۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۱۱:۰۰
کد خبر: ۹۹۴
دشمن در جنگ نرم تلاش دارد تا با استفاده از ابزارهای فرهنگی و ارتباطی بسیار پیشرفته و با شایعه و دروغ پراکنی و استفاده از برخی بهانه ها، میان آحاد مردم تردید بدبینی و اختلاف ایجاد کند. مقام معظم رهبری (مدظله العالی) اشاره:

پس از بروز اغتشاشات سال گذشته، عمده مطالعات اندیشمندان حوزه های سیاسی حول محور موضوع جنگ نرم و متعلقات آن می چرخید. یکی از مهم ترین این مباحث، روش های نوین و رویکردهای تعارضی جهان غرب و به ویژه ایالات متحده نسبت به جمهوری اسلامی ایران است. در این مقاله رهیافت های تقابلی از حیث نگاه کارکردی قدرت نرم و عملیات روانی کاخ سفید علیه ایران و همچنین راهکارهای مقاومت گرایانه پیش روی جمهوری اسلامی مورد خوانش قرار خواهد گرفت. در پایان نیز جهت ارایه راهکارهای مواجهه با این روند، مناسب ترین گزینه، رهنمودهای مقام معظم رهبری تشخیص داده شده است که به طور اجمال بدان ها اشاره خواهد شد.

مقدمه

 

پدیده جنگ نرم (۲) که هم اکنون به عنوان پروژه ای عظیم، علیه جمهوری اسلامی ایران در حال تدوین و اجرا می باشد در شاخص هایی همچون ایجاد نارضایتی های عمومی از طریق شکل دهی تعمدی وضعیت اقتصادی نامناسب، به وجود آوردن نهادهای مدنی غیردولتی همسو با خویش و استفاده از عملیات گسترده روانی و رسانه ای از طریق مختلف در جهت ناکارآمد جلوه دادن دستگاه اجرایی کشور در انجام امور روزمره مردم از سوی کشورهای غربی به ویژه ایالات متحده آمریکا متبلور شده است. آنچه به عنوان جنگ نرم در ادبیات سیاسی کنونی دنیا رایج گشته عبارت است از تمامی الگوهای رفتاری روانی و استفاده های رسانه ای یک بازیگر نسبت به بازیگری دیگر به نحوی که منجر به اثر گذاری حداکثری بر محیط اجتماعی و سیاسی بازیگر هدف شود. در این بین تسلیم نمودن آرا و اندیشه های بنیادی بازیگر رقیب و ایجاد تزلزل در افکار و اندیشه های جامعه هدف در راستای اهداف از پیش تعیین شده، از جمله اهداف این گونه از جنگ ها می باشد. لازم است که قبل از ورود به مبحث جنگ نرم برای آشنایی بیشتر با کلیت موضوع به تعاریفی همچون قدرت نرم (۳)، تهدید نرم (۴)، جنگ روانی (۵) و جنگ رسانه ای (۶) بپردازیم.

 

ژوزف نای (۷)- نویسنده کتاب قدرت نرم و رهبری هوشمند- در تعریف قدرت نرم می گوید:

 

قدرت نرم، توانایی دستیابی به اهداف و آمال مطلوب از طریق جلب حمایت افکار عمومی جامعه و نخبگان و اقناع اذهان به جای اعمال فشار است. این بعد متأخر قدرت، از منابع فرهنگ، عقاید، باورها و آداب و سنن اجتماعی منشأ می گیرد. پیشرفت چشمگیر فناوری اطلاعات در دوران جدید به رشد روزافزون ارتباطات منجر شده و مرزهای جغرافیایی را در نور دیده است. امروزه این قدرت نقش مهمی در عرصه روابط بین الملل و مانور واحدهای سیاسی یافته است. (۸)

 

نای به طور ویژه به کشورش یعنی ایالات متحده اشاره می کند و اعتقاد دارد این کشور به واسطه وجود منابع و توانایی های فراوان در این زمینه می تواند نقش مهمی در کنترل و هدایت تعارضات جهانی ایفا کند. هنگامی که قدرت های بزرگ از قدرت نظامی برای ابزار تهدید و برافروختن آتش جنگ بهره می برند سعی دارند تا با استفاده از مهارت های فزاینده و عنصر اقبال در یک بازه زمانی مشخص، آنچه را که مد نظر دارند به دست آورند. بهره گیری از ابزارهای سخت و ایجاد تهدیدهای فیزیکی از دشواری کمتری نسبت به ایفای قدرت نرم برخوردار است؛ چرا که بسیاری از منابع مهم و اساسی اش خارج از کنترل حکومت ها هستند و تأثیرات آن به شدت به پذیرش مخاطبان قبول کننده بستگی دارد. افزون بر این، منابع قدرت نرم، اغلب به طور غیر مستقیم با شکل گیری محیط سیاست گذاری، کارساز می افتند و گاهی سال ها طول می کشد تا نتایج مطلوب به دست آید.

 

نای در جایی دیگر، از ترکیب قدرت نرم با قدرت سخت سخن می گوید و آن را قدرت هوشمند (۹) می نامند. از منظر او آمریکا باید با کشورهایی همچون ایران، که موجب همسویی منافع سایر تهدیدکنندگان منافع ایالات متحده می شوند، هوشمندانه مقابله نماید.

 

آمریکا باید نگران استراتژی هایی باشد که به دشمنانش کمک می کند نیروهای ناهمگون را تحت یک پرچم متحد سازند. ایالات متحده داستان خوبی برای روایت کردن در اختیار دارد، اما ناکامی اش در ترکیب قدرت سخت و نرم در یک استراتژی هوشمند بدین معنی است که اغلب اوقات راه خود را می رود و قصه خود را می سراید و این می تواند مخرب باشد. (۱۰)

 

دکتر ابومحمد عسگر خانی نیز طی سخنانی از «جوزف نای» به عنوان ابداع کننده واژه قدرت یا استراتژی نرم و وابسته به حزب دموکرات آمریکا نام می برد و می افزاید:

 

او- نای- اعتقاد دارد که از این پس آمریکا باید جهان را با قدرت نرم خود یعنی استفاده از جذابیت های سیاسی، ارزش های آمریکایی (۱۱) و واژه هایی نظیر دموکراسی، حقوق بشر و انقلاب های رنگین رهبری کند.

 

عسگرخانی معتقد است که جوزف نای سیاست نومحافظه کاران آمریکا را که به افغانستان و عراق حمله کرده اند بر اساس قدرت سخت می داند و آن را سبب افول قدرت نرم آمریکا در جهان ذکر می کند زیرا مبارزه با تروریسم نیز، به زعم وی، با قدرت سخت امکان پذیر نیست بلکه باید با قدرت نرم با آن مبارزه شود؛ او حتی معتقد است که طالبان را نیز باید دعوت نماییم نه اینکه با آن بجنگیم، راهبردهای اخیر برخی از محافل آمریکایی در مذاکره با طالبان در این فضا قابل بررسی است. دکتر عسگرخانی همچنین تأکید دارد که کارگزاران جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با جنگ نرم از پاداستراژی نرم استفاده کنند و در همین ارتباط مطالعه کنگره، قدرت اجرایی و وزارت خزانه داری آمریکا و ساختار شورای امنیت ملی آن ضرورت دارد. (۱۲)

 

 

1. تهدید نرم، جنگ روانی و اثر پذیری جوامع

 

 

تهدید نرم به اقداماتی اطلاق می گردد که دشمن در آن سعی دارد تا با اعمال یکسری روندهای برنامه ریزی شده، زمینه را برای کمرنگ جلوه دادن ارزش های جامعه هدف فراهم آورد. در این نوع از تهدیدات تلاش خواهد شد تا رویه های مقاومت گرایانه به تدریج مورد تردید و بازنگری قرار گیرند و جوامع نسبت به استمرار این رویکردها اظهار نگرانی نمایند که مبادا مورد تهاجم دشمن واقع شوند. این جریان خود یک نوع عملیات روانی است که در آن به رغم عدم استفاده از تسلیحات نظامی، کشوری می تواند کشور دیگر را با چالش ها و بحران های متعدد مواجه سازد.

 

تهدید نرم را می توان تحولی دانست که موجب دگرگونی در هویت فرهنگی و الگوهای رفتاری مورد قبول یک نظام سیاسی می شود. تهدید نرم نوعی سلطه کامل در ابعاد سه گانه حکومت، اقتصاد و فرهنگ است که از طریق استحاله الگوهای رفتاری ملی در این حوزه ها و جایگزینی الگوهای نظام سلطه ای، محقق می شود. با این نگرش، تمامی اقداماتی که موجب شود تا اهداف و ارزش های حیاتی یک نظام سیاسی (زیر ساخت های فکری، باورها و الگوهای رفتاری در حوزه اقتصاد، فرهنگ و سیاست) به خطر افتد، یا موجب ایجاد تغییر و دگرگونی اساسی در عوامل تعیین کننده هویت ملی یک کشور شود، تهدید نرم به شمار می آید. در تهدید نرم، بدون منازعه و لشکرکشی فیزیکی، کشور مهاجم، اراده خود را بر یک ملت تحمیل و آن را در ابعاد گوناگون با روش های نرم افزارانه اشغال می کند. (۱۳)

 

تردید در مبانی فکری یک نظام سیاسی، ایجاد تشکیک در باورهای اصلی جامعه و به کارگیری الگوهای رفتاری بحرانی در جامعه را می توان از شاخص های این تهدید قلمداد کرد. نتایج به دست آمده از تهدید نرم، بنیادی، بی سر و صدا، اندیشه ای و تدریجی است. این تهدید همراه با آرامش و خالی از روش های فیزیکی و با استفاده از ابزارهایی چون رسانه های جمعی، احزاب سیاسی، تشکل های صنفی و قشری و شیوه القا و اقناع انجام می پذیرد. در حال حاضر جهانی سازی فرهنگ، مترادف با مفهوم تهدید نرم تلقی می شود.

 

تهدیدات نرم از ماهیت پیچیده ای برخوردارند که ثمره بازخوانی آرا و اندیشه های خواص می باشد. برخلاف تهدیدات سخت که هنگام اندازه گیری به سهولت قابل رؤیت اند، تهدیدات نرم به دلیل غیر محسوس بودن از ماهیت نامشخصی برای اندازه گیری برخوردار هستند. در این میان نقش رسانه ها در پشتیبانی و حمایت از روند اجرایی این تهدیدات بسیار حایز اهمیت می باشد.

 

مفهوم بعدی، جنگ روانی است که در اینجا سعی داریم تا حدودی ذهن خواننده را با آن آشنا سازیم. عده زیادی میان جنگ روانی و جنگ رسانه ای تفاوت قائل می شوند، اما از نظر برخی دیگر این دو واژه دارای بار معنایی یکسان هستند و در یک چارچوب تئوریک قابل بحث می باشند. اصلی ترین ابزار کشورها در راه اندازی عملیات روانی علیه یک کشور دیگر استفاده از دستاویزی به نام رسانه می باشد. کشورها بدون تمسک به رسانه نمی توانند دست به عملیات روانی بزنند. رسانه می تواند به عنوان اولین منبع رشد فزاینده شایعه، به کمک طراحان عملیات روانی در یک کشور بشتابد. شایعه در مواقعی رواج می یابد که مردم به کسب خبر علاقه وافری نشان می دهند ولی نمی توانند از منابع صحیح آن را دریافت نمایند. این امر در نگاه نخست بسیار ساده می باشد، چون افرادی که به گونه ای افراطی مایل به کسب اخبار مهم و تنش زا هستند به هر نوع ابزار کسب اطلاعات دست می یازند و در صورت به دست آوردن این خبرها، آن را در اختیار سایرین می نهند.

 

آنچه موجب افزایش سرعت انتقال شایعه در یک اجتماع بحرانی می شود، عدم انتشار به موقع و سریع اخبار و اطلاعات صحیح است. از دیگر معایب تأخر زمانی در انتشار اخبار و اطلاعات، این است که حتی چنانچه پس از رواج شایعه در کل یک اجتماع اخبار صحیح از طریق رسانه های معتبر منتشر گردد به دلیل فراگیری و غبار آلوده بودن فضای ایجاد شده توسط شایعه، از اثرات نامطلوبی برخوردار خواهد بود. برای دستیابی به نوعی ایمنی در برابر شایعه، حضور مسئولان در بین مردم، پرهیز از شعارهای بدون عمل، ارایه به موقع اخبار و سرعت در امر اطلاع رسانی و رودررو با مردم سخن گفتن از جمله روش هایی است که باید مورد توجه واقع شود. (۱۴)

 

جنگ رسانه ای برخلاف جنگ های نظامی (۱۵) که عمدتاً از ماهیت سخت افزارانه برخوردارند و غالباً میان دو یا چند کشور به عنوان ائتلاف با یک کشور جریان می یابند، می تواند میان یک گروه از کشورها با گروه بزرگ دیگری از کشورها با ویژگی هایی مشخص جریان یابد. جنگ رسانه ای غرب علیه جهان اسلام و نیز کشورهای جهان سوم، دو نمونه بارز از موضوعی هستند که می توانیم آن را به جنگ جهانی رسانه ای تعبیر کنیم. (۱۶)

 

طی سال های دهه۱۹۹۰، شکل جدیدی از تعارض جهان غرب علیه کشورهای اسلامی ظهور یافت. در این ارتباط نشانه هایی از مقابله گرایی با الگوهای نرم افزاری نمود پیدا کرد. نظریه پردازان جدید غربی جلوه هایی از اقدامات روانی و عملیات نرم افزاری را به عنوان الگوی بهینه در رفتار استراتژیک مورد تأکید قرار می دهند. (۱۷) دستگاه تبلیغات و عملیات روانی غرب در پی آن است که افکار عمومی داخلی را مجاب سازد که نبرد آمریکا با جهان اسلام، نبرد میان دو اردوگاه «خیر» و «شر» است؛ از سوی دیگر الگوهایی مورد استفاده قرار می گیرند که شامل هزینه های استراتژیک محدودی برای آمریکا و سایر کشورهای غربی باشند.

 

شواهد نشان می دهد جهت جلوگیری رسانه های غربی از طریق حداکثر سازی تعارض فرهنگی بین آنان و دیگران سازماندهی شده است. هانتینگتون (۱۸) بر هویت سازی جهان غرب برای حداکثر سازی انسجام اجتماعی تأکید همه جانبه ای نموده است. وی در سال ۲۰۰۴ کتاب معروف خود در مورد چالش های هویت در جهان غرب را منتشر کرد. او در این کتاب بر ضرورت دوگانه سازی تأکید دارد. ایجاد دوگانگی و ظهور فضای مبتنی بر دوگانگی خیر و شر، برای مقابله با گروه های اسلام گرا طراحی شده است. (۱۹) نبرد میان این دو اردوگاه اجتناب ناپذیر است؛ زیرا «اردوگاه شر در صورت سرکوب نشدن، آرامش و امنیت را از جهان دموکراتیک سلب و رفاه و آسایش را بر آمریکایی ها حرام خواهد کرد.» (۲۰)

 

رویکردهای ارایه شده از سوی نظریه پردازان غربی نشان می دهد جنگ روانی غرب علیه کشورهای اسلامی از طریق بهره گیری از روش های تاکتیکی و الگوهای استراتژیک متفاوت انجام می شود. هم اکنون، جلوه های متفاوتی از رفتار در جهان غرب شکل گرفته که بر عملیات روانی و اقدامات نرم افزاری مبتنی می باشد. نشانه های این گونه رفتار را می توان در فعال سازی «هالیوود» (۲۱) و «والت دیسنی» (۲۲)، تولید بازی های کامپیوتری و نیز توسعه ادبیات نبود سرنوشت ساز مورد ملاحظه قرار داد. البته هر یک از این اقدامات بخشی از عملیات روانی جهان غرب علیه گروه های متعارض که عمدتاً کشورهای اسلامی می باشند، محسوب می شود.

 

 

پی نوشت ها :

 

Soft war-2

 

Soft Power-3

 

Soft Threat-4

 

Osychological warfare-5

 

Media war-6

 

Josef S.Nye-7

 

8- ژوزف نای، «ابزار موفقیت در سیاست جهانی برخوردار بودن از قدرت نرم»، ترجمه عسگر قهرمان پور، عملیات روانی، ۱۳۸۶، ش۱۸، سال پنجم.

 

Smart power-9

 

10- ژوزف نای، رهبری و قدرت هوشمند، ترجمه محمود رضا گلشن پژوه و الهام شوشتری زاده، تهران، ابرار معاصر تهران، ۱۳۸۷٫

 

American values-11

 

12- مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، «بررسی تهدیدات نرم بیگانگان علیه جمهوری اسلامی ایران»؛ در این زمینه رک:

 

http://www.majlis.ir/mhtml/modules.php?name=News&file=article&side2173=

 

13- محمد طاها سراجی، «تهدیدها چگونه می آیند؟»، ره انتظار (ویژه نامه جریان شناسی نفاق در حکومت دینی)، ۱۳۸۸، ص۱۵-۱۳٫

 

۱۴- «آسیب شناسی رشد شایعات و نقش رسانه های داخلی و خارجی» ویژه نامه کودتای مخملی، تهران، وزارت آموزش و پرورش، ۱۳۸۸، ص۷۹-۷۸٫

 

Military war-15

 

16- مهسا ماه پیشانیان، «جنگ نرم چیست؟»، ویژه نامه وزارت آموزش و پروش به نقل از:

 

Pv. , 29Jan, Wsshington post, Stupid”, ”It’s the Regime (2006), Robert Kagan

 

17- ابراهیم متقی، رویارویی غرب معاصر با جهان اسلام، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۷۸، ص۱۵۴٫

 

Samuel Huntington-18

 

19- ساموئل هانتینگتون، چالش های هویت در آمریکا، تهران، مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر، ۱۳۸۴٫

 

, Journal of Sociology,«Muslim Societies and psyological Warfare» f.D.Kassin.et al.-20

 

1420 -131, 2004, 18

 

Hollywood-21

 

Walt Disney-22

گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر