیعوا امر المسرفین. شعراء/۱۵۱
اطاعت فرمان مسرفان نکنید.
۳ ـ ان الله لایهدی من هو مسرف کذاب. غافر/۲۸
خداوند اسرافکار دروغگو را هدایت نمیکند.
۴ ـ و ان فرعون لعال فی الارض و انه لمن المسرفین. یونس/۸۳
و به راستی فرعون برتریجویی (و طغیان) در زمین روا داشت و او از اسرافکاران بود.
۵- وَ الَّذِینَ إِذَا أَنفَقُواْ لَمْ یُسْرِفُوا : عبادالرحمن کسانی هستند که در انفاق و بخشش مالشان اسراف نمی کنند . ( فرقان /۶۷ )
۶- آیه ۱۴۱ سوره مبارکه انعام هم ناظر به این مطلب است : «کلوامن ثمره اذا اثمر و اتوا حقه یوم حصاده ولاتسرفوا انه لایحب المسرفین» : و از آن میوه هنگامی که به ثمر می نشیند بخورید و حقّ آن را به هنگام درو، بپردازید! و اسراف نکنید، که خداوند مسرفان را دوست ندارد! ( انعام / ۱۴۱ ) .
چون تیشه مباش زی خود متراش چون رنده زکارخویش بی بهره مباش
تعلیم زاره گیر درامرمعاش چیزی سوی خودمی کش وچیزی می پاش
۷ – وَکُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفینَ : و (از نعمتهاى الهى) بخورید و بیاشامید، ولى اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست نمىدارد ( اعراف / ۳۱ ) .
نقل شده است که هارون را طبیبى مسیحى بود. روزى وى به على بن حسین واقد گفت: در کتاب شما از علم طب چیزى نیست، در حالى که علم دو تاست: علم پزشکى و علم ادیان . وى در جواب گفت: خداوند تمام پزشکى را در نصف آیه، جمع کرده، مىفرماید: « وَکُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا» و پیامبر ما تمام پزشکى را در یک جمله، خلاصه کرده، فرمود : المعدة بیت کل الداء و الحمیة رأس کل دواء و اعط کل بدن ما عودته : شکم خانه هر بیمارى و پرهیز اصل هر داروست و بدن را از آنچه بدان معتاد کردهاى محروم مگردان . طبیب گفت ، قرآن و پیامبر شما از پزشکى براى جالینوس چیزى باقى نگذاشتهاند .
۸ – قُلْ یَاعِبَادِىَ الَّذِینَ أَسْرَفُواْ عَلىَ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُواْ مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ : بگو: «اى بندگان من که بر خود اسراف و ستم کردهاید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را مىآمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است . (زمر / ۵۳ )
علامه طباطبائی می نویسد : اسراف بر نفس عبارت است از : تعدّی و تجاوز بر آن به وسیله شرک و سایر گناهان کبیره و صغیره .
۹– ” إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کاَنُواْ إِخْوَانَ الشَّیَاطِینِ وَ کاَنَ الشَّیْطَانُ لِرَبِّهِ کَفُورًا : تبذیرکنندگان، برادران شیاطینند و شیطان در برابر پروردگارش، بسیار ناسپاس بود! ( اسراء/ ۲۷) ”
ب ـ اسراف در روایات
علی علیه السلام می فرمایند: «اسراف را کنار بگذار و میانه روی پیشه کن. فقط امروز را نبین؛ بلکه فردایی را که در انتظار توست در نظر داشته باش».
امام صادق(ع) انسان مومن اسراف و زیادهروی نمی کند بلکه میانه روی را پیشه خود میسازد. (انسان مؤمن اسراف نمیکند)
علامت انسان اسرافکار
در روایات برای انسان مُسرف نشانه های زیادی ذکر شده است؛ از جمله علی علیه السلام می فرمایند: «انسان اسراف کار سه نشانه دارد: آنچه از آن او نیست می خورد و آنچه سزاوار او نیست و با شأن و موقعیت او هماهنگی ندارد می خَرَد و لباسی که در حدّ او نیست می پوشد».
منع از اسراف در بیت المال
در فرهنگ اسلامی نه تنها با اسراف در اموال شخصی به شدت مخالفت شده، بلکه ضرر زدن به بیت المال از طریق اسراف نیز نکوهش شده است. علی علیه السلام در دستوری که به کارگزاران حکومت اسلامی صادر کردند آنها را از اسراف در کوچک ترین اموال عمومی جامعه اسلامی منع فرمودند. آن حضرت در بخشی از نامه خود چنین نوشتند: «قلم های خود را تیز بتراشید و سطرهای نوشته را نزدیک به هم قرار بدهید و در نامه هایی که می نویسید هیچ چیزی اضافه بر مقصود اصلی ننویسید و بکوشید از این طریق از وقوع کوچک ترین نوع اسراف جلوگیری کنید؛ چون به اموال عمومی جامعه اسلامی نباید کم ترین زیانی وارد شود».
مصداق های اسراف در روایات
۱٫ مصرف بیجا
امام صادق(ع) فرمود: «انما السرف ان تجعل ثوب صونک ثوب بذلتک؛ اسراف این است لباسی را که برای حفظ آبرو (وحضور درمیان جامعه) تهیه کرده ای، برای موقع کار (یا جای نامناسب) بپوشی».
۲٫ زیاده روی درسخاوت
امام حسن عسکری (ع) فرمود: «ان للشیء مقداراً فان زاد علیه فهو سرف؛ برای سخاوت اندازه ای است که اضافه برآن، اسراف است».
۳٫خوردن بی حساب
رسول اکرم(ص) فرمود: «ان من السرف ان تاکل کل ما اشتهیت؛ به راستی از (مصداق های )اسراف، خوردن هر چیزی است که میل واشتها داری (نه آنچه بدن به آن نیاز دارد)».
۴٫ مصرف مال درغیر جایگاه واقعی
امام علی (ع) فرمود: «الا ان اعطاء هذالمال فی غیر حقه تبذیر واسراف؛ بیدار باشید! دادن مال در موردی که استحقاق خرج کردن ندارد، تبذیر واسراف است».
۵٫ میانه روی نکردن.
امیر مؤمنان (ع) فرمود: «کل مازاد علی الاقتصاد اسراف؛ هر چه از میانه روی بگذرد، اسراف است»
۶٫ اتلاف مال وزیان رساندن به بدن
حضرت صادق (ع) فرمود: «انما الاسراف فیما اتلف المال واضر بالبدن؛ همانا اسراف در چیزی است که مال از بین برود وبه بدن ضرری برسد».
نقل شده است که امام صادق(ع) مشاهده کرد سیبی را نیم خورده از خانه بیرون انداختهاند خمشگین شد و فرمود: اگر شما سیر هستید خیلی از مردم گرسنهاند خوب بود آنرا به نیازمندی میدادید.
کسی که آبی را از نهر فرات (گوارا) برای خوردن بردارد و بعد از نوشیدن زیادی آنرا بیرون بریزد اسراف کرده است.
اسراف آن است که انسان مالش را از بین ببرد و به بدنش صدمه بزند. و فرمودند: کمترین درجه اسراف عبارت است از:
۱ ـ دور ریختن آبی که از آشامیدن اضافه آمده است.
۲ ـ اینکه لباس کار و لباس بیرون یکی باشد.
۳ ـ دورانداختن هسته خرما پس از خوردن خرما.
ملاک اسراف
کاملاًً به این نکته توجه شود که اسراف به اعتبار افراد از جهت شأن ومقام، سلامت و بیماری، جوانی و پیری، غنا ونداری و…فرق میکند. ممکن است لباسی برای فردی اسراف نباشد، ولی برای فرد دیگر اسراف باشد.
توضیح اینکه : ممکن است لباس، مهمانی، وغذایی برای ثروتمند اسراف نباشد، ولی همان غذا ولباس برای فقیر اسراف باشد.
از این جا روشن می شود که زمان نیز در اسراف وعدم اسراف، دخیل است. افرادی به حضرت سجاد وصادق و رضا(ع) ایراد می گرفتند که: امیرمؤمنان یا پیامبر اکرم لباس های ساده می پوشیدند، اما لباس های شما چنین نیست. آن بزرگواران در جواب می فرمودند: «زمان پیامبر اکرم(ص) ویا امیر مؤمنان(ع) فقرعمومی بود ودر آن زمان همان لباس ها را می پوشیدند ولی در زمان ما وضع زندگی بهتر شده است واگر بخواهیم مانند جدمان لباس بپوشیم به ما توهین می کنند».
درحدیث دیگر وارد شده که امام صادق (ع) لباسی قیمتی وزیبا برتن کرده بود. سفیان ثوری اعتراض کرد که: ای پسر رسول خدا! پیامبر (ص) چنین لباسی نمی پوشید وعلی (ع) نیز چنین نبود وهیچ یک از پدران شما این گونه نبودند. آن حضرت فرمود: « درزمان رسول خدا تنگدستی (عمومی) بود ولباس آن حضرت هم مانند عموم مردم بود، ولی بعد از آن وضع مسلمین بهتر شد ودنیا به آنها روی آورد وما سزاوارترین افراد در استفاده از نعمت های دنیوی و نیکوترین آنها هستیم.
سپس این آیه را تلاوت فرمود: (قل من حرم زینه الله التی اخرج لعباده والطیبات من الرزق)؛ اعراف/۳۲ «بگو چه کسی زینت خدا را که برای بندگانش آماده کرده است و روزی پاکیزه را، حرام کرده است؟» پس ما سزاوارتریم به استفاده از آنچه خدا عطا کرده است.(ولی بدان) لباس زیبایی که بر تن من است، برای (حفظ آبرویم در نزد) مردم است.»
سپس آن حضرت لباس زیرین خود را که زبر (وکهنه ) بود، به سفیان نشان داد وفرمود: «این برای خودم است ولباس زیبایی که روی لباس ها پوشیده شده، برای مردم است…»
ادامه دارد…