۱۵ تير ۱۳۹۳ - ۱۴:۲۱
کد خبر: ۸۹۶۴
مطالبات اخیر رهبر انقلاب از اساتید دانشگاه؛
مقام معظم رهبری فرمودند: جریانى وجود دارد که مرعوب و مغلوب تسلط فرهنگ غربى است؛ هرچیزِ غربى براى او مایه تمجید و هرچیزِ میهنى و ملى و خودى مورد تحقیر و اهانت قرار می‌گیرد.
رهبر معظم انقلاب در آخرین دیداری که با اساتید دانشگاه‌ها در تاریخ 11/4/1393 داشتند نکاتی را پیرامون فضای علمی، سیاسی و فرهنگی موجود در دانشگاه‌های مطرح کردند. ایشان در بخشی از سخنان خود به نقش اساتید در فضای فرهنگی دانشگاه و ارتباط آنها با دانشجویان اشاره کردند. نظر به اهمیت مساله فرهنگ در دانشگاه‌ها و نقش گروه‌ها و اقشار مختلف در آن از جمله اساتید دانشگاه، علی‌الخصوص در سالی که به نام فرهنگ نام‌گذاری شده است، به بازخوانی مطالبات اخیر ایشان از اساتید دانشگاه در زمینه فرهنگ می‌پردازیم.


مقام معظم رهبری در بخشی از سخنان خود می‌فرمایند:

آنچه از استاد انتظار می‌رود فقط تغذیه علمى دانشجو نیست، بلکه تقویت روحیه معنوى او و شخصیت معنوى او هم از استاد متوقع است؛ شما می‌توانید در این زمینه اثر بگذارید. سعى کنید دانشجو را پایبند به تعلقات معنوى، تعلقات خانوادگى، تعلقات میهنى بار بیاورید؛ دانشجو را معتقد و مؤمن به فرهنگ اسلامى بار بیاورید. بعضى به‌عکس عمل کردند در طول سال‌هاى متمادى قبل از انقلاب؛ بعد از انقلاب هم البته تا امروز رگه‌هایى مشاهده شده در دانشگاه‌ها.


خب، ما هم اطلاع داریم، شما هم اطلاع دارید، کسانى را و جریانى را مى‌شناسیم، مى‌شناختید - حالا اسم کسان و اشخاص مورد نظر نیست - جریانى وجود دارد که مرعوب و مغلوب تسلط فرهنگ غربى است؛ هرچیزِ غربى براى او مایه تمجید [است‌] و هرچیزِ میهنى و ملى و خودى مورد تحقیر و اهانت قرار می‌گیرد؛ داریم کسانى از این قبیل؛ این درست عکسِ آن‌چیزى است که باید باشد.


استاد در محیط دانشگاه، در محیط درس، می‌تواند دانشجوى خودش را، هم از لحاظ دینى مؤمن بار بیاورد، هم از لحاظ میهنى، انسان علاقه‌مند به آینده کشورش و آینده میهنش و سرنوشت ملتش بار بیاورد؛ می‌تواند او را امیدوار، با روحیه، خوش‌بین، معتقد به مبانى نظام کشور بار بیاورد؛ می‌تواند هم عکس عمل بکند. توقعى که از استاد است این است: نباید سخن استاد موجب دل‌زدگى و یأس دانشجوى جوان بشود؛ مَنِش استاد هم همین‌جور است.


آنچه من به برادران و خواهران عزیز، اساتید محترم عرض می‌کنم این است که - قبلاً هم البته مکرر در همین جلسه و جلسات دیگر این را گفتیم - استاد، محیط دانشگاه را کار اصلى خود و دلبستگى اصلى خود بداند؛ نه کار دوم؛ نه کار فرعى و تبعى. استاد در دانشگاه مکث داشته باشد، توقف داشته باشد، حضور داشته باشد، نیازهاى علمى دانشجو را برطرف کند، با دانشجو ارتباط برقرار بکند، صِرف رفتن و یک اداى تکلیفى به‌نحو اجمالى انجام دادن و آمدن نباشد؛ این هم نکته دیگرى است که عرض کردیم.


وقت بگذارند اساتید؛ دلسوزانه با دانشجو برخورد کنند؛ این کار، دانشجو را هم به تلاش علمى وادار خواهد کرد، یعنى این موجب میشود که دانشجو رفتار استاد را در زمینه پیگیرى کار علمى براى خودش الگو قرار بدهد و به‌طور طبیعى تحت تأثیر قرار می‌گیرد.


یک نکته دیگر هم در مورد دروس معارف است. استادان دروس معارف، فرصت بسیار ارزشمندى را دارند در دانشگاه؛ این مجموعه عظیم دانشجویان، جماعت میلیونى دانشجو در ساعات فراوانى در اختیار استاد معارفند؛ این خیلى فرصت باارزشى است. بهترین جوان‌ها در اختیار شما هستند؛ اگر استاد معارف با هوشمندى، با تکیه به معلومات عمیق و به‌روزشده در مسائل گوناگون فکرى و اسلامى، با دانشجو مواجه بشود، ما بیشترین سود را از حضور اساتید معارف در دانشگاه خواهیم برد.


به‌نظر ما بسیار بجا و مناسب است که نهاد نمایندگى به این مسائل توجه کنند و دقت کنند، برنامه‌ریزى کنند که بتوان از حضور این استادان محترم در دانشگاه براى تقویت ایمان دانشجو و تقویت عمل و ساختن شخصیت دینى و معنوى دانشجویان بهره‌بردارى بشود.
 

گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر