در ابتدای این نشست که بیش از 2 ساعت به طول کشید، 7 نفر از استادان
دانشگاهها، دیدگاههای مختلف خود را بیان کردند. که در این راستا دکتر
شهرام علمداری دانشیار دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و فوق تخصص غدد و
متابولیسم، محورهای مهمی شامل دغدغهها و پیشنهاداتی در زمینه در حوزههای
سلامت، علم و فناوری، اورژانس، مدیریت بحران و پدافند غیرعامل، الگوهای
مدیریتی وارداتی، طرح تحول سلامت وزارت بهداشت، راهکار مرجعیت علمی جهانی و
سیاستهای کلان جمعیت را در محضر رهبر معظم انقلاب تشریح کرد. که متن کامل
آن به شرح ذیل است.
مبحث 1- موضوع اورژانس، مدیریت بحران و پدافند غیرعامل:
ابراز تشکر از مقام معظم رهبری به دلیل پیگیریها و حمایتهای همه جانبه از موضوعات مدیریت اورژانس، مدیریت بحران و پدافند غیرعامل، که باعث شکوفایی علمی و اجرایی این مسائل در کشور گردید. شرایط حادثه خیز بودن کشور از نظر حوادث و بلایای طبیعی و شرایط بحرانی منطقه ایجاب میکند که به این موضوعات اهمیت بیشتری داده شود.
پیشنهاد اجرایی 1- ماده مستقلی در
برنامه ششم توسعه به وحدت فرماندهی پدافند غیرعامل و مدیریت بحران کشور
اختصاص داده شود، چون تشتت فرماندهی در این دو موضوع راهبردی، به صلاح کشور
نیست.
مبحث 2- مصون سازی کشور در برابر همه انواع تهدیدات:
نگاه و رویکرد مقام معظم رهبری در مورد پدافند غیرعامل به عنوان عامل مصون سازی کشور در برابر همه انواع تهدیدات باعث شد که مطالعه ای در زمینه سیستم ایمنی و دفاعی بدن انسان به عنوان اشرف مخلوقات انجام شود که یک معماری راهبردی 7 لایه ای برای سیستم دفاعی بدن انسان شناسایی شد که شاید از نظر نظامهای دفاعی بشری نظیری نداشته باشد.
پیشنهاد اجرایی 2- مطالعات بین رشته ای کاربردی برای نظام سازیهای گوناگون با الگوی معماری راهبردی در کشور مورد تشویق قرار گیرند.
مبحث 3- الگوهای مدیریتی وارداتی به کشور:
متاسفانه بررسیها نشان میدهد که بعد از ابلاغ سند چشم انداز و سیاستهای کلان نظام در حوزههای مختلف کشور از جمله اقتصاد، سیاست خارجی و داخلی، سلامت، آموزش و پرورش، تحقیقات و فناوری، انرژی و غیره، که مبنای آنها رویکرد توحیدی و حکمت محور است (هم حکمت نظری و هم حکمت عملی)، تدوین برنامههای راهبردی و عملیاتی و همچنین، رصد راهبردی برنامهها تا رسیدن به اهداف سند چشم انداز، دچار مشکلات زیادی است. از جمله این مشکلات میتوان به عدم تداوم برنامه ریزی تا تولید سند رصد و پایش کمی اجرای برنامه و یا خارج کردن برنامه از ریل اصلی خود یعنی حذف نگاه توحیدی حاکم بر برنامه با استفاده از الگوهای وارداتی مدیریتی، اشاره کرد.
پیشنهاد 3- الگوی معماری راهبردی
مقام معظم رهبری (از حکمت و دکترین تا رصد راهبردی) تبدیل به یک سند ملی
شده و در اختیار دستگاهها قرار گیرد تا همه دستگاههای کشور بتوانند با
استفاده از این الگو، رویکرد حکیمانه تری در مدیریت اجرایی کشور داشته
باشند.
مبحث 4- سیاستهای کلان نظام سلامت:
امسال، سال میمون و پُربرکتی برای نظام سلامت بود چون سیاستهای کلان نظام سلامت کشور که در نوع خود بینظیر در جهان است، توسط مقام معظم رهبری، ابلاغ شد. نگاه توحیدی به سلامت، سلامت همه جانبه (سلامت جسمی، سلامت روانی، سلامت اجتماعی و سلامت معنوی)، تقدم پیشگیری بر درمان و مرجعیت علمی جهانی در حوزه سلامت با احیای طب ایرانی اسلامی، روح حاکم بر این سیاستها هستند.
پیشنهاد 4- لازم است که با الگوی معماری راهبردی مقام معظم رهبری، شاخصهای دقیق، کمی و قابل اندازه گیری این سیاست، استخراج شود و سند رصد و پایش کمی اجرای برنامه سلامت در وزارت بهداشت تدوین شود. آموزش و ارزیابی تمام مدیران حوزه سلامت نیز توسط همین رصدخانه کلان مدیریت نظام سلامت انجام شود. حتی آینده نگاری نظام سلامت نیز برمبنای این شاخص ها امکان پذیر خواهد شد.
هدف کلی این پیشنهاد، ممانعت از
خارج شدن نظام سلامت از رویکرد توحیدی در سلامت، سلامت همه جانبه، تقدم
پیشگیری بر درمان و مرجعیت علمی جهانی در حوزه سلامت است.
مبحث 5- طرح تحول سلامت وزارت بهداشت:
از اردیبهشت امسال، طرح تحول سلامت وزارت بهداشت با هدف کلان کاهش هزینه سلامت برای بیماران و از بین هر رنجی به جز رنج بیماری در بیمارستانهای کل کشور شروع شده است. با توجه به توانمندی که در مدیران نظام سلامت دیده میشود، این طرح انشاءالله بسیار موفق خواهد بود ولی دو خطر احتمالی باید مورد دقت نظر باشد:
1- توجه بیش از حد به موضوع درمان باعث غفلت از شبکه بهداشت و درمان کشور که حاصل تلاش استاد بزرگوار دکتر مرندی و همه وزرای پیشین بهداشت بوده است، نشود چون خلاف سیاستهای حاکم بر نظام سلامت کشور که همانا تقدم پیشگیری بر درمان است میباشد. اگر شبکه بهداشتی کشور تضعیف شود، هر روز به تعداد بیمارستانهای کشور افزوده خواهد شد چون توسعه یافتگی نظام سلامت، تبدیل بیمارستانها به مراکز سلامت و پیشگیری است نه توسعه بیمارستانها.
2- خطر دوم، حذف یا کاهش بودجههای پژوهش در حوزه سلامت است که ضربههای سنگین و جبران ناپذیری به تولید علم و فناوری کشور در حوزه سلامت خواهد زد. حوزه پژوهش میتواند در رصد مشکلات طرح تحول سلامت بسیار راهگشا باشد.
پیشنهاد 5- طرح تحول سلامت با
رویکرد متعادل به همه بخشهای حوزه سلامت از جمله بهداشت و پژوهش توجه کند.
توجه به سند تحول نظام سلامت که در دوره وزارت خانم دکتر وحید دستجردی
تدوین شده است، میتواند بسیار راهگشا باشد.
مبحث 6- راهکار مرجعیت علمی جهانی در حوزه علم وفناوری از جمله سلامت:
بعضی از صاحبنظران، رسیدن به مرجعیت علمی جهانی را برای ایران امری غیرممکن میدانند، چون عقب افتادگی امروز ما را خیلی شدید میدانند، ولی مطالعات ما نشان داده است که مشابهت زیادی بین وضع امروز علمی ما و وضع تاریخی دوران امام محمد باقر (ع) و امام جعفر صادق (ع) وجود دارد و دکترین مکتب الصادق که مبتنی بر احیای حکمت است (هم نظری و هم عملی) تنها راه احیای تمدن نوین اسلامی - ایرانی است.
نظام آموزشی کشور ما بعد از تاسیس دارالفنون، از حکمت محوری به دانش محوری روی آورده است و فرزندان و جوانان ما دانشمندان بزرگی میشوند ولی حکیم نمیشوند. ما برای رسیدن به مرجعیت علمی جهانی به تربیت حکیم نیاز داریم: پزشک حکیم، استاد حکیم، مهندس حکیم، معلم حکیم، بازاری حکیم و خانواده حکیم. باید نظام آموزشی حکمت محور جانشین نظام آموزشی دانش محور شود تا مرجعیت علمی جهانی ما امکان پذیر گردد.
مرجعیت علمی جهانی در حوزه سلامت به راحتی امکان پذیر خواهد به شرطی که سه موضوع زیر در کشور کاملاً حل شود:
1- موضوع اول: در عرصه حکمت نظری، دانشی که امروز به فرزندان و جوانان ما در مدارس و دانشگاهها آموزش میشود، کاملا سکولار است. فیزیک، شیمی، ریاضی، مهندسی و پزشکی ما غیر توحیدی هستند. چگونه است که کتاب قانون ابن سینا، به زیبایی توحید و نبوت و معاد و عدالت و امامت را در درون دروس پزشکی خود متبلور کرده است و خواننده کتاب احساس میکند که پزشکی توحیدی را با تمام وجود لمس میکند ولی ما فیزیک و شیمی و پزشکی را در کتابهایی جدا، و معارف اسلامی را در کتبی جدا و از معلمی جدا می آموزیم.
چرا ما نتوانیم این امکان را برای فرزندان خود ایجاد کنیم که لذت درک کتب علمی توحیدی را با تمام وجود حس کنند. حکمت نظری چیزی به جز نظام شناسی توحیدی در هستی و کائنات نیست که همه علوم تدریس شونده در مدارس و دانشگاهها دارای این نظامها هستند ولی ما از فرصتهای موجود، استفاده بهینه نمیکنیم.
2- مشکل دوم: در عرصه حکمت عملی که شامل مدیریت فردی، مدیریت خانواده و مدیریت جامعه با رویکرد توحیدی است، نیز هیچ قدمی برای فرزندان و جوانانمان برنداشته ایم که همین موضوع باعث شده است که آسیبهای 21 گانه سبک زندگی ما ایرانیان توسط مقام معظم رهبری به عنوان سوالات کلیدی از دانشگاهیان بیپاسخ ماند.
3- مشکل سوم: زمانی که میخواهیم به فرزندانمان مدیریت فردی، مدیریت خانواده و مدیریت جامعه را یاد بدهیم یا میخواهیم علم مدیریت را در دانشگاهها گسترش دهیم تا مشکلات کشور را در عرصه مدیریتی حل کنند (مثلاً MBA، مدیریت کیفیت، مدیریت پروژه، سیاستگذاری، آینده نگاری)، سریعاً به الگوهای وارداتی غربی رو میآوریم و از کتب بسیار پیشرفته حکمت عملی مانند اخلاق ناصری یا حکمت عملی ابن سینا استفاده نمیکنیم. الگوهای وارداتی مدیریتی مانند تنه بی سر هستند ولی حکمت عملی است که سر و تنه متناسب با هم را دارد و رویکرد توحیدی در آن موج میزند.
پیشنهاد 6- الگوی معماری راهبردی مقام معظم رهبری توسط یک کرسی علمی دانشگاهی مستند شود و به زبان ساده وارد کتب درسی شود و حتی در بازیهای رایانه ای و بازیهای میدانی فرزندان ما مورد استفاده قرار گیرد. نظام آموزشی حکمت محوری باید جایگزین نظام آموزشی دانش محور شود تا مرجعیت علمی جهانی را دوباره کسب کنیم.
مبحث 7- سیاستهای کلان جمعیت
پیشنهاد 7- سخن آخر اینکه دغدغه جمعیت کشور زمانی به واقعیتهای خود نزدیک میشود که وزارتین علوم و سلامت با رسانه ملی که امروز کارهای زیبایی را در عرصه جمعیت شروع کرده است، همکاری نزدیکی داشته باشند تا انسجام و بنیان خانوادهها را تحکیم بخشند. دکترین اصلی در سیاستهای کلات جمعیت، تحکیم بنیان و انسجام خانوادههاست که متاسفانه نقطه تهاجم دشمن در سالهای اخیر است.