جنگ غزه همچنان ادامه دارد و هر روز بر تعداد قربانیان آن افزوده می شود.
اکثر کسانی که در غزه جان خود را از دست داده اند، غیر نظامی هستند و
دستکم یک چهارم شان هم کودک اند.
فقط ۱۱۰ نفر بعد از آن کشته شدند که ارتش اسرائیل مدعی شد که یک نظامی اش مفقود شده است. پیش از این ادعا ،طرفین توافق کرده بودند که ۷۲ ساعت را در آتش بس بگذرانند ولی تنها ساعتی بعد از اجرای آتش بس، صهیونیست ها گفتند که یکی از نظامیانشان نیست و لابد فلسطینی ها او را ربوده اند! گروه های فلسطینی اعلام کردند که هیچ نظامی اسرائیلی در اختیارشان نیست و خبری از نظامی مورد ادعای اسرائیل ندارند. با این حال، ارتش اسرائیل "به استناد ادعای خودش” ،آتش بس را نقض کرد و در همان گام نخست بعد از نقض، ۱۱۰ نفر دیگر را کشت.
در این گیر و دار، بزرگ ترین مدعی حقوق بشر در جهان، لب به اعتراض گشود. رئیس جمهور آمریکا که شاهد معادله جنایت بار "۱۱۰ کشته غیر نظامی فلسطینی در برابر «ادعا»ی گم شدن یک نظامی اسرائیلی” بود، بخش اول را کلاً ندید و ربودن نظامی اسرائیلی را "بربریت”خواند، محکوم کرد و خواستار آزادی وی شد! جالب این که باراک اوباما در سال ۲۰۰۷ برنده جایزه صلح نوبل شده و از برنده این جایزه انتظار می رود از صلح دفاع کند نه از جنگ و حامی قربانیان باشد نه متجاوزان.
هر چند که ماجرای نظامی مورد ادعا از اساس مجهول است ، اما واقعیت این است که اگر وی توسط فلسطینی ها اسیر شده باشد هم، این کار "ربایش” نیست و آنچه در جنگ اتفاق می افتد، "اسارت” است که یک مسأله شناخته شده در تمام جنگ هاست.
آمریکا که خواستار آزادی یک نظامی مجهول است – که اصلاًمشخص نیست وجود خارجی دارد یا نه و اگر چنین کسی موجود است ،مشخص نیست کجاست و زنده هست یا نیست – هرگز به این صرافت نیفتاد که بعد از بمباران مدرسه سازمان ملل در غزه که هزاران زن و مرد و کودک غیر نظامی در آن پناه گرفته بودند ، قطعنامه ای علیه قاتلان تصویب کند و آدمکش ها را تحریم کند.
حمله به مدرسه سازمان ملل در غزه ، بعد از آن رخ داد که مقامات سازمان ملل ،مختصات جغرافیایی و آدرس دقیق مدرسه را به مقامات اسرائیل دادند و اعلام کردند که در این مدرسه ،هیچ فعالیت نظامی وجود ندارد و فقط مردم بی دفاع به آن پناه برده اند. مقامات سازمان ملل ، چند بار این موضوع را به اسرائیلی ها گوشزد کردند و آخرین بار نیز ساعاتی قبل از حمله اعلام کردند تا ارتش متجاوز بداند که در آن مدرسه ، غیر نظامیان حضور دارند و کاری به آنجا نداشته باشند.
آمریکا ، رئیس جمهور و وزیر خارجه اش، در حالی نسل کشی آشکار صهیونیست ها را دفاع مشروع می نامند که طبق اصولی که خود غربی ها در باب دفاع مشروع در حقوق بین الملل وضع کرده اند، آنچه در غزه می گذرد، کوچک ترین تطابقی با دفاع مشروع ندارد واساساً کدام دفاع مشروع؟!
ماجرای جنگ اخیر از آنجا آغاز شد که سه نوجوان اسرائیلی گم شدند. ارتش اسرائیل، عملیات جست و جوی آنها را آغاز کرد ودر این جست و جو ،۱۵ فلسطینی را کشت و تعداد زیادتری را بازداشت کرد. سرانجام جسد آن سه نوجوان پیدا شد و معلوم نشد که چه کسی آنها را کشته است. در این بین، شهرک نشینان صهیونیست هم یک نوجوان فلسطینی را ربودند،به او بنزین خوراندند و زنده زنده آتش اش زدند. سپس اسرائیل حملات هوایی به غزه را آغاز کرد و حماس هم با موشک های دست ساز خود که اکثراً اندازه یک نارنجک هم قدرت انفجاری ندارند، جواب داد.
اینجا بود که دفاع مشروع(!) اسرائیلی ها شروع شد و حمله زمینی را آغاز کردند و تا لحظه نگارش این یادداشت، حدود ۱۸۰۰ نفر را کشته و ۸۰۰۰ تن دیگر را زخمی کردند. آنها هزاران خانه ،مدرسه و مسجد را نابود کردند و تأسیسات زیربنایی مانند نیروگاه برق را منهدم کردند. شاهدان می گویند شدت انهدام خانه ها به ویژه در حملات اخیر به حدی است که بازماندگان نمی توانند خانه هایشان را شناسایی کنند.
آمریکا به عنوان کشوری که گاه به خاطر پیگیری قضایی پرونده یک قاتل در یک کشور دیگر، نگرانی های حقوق بشری اش مکرر می شود، در فاجعه انسانی غزه، نه تنها از مظلوم حمایت نمی کند که به متجاوز نیز حق می دهد و از او حمایت آشکار می کند!
آنچه در غزه می گذرد، بارزترین شکل نقض حقوق بشر است و کسانی که در برابر آن ، سکوت می کنند یا حق را به ناقضان حقوق بشر می دهند، در محضر افکار عمومی و تاریخ، بازندگان اصلی ماجرا هستند ولو آن که جایزه صلح نوبل هم داشته باشند.
عصرایران