حفاظت و حراست از منابع نفت و گاز که رهبر انقلاب در بیانات نوروزی خود آن را علت اصلی دشمنی قدرتهای غربی با جمهوری اسلامی عنوان کردند، از ابعاد گوناگون نیازمند بحث و بررسی است. یکی از مباحث مهم در این ارتباط، نگاه کلان به منطقهی خلیج فارس و اهمیت منابع نفت و گاز آن و چگونگی حراست از منابع استراتژیک این منطقه در مقابل طمعهای استعماری دنیای غرب و نیز تلاش برای جلب همکاریهای منطقهای است. در یادداشت زیر تلاش شده است ضمن بازخوانی اهمیت راهبردی منابع منطقه، به راهبردهای مؤثر برای ایجاد امنیت پایدار و همگرایی منطقهای و در نتیجه افزایش توان ایران در مقابله با تهدیدها، پرداخته شود.
1. اعتبار راهبردی حوزهی خلیج فارس به عنوان شاهرگ انرژی جهان
بر اساس گزارش ادارهی اطلاعات انرژی ایالات متحده، کشورهای حوزهی خلیج فارس بیش از ۹۹٫۳ درصد ذخایر شناخته شدهی نفت منطقهی خاورمیانه و بیش از ۵۵٫۷ درصد ذخایر شناخته شدهی نفت جهان و بیش از ۹۷٫۷ درصد ذخایر شناخته شدهی گاز خاورمیانه و بیش از ۴۱٫۷ درصد ذخایر شناخته شدهی گاز جهان و از نظر استخراج نفت خام بیش ۹۸٫۱ درصد تولید نفت خاورمیانه و بیش از ۳۰٫۳ درصد تولید نفت جهانی و از نظر استخراج گاز بیش از ۹۶٫۳ درصد تولید گاز خاورمیانه و بیش از ۱۴٫۳ درصد تولید گاز جهان را در اختیار دارند.
2. ابعاد سیاسی منابع نفت و گاز و نقش آنها در معادلات راهبردی جهانی
آن چه که این منطقهی مهم و استراتژیک و منابع آن را تهدید میکند و همواره بهانهای برای حضور قدرتهای فرا منطقهای و دخالت در مسایل داخلی این کشورها شده است، وجود اختلافها و تشنجهای سیاسی و امنیتی این منطقه است که در این میان اختلافهای مرزی و سرزمینی میان کشورهای منطقه، بیشترین نقش را داشته است. در منطقهی خاورمیانه کمتر کشوری یافت میشود که با همسایگان خود اختلاف مرزی نداشته باشد. از این رو اعتراض نسبت به مرزهای سیاسی و تلاش در جهت تغییر آن، از خصوصیات بارز خاورمیانه به شمار آمده و از آن جا ناشی میشود که مرزهای خاورمیانه با مداخلهی قدرتهای خارجی به وجود آمدهاند و از نظر تاریخی، قومی و نژادی فاقد اعتبار، میباشند.
در این منطقه چیزی به نام مرز طبیعی کمتر به چشم میخورد. قسمت اعظم مرزهای خاورمیانه بدون توجه به مسألهی قومیتها، فرهنگ و زبان و یا اشکال ناهمواری روی زمین (توپوگرافی) ترسیم شدهاند. به نوشتهینظریه پردازان جغرافیای سیاسی، در مجموع ۵۶ درصد مرزهای منطقه، مرزهای هندسی است که بر اساس طول و عرض جغرافیایی تعیین میشود. نمونهی بارز آن را میتوان در مرزهای میان ترکیه و عراق یا ترکیه با سوریه مثال زد که مرزهای تحمیلی و تعیین شده از سوی قدرتهای غربی در پایان جنگ اول جهانی میباشد.
تلاش جمهوری اسلامی در بیش از ۳۰ سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی برای ایجاد همگرایی، به معنای ادغام شدن اجزا در یک کلّ و در قالب امت واحدهی اسلامی، در واقع یک حرکت معکوس در مقابل سوء استفادهی قدرتهای فرا منطقهای برای بهرهبرداری از اختلافهای داخلی کشورهای حوزهی خلیج فارس و منطقهی خاورمیانه بوده است. چنانچه این همگرایی در میان واحدهای مختلف سیاسی منطقه شکل گیرد و اعضا به وجود مشترکات میان خود پی برده و بر آن اتفاق نظر داشته باشند، جنگها و بحرانهای مختلف اقتصادی، سیاسی، امنیتی و فرهنگی کاهش یافته و در صورت بروز با مشارکت یکدیگر مرتفع میگردد و نیازی به نظامیگری و مسابقهی تسلیحاتی در منطقه و صرف وجوه هنگفت برای خریدهای عظیم تسلیحاتی نیست.
مؤسسهی صلح بینالمللی استکهلم (SIPRI) در گزارشی از وضعیت خریدهای نظامی خاورمیانه در سالهای گذشته، امارات و عربستان را بزرگترین وارد کنندگان تسلیحات در منطقهی خلیج فارس معرفی کرده است. بر اساس این گزارش، خریدهای نظامی دیگر کشورهای حاشیهی خلیج فارس و نسبت آن با تولید ناخالص ملی کشورها در سال ۲۰۰۸م. نیز تفاوت فاحشی با آن دو کشور نداشته است به طوری که ایران ۲٫۷ درصد، عراق ۵٫۴ درصد، کویت ۷٫۷ درصد، عربستان سعودی ۸٫۲ درصد بوده است. طبق گزارش این مؤسسه، در سال ۲۰۰۸م. امارات پس از چین و هند به سومین خریدار بزرگ تسلیحات در دنیا تبدیل شده است.
3. راهبرد جمهوری اسلامی برای خنثی کردن تهدیدهای منطقهای
جمهوری اسلامی ایران به دلیل قرار گرفتن در این منطقه و همچنین به دلیل تأثیر فرهنگ عظیم اسلامی، دارای اشتراکات زیادی با دیگر کشورهای منطقه است که میتواند به امتیازی در جهت نزدیکی ایران با این کشورها، مورد توجه قرار گیرد هرچند از لحاظ دیدگاهها و مواضع سیاسی تفاوتهایی با این کشورها دارد ولی با توجه به اشتراکات موجود میتوان به نزدیکی و همگرایی کشورهای منطقه، امیدوار بود. از دیدگاه قرآن کریم، انسانها در خلقت وحدت دارند، چون خداوند آنها را از «نفس واحده» آفریده است. اسلام هیچ فرق و برتری از نظر رنگ، جنس و سرزمین برای انسانها قائل نیست.
جمهوری اسلامی ایران به دلیل قرار گرفتن در این منطقه و همچنین به دلیل تأثیر فرهنگ عظیم اسلامی، دارای اشتراکات زیادی با دیگر کشورهای منطقه است که میتواند به امتیازی در جهت نزدیکی ایران با این کشورها، مورد توجه قرار گیرد هرچند از لحاظ دیدگاهها و مواضع سیاسی تفاوتهایی با این کشورها دارد ولی با توجه به اشتراکات موجود میتوان به نزدیکی و همگرایی کشورهای منطقه، امیدوار بود.
به همین منظور قرآن کریم در سورهی نساء آیهی (۱) میفرماید: «خداوند شما را از نفس واحدى آفرید و جفتش را [نیز] از او آفرید و از آن دو مردان و زنان بسیارى پراکنده کرد.» در این زمینه، امام خمینی(ره) بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران، با رد ملیگرایی و جدایی مسلمانان، آن را مخالف اسلام، قرآن و دعوت پیامبر میدانست و معتقد بود؛ اسلام برای کشور و قوم خاصی نیست و عرب و عجم، ترک و کرد ندارد و همه دارای یک دین واحد و در غالب امت اسلامی قرار دارند.
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اهمیت بسیاری برای این موضوع قائل شده و اصول متعددی را در این زمینه به خود اختصاص داده است. برای مثال اصل ۱۵۲ چنین بیان میدارد: «سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، بر اساس نفی هرگونه سلطه جویی و سلطه پذیری، حفظ استقلال همه جانبه و تمامیت ارضی کشور، دفاع از حقوق همهی مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرتهای سلطهگر در روابط صلح آمیز متقابل با دول غیر محارب استوار است.» همچنین اصل ۳ آن به «تعهد برادرانه نسبت به همهی مسلمانان و حمایت بیدریغ از مستضعفان» اشاره مینماید. علاوه بر این، مطابق اصل ۱۱ «دولت جمهوری اسلامی موظف است، سیاست کلی خود را بر پایهی ائتلاف و اتحاد با ملل اسلامی قرار دهد و کوشش به عمل آورد تا وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد.»
از اصول یاد شده چنین بر میآید که سیاست خارجی ایران بر پایهی پیگیری همزمان منافع ملی همچون حفظ تمامیت ارضی و منافع امت همچون دفاع از حقوق مسلمانان و اتحاد با آنان استوار شده است. از نظر جمهوری اسلامی ایران اصولاً هیچ تعارضی میان منافع ملی و اسلامی خود وجود ندارد، بلکه این دو را به مثابه یک مفهوم واحد تلقی مینماید. بر اساس قانون اساسی، نگاه جمهوری اسلامی ایران به همکاری و همگرایی در منطقهی خاورمیانه نگاهی مثبت و سازنده است؛ زیرا در سیاست خارجی ایران هیچ محدودیتی برای همکاری با کشورهای منطقه (به جز اسراییل) بر پایهی اتحاد و همدلی میان این کشورها وجود ندارد. بنابراین، شرایط ذهنی در جمهوری اسلامی ایران آمادگی کاملی برای همکاری با دولتهای منطقه دارد و در این زمینه هم دارای تواناییها و قابلیتهای فراوانی جهت همکاری با کشورهای منطقه است.
اما از نظر واقعی از جمله زمینههای اقتصادی، این همگرایی در منطقهی خاورمیانه که ملموسترین راه دستیابی این کشورها به امنیت پایدار به نظر میرسد، همکاری در زمینهی نفت و گاز در میان این کشورها که عموماً صادرکنندهی یک نوع مادهی خام هستند، میباشد. چرا که عدم همکاری و شکاف در اتحاد فروشندگان در مقابل خریداران میتواند بازار فروش آنها را متزلزل نماید و موجب کاهش قیمتها شود در صورتی که همکاری میان فروشندگان، موجب کنترل بازار و جلوگیری از کاهش قیمت نفت خواهد شد.
بر اساس گزارش ادارهی اطلاعات انرژی آمریکا، نفت تا بیش از یک قرن آینده همچنان به عنوان منبع انرژی غالب در جهان باقی خواهد ماند. همچنین تقاضا برای نفت به ۷۷ میلیون بشکه در روز در سال ۲۰۰۱م. و به ۱۲۲ میلیون بشکه در روز در سال ۲۰۲۵م. خواهد رسید. تقریباً ۶۵ درصد این افزایش تقاضا مربوط به شمال صنعتی، ۶٫۶۳ درصد مربوط به چین و بقیه مربوط به جنوب در حال توسعه خواهد بود. علاوه بر نفت، تقاضا برای گاز هم در حال افزایش است. تقاضای جهانی گاز از ۳۶ تریلیون فوت مکعب در سال ۱۹۷۰م. به ۹۰ تریلیون فوت مکعب در سال ۲۰۰۱م. افزایش یافته است و پیشبینی میشود این میزان در سال ۲۰۱۵م. به ۱۳۳، در سال ۲۰۲۰م. به ۱۵۳ و در سال ۲۰۲۵م. به ۱۷۶ تریلیون فوت مکعب برسد. این رقمها نشان دهندهی آن است که تقاضای جهانی در سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۵میلادی بیش از ۹۰ درصد افزایش خواهد داشت. بنابراین برای این که ایران همگرایی را در منطقهی خاورمیانه نهادینه سازد و خود را در ترتیبات منطقهای جای دهد، نیازمند سه دیپلماسی مهم است که عبارتاند از:
الف) تنش زدایی:
پس از شناسایی موارد تنشزا و اختلاف برانگیز میان کشورهای منطقه باید از مسایل تفرقه آمیز و اختلاف برانگیز دوری گزید و بر روابط دوستانه بر اساس حسن همجواری با کشورهای منطقه تأکید گردد.
ب) اعتماد سازی:
باید مجموعهی فعالیتهای نظامی-دفاعی کشورهای منطقه برای یکدیگر قابل پیشبینی باشد تا به این ترتیب از بروز جوّ سوء ظن و خریدهای سرسام آور تسلیحات و تجهیزات جنگی جلوگیری کرد. یکی از فعالیتهای ایران در این زمینه این است که با توجه به فعالیتهای هستهای خود و حساسیتهای جهانی نسبت به آن، باید سعی داشته باشد به یک راهحل مسالمت آمیز برای حل و فصل این قضیه دست یابد و از راه بده بستان، میان منافع کوتاه مدت و منافع بلند مدت خود تعدیلی ایجاد نماید.
ج) همکاری در تمام زمینهها باید جایگزین رقابت و دشمنی شود؛ زیرا رقابت در هر زمینهای باعث هدر دادن امکانات و سرمایههای کشورهای یک منطقه خواهد شد. تشکیل شرکتهای مختلط بهرهبرداری از ذخایر مشترک نفت و گاز از جمله راهکارهای نهادینه کردن این گونه همکاریها در میادین مشترک ایران با کشورهای حوزهی خلیج فارس است که عبارتاند از:
1. میدان نفتی فروزان: این میدان مشترک ایران و عربستان سعودی است؛
2. میدان نفتی مبارک: این میدان که ۵۰ درصد آن متعلق به ایران و ۳۰ درصد به امیر نشین شارجه، ۱۰ درصد متعلق به عجمان و ۱۰ درصد متعلق به ام القرین است؛
3. میدان گازی دالان گنگان: میان ایران و ابوظبی مشترک است که هم اکنون نیازمند سرمایهگذاری بیشتر از طرف ایران جهت گسترش بهرهبرداری از آن است؛
4. حوزهی نفتی هنگام که ۷۰ درصد آن متعلق به ایران و۳۰ درصد آن متعلق به عمان است؛
5. مخازن گازی پارس جنوبی و میدان شمالی قطر: این میدان مشترک ایران و قطر است؛
6. حوزهی نفتی نفت شهر که میان ایران و عراق مشترک است؛
7. سایر حوزههای توسعه نیافته: چند حوزهی دیگر هم در فلات قارهی خلیج فارس وجود دارد که هنوز اکتشافات آنها توسعه نیافته و به طور کامل ارزیابی نشده و مورد بهرهبرداری قرار نگرفته است. مهمترین این حوزهها؛ حوزهی بهرام (ایران و قطر) ، حوزهی بی بی (ایران و عربستان) و حوزهی اسفندیار است که این حوزه در امتداد منطقهی بی طرف و حوزهی لولو کویت قرار دارد.