۱۶ تير ۱۳۹۳ - ۱۱:۵۶
کد خبر: ۸۹۸۷
مجله «دیپلمات» در مقاله‌ای به قلم «آخیلش پیالاماری» به بررسینقش مهم ایران در آینده خاورمیانه و تحولات این منطقه پرداخته است. در این مقاله عنوان شده است ایران تنها کشوری است که پیورز احتمالی خاورمیانه در طولانی‌مدت خواهد بود. این مقاله در ادامه به بررسی جایگاه و موقعیت ویژه ایران در خاورمیانه می‌پردازد و عنوان می‌کند که ایران در شرایط و موقعیت ایده‌آل و منحصربه‌فردی قرار دارد و قادر است تا با کمک به کشورهایی نظیر افغانستان، عراق و سوریه از بحران و آشوب در این کشورها جلوگیری کند. همچنین نویسنده این مقاله معتقد است که در آینده‌ای نزدیک ایران و آمریکا بیش از پیش در راستای اهداف مشترک خود همکاری خواهند کرد.

 ■ نگاهی اجمالی به اوضاع متشنج منطقه خاورمیانه و کشورهای این منطقه ■

در سال گذشته، دیگ آشفتگی‌های خاورمیانه پس از چندین دهه جوشش، سرانجام سرریز شد. عراق در شرف ازهم‌پاشیدگی و تجزیه کامل است، از سوی دیگر جنگ داخلی وحشیانه در سوریه همچنان ادامه دارد. مصر دوباره به یک کشور عملاً نظامی تبدیل شده است و استقلال کردها نیز محتمل‌تر از گذشته به نظر می‌رسد.

این اتفاقات به چه معناست؟ آینده منطقه چگونه خواهد بود؟ دیوید فرامکین، نویسنده کتاب «صلحی برای پایان تمام صلح‌ها» در سال ۲۰۰۷ عنوان کرد: «خاورمیانه هیچ آینده‌ای ندارد». اما اتفاقاً من با این نظر مخالف هستم. به اعتقاد من آینده اصلی خاورمیانه اکنون آغاز شده است زیرا آن خاورمیانه پرکشمکش سابق که کارایی نداشت اکنون در مسیر بی‌بازگشت سقوط قرار گرفته است. درست مانند افسانه ققنوس که برای ظهور موجودی جدیدتر و جوان‌تر ققنوس پیر باید در آتش بسوزد و به خاکستر تبدیل شود، آشوب‌ها و تشنج فعلی در سراسر خاورمیانه در نهایت موجب ظهور پایدارترین پیکره‌بندی سیاسی در این منطقه خواهد شد. مسلماً دوره‌ای از بی‌ثباتی قبل از این رویداد وجود خواهد داشت.

 

■ خاورمیانه در شرایط ناپایدار و بی‌ثباتی قرار گرفته است■

اما خاورمیانه در شرایط کنونی ذاتاً ناپایدار است و تلاش برای جلوگیری از بی‌ثباتی صرفاً موجب طولانی‌تر شدن عمر حکومت‌ها و دولت‌های ناکارآمد خواهد شد. اگر قرار است فروپاشی در کار باشد، بهتر است هر چه زودتر این اتفاق رخ دهد. همانطور که در یکی از مقالات قبلی‌ام اشاره کرده‌ام، دولت‌ها اغلب با واقعیات ایجاد شده توسط گروه‌های درگیر موافق و همساز نیستند. این امر طبیعی است و نباید لزوماً در مقابل آن مقاومت نشان داد. جفری گلدبرگ نویسنده و خبرنگار مجله آتلانتیک با این موضوع هم‌عقیده است و عنوان می‌کند که اهمیت بیش‌ازحد و وسواس‌گونه به موضوع تمامیت ارضی در عراق (اینکه عراق باید کشور واحدی باقی بماند چون باید بماند) اصلاً عاقلانه به نظر نمی‌رسد. گلدبرگ در ادامه به این موضوع اشاره می‌کند که: «البته مهم است در طرح‌هایی که از ایجاد پایگاه‌های دائمی جهادی‌ها ممانعت می‌کند سرمایه‌گذاری کنیم و آمریکا باید در این مورد هوشیارتر از قبل عمل کند.» اما به جز این پیامد آشکار، دلیل و هدف دیگری برای مداخله غرب در این موضوع وجود ندارد.

 

■ ایران پیروز احتمالی خاورمیانه در طولانی‌مدت خواهد بود ■

اگر قرار باشد برای درک آینده خاورمیانه، یک کشور مورد بررسی قرار گیرد آن کشور ایران است، کشوری که پیروز احتمالی خاورمیانه در طولانی‌مدت خواهد بود. ترکیه برای ادعای حق و سهم هم از لحاظ جغرافیایی و هم از نظر فرهنگی فاصله زیادی با قلب خاورمیانه دارد و از سوی دیگر از ارتباطات گسترده‌ای که ایران در بسیاری از کشورهای عربی دارد، برخوردار نیست. عربستان سعودی حتی از امکان کمتری برای تبدیل شدن به قدرت غالب این منطقه برخوردار است چرا که دارای جمعیت نسبتاً کم و نهادهای ضعیفی است و تماماً به نفت وابسته است. احتمال تبدیل شدن ایران به قدرت اصلی منطقه با مطالعه تاریخ و جغرافیای منطقه به وضوح مشخص است، اما در این میان در برخی محافل آمریکایی آرمان‌گرا، این عناصر ژئوپلیتیک کنار گذاشته می‌شوند. این موضعی است که از زمان وقایع عراق تاکنون جهان را تسخیر کرده است.

 

■ نقش کلیدی ایران در منطقه و توانایی این کشور برای ایجاد ثبات در منطقه خاورمیانه ■

ایران در شرایط توازن منحصربه‌فردی قرار دارد و قادر است پس از دوره تجدید تعادل و آرایش جدید خاورمیانه به ایجاد ثبات در این منطقه کمک کند. ایران می‌تواند به افغانستان در جهت مقابله با فتنه و آشوب‌های پاکستان یاری رساند و کمک‌های مورد نیاز عراق و سوریه را در اختیار این دو کشور قرار دهد تا از اشغال سرزمین‌های خود به دست دولت اسلامی عراق و شام موسوم به (داعش) جلوگیری کنند. ایران همچنین می‌تواند امنیت را در خلیج‌فارس تأمین کند و از طرفی هم بازیگر اصلی در موضوع لبنان است. این به معنی انکار این موضوع نیست که ایران با حمایت‌های خود از گروه‌هایی مانند حزب‌الله مشکلاتی را ایجاد کرده است اما در عین حال کنترل نسبتاً شدیدی بر روی این گروه‌ها دارد. بعلاوه، این گروه‌ها از لحاظ سازمان‌دهی و ایدئولوژی بسیار منسجم‌تر از گروه‌های تندرو شبه‌نظامی سنی هستند، گروه‌هایی که معمولاً مستقل عمل کنند. در هر صورت، گروه‌های شبه‌نظامی همراه با ایران، چه شیعه و چه غیر شیعه، در مقایسه با گروه‌های شبه‌نظامی سنی بسیار واقع‌گرایانه‌تر و میانه‌روتر عمل می‌کنند.

 

■ تصورات غلط غرب و به‌خصوص آمریکا در مورد ایران و ماهیت حکومت این کشور ■

متأسفانه بسیاری در غرب و بالأخص در آمریکا تصورات بسیار غلطی در مورد ایران و ماهیت حکومت این کشور دارند. انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ میلادی که قدرت را به دست روحانیون ایران داد به‌هیچ‌وجه مشابه اقدامات برخی دولت‌های مسلمان سنی برای تصاحب قدرت از طریق گروه‌های شبه‌نظامی نیست. در حالی که گروه‌هایی مانند داعش در جهت نابودی دولت‌ها و ایجاد نظم نوین تلاش می‌کنند، اما در انقلاب ایران، مجموعه‌ای از روحانیون دانشمند، دولت توسعه‌یافته، قوی و بافرهنگ ایران را در دست گرفته و از طریق تغییر آن در راستای اهداف جدید، صرفاً ماهیتی اسلامی به نهادهای دولتی موجود در آن بخشیدند. برای مقایسه می‌توان به در دست گرفتن ارگان‌های کشوری مانند ایتالیا توسط مقامات بلندپایه کاتولیک اشاره کرد.

 

■ به حاشیه راندن ایران مانع از ایفای نقش سازنده این کشور در منطقه خواهد شد ■

همانطور که رابرت کاپلان روزنامه‌نگار اغلب عنوان می‌کند، ایران به واسطه انسجام و حالت طبیعی‌اش اساساً مأمن ثبات در میان کویر کشورهای ضعیف منطقه است. با این حال با به حاشیه راندن ایران، آمریکا مانع از ایفای نقش سازنده این کشور در منطقه و تقویت رقبای سنی ایران به ویژه عربستان سعودی شده است. تلاش برای منزوی کردن کشور مهمی مانند ایران از ژئوپلیتیک منطقه خاورمیانه درست مانند تلاش برای دست‌یابی به استراتژی در شرق آسیا بدون در نظر گرفتن چین است. نهایتاً، عربستان سعودی و متحدان سنی این کشور در خلیج‌فارس نسبت به ایران تهدید بزرگ‌تری برای ثبات منطقه‌ای محسوب می‌شوند، چرا که آنها کشورهایی ضعیف و بی‌ثبات هستند. از همه مهم‌تر، این کشورها با رواج برداشت‌های افراطی از اسلام و حمایت‌های مالی خود، موجب ایجاد و گسترش گروه‌های رادیکال و افراطی شده‌اند که موجب بی‌ثباتی در کشورهای منطقه از پاکستان تا عراق شده‌اند. در نهایت، هم ایران و هم آمریکا در رویارویی با این خطر در شرایط یکسانی قرار دارند. حقایقی از این دست به این معنا هستند که مسئله هسته‌ای تا مدت‌ها کنار گذاشته می‌شوند.

 

■ جایگاه و موقعیت ایران و آمریکا در خاورمیانه جدید ■

در خاورمیانه جدید ایران و آمریکا متحد یکدیگر نخواهند بود. این امر برای دو کشور نه ممکن است و نه مطلوب. با این حال، همانطور که بحران کنونی عراق نشان داده است، با همسو شدن منافع ایران و آمریکا، این دو کشور ارتباطات بیشتری را برقرار خواهند کرد. در سال‌های آینده ایران و آمریکا بیش از پیش در راستای اهداف مشترک خود همکاری خواهند کرد و ایران نقش اصلی در شکل‌گیری خاورمیانه جدید ایفا خواهد کرد و این در حالی است که همکاری با آمریکا در مقایسه با یک دهه پیش افزایش می‌یابد.


اشراف


گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر