۲۹ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۱:۳۴
کد خبر: ۹۶۴۱
اکثر مردم آمریکا در پاسخ به این سوال که ارزش هایی که مردم آمریکا با آن زندگی می کنند چه چیزی می باشد با مشکل روبرو می شوند و در پایان از بیان لیستی مشخص از ارزش ها طفره می روند علت این امر را می توان ارزش های زیاد آمریکایی دانست آن ها اعتقاد دارند که هر فردی آنچنان منحصر به فرد می باشد که هرگز نمی توان لیستی مشترک از ارزش ها را برای همه بکار برد.
ارزش‌ها استانداردهایی هستند که اعضای یک فرهنگ بر اساس آن تشخیص می‌دهند مطلوب از نامطلوب چه می‌باشد و تمایز بین خوب و بد، زشت و زیبا چیست. اگر چه ارزش‌ها از منظر فرهنگی قضاوت می‌شوند، اما این ارزش‌ها هستند که شخصیت و رفتار ما را شکل می‌دهند.آنان را از خانواده، مدرسه و مذهب یاد می‌گیریم و به ما کمک می‌کنند که چگونه در فرهنگ خاص‌مان مطابق با قواعد و اصول پذیرفته شده‌اش فکر و عمل کنیم. ارزش به شیوه‌ای از بودن یا عمل که یک شخص با یک جامعه به عنوان آرمان می‌شناسد و افراد یا رفتارهایی را که بدان نسبت داده می‌شوند مطلوب و مشخص می‌سازد، اطلاق می‌گردد. ارزش‌ها ویژگی‌هایی دارند: الهام‌بخشی از ویژگی‌های ارزش‌هاست که سبب ساخت مدل‌های اجتماعی است. ویژگی دیگر ارزش‌ها نسبیت آنهاست.

از دیدگاه جامعه‌شناسی ارزش‌های واقعی مربوط به یک جامعه خاص بوده و به عنوان آرمان در جامعه مطرح هستند و ممکن است همان ارزش‌ها در یک جامعه دیگر یا زمانی دیگر مورد قبول نباشد. ویژگی دیگر ارزش که دارای اهمیت بسیاری در جامعه‌شناسی است، این است که بطور کلی گرایش به یک ارزش، ناشی از حرکات منطقی و عقلایی نمی‌باشد بلکه ممکن است مخلوطی از استدلال و احساسات باشد، اگرچه به وسیله عاطفه هدایت نمی‌شود. یکی دیگر از ویژگی‌های خاص ارزش‌ها ،خصوصیات سلسله مراتبی آن است و درهنگام تغییرات وضعیت جامعه ارزش‌های متحول کم‌کم تبدیل به ارزش‌های مسلط می‌شوند.

بنابراین ارزش‌هاى اجتماعى شامل همه چیزهاى مطلوب یا نامطلوب، مناسب یا نامناسب است که مورد علاقه، توجه و احترام انسان‌هاروبین ویلیامز ارزش‌ها آمریکایی را پیشرفت، فردگرایی، مار و فعالیت اجتماعی، کارایی، عقلانیت، علم، اسباب راحتی، برابری، آزادی، تعصب مذهبی و بشردوستی معرفی می‌کند.هر امرى و هر چیزى اعم از مادى یا معنوى که در جامعه داراى قدر و قیمت باشد و نیازهاى مادى و معنوى انسان را برآورده کند یا هرچیز گرانبها و سودمند از جمله ارزش‌هاى اجتماعى است. بر این اساس ارزش‌ها تمام شئون زندگى اجتماعى را در بر مى‌گیرد و امرى یا چیزى وجود ندارد که داراى ارزش نباشد.

اکثر مردم آمریکا در پاسخ به این سوال که ارزش‌هایی که مردم آمریکا با آن زندگی می‌کنند چه چیزی می‌باشد با مشکل روبرو می‌شوند و در پایان از بیان لیستی مشخص از ارزش‌ها طفره می‌روند علت این امر را می‌توان ارزش‌های زیاد آمریکایی دانست. آن‌ها اعتقاد دارند که هر فردی آنچنان منحصر به فرد می‌باشد که هرگز نمی‌توان لیستی مشترک از ارزش‌ها را برای همه بکار برد. اگر چه در واقع ممکن است آنگونه که مردم آمریکا تصور می‌کنند غیر قابل پیش‌بینی و متفاوت نباشد اما مهم این است که آن ها فکر می‌کنند که اینگونه هستند و هر کدام از آن‌ها اعتقاد دارند که ارزش‌هایی را انتخاب می‌کنند که می‌خواهند با آن‌ها زندگی کنند. علیرغم این ارزیابی که مردم آمریکا از خود دارند جامعه شناسان و متخصصان لیستی از ارزش‌های آمریکایی را که متناسب با اکثر آمریکایی‌ها می‌باشد تهیه کرده‌اند.(۱)

روبین ویلیامز (Robin Williams) جامعه شناش آمریکایی ارزش‌های زیر را به عنوان ارزش‌های اصلی جامعه آمریکا بیان می کند:

۱) دستاورد و موفقیت: آمریکایی‌ها در دستاوردهای شخصی خود نسبت به دیگران دارای ارزش¬های والاتری می‌باشند که این ارزش‌ها پیشرفت در کار و تحصیل با هدف کسب قدرت، ثروت و پرستیژ را دربر می‌گیرد.

۲)فردگرایی: آمریکایی‌ها به طور سنتی برای موفقیتی که از طریق تلاش و ابتکار فردی کسب می‌شود ارزش زیادی قایل شده‌اند. همچنین آن‌ها ارزشی که شخصیت تنزل یافته

محققان گوناگون اقتصاد، فرهنگ، تمدن، هویت ملی، رفاه، اقتصاد و دین را عامل و ریشه اصلی ارزش‌های آمریکایی می‌دانند اما می‌توان ریشه‌های اصلی این ارزش ها را همانطور که در اعلامیه استقلال و قانون اساسی آمریکا نیز آمده است در حقوق طبیعی دانست که جان لاک بیان کرده بود.

اجتماعی یک فرد را به سطوح بالاتر می‌رساند مورد تکریم خویش قرار می‌دهند. اگر فردی نتوانست به آن جایگاه والای مورد نظر دست یابد این مشکل به عدم توانایی فرد و نه به ارزش‌های امریکایی باز می‌گردد؛ چرا که سیستم اجتماعی امریکا در این زمینه هیچگونه مانعی را بر سر راه فرد قرار نداده است.

۳)کار و فعالیت: امریکایی‌ها انتظار دارند مردم به سختی کار کنند و حتی مواقعی که کار نمی‌کنند مشغول فعالیت‌های دیگر باشند. کار یک هدف در خودش می‌باشد .

۴)کارایی و عمل‌گرا بودن: امریکایی‌ها به کاری که به خوبی صورت پذیرد و از کارایی بالایی برخوردار باشد بهای زیادی می‌دهند. حتی در زندگی روزمره انجام سریع کارها را به عنوان مهم‌ترین اصل درنظر گرفته و به دنبال تغییراتی در راستای افزایش کارایی می‌باشند.

۵) علم و عقلانیت: آمریکایی‌ها به منظور کنترل طبیعت و همچنین توسعه تکنولوژی جدید اشتیاق و علاقه شدیدی به علوم کاربردی دارند. این ارزش بخش کوچکتری از دیدگاه جهان‌شمول آمریکایی‌ها را شکل می‌دهد.

۶) پیشرفت: امریکایی‌ها در جستجوی تغییرات تکنولوژیکی سریع و متداوم می‌باشند و بر این اعتقادند که باید محصولات و ابزار آلات مکانیکی ملی بیشتر و بهتری ساخته شود. آن‌ها همچنین پیش‌بینی می‌کنند که کلیه تغییرات در راستای کمال مطلوب مبهم و نامشخص پیشرفت نامیده می‌شود.

۷)اسباب راحتی: امریکایی‌ها توقع سطح بالایی از آسایش و راحتی را دارند. این آسایش نه تنها شامل مواردی چون تغذیه، بهداشت و مسکن می‌شود بلکه همچنین ماشین‌های مدل قدیم و اسباب بازی‌های متنوع از خانه‌های قایقی و موتوری گرفته تا کامپیوتر را نیز در بر می‌گیرد. در سال‌های اخیر آمریکایی‌ها نارضایتی گسترده خود را از شرایط اقتصادی که مسکن و بهداشت کافی در اختیار انان قرار نداده بود ابراز نمودند.

۸-برابری: فهم زندگی آمریکایی‌ها بدون در نظر گرفتن ارزش برابری که در زندگی آنان

جامعه آمریکایی برای اینکه به حفاظت از این ارزش‌های خود بپردازد دست به باز تولید آن‌ها می‌زند، با بررسی ادبیات، موسیقی، فیلم‌ها و دیگر آثار فرهنگی جامعه آمریکا می‌توان ریشه‌های ارزش‌های آمریکایی را یافت.

نقشی اساسی را ایفا می‌نماید ناممکن به نظر می‌رسد. برابری در فرصت‌ها یک مفهوم مهم در فرهنگ کمال مطلوب آمریکایی‌ها است که تاریخ و همچنین روابط این کشور با گروه‌های دیگر را به شدت تحت تاثیر قرار می‌دهد.

۹)آزادی: این ارزش اساسی نیز به داخل زندگی امریکایی‌ها راه یافته است. این ارزش، بر انقلاب امریکایی‌ها تاکید می‌ورزد و آن را برجسته می‌نماید از این رو امریکایی‌ها بر هرگونه پیشنهادی در راستای محدودیت علیه آزادی‌های شخصی می‌تازند.

۱۰) بشردوستی: آمریکایی‌ها بر کمک‌بخشی، مهربانی شخصی و کمک‌های خودانگیخته در فاجعه‌های جمعی تأکید می‌ورزند. این ارزش نه تنها همدردی با قربانیان سوانح و فواجع را در بر می‌گیرد بلکه نیازهای مالی و غذایی و سایر نیازهای آن‌ها را تامین می‌نماید.

۱۱)تعصب مذهبی: اگرچه این احساس وجود دارد که هر آمریکایی راستین و واقعی باید مذهبی باشد اما این بدان معنا نیست که انتظار می‌رود هر کس به کلیسا و یا کنیسه بپیوندد بلکه به این معناست که هرکس می‌بایست با یک ایمان مقدس یک سری از دستورات و احکام منطبق را مورد تأکید خویش قرار دهد.(۲)

برای ریشه اصلی این ارزش‌های آمریکایی محققان تفاسیر مختلفی را انجام داده‌اند. محققان گوناگون اقتصاد، فرهنگ، تمدن، هویت ملی، رفاه، اقتصاد و دین را عامل و ریشه اصلی ارزش‌های آمریکایی می‌دانند اما می‌توان ریشه‌های اصلی این ارزش ها را همانطور که در اعلامیه استقلال و قانون اساسی آمریکا نیز آمده است در حقوق طبیعی دانست که جان لاک بیان کرده بود. (۳)

ارزش‌ها زیربناى هنجارها، نهادها و ساخت اجتماعى را تشکیل مى‌دهند. چارچوبه‌اى هستند براى مشروع ساختن رفتارهاى انسانی، ارزش‌ها به فرهنگ کلى و جامعه مفهوم و معنى مى‌بخشند و وقتى مسئله ‘قضاوت ارزشی’ یا ‘ارزشیابى اجتماعی’ مطرح مى‌شوند، عملاً مقایسه

ایالات متحده آمریکا به عنوان جامعه‌ای با خرده فرهنگ‌های قومی، نژادی و مذهبی متفاوت توانسته است این جامعه داری چندپارچگی فرهنگی را به جامعه‌ای با فرهنگ یکپارچه و وفاق‌گرا تبدیل کند؛ آمریکا این کار را از طریق مطرح نمودن کوچکترین مفاهیم به عنوان ارزش‌های اساسی جامعه خود در مقایسه با سایر کشورها عملی نموده است .

میان بهتر و بدتر صورت مى‌گیرد. برای اینکه ما بتوانیم رفتار سیاسی، اقتصادی، اجتماعی آمریکایی ها را توضیح و تحلیل کنیم نیاز است که ما با این ارزش‌های غالب در جامعه آمریکا آشنا شویم. این شناخت باعث می‌شود که بتوانیم زمانی که سیاستمدار آمریکایی در ادبیات خود واژه آزادی، دموکراسی و… را بکار می‌برد معنی مد نظر او را در آن چارچوب ارزش‌های خاص امریکایی تحلیل کنیم. چرا که رفتارهای متفاوت مردم یا یک فرهنگ فقط زمانی معنی می‌یابند که از طریق ارزش‌ها، فرضیات و اعتقادات اساسی آن گروه خاص نگریسته شود.

جامعه آمریکایی برای اینکه به حفاظت از این ارزش‌های خود بپردازد دست به باز تولید آن‌ها می‌زند، با بررسی ادبیات، موسیقی، فیلم‌ها و دیگر آثار فرهنگی جامعه آمریکا می‌توان ریشه‌های ارزش‌های آمریکایی را یافت. از سوی دیگر آمریکا به عنوان یک ملت خاص تلاش دارد که به این ارزش‌ها رنگ جهانی بدهد. این امر را می‌توانیم با بررسی برنامه‌های دیپلماسی عمومی آمریکا و دیگر فعالیت‌های فرهنگی و رسانه‌های آمریکایی در سراسر جهان مشاهده کنیم. نکته آخری که درباره این مبحث می‌توان نتیجه گرفت این است که ایالات متحده آمریکا به عنوان جامعه‌ای با خرده فرهنگ‌های قومی، نژادی و مذهبی متفاوت توانسته است این جامعه داری چندپارچگی فرهنگی را به جامعه‌ای با فرهنگ یکپارچه و وفاق‌گرا تبدیل کند؛ آمریکا این کار را از طریق مطرح نمودن کوچکترین مفاهیم به عنوان ارزش‌های اساسی جامعه خود در مقایسه با سایر کشورها عملی نموده است و این در حالی است که بسیاری از کشورهای دیگر نیز از چنین مفاهیمی در فرهنگ خویش برخوردار هستند اما به دلیل عدم جزئی‌نگری و توانایی تبدیل آن به ارزش‌های مسلط جامعه نتوانسته‌اند که از جامعه‌ای منسجم و وفاق‌گرا برخوردار باشند.

 جنگ نرم و عملیات روانی


گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر