از آن زمان به بعد، رسانههای غربی دیگر آن ژست قبلی را رها کرده و همگام با هر حرکت جدید تروریستهای داعشی، برگ جدیدی از بازیهای رسانهای خود را رو میکردند. بازیهایی که به سرعت معلوم داشت، این رسانهها به مرور در حال تکمیل پازلی هستند که در نهایت، شکل کلی آن جز به سود غرب و در جهت اهداف و منافع آنان در منطقه ما نیست.
نکته دیگری که در این تغییر جهتگیری غرب نسبت به موضوع داعش وجود دارد، زایش دوباره القاعده و بازنویسی تئوری نخنمای مبارزه با تروریسم است. از سال ۲۰۰۳ تا یک سال پیش که ایالات متحده دم از مبارزه با تروریسم به سرکردگی القاعده میزد آنقدر از این واژه استفاده شد تا اینکه توانستند نهایت سواستفادههای خود را از آن و از حضور در خاورمیانه بکنند. اما با از میان رفتن بهانه القاعده زمان آن رسیده بود تا گروه دیگری با ادامه راه القاعده باعث ادامه همان دکترین نظامی قدیمی ایالات متحده شوند. دکترینی که بر «بهانه بگیر و حمله کن» استوار است. بهانهای که روزی خودزنی در برجهای دوقلوی منهتن و روزی هم خودزنی به شکل بریدن سر نیروهای خودی توسط دشمن خیالی است.
با رصد روزانه اخبار رسانههای جریان اصلی غربی، روند حرکت گام به گام آنان برای اقناع و ارضا کردن مخاطبانشان در جهت سیاستهای از پیش تعیین شده ایالات متحده کاملا مشهود بود. لذا آنچه که تقدیم میگردد خلاصهای است از فرآیند آماده کردن ذهن جهانیان برای ورود دوباره غرب به منطقه ما.
۱٫ ورود داعش به عراق و شروع کشتار:
سیانان، در گزارشی وعده حملات شدید داعش به شهرهای دیگر عراق را میدهد و چند روز بعد، یواسای تودی در ادامه، بحران عراق را نه داعش، که بحران هویتی و اختلاف میان کرد و سنی و شیعه تعریف میکند.
رسانههای غربی چگونه با «داعش» بازی کردند؟
۲٫ بالا بردن خطر داعش و تهدید شدن منافع آمریکا:
سیانان با زیر تهدید خواندن سفارت آمریکا در بغداد، مسئله تروریسم در عراق را به منافع ایالات متحده پیوند میزند. در گام بعد، یواسای تودی این سوال را مطرح میکند که آیا جان کری میتواند (به صورت دیپلماتیک) جلوی رشد بحران در عراق را بگیرد یا خیر؟
۳٫ باز کردن پای ایران و کشاندن سردار سلیمانی به ماجرای داعش:
گاردین، بیبیسی و بسیاری دیگر از رسانههای غربی تلاش میکنند تا با استفاده از محبوبیت سردار سلیمانی در ایران و عراق و جهان اسلام، ایشان و در نتیجه ایران را وارد بحران عراق کرده و داستان را به گونهای جلوه دهند که گویی ایران خواهان ورود به عملیاتهای نظامی علیه داعش است. سیانان هم تیتر میزند که آیا ایران و آمریکا در موضوع داعش با یکدیگر همکاری میکنند؟. از همین جای کار مشخص میشود که آمریکا طالب ورود ایران به جنگ علیه داعش است.
۴٫ آغاز عملیات روانی برای آماده کردن اذهان در جهت حمله آمریکا:
با معطوف شدن مجدد ذهن مردم به بحران جدید عراق، گام بعدی پروژه عملیات روانی این رسانهها با تیترهای زیر شروع میشود: سیانان: ایالات متحد نیازمند استراتژی برای محاصره کامل عراق است. عراق از آمریکا درخواست حملات هوایی علیه داعش را دارد. ایالات متحده باید سربازان بیشتری به عراق بفرستد. پهپادهای آمریکایی حمله به رهبر داعش را آغاز کردند. اوباما: درباره عراق نیاز به مجوز جدیدی ندارم.
۵٫ بسیار خطرناک جلوه دادن داعش و پوشش اخبار حمله تروریستهای داعش به مسیحیان:
اکنون نوبت به آن میرسد تا همدردی مسیحیان جهان با مسیحیان عراقی داغ شود؛ هرچند که در حمله سال ۲۰۰۳ هیچ خبری از این همدردیها نبود. از سوی دیگر ماشین پرواگاندای غرب حتی این احتمال را میدهد که ممکن است داعش به بمب هستهای هم دسترسی داشته باشد.
۶٫ خطرناکتر جلوه دادن داعش برای جهانیان، علیالخصوص آمریکا:
«داعش چطور میتواند ایالات متحده را تهدید کند؟ آیا داعش میتواند به خاطر حملات هوایی غرب انتقام بگیرد؟ مککین: داعش تهدید مستقیم آمریکاست. آیا کسی میخواهد جلوی داعش را بگیرد؟ تهدید داعش فراتر از عراق است. هگل: تهدید داعش فراتر از هر چیزی است که تا کنون دیدهایم.» اینها همه تیترهای رسانههای آمریکایی و غربی برای اینکه اهمیت مساله را فراتر از آنچه که مخاطب غربی فکر میکند نشان دهند.
۷٫ مسلح کردن کردهای عراق و آماده کردن آنان برای استقلال:
طرح خاورمیانه بزرگ که تا کنون بارها و بارها در اخبار راجع به آن صحبت شده است، یکی از اقداماتی است که در دستورکار قعطی ایالات متحده قرار دارد و به نظر میرسد برای انجام آن از هیچ کاری مضایقه نخواهد کرد. ضمن آنکه در اجرای این طرح آمادهترین منطقه برای تفکیک، منطقه خودمختار کردستان عراق است که در جریان این عملیات روانی، رسانههای غربی برای نخستین بار اقدام به شانتاژ خبری درباره آن کردند. رسانههای دروغپراکن غرب با تیترهایی چون «ایالات متحده، کردها را مستقیما مسلح میکند. آمادگی برای استقلال کردستان. چرا آمریکا باید از استقلال کردستان عراق حمایت کند؟. کردها شایستگی استقلال را دارند» این مهم را رقم میزنند.
۸٫ اعدام دو خبرنگار آمریکایی به فاصلهای کوتاه از هم و تشدید حملات آمریکا:
اکنون نوبت به خودزنی از نوع آمریکایی میرسد. استراتژی غرب برای حمله به هر نقطهای این است که ابتدا خود بهانهای را طراحی کرده و با استفاده از آن و مقصر جلوه دادن طرف مقابل به او حمله میکند. برجهای دوقلوی آمریکا، نسخه ۲۰۱۴، دو خبرنگاری بودند که سرشان به دست داعشی که پرورشیافته سازمانهای اطلاعاتی آمریکا و انگلیس است، بریده شد. چندی بعد قل سوم آنها نیز که گفته میشود یک امدادگر انگلیسی است به ایشان اضافه شد. در رابطه یواسای تودی از قول یک مقام رسمی پنتاگون تیتر میزند: داعش بزرگترین تهدیدی است که از ۱۱ سپتامبر تا کنون با آن مواجه شدهایم.
۹٫ آماده شدن جو جهانی برای ائتلاف علیه داعش:
با توجه به آمادگی نسبتا خوبی که این رسانهها برای اذهان مردم فراهم آوردهاند نوبت به آن میرسد تا با تیترهایی چون: «داعش را متوقف کنید پیش از آنکه خیلی دیر شود؛ اوباما این هفته نقشه حمله به داعش را خواهد ریخت؛ یک هنرمند آمریکایی: افراد داعش را تغییر دهید یا بکشید؛ یک سناتور: همین الان جلوی داعش را بگیرید؛ اوباما اعتبار لازم برای آغاز حملات را دارد»، در آتش ورود مجدد متحدین آمریکا به منطقه مسلمانان بدمند.
۱۰٫ کسب ائتلاف جهانی و اعدام امدادگر انگلیسی:
برای موثرتر شدن این گام، یعنی کسب ائتلاف جهانی علیه داعش، همراه میشود با خودزنی سوم غرب و بریده شدن سر امدادگر انگلیسی.
مشرق