۱۱ بهمن ۱۳۹۱ - ۱۰:۳۷
کد خبر: ۱۴۶۸
کارشناس ارشد اندیشکده «بروکینگز» می‎‎‎نویسد: کشورهای حوزه خلیج فارس باید خود را برای هسته‎‎‎‎‎ای شدن کشور همسایه آماده کنند.

به گزارش پايداري ملي، «سوزان مالونی»، پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات خاورمیانه سابان در تحلیل «کشورهای خلیج فارس و چشم‎‎انداز یک ایران هسته‎‎ای» مقاله‎‎‎‎ای را در اندیشکده «بروکینگز» منتشر کرده است که خبرگزاری فارس به دلیل اهمیت مطلب، آن را منتشر می‎‎‎‎کند:

به لطف تغییرات تاریخی در منطقه، انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، تشدید لفاظی‎‎‎‎‎های اسرائیل و عزم قاطع تهران برای پیشبرد امکانات هسته‎‎‎‎‎ای خود، مسئله ایران مشغله اصلی جامعه بین‎‎‎‎‎الملل در ماه‎‎‎های اخیر شده است.

تمرکز سیاست‎‎‎گذاران در واشنگتن و دیگر کشورهای دنیا روی گزینه‎‎‎‎‎های موجود برای پیشی گرفتن از ایران در حرکت به سوی توانمندی تسلیحات هسته‎‎‎‎‎ای است. باید به بهترین پیامد ممکن برای حفظ صلح و امنیت در خلیج فارس اندیشید و از مسابقه تسلیحات هسته‎‎‎‎‎ای که ثبات را برهم می‎‎‎‎‎زند جلوگیری کرد و راه‎‎‎‎‎حلی دیرپا برای جلوگیری از جاه‎‎‎‎‎طلبی‎‎‎‎‎های هسته‎‎‎‎‎ای ایران اتخاذ کرد. دستیابی به چنین راه‎‎‎‎‎حلی، به خاطر ناسازگاری تهران امری دشوار است. جامعه بین‎‎‎‎‎الملل همچنین باید تلاش کند مانع رسیدن ایران به آستانه تسلیحات هسته‎‎‎‎‎ای شود، خواه از طریق تشویق یا از طریق زور و ارعاب یا ترکیبی از هر دو رویکرد.

 

* نگرانی کشورهای کوچک خلیج‎‎‎‎‎فارس

اوضاع تهران نگرانی شدیدی را به ویژه برای کشورهای کوچک خلیج فارس از جمله کویت، بحرین، امارات متحده عربی، قطر و عمان ایجاد کرده است. این کشورها، نظم مدنی‎‎‎‎‎شان مرتباً مورد اختلال واقع شده و اقتصادهای درحال رشدشان متکی به دسترسی بدون مانع به مشترکات جهانی است. رویدادهای یک دهه گذشته وضعیت ناامنی کشورهای کوچک خلیج فارس را تنها تشدید کرده است.

همچنین روابط دیرپای تهران با سوریه و حزب‎‎‎‎‎اله لبنان به سلطه این کشور در قلب خاورمیانه کمک زیادی می‎‎‎‎‎کند. امروز ابهامات موجود پیرامون پیامدهای جریانات منطقه همزمان هم به تهران جسارت داده و هم آن را تضعیف کرده است – ترکیبی خطرناک برای آرایش کنونی رهبران ایران.

 

* برنامه هسته‎‎‎‎‎ای ایران و کشورهای خلیج فارس

با پیش‎‎‎روی برنامه هسته‎‎‎‎‎ای ایران و تلاش این کشور برای برهم زدن توازن منطقه‎‎‎‎‎ای به نفع قدرت بیش‎‎‎تر برای خود، کشورهای کوچک خلیج فارس با وضعیتی بغرنج مواجه خواهند بود؛ این کشورها باید خود را برای بدترین حالت ممکن که هسته‎‎‎‎‎ای شدن کشور همسایه است آماده کنند و در عین حال با قدرتی بیشتر در تلاش‎‎‎‎‎های بین‎‎‎المللی برای جلوگیری از این احتمال مشارکت کنند. از برخی جهات می‎‎‎‎‎توان گفت وضعیت کشورهای خلیج فارس وضعیتی منحصربه‎‎‎فرد است.

کشورهای خلیج‎‎‎فارس، برخلاف اسرائیل که یک کشور کوچک با تهدیدی از جانب ایران است، نمی‎‎‎‎‎توانند به اقدام بازدارنده پیش‎‎‎گیرانه یا پیوندی ازلی با جامعه و ملت تنها ابرقدرت بازمانده جهان متوسل شوند. و برخلاف دیگر کشورهای همسایه ایران، منابع عمده و تاریخچه منازعات ایدئولوژیکی و ارضی میان کشورهای خلیج فارس و تهران اوضاع را بیشتر تشدید می‎‎‎‎‎کند.

حتی پیش از این‎‎‎که خلیج فارس شاه‎‎‎راه اصلی حمل و نقل انرژی جهانی شود، خط گسل در توازن منطقه‎‎‎‎‎ای قدرت همیشه در دست کشورهای شمالی و رقبای جنوبی‎‎‎‎‎شان بوده است. این احتمال دیگر که کشورهای شمالی ممکن است به مزیت هسته‎‎‎‎‎ای دست یابند محیط امنیتی همسایگان ایران در منطقه خلیج فارس را باز شکل‎‎‎‎‎دهی می‎‎‎‎‎کند.

 

* توانمندی تسلیحات هسته‎‎‎‎‎ای ایران

ازآنجاکه تهدید ایران روزبه روز بیشتر می‎‎‎‎‎شود، ضرورت بررسی چشم‎‎‎‎‎اندازهای احتمالی برای این بحران بیش از پیش احساس می‎‎‎‎‎شود. در این مقاله به سناریوهایی می‎‎‎‎‎پردازیم که روسای جمهور آمریکا آنها را غیرقابل‎‎‎‎‎قبول دانسته‎‎‎‎‎اند – یعنی توسعه یا دستیابی به توانمندی تسلیحات هسته‎‎‎‎‎ای یا خود تسلیحات هسته‎‎‎‎‎ای توسط ایران. پیامدهای چنین سناریوهایی برای رژیم منع گسترش سلاح‎‎‎‎‎های هسته‎‎‎‎‎ای در جهان و امنیت منطقه‎‎‎‎‎ای نیز بررسی خواهد شد و تمرکز ما در این مقاله روی چالش‎‎‎‎‎های ویژه پیش‎‎‎‎‎روی همسایگان جنوبی ایران خواهد بود.

کشورهای خلیج‎‎‎فارس برای حفاظت خود در مقابل تهدیدهای احتمالی همواره به دنبال حفظ توازن روابط خود با همسایگان قدرتمندتر و در عین حال تقویت روابط با متحدین فرامنطقه‎‎‎‎‎ای بوده‎‎‎‎‎اند. اما این فرمول در حال تغییر است، شاهد آن قاطعیت جدید در موضع کشورهای خلیج فارس در مقابل ایران و خلاقیتی جدید در استراتژی‎‎‎‎‎های استقرار برای بازداری و کاهش تلاش‎‎‎‎‎های ایران در جهت توسعه نفوذ و یا بی‎‎‎‎‎ثبات‎‎‎‎‎سازی کشورهای همسایه است. کشورهای خلیج فارس باید این نوآوری تاکتیکی را به یک سیاست مصون‎‎‎‎‎سازی جدید تبدیل کنند: سیاستی که از تمام ابزارهای ممکن برای ممانعت از ایران هسته‎‎‎‎‎ای استفاده می‎‎‎‎‎کند و در عین حال هر گامی برای آماده‎‎‎‎‎سازی در مقابل چنین رویدادی برمی‎‎‎‎‎دارد.

 

* سناریوهای موجود برای آینده هسته‎‎‎‎‎ای

شرایطی که تحت آن شرایط جاه‎‎‎‎‎طلبی‎‎‎‎‎های هسته‎‎‎‎‎ای ایران از حالت آرمانی به حالت واقعی پیش می‎‎‎‎‎رود پیامدی مستقیم روی واکنش‎‎‎‎‎های همسایگان ایران و جامعه بین‎‎‎‎‎الملل خواهد داشت. مهم‎‎‎‎‎ترین سوال این است که آیا تهران تمایل دارد امکانات خود را آشکار کند (خواه از طریق آزمایش قطعات هسته‎‎‎‎‎ای و یا از طریق اعلان حکومت) یا اینکه این امکانات از طریق سرویس‎‎‎‎‎های اطلاعاتی غربی کشف خواهد شد. مسئله تصدیق مسئله‎‎‎‎‎ای جزئی است: آمادگی حکومت ایران برای اذعان و تصدیق توانمندی تسلیحاتی تاثیر زیادی روی واکنش جامعه بین‎‎‎‎‎الملل خواهد داشت. علاوه براین، وضعیت برنامه هسته‎‎‎‎‎ای ایران نیز اطلاعات مهمی درباره رفتار رهبریت ایران و مستعد بودن آن برای تلاش‎‎‎‎‎های دیپلماتیک و قهری و ارزیابی سود و زیان مربوطه به دست می‎‎‎‎‎دهد.

اعلان برنامه ایران تهدید این کشور را تشدید می‎‎‎‎‎کند، به خصوص برای کشورهای همسایه ایران. این امر تاثیر مهمی روی امنیت و رونقی دارد که برای رشد اقتصادی کشورهای کوچک خلیج فارس (و نهایتاً بقای این کشورها) ضروری هستند. آزمایش یا اعلان صریح توانمندی تسلیحاتی ایران نیز اعتبار اطلاعاتی و توانمندی‎‎‎‎‎های بازداری و ارعابی آمریکا را به مخاطره می‎‎‎‎‎اندازد، چراکه با تشدید بحران بر سر برنامه هسته‎‎‎‎‎ای ایران، مقامات آمریکا درباره توانایی آمریکا برای کشف و رسیدن به خط پایان مسابقه اظهارنظر کرده‎‎‎‎‎اند.

 

* موضع آمریکا درخصوص چشم‎‎‎‎‎انداز تسلیحاتی ایران

«باراک اوباما» همواره به دنبال شفاف‎‎‎‎‎سازی ابهامات درباره موضع آمریکا در قبال چشم‎‎‎‎‎انداز تسلیحاتی ایران بوده است. «اوباما» در ماه مارس 2012 اظهار داشت که «رهبران ایران باید بدانند من سیاست تحدید ندارم؛ سیاست من این است مانع دستیابی ایران به تسلیحات هسته‎‎‎‎‎ای شوم. من پیشتر نیز بیان کرده‎‎‎‎‎ام که در صورتی که ضرورت ایجاب کند برای دفاع از آمریکا و منافعش در استفاده از زور تردید نخواهم کرد.» باتوجه به این موضع‎‎‎‎‎های قهرآمیز درخصوص کشف و پیشگیری، اعلان توانمندی ایران نشان‎‎‎‎‎دهنده شکست حماسی سرویس‎‎‎های اطلاعاتی غرب یا تمایل آشکار واشنگتن برای تحمل حداقل مراحل اولیه تسلیحات هسته‎‎‎‎‎ای ایران (به جای جلوگیری از آن) خواهد بود.

 

* مزیت اذعان به داشتن توانمندی تسلیحات هسته‎‎‎‎‎ای

به‎‎‎رغم این عوارض آشکار و بارز، اذعان به داشتن توانمندی تسلیحات هسته‎‎‎‎‎ای توسط ایران مزیت‎‎‎‎‎هایی درخصوص واکنش جامعه بین‎‎‎‎‎الملل خواهد داشت. چنانچه تهران به موقعیت هسته‎‎‎‎‎ای خود اذعان و اقرار کند، واشنگتن راحت‎‎‎تر می‎‎‎‎‎تواند نهادهای بین‎‎‎‎‎المللی از جمله شورای امنیت سازمان ملل (UNSC) را تجهیز کند و افکار عمومی جهانی را جلب کند. سانسور گسترده و حتی تحریم‎‎‎‎‎های شدیدتر سریع‎‎‎‎‎تر اعمال خواهد شد و رهبران ایران دیگر نمی‎‎‎‎‎توانند خود را قربانیان قدرت‎‎‎‎‎های ظالم جهان نشان دهند.

 

* پیامد پوشیده نگاه داشتن توانمندی تسلیحاتی ایران

برعکس، پوشیده نگاه داشتن توانمندی تسلیحاتی ایران بار سنگین‎‎‎‎‎تری برای واشنگتن و متحدینش خواهد داشت. آنها باید جامعه بین‎‎‎‎‎الملل را متقاعد کنند؛ جامعه‎‎‎‎‎ای که به‎‎‎رغم مخالفت با ایران هسته‎‎‎‎‎ای، از قدیم تمایلی به تصدیق و مقابله با نقض قانون و امنیت توسط جمهوری اسلامی ایران نداشته است. ت

تنظیم یک شکوائیه عمومی علیه ایران مستلزم سرمایه‎‎‎‎‎گذاری عظیم در زمان و سرمایه سیاسی، هماهنگی با متحدین و دیگر فعالان بین‎‎‎‎‎المللی و تمایل به ریسک‎‎‎‎‎پذیری منابع و فرایندهای اطلاعاتی می‎‎‎‎‎باشد. شبح شکست‎‎‎‎‎های اطلاعاتی پیشین آمریکا به خصوص اطلاعات غلط درباره توانمندی‎‎‎‎‎های هسته‎‎‎‎‎ای صدام حسین حتی متقاعدکننده‎‎‎‎‎ترین شواهد و استدلال‎‎‎‎‎ها را نیز تحلیل می‎‎‎‎‎برد. از نظر همسایگان ایران، این ابهامات و عدم‎‎‎‎‎قطعیت‎‎‎‎‎ها می‎‎‎‎‎تواند ظرفیت آنها برای انطباق با سیاست‎‎‎‎‎های مقابله‎‎‎‎‎ای در قبال ایران را پیچیده کند.

 

* عدم قطعیت و ابهام درباره ظرفیت حقیقی ایران

بااین وجود پوشیده ماندن داشتن توانمندی تسلیحاتی یا زرادخانه‎‎‎‎‎ای پنهانی ممکن است چالش‎‎‎‎‎هایی که در صورت آشکاری موضع هسته‎‎‎‎‎ای ایران پیش آید را کاهش دهد. همانطور که «جیمز دابینز»، سفیر آمریکا خاطرنشان کرده: «عدم قطعیت و ابهام درباره ظرفیت حقیقی ایران (هرچند خود یک منبع اضطراب است) تحریک‎‎‎‎‎آمیزی کمتری نسبت به قطعیت درباره چنین ظرفیتی دارد».

این منطقه از اواخر دهه 1960 با زرادخانه هسته‎‎‎‎‎ای تصدیق‎‎‎‎‎نشده اسرائیل زیسته است و همین وضعیت درباره ظرفیت و توانایی مشابه در مورد ایران نیز صدق می‎‎‎‎‎کند. لفاظی‎‎‎‎‎های رهبریت کنونی اسرائیل، که جمهوری اسلامی را با هیتلر در دوران پیش از هولوکاست مقایسه کرده، تصور تحمل‎‎‎‎‎پذیری این سناریو توسط اسرائیل امروز را غیرمحتمل می‎‎‎‎‎کند.

بااین وجود سابقه تهران در تعقیب روند غنی‎‎‎‎‎سازی در اعتراض به سیاست آمریکا و اسرائیل و همچنین یک قطعنامه‎‎‎‎‎های تنبیهی شورای امنیت سازمان ملل حاکی از آن است که حکومت ایران به توانایی خود برای دستیابی به اهدافش و واداری دیگران به پذیرش فعالیت‎‎‎‎‎های قابل اعتراض اطمینان دارد. بدون ایجاد تردید درباره خلوص و صداقت آمریکا و تعهدات آمریکا برای جلوگیری از دستیابی ایران به آستانه هسته‎‎‎‎‎ای، تاریخ نشان می‎‎‎‎‎دهد که ابهام هسته‎‎‎‎‎ای ایران نشان دهنده یک سناریوی واقع‎‎‎گرایانه در آینده است.

 

* «توانمندی آماده استفاده» تهران

بسیاری از تحلیلگران معتقدند تهران ترجیح می‎‎‎‎‎دهد «توانمندی آماده استفاده» خود (یعنی چیرگی در تکنولوژی و اکتساب مواد لازم برای تولید تسلیحات هسته‎‎‎‎‎ای با تاخیر اندک یا سرمایه‎‎‎‎‎گذاری جدید) را پوشیده نگاه دارد، زیرا در این صورت حکومت می‎‎‎‎‎تواند از زیر جریمه‎‎‎‎‎ها و تهمت‎‎‎‎‎های مرتبط با وضعیت تسلیحاتی خود شانه خالی کند.

علاوه براین، چنین سناریویی با تاریخچه ابهام و فریب پیرامون برنامه هسته‎‎‎‎‎ای ایران سازگاری بیشتری دارد. حکومت این برنامه را پس از جنگ عراق آغاز کرده است. بررسی دقیق تاریخچه توسعه تسلیحات هسته‎‎‎‎‎ای نشان می‎‎‎‎‎دهد که دیگر کشورهای خواهان انرژی هسته‎‎‎‎‎ای مکرر از استراتژی «مصونیت هسته‎‎‎‎‎ای» استفاده کرده‎‎‎‎‎اند.

«مارک فیتزپاتریک» مدیر برنامه منع گسترش سلاح‎‎‎‎‎های هسته‎‎‎‎‎ای در مرکز بین‎‎‎‎‎المللی مطالعات استراتژیک گفته که «این احتمال وجود دارد که ایران به طور ناگهانی ساخت تسلیحات هسته‎‎‎‎‎ای را متوقف کند و در عین حال برای دستیابی به این قابلیت در زمانی کوتاه تلاش کند... به این دلیل این را می‎‎‎‎‎گویم که ایران قطعاً می‎‎‎‎‎داند اگر شروع به ساخت سلاح کند و این خبر نشت کند، اسرائیل و احتمالاً آمریکا دست به حمله نظامی پیشگیرانه خواهند زد...در ضمن تا زمانی‎‎‎که ایران به اورانیوم غنی‎‎‎‎‎شده کافی و با ارزش دست یابد، تفاوت عملی چندانی بین تلاش برای دستیابی به این قابلیت و تلاش برای ساخت بمب وجود ندارد».

هرچند رهبران ایران مرتباً درگیر نمایش‎‎‎‎‎های پرزرق و برق اتمی بوده‎‎‎‎‎اند – رئیس جمهور ایران، «محمود احمدی-نژاد» مرتباً از دستاوردهای برنامه سخن می‎‎‎‎‎گوید – اما مکرر نیز اعلان می‎‎‎‎‎دارند که این برنامه برای اهداف صرفا غیرنظامی طراحی شده است. در واقع باتوجه به بالاگرفتن نسبت بحران میان تهران و جامعه بین‎‎‎‎‎الملل، مقامات ایران روی دکترین رد و انکار تسلیحات هسته‎‎‎‎‎ای تاکید داشته‎‎‎‎‎اند؛ شاید به عنوان مکانیسمی برای تسریع و تسهیل واژگونی و حفظ وجهه خود.

 

* مصونیت هسته‎‎‎‎‎ای برای ایران

داشتن توانمندی آماده به استفاده چشم‎‎‎‎‎اندازی دلگرم‎‎‎‎‎کننده نیست. برخی از تحلیل‎‎‎گران بر این باورند که چنین وضعیتی «برای اهداف پیمان منع گسترش سلاح‎‎‎‎‎های هسته‎‎‎‎‎ای مساعد نیست» و نگرانی‎‎‎‎‎های امنیتی که چنین مصونیتی در میان همسایگان و دشمنان ایران ایجاد می‎‎‎‎‎کند و نهایت باعث تحلیل تعهدات منطقه‎‎‎‎‎ای و جهانی به محدودسازی گسترش تکنولوژی و تسلیحات هسته‎‎‎‎‎ای خواهد شد.

حتی اگر بتوان اثبات کرد که تهران بیشتر درگیر «مصونیت هسته‎‎‎ای» است تا پیش‎‎‎روی به سوی دستیابی به توانمندی تسلیحاتی آشکار، همانطور که در ادامه خواهیم گفت، چندین دلیل وجود دارد که نشان دهد این موضع قابل تغییر است. این مسائل می‎‎‎‎‎توانند به تنهایی یا در کنار هم تهران را وادارد که ورود خود به باشگاه تسلیحات هسته‎‎‎‎‎ای را بپذیرد.

طبق گفته «شهرام چوبین» کارشناس اندیشکده کارنگی، حتی اگر استراتژی کنونی در تهران نزدیک شدن به آستانه تسلیحاتی‎‎‎‎‎شدن بدون دستیابی حقیقی به آن باشد، «هیچکس نمی‎‎‎‎‎تواند مطمئن باشد که ایران واقعاً به آن دست نیابد. وقتی ایران مواد سوختی کافی در اختیار داشته باشد و به تسلیحاتی‎‎‎‎‎سازی خود اطمینان دارد به سادگی با توجیه و بهانه می‎‎‎‎‎تواند معاهدات را نقض کند».

- تحریک: این باور عمومی وجود دارد که حمله پیشگیرانه آمریکا یا اسرائیل برای نابودسازی تاسیسات هسته‎‎‎‎‎ای ایران به تصمیم حکومت ایران برای انکار رسمی تعهداتش تحت پیمان منع گسترش سلاح‎‎‎‎‎های هسته‎‎‎‎‎ای (NPT) و دستیابی به اعتبار تسلیحاتی تسریع می‎‎‎‎‎بخشد. در واقع از سال 2002 که تلاش‎‎‎‎‎ها و اقدامات ایران برای توسعه برنامه غنی‎‎‎‎‎سازی کشف شد و فشارهای آژانس بین‎‎‎‎‎المللی انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل برای توقف برنامه غنی‎‎‎‎‎سازی ایران بیشتر شد، شخصیت‎‎‎‎‎های مختلف سیاسی ایران اظهار داشته‎‎‎‎‎اند که این فشارها منجر به عدول از پیمان ان پی تی خواهد شد. این تهدیدها حاوی بلوف و اغراق نیز می‎‎‎‎‎باشند و برای تقویت بی‎‎‎‎‎میلی مسکو و پکن برای پذیرش تحریم‎‎‎‎‎ها طراحی شده‎‎‎‎‎اند. بااین وجود مباحث مکرر در میان نخبگان سیاسی ایران پیرامون ارزش حفظ ان پی تی نشان دهنده ارزش سیاسی داخلی بالقوه چنین حرکتی در واکنش به اقدام پرخاشجویانه از جانب جامعه بین‎‎‎‎‎الملل است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر