۲۱ تير ۱۳۹۳ - ۱۱:۴۲
کد خبر: ۹۰۷۹
اهمیت‏ ندادن به عفاف و حجاب از سوى برخى از زنان، کم توجهى مسؤولان و متولیان امور فرهنگى به اجراى آن در جامعه، آثار زیانبار فردى و اجتماعى به ‏دنبال خواهد داشت و ممکن است به ‏تدریج بنیادهاى ارزشى و اخلاقى را سست و متزلزل کند و زمینه‏ هاى انحطاط فرهنگى و معنوى را فراهم سازد.
اهمیت‏ ندادن به عفاف و حجاب از سوى برخى از زنان، کم توجهى مسؤولان و متولیان امور فرهنگى به اجراى آن در جامعه، آثار زیانبار فردى و اجتماعى به ‏دنبال خواهد داشت و ممکن است به ‏تدریج بنیادهاى ارزشى و اخلاقى را سست و متزلزل کند و زمینه‏ هاى انحطاط فرهنگى و معنوى را فراهم سازد، از این‏ رو شناخت عوامل مؤثر در سیر نزولى توجه به عفاف و حجاب بسیار مهم است و مى ‏تواند ما را در تبیین و تقویت هرچه بهتر راهکارهاى اجرایى عفاف و حجاب یارى دهد، آنچه در ادامه از آن سخن به میان مى‏ آید، اشاره به این عوامل مى‏ باشد.

  تبیین نشدن شایسته فرهنگ اسلام
پس از انقلاب اسلامى گرایش به دین و معنویت و انجام دستورات دینى به ‏نحو خوبى رشد یافت و متولیان فرهنگ کشور وضعیت اجتماعى را پاک و سالم دانسته و به تصور این‏که این روند و این فضا ادامه خواهد داشت، کمتر براى تبیین و استمرار فرهنگ دینى که حجاب و عفاف نیز جزو آن است، سرمایه گذاردند و به مسائل دیگرى که گمان مى ‏کردند از اولویت و اهمیت بیشترى برخوردار است پرداختند.

نبودن مجال برنامه‏ ریزى
کینه ‏توزى دشمنان اسلامى و توطئه ‏هاى استکبار جهانى به سرکردگى آمریکاى جهانخوار و راه ‏اندازى بحران‏هاى اقتصادى، سیاسى، امنیتى و تنش‏هاى اجتماعى که همه ما مصادیق بسیارى از آن ‏را از اول انقلاب تا حال، شاهد بوده ‏ایم و از همه مهم‏تر راه ‏انداختن جنگ تحمیلى که بیشترین منابع و سرمایه ‏هاى مادى و معنوى کشور را به خود اختصاص داد، باعث شد که فرصت براى برنامه ‏ریزى صحیح از مسؤولان سلب گردد.

سیاست‏هاى فرهنگى‏
عرصه ‏هاى فرهنگى به افراد خوش ‏ذوق، متعهد، متدین و متخصص نیازمند است که به‏ صورت دقیق و عمیق بتوانند مسائل اسلامى را از منابع غنى اسلامى فهمیده و به شیوه صحیح و در کتاب‏هاى معارف اسلامى دبیرستان‏ها و دانشگاه‏ها و همه سطوح آموزشى جامعه ارائه دهند به‏ صورتى‏ که مطالب این کتاب‏ها جوانان را جذب کند و توجه به معنویت، اخلاق و ارزش‏هاى دینى را در وجود آنان نهادینه سازد البته کارهاى زیادى در این زمینه شده است ولى کافى ‏نیست و ما هنوز در آغاز راهیم.

ترویج تساهل و تسامح
افرادى که از طرفى آگاهى و شناخت درستى از اسلام ندارند و از طرف دیگر، در معرض بمباران تبلیغات سوء دشمنان قرار دارند، چه‏ بسا حجاب را قید و بندى براى خود احساس کرده و مراعات آن ‏را با آزادى مادى و جسمى خود سازگار نبینند و به‏ دنبال دست‏ یافتن به راحتى و آسان ‏بودن زندگى، خیلى زود به افکار و عقاید دشمن که در این زمینه القاء مى‏ شود، گرایش پیدا کنند و در دامى که براى آنان نهاده شده گرفتار آیند.

نبودن الگوهاى مناسب
متأسفانه ما نتوانسته‏ ایم الگوهاى مناسب فرهنگى از نظر پوشش، رفتار و بسیارى از مناسبات اجتماعى به دختران و زنان ارائه دهیم که مورد توجه آن‏ها قرار گیرد و آن‏را الگوى خود سازند در حالى‏ که دشمن از این خلاء فرهنگى سود جسته و با ترویج الگوهاى مصرفى، بى‏ بندوبارى در میان جوانان و نوجوانان را بسط داده و قبح بسیارى از مسائل غیراخلاقى را از بین برده است.

بالارفتن سن ازدواج‏
تردیدى نیست که میانگین سن ازدواج در سال‏هاى اخیر بالا رفته است و جوانان به دلایل زیادى ازجمله مشکلات معیشتى، نبود مسکن، نداشتن شغل و یا امور دیگرى همچون سختگیرى خانواده ‏ها و مطالبات و خواسته‏ هاى غیرمنطقى و مسائل دیگرى از این قبیل نمى ‏توانند در سال‏هاى آغاز دوره بلوغ ازدواج کنند و این امر به سهم خود مى ‏تواند مشکلات و عواقب زیادى را در پى داشته باشد که در جاى خود باید مورد بررسى قرار گیرد و مسؤولان باید براى حل آن تدبیرى بیندیشند. در رابطه با موضوع بحث ما نیز بسیارى معتقدند بالارفتن سن ازدواج در پایین ‏آمدن سطح حجاب و عفاف و رواج بى ‏بندوبارى و بى‏ عفتى در بین جوانان مؤثر است زیرا طبیعت زن خودنمایى و جلوه‏ گرى در برابر جنس مخالف است و اگر از راه‏هاى صحیح و شرعى ارضا نشوند چه‏ بسا به سراغ راه‏هاى دیگر بروند و حجاب و عفاف آنان آسیب ببیند، بى‏ حیایى و بى‏ حجابى رونق گیرد.

  ایجاد زمینه از هم گسیخته دورى از خانواده
اکنون شرایط تحصیل فرزندان به ‏گونه ‏اى است که بسیارى از دختران ناچارند کانون گرم خانواده را ترک کنند و براى ادامه تحصیل به شهرهاى دیگر بروند و سال‏ها در محیط مدرسه و دانشگاه و خوابگاه‏هاى دانشجویى که گاه بعضاً نامناسب هم هستند زندگى کنند و از مهر و محبت والدین و مراقبت‏هاى رفتارى و عاطفى زیاد نتوانند استفاده کنند، برخى از پدر و مادرها نیز سرکشى و مراقبت از آن‏ها را جدى نمى ‏گیرند و وظایف خود را به‏ درستى انجام نمى ‏دهند، روشن است که در این صورت آسیب ‏پذیرى فرزندان افزایش مى ‏یابد و احتمال تأثیرپذیرى دختران کم ‏تجربه و جوان از القائات سوء دشمنان و وسوسه‏ هاى خناسان که مطابق میل و خواهش نفسانى آن‏ها نیز هست، بسیار زیاد مى‏شود.

  دین‏ زدایى بیگانگان

روشن است که همه کشورهاى اسلامى به ‏ویژه کشور عزیزمان ایران و نظام مقدس جمهورى اسلامى در حال حاضر مورد شدیدترین تهاجمات فرهنگى قرار دارد و استکبار جهانى با امکانات بسیار گسترده و بکارگیرى ده‏ها و صدها فرستنده رادیویى و تلویزیونى و کانال‏هاى بى‏شمار ماهواره‏ اى و شبکه‏ هاى گسترده خبرى و رسانه ‏اى و صرف میلیاردها دلار، به‏ شدت مى‏ کوشد ارزش‏هاى معنوى و اخلاقى و اعتقادات دینى را زیر سؤال ببرد و جوانان مسلمان را از پایبندى به آموزه‏ هاى دینى دور سازد و آنان را به سمت اباحى ‏گرى و بى ‏حیایى سوق دهد و آزادى بى‏ بندوبارى را ترویج کند، آن‏ها با شعارهاى پوج فمنیستى احساسات و عواطف زنان را تحریک مى ‏کنند و با کمک زنان و دخترانى که سخت در ورطه جهل و غفلت غوطه‏ ورند و یا در دام باندهاى فساد و تبهکارى گرفتار شده‏ اند، تلاش مى‏ کنند به‏ کلى جوانان را از معارف الهى دور سازند و ارزش‏هاى اخلاقى و دینى را وارونه جلوه دهند و به ‏جاى آن‏ها ضدارزش‏ها را ارزش وانمود کنند و جامعه را به آن سمت و سو ترغیب نمایند.
در پایان خلاصه‏ اى از ملاحظاتى که مى‏ تواند در توسعه و گسترش فرهنگ عفاف و حجاب مؤثر باشد تیتروار بیان مى ‏گردد:
1. در اولویت قراردادن موضوع حجاب و عفاف در برنامه‏ هاى دستگاه‏هاى اجرایى کشور براى مقابله با روند فزاینده بدحجابى.
2. ابلاغ روش‏هاى اجرایى و تعیین ضوابط و هنجارهاى روشن در مورد نوع لباس و پوشش افراد در بخش‏هاى رسمى و ادارى کشور. (عمل به قوانین مصوب)
3. نظارت بر رعایت حریم حجاب و عفاف در سازمان‏هاى دولتى و عمومى و نظارت و تأکید بر ضرورت رعایت سادگى و پوشش و فرم‏هاى اسلامى و حضور ساده و بى ‏آرایش در محیط کار به ‏دلیل تأثیر منفى بر مراجعان.
4. تعریف استانداردهاى فرهنگى مناسب براى ترویج فرهنگ عفاف منطبق با فرهنگ دینى و ملى و فراهم ‏کردن زمینه‏ هاى لازم براى‏ ترویج الگوهاى مناسب پوشش اسلامى توسط نهادهاى الگو ده.
5. ایجاد مراکز و مؤسسات متعدد با هدف الگوسازى، ارائه مدل‏هاى مناسب و متنوع و ایجاد رقابت سالم در این زمینه و لحاظ کردن حجاب در مطرح‏ نمودن سوپر استارهاى هنرى و ورزشى.
6. وضع قوانین و مقررات لازم براى اصلاح وضعیت پوشش در جامعه.
7. گسترش و تقویت مراجع قانونى براى ‏ترویج پوشش اسلامى در جامعه.
8. اصالت‏ بخشى به فرهنگ عفاف از طریق محصولات متنوع فرهنگى، هنرى متناسب.
9. رعایت حجاب و حفظ شئون اسلامى از سوى مدیران، مسؤولان حکومتى و خانواده‏ هاى آنان و تدوین شاخص‏هایى در این زمینه براى گزینش مدیران.
10. رفع اشکالات قانونى در نحوه تولید، توزیع و عرضه پوشاک داخلى و خارجى.
11. پیگیرى نحوه اجراى طرح گسترش فرهنگ عفاف به‏صورت مستمر در جلسات شوراى فرهنگ عمومى استان‏ها و ارائه گزارش‏هاى منظم.
12. ارزیابى دقیق از اجراى طرح‏ها توسط دستگاه‏هاى فرهنگى، انتظامى و قضایى براى مقابله با مظاهر بدحجابى و یافتن راهکارهاى مناسب توسط کمیته توسعه و ترویج فرهنگ عفاف.
13. نظارت و ارزیابى عملکرد رسانه ‏ها - خصوصاً صدا و سیما و سینما- در ارتباط با الگوهاى تبلیغى آن‏ها و تأثیر آن در جامعه.
14. به ‏رسمیت شناختن احیای سنت حسنه «امر به معروف و نهى از منکر» درمورد حجاب و عفاف.
15. فراهم ‏کردن زمینه ‏هاى لازم براى تهیه کتب، نشریات و تولیدات علمى - فرهنگى به‏ منظور ترویج فرهنگ عفاف و پاسخگویى به شبهات موجود در مورد آن.
16. انجام سیاست‏هاى تشویقى درباره مدیران و کارگزارانى که در محیط کار خود اصول عفاف و پوشش اسلامى را رعایت مى‏ کنند.

  نتیجه
حساسیت آموزه‏هاى دینى به اخلاق و تربیت جنسى و تأثیرات فردى، خانوادگى و اجتماعى عفاف یا ابتذال جنسى، مسؤولیت خطیرى بر عهده نظام اسلامى، نهادهاى تخصصى، حوزه ‏هاى علوم دینى و کارشناسان، پژوهشگران و مبلغان نهاده است.
در قدم اول، تشکیل گروه کارشناسى زیر نظر مستقیم ریاست قوه مجریه ضرورى است تا تحلیلى جامع از وضعیت موجود به ‏دست دهد؛ سرفصل‏هاى اصلى موضوع را ترسیم کند و با ترسیم نقشه راهبردى، جایگاه نهادهاى دولتى و غیردولتى را در هر بخش به ‏وضوح مشخص نماید و با این‏کار زمینه هماهنگى ثمربخش نهادها را در حوزه اخلاق جنسى بر عهده گیرد.
از سوى دیگر، جامعه کارشناسى کشور در پیوند با نهادهاى رسمى نظام، باید مسؤولیت‏هاى خود را به‏ خوبى ایفا کند و بهاى لازم را در تدوین سیاست‏ها و برنامه ‏ها به‏ دست آورد. حوزه ‏هاى علوم دینى نیز لازم است با ورود به عرصه ‏هاى کاربردى و پرهیز از کلى ‏گویى، در تعامل با جامعه کارشناسى و نهادهاى دولتى، با نقد عالمانه ساختارها و دیدگاه‏هاى علمى رایج و با تحلیل‏هاى موضوع‏ شناسانه به تبیین روشمند آموزه ‏هاى دینى بپردازند تا همکارى ثمربخش این نهادها به ترسیم شاخص‏هاى رشد اخلاقى جامعه اسلامى، تحلیل جامع وضع موجود، افق‏هاى پیش رو و برنامه عملى ملى نظام در زمینه اخلاق و سلامت جنسى منجر شود.

عفاف و حجاب به‏ حق آنچنان فواید آشکار فطرى و الزامات دینى دارد که بعید به نظر مى‏ رسد متدینى به دور از بدآموزى و القائات غلط در ضرورت آن تردید نماید. آرمانى بودن آن در انقلاب اسلامى ملت ما نیز بر این وضوح وضرورت مى ‏افزاید و تقریباً کسى از مسؤولان و دست‏ اندرکاران نظام نیز حداقل در این مقدار تردید ندارد. در چنین روزهایى در زمان حکومت رضا خان ملعون عده ‏اى از زنان و جامعه ما به خاک و خون کشیده شدند تا حجاب خود را از دست ندهند.
اما با این‏همه چرا در مقام عمل این‏همه اختلاف وتردید؟ تردیدى که انعکاس آن در بین دختران و زنان و حتى پسران و مردان جامعه حیرانى و سرگردانى ایجاد کرده است. انسان بى‏ اختیار یاد این روایت مى‏ افتد که: مرگ شبیه ‏ترین امر یقینى به شک است. همه در عین یقین به آن مانند کسانى‏ که شک دارند نسبت به آن عمل مى‏ کنند. حال شما جاى مرگ در این روایت بگذارید: عفاف و حجاب.
در هر صورت به ‏طور مسلم تا مسؤولین و دست ‏اندرکاران در این زمینه به ‏صورت کامل توجیه و هم‏داستان نشوند و در مقام عمل از تقابل با هم دست برندارند، در جامعه وضعیت به ‏سامانى به‏ وجود نخواهد آمد.

آثار و فواید حجاب اسلامى
آثار و فواید حجاب و عفاف بسیار گسترده و بر همگان آشکار است منتهى از باب اشاره، بخشى از این آثار به‏ صورت اجمال بیان مى‏ گردد:

آرامش روانى
یکى از فواید و آثار مهم حجاب در بُعد فردى، ایجاد آرامش روانى در افراد جامعه است. نفس آدمى دریایى از خواستنى ‏ها و تمایلات است. زمانى که به چیزى رغبت پیدا کند، همانند دریا، توفانى مى‏ شود و تنها راه آرام‏ شدن جزر و مد این دریا، رسیدن او به خواسته خویش است. لذا براى جلوگیرى از چنین موقعیت مهلک و درد طاقت‏ فرسایى، حجاب؛ داروى درمان ‏کننده و موجد امنیّت و صفاى روحى است. همان‏ طورکه یک بانوى تازه مسلمان آمریکایى مى‏ گوید: «سلامت روح مرد و جامعه با نوع و کیفیت پوشش زنان، رابطه مستقیم و غیرقابل انکار دارد.»
جامعه ‏اى داراى امنیت و آرامش کامل است که امنیت را در ابعاد مختلف براى همه افراد آن ‏جامعه فراهم نماید. مى‏ دانیم بخش عمده‏ اى از این مهم به ‏عهده زنان است که با حفظ پوشش صحیح به این امر جامه عمل بپوشانند.
اگر این حریم بین زن و مرد در جامعه از بین برود، آزادى معاشرت‏ها، بى‏ بندوبارى، هیجان‏ها و التهاب‏هاى جنسى افزایش یافته، به ‏صورت یک عطش اشباع‏ نشدنى در مى‏ آید. آرى! اگر این حریم دریده شود، ضمانتى براى سلامتى شخص وجود ندارد. زن چون از صدف حجاب در آید، در معرض ضربات دیده‏ هاى آلوده و قلوب منحرف قرار مى ‏گیرد و آرامش و آسایش خود را از دست داده و در نتیجه امنیت و آسایش افراد دیگر جامعه را نیز از بین مى ‏برد. در سایه رعایت عفاف، زن با شهامت هرچه تمام‏تر به وظیفه خود مشغول مى‏ گردد و خطرى از ناحیه اجتماع متوجه وى نمى‏ شود و او هم به آسایش و آرامش روانى جامعه آسیبى نخواهد رساند. قرآن مجید خطاب به رسول گرامى اسلام (صلى الله علیه وآله) مى ‏فرمایند: «اى پیامبر! به همسران و دخترانت و به زنان مؤمنین بگو که مقنعه‏ هاى خویش را به خود نزدیک سازند که این پوشش نزدیک‏تر است که زنان به حیا و عفاف شناخته شوند و مورد اذیت نااهلان واقع نشوند.»
بدین‏سان با قاطعیت تمام مى‏ توان گفت: حجاب در امنیت و آرامش روانى جامعه نقش به ‏سزایى دارد و زنان در حریم حجاب مى‏ توانند با خیالى آسوده در جامعه حضور یابند و به فعالیت‏هاى اجتماعى مفید بپردازند.
پایدارى خانواده
بدیهى است رعایت حجاب صحیح عامل مؤثرى در حفظ زینت‏هاى زنان از نامحرمان و عامل مهمى در تقویت بنیان‏هاى خانواده است. اختصاص لذت‏هاى جنسى به محیط خانوادگى و در چارچوب ازدواج مشروع، پیوند زناشویى را محکم مى ‏سازد و موجب اتصال بیشتر زوجین مى ‏گردد. حجاب و پوشش براى زنان، محیط جامعه را از بى ‏بندوبارى و آزادى ‏هاى جنسى حفظ مى ‏نماید و جلوى جلوه‏ نمایى ‏هاى زنان و دختران گرفته مى‏ شود و ارضاى نیازهاى جنسى را در همان محیط خانواده محدود مى ‏نماید. آرى! با بى ‏حجابى، روابط آزاد و نامشروع جنسى جامعه را فرامى ‏گیرد و به همان نسبت کانون خانواده‏ ها سست شده و آمار ازدواج کاهش مى ‏یابد و ازدواج‏هاى گذشته هم به جدایى و طلاق منجر مى ‏شود. بنابراین وجود خانواده سالم و مستحکم در گرو گسترش فرهنگ حجاب خواهد بود.
اگر حجاب با کیفیت خاص خود در خانواده برقرار باشد و زن بجز مرد خود به کسى نگاه نکند و تمام توجهش به مردش باشد، عشق و محبت خود را در او خلاصه خواهد کرد و مرد هم اگر این‏طور باشد، زندگى‏ شان بسیار شیرین و با صفا خواهد شد.
برعکس، فقدان حجاب باعث انهدام نهاد خانواده مى‏ گردد. یکى از نویسندگان، تأثیر برهنگى را در اضمحلال و خشکیدن درخت تنومند خانواده، این‏گونه بیان کرده است: در جامعه ‏اى که برهنگى بر آن حاکم است، هر زن و مردى، همواره در حال مقایسه است؛ مقایسه ‏ى آنچه دارد با آنچه ندارد؛ و آنچه ریشه ‏ى خانوده را مى ‏سوزاند این است که این مقایسه آتش هوس را در زن و شوهر و مخصوصاً در وجود شوهر دامن مى ‏زند. زنى که بیست یا سى سال در کنار شوهر خود زندگى کرده و با مشکلات زندگى جنگیده و در غم و شادى او شریک بوده است، پیداست که اندک‏ اندک بهار چهره‏ اش شکفتگى خود را از دست مى‏ دهد و روى در خزان مى ‏گذارد. در چنین حالى که سخت محتاج عشق و مهربانى و وفادارى همسر خویش است، ناگهان زن جوان‏ترى از راه مى ‏رسد و در کوچه و بازار، اداره و مدرسه، با پوشش نامناسب خود، به همسر او فرصت مقایسه‏ اى مى‏ دهد؛ و این مقدمه ‏اى مى‏ شود براى ویرانى اساس خانواده و بر باد رفتن امیدِ زنى که جوانى خود را نیز بر باد داده است؛ و همه ‏ى خواهران جوان لابد مى‏ دانند که هیچ جوانى نیست که به میان‏سالى و پیرى نرسد و لابد مى‏ دانند که اگر امروز آنان جوان و با طراوت ‏اند در فرداى بى‏ طراوتى آنان، باز هم جوانانى هستند که بتوانند براى خانواده ‏ى فرداى آن‏ها، همان خطرى را ایجاد کنند که خود آنان امروز براى خانواده‏ه ا ایجاد مى‏ کنند.
زن مسلمان با حجاب اسلامى خود را در حصن و حریم الهى مى‏ یابد چراکه او سرباز سپاه الهى است که باید بر تعهدى که با خداى متعال بسته پایبند بوده و از آنچه که گزندى به این تعهد برساند در هراس باشد.
گو این‏که لباس ظاهرش نشان از این وظیفه و تعهد دارد. حجاب به‏ گونه ‏اى براى او طراحى شده که نه تنها عاطفه زندگى را حفظ کرده و امکان فعالیت را براى او فراهم مى‏ سازد بلکه زن مسلمان محجبه با حضور همیشگى خود در صحنه بر اقتدار و تداوم حرکت صحیح اجتماع به‏ سوى اهداف متعالى نقش ‏آفرین بوده است.
کاهش مفاسد و استوارى جامعه
از عواملى که موجب تقویت بنیان جامعه و رشد و پویایى آن مى‏ شود، تلاش در جهت کاهش مفاسد و به همان نسبت رشد و توسعه ارزش‏ها و فضایل اخلاقى در بین افراد جامعه است. جامعه ‏اى که فساد و تباهى در آن رو به گسترش باشد، محکوم به نابودى و انحطاط است و زندگى افراد در آن از سعادت و خوشبختى به شقاوت و پستى کشیده خواهد شد. در این میان حجاب زن در جامعه که خودنمایى و جلوه گرى آنان را محدود مى ‏کند عامل مهمى در کاهش مفاسد اجتماعى و به همان نسبت رشد فضایل اخلاقى و استوارى جامعه خواهد بود.
اگر زن و مرد هر یک به آنچه وظیفه اسلامى آنان است عمل کنند، یعنى زنان با حجاب کامل وارد اجتماع شوند چشم طماع مردان هوسباز را از خود دور نگه داشته و بدون دغدغه کار خود را به‏ نحو احسن انجام مى‏ دهند، مردان هم به کارها و فعالیتهاى اجتماعى خود ادامه مى‏ دهند.
اما برعکس اگر زنان با لباسهاى نامناسب و آرایش بیرون روند؛ نیروى مردان کم شده و به ‏جاى کار و فعالیت، نیروى شهوانى در وجود ایشان فعال مى ‏شود. زنان هم به‏ جاى کار در اجتماع مشغول خودنمایى و هوسبازى مى‏ شوند. در این‏جاست که مى ‏بینیم کار اجتماعى پیشرفت نکرده و رو به تنزل مى‏ گذارد.

حفظ ارزش و مقام زن
چون مردان خود را نسبت به زنان نیازمند مى ‏بینند؛ اگر زن خود را از نظرهاى شهوانى آنان دور نگه دارد، موجب ارزش او مى ‏شود. زیرا مردان با مشاهده مرز میان خواهش و رسیدن به زن، وى را به چشم مروارید گرانبهایى مى ‏بینند که به ‏علت قرار گرفتن در صدف حجاب، به آسانى نمى ‏توان به آن دست یافت. از نظر اسلام نیز زن هر اندازه عفیف ‏تر باشد ارزش و احترامش بهتر محفوظ مى‏ ماند.
زن مسلمان، تجسّم حرمت و عفت در جامعه است و حفظ پوشش نوعى احترام ‏گذاردن به زن و حفظ وى از نگاه‏هاى شهوانى است. کلام گهربار حضرت صدیقه طاهره (علیها السلام) نشانگر لزوم محافظت از جایگاه والاى زن است که فرمودند: «خیر النساء أن لایَرینَ الرِجال و لایراهُنَّ الرجال؛ بهترین زنان، زنى است که مردى را نبیند و مردى هم او را نبیند.»
چنان‏چه زن، حدود را رعایت نکند، هر بیماردلى به او طمع مى‏ نماید و با نگاه آلوده ‏اش حریم او را مى‏ شکند. زن شخصیتى است که باید سالم بماند و نسل سالم تربیت کند تا جامعه ‏اى سالم داشته باشیم. اما چنان‏چه تحت تأثیر چشمان آلوده به گناه، به طرف شهوات سوق داده شود و در نتیجه هویت واقعى ‏اش را فراموش کند و در چنگال بیماردلان و هوسبازان، گرفتار آید، از منش انسانى سقوط مى‏ کند و در این حالت او چگونه مى‏ تواند فرزندانى سالم به جامعه عرضه نماید؛ جامعه ‏اى که سلامت و پویایى آن در گرو داشتن نسلى سالم است. بنابراین حجاب و پوشش عامل مؤثرى در حرمت ‏بخشى و تکریم زنان است و این حرمت‏ بخشى موجب سلامت جامعه و نسل آینده خواهد شد.
شکوفایى علمى و اقتصادى
بدون ‏شک شکوفایى علمى و اقتصادى عامل مؤثرى در پویایى و توسعه همه‏ جانبه جامعه است و از آنجا که زنان نیمى از جمعیت جامعه را تشکیل مى ‏دهند، لذا مى ‏توانند نقش مؤثرى در شکوفایى علمى و اقتصادى آن داشته باشند. از آن گذشته باید این حقیقت را پذیرفت که ابتذال و بى ‏حجابى زنان نه تنها شرایط مناسب جامعه را براى رشد و شکوفایى علمى و اقتصادى مردان بر هم خواهد زد؛ بلکه تأثیر به ‏سزایى در تضعیف روحیه علم ‏جویى خود زنان و هدررفتن منابع مالى آنان خواهد داشت. زنى که هر روز براى خودنمایى بیشتر و استفاده از مدهاى جدید مبالغ هنگفتى هزینه مى‏ کند، دیگر نه تنها علاقه به فراگیرى علم و بالابردن سطح معلومات خود ندارد، بلکه وقت و زمانى براى او باقى نخواهد ماند.
بنابراین، باید گفت رعایت حجاب و پوشش اسلامى که عامل مهمى در جلوگیرى از خودنمایى زنان است، 1- از ورود زنان به ورطه مدها و پوشش‏هاى کاذب و غیراسلامى جلوگیرى مى‏ کند و موجب هزینه‏ شدن درست منابع مالى آن‏ها و در نتیجه تقویت بنیه اقتصادى کشور خواهد شد. 2- زمینه ‏هاى لازم را براى حضور سازنده زنان در عرصه ‏هاى علمى و پژوهشى فراهم خواهد کرد که در نهایت منجر به رشد و شکوفایى علمى جامعه خواهد شد.
پوشش اسلامى و سلامت نسل آینده جامعه
بدون شک جامعه ‏اى سالم است که سلامت نسل آینده آن تأمین شده باشد و رعایت حجاب اسلامى نقش اساسى در حفظ نسل آینده و تأمین سلامت آن‏ها دارد؛ چراکه زنان مربیان اصلى جامعه ‏اند و انسان‏ها از دامن آن‏ها به رشد و کمال مى‏ رسند. زنان با داشتن حجاب صحیح و کامل، سعادت فرزندان آینده را تضمین مى‏ نمایند. همگان بر این مطلب اذعان دارند که بى‏ بندوبارى و رعایت‏ نکردن حجاب، سبب افزایش روابط نامشروع در ابعاد گسترده خواهد شد و یکى از آثار آن همچنان که در مجامع غربى مشاهده مى ‏شود، افزایش فرزندان غیرقانونى و نامشروع و به‏ طور کلى سقوط و انحطاط اخلاقى نسل آینده آن جوامع است.
در حدیثى از امام صادق (علیه السلام) آمده است: «فرزند نامشروع به گناه و تحقیرکردن دین خدا و نیز بدرفتارى با مردم تمایل دارد.»
اگر بخواهیم نسل آینده جامعه ما از سلامت کامل برخوردار باشد، باید از به دنیا آمدن کودکان نامشروع و غیرقانونى جلوگیرى کنیم و ناچاریم به امر حجاب بیش از پیش اهمیت دهیم؛ زیرا در سایه حجاب و پوشش اسلامى بانوان است که خودنمایى ‏هاى مفسده‏ انگیز و روابط نامشروع مردان و زنان تا حدود زیادى از بین خواهد رفت.


تسنیم
گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر