تیترهایی که گرچه دارای جذابیت خبری بالایی بودند اما از سوی دیگر، فضای جامعه را ملتهب کردند و همزمان با بزرگنمایی یک گروهک تروریستی، احساس خطر و ناامنی را در ذهن مخاطب جاری ساختند. در این میان، این پرسش قوت گرفت که نقش و استراتژی خبریِ قاعدتا فکرشدهی سردبیران رسانههای ایرانی در این زمینه چه بود؟
شاید بتوان گفت، برخی سردبیران خبری در موضوع اخیر یکبار دیگر شکنندگی این جایگاه مهم را در فضای کمبنیهی رسانهیی کشور یادآوری کردند و اینکه شاید یکی از دلایل ضعف در این حوزه و نیز ناتوانی در بهکارگیری توان رسانهیی کشور در مسیر منافع ملی که تقریبا همگان بر آن اذعان دارند، غفلت در چنین بزنگاههایی است که گاهی عملا آب به آسیاب دیگران ریختن و مصداق آن چیزی میشود که با عنوان «جنگ نرم» از آن یاد میشود؛ جنگی که دیگران در تقابل با ما کمترین هزینه را برای آن میپردازند و شاید خود ما گاهی بیشترین هزینه را بر خود تحمیل میکنیم.
در اینکه اقدام گروهک تروریستی داعش و سرعت بسامد تحرکات آنان در عراق قابل توجه بود و وجود زیارتگاههای ائمه اطهار (ع) و بزرگان شیعیان در سرزمین عراق تحولات این سرزمین را برای مردم ایران حساس جلوه میداد، شکی نیست. برسر ضرورت دفاع از حفظ حرمت بزرگان تشیع و وجود جذابیتهای خبری در اخبار مربوط به گروهک تروریستی نیز بحثی باقی نمیماند. بحث مجاورت و هممرزی ما با این کشور نیز یکی از ارزشهای خبری طبیعی است. اما پرسش جایی مطرح میشود که انعکاس چنین اخباری بدون تحلیل شرایط و نگفتن شرایط واقعی حاکم در عراق و حکومت آن، فضا را آنقدر ملتهب میکند که در مخاطب ایرانی ذهنیت احتمال بروز جنگی دیگر در مرزهای ایران شکل میگیرد. نکتهی دیگر اینکه در همین چند روز، میلیونها نفر از مردم ایران دربارهی ماهیتی بهنام داعش تحقیق کردند و از این طریق، بیشترین وجه تبلیغی برای این گروهک انجام شد؛ گروهکی که با این حد از شهرتی که یکشبه بهدست آورد، دیگر نمی توان نادیدهاش گرفت.
خبرهای مربوط به پیشروی سریع گروهک تروریستی داعش - ازآن جهت بر واژه گروهک تاکید میشود که این گروه بسیار کوچکتر از آن حدی است که تصور شده است - طبیعتا آنقدر دارای جذابیت است که هر رسانهای تمایل پیدا میکند ذرهای از این اخبار را از دست ندهد. خبرگزاریها و سایتهای خبری پرشمار و روزافزون کشور هم که انگار هدف غایی خود را بر این نهادهاند که هر که زودتر پیامک داغ جدیدتری برای مخاطبان خود بفرستد، خبرگزاریتر، حرفهییتر، پیشروتر و پیشرفتهتر است. اما در این میان گاه با خبرهایی روبهرو بودیم که نه تنها آنگونه که انعکاس مییافت حقیقت نداشت، بلکه به تشویش اذهان نیز کمک میکرد. بنابراین چنین اتفاقی نشان از آن دارد که تعداد زیادی از رسانههای ما در موضوع دروازهبانی خبر و تشخیص درست خبر، دارای ضعف هستند.
برای اثبات این موضوع کافی است در جمعی که تحلیل درستی از وضعیت عراق ندارند شرکت کنید، آنگاه نگرانی و اضطراب را از جنگی پیش رو برای ایران لمس خواهید کرد. در اینجاست که میتوان پرسید استراتژی خبری رسانههای ایرانی دربارهی تحرکات خودنمایانهی گروهی کوچک در سرزمینی که خود ارتش آن تن به دفاع نداده است و در بسیاری از مناطق اسلحهاش را بیرون نکشیده و منطقه بدون مقابلهای تسخیر شده است و از سوی دیگر حاکمیت مرکزی آن دارای یک پشتوانهی وحدت ملی نیست، تا چقدر با توجه به منافع ملی خودمان بوده است؟
البته همهی اینها نافی اتفاقی نیست که در موصل و بخشی از عراق افتاده و قاعدتا ارزش خبری خود را دارد، بحث، بزرگنمایی بیش از اندازههای ماهیت و واقعیت موضوع است، چنانچه توجه زیاد به ارزش خبری، انگار صحت خبر را در درجهی دوم اهمیت قرار داده است.
مجید رضاییان - استاد ارتباطات و پژوهشگر - معتقد است: اینکه تحولات عراق مورد بررسی قرار بگیرد، منعی ندارد، اشکال جایی پیش میآید که موضوعات حاشیهای در رسانه های ما و بویژه در فضای وب برجسته میشود.
او در گفتوگو با خبرنگار رسانه ایسنا، با بیان اینکه من در اصل پرداختن به موضوع داعش را- با توجه به فراخوان آیتلله العظمی سیستانی - برای دفاع و تامین امنیت شهروندان، ایرادی نمیبینم، گفت: در بررسی موضوع عراق باید بسیاری موضوعات دیگر نیز بررسی شود. ابتدا موضوع انتخابات سوریه و سپس انتخابات عراق که به رای آوردن نوری المالکی منجر شد، از موضوعاتی هستند که پیش از پرداختن به موضوع داعش باید در رسانههای ما بررسی و تحلیل شوند اما از آنجاییکه در رسانههای ما این قدرت تحلیل وجود ندارد، موضوع داعش تا این حد برجسته میشود.
رضاییان ادامه داد: در سوریه حامیان بشار اسد و خود حکومت از علویان هستند. از سوی دیگر، در عراق نیز مالکی که شیعه است، قدرت را بهدست گرفت. اما در این دو کشور، اهل سنت نیز هستند که به دو دسته تقسیم میشوند؛ اهل سنتی که به پای صندوقهای رای میآیند و دسته دوم کسانی هستند که با حکومت همراه نیستند.
این استاد ارتباطات با اشاره به وضعیت نهچندان بسامان عراق، تصریح کرد: شرایط در عراق بههم ریخته است و آن چیزی که ما در این چند روز شاهدش بودیم، نشان از آن دارد که برخی از نیروهای عراق نیز مقاومت چندانی در برابر داعش نشان ندادهاند. بنابراین آن چیزی که در رسانهها باید برجسته شود، ضعفهای حکومت عراق است و نه قدرت گروه داعش.
ضعف رسانههای ما چه بود؟
تفکری که امروز در ذهن مخاطب ایرانی ایجاد شده، این است که داعش با لشگری عظیم در حال فتح عراق و رسیدن به مرزهای ایران است. اما آن چیزی که تحلیل درست موضوع به ما نشان میدهد، این است که چنین فرضیهای با واقعیت منطبق نیست. پس این موضوع قابل توجه میشود که چه ضعفی میتواند چنین تفکری را در مخاطبی که یک گردان از سپاه کشورش میتواند گروه داعش را جمع کند، به وجود آورد؟ آیا رسانههای ما ناخودآگاه، خود به بخشی از آن لشگر خیالی تبدیل نشدهاند؟
رضاییان سه ضعف را در رسانهها درباره موضوع داعش وارد دانست و توضیح داد: نکته نخست آن است که رسانههای ما باید پیش ازاین داعش را نیز از نظر سیاسی بررسی میکردند که متاسفانه بهدلیل نبود تحلیل در رسانهها، به این موضوع پرداخته نشد. نکتهی بعدی، بررسی ضعفهای خود سیستم عراق است و آخر و مهمتر از همه، وجود اخبار نهچندان صحیح در شبکههای اجتماعی است.
این روزنامهنگار پیشکسوت و مدرس ارتباطات تاکید کرد: شبکههای اجتماعی بدترین وجه ماجرا هستند که فضا را ملتهب میکنند. من از ابتدا هم با واژه شهروند-خبرنگار مشکل داشتم، چراکه معتقدم یک نفر نمیتواند بدون پژوهش و تحقیق، روزنامهنگار باشد و نباید این واژه را همهجا خرج کرد. مخاطبانی که امروز در فضای وب کار اطلاعرسانی را انجام میدهند، باید «مخاطب فعال» نامیده شوند و نه «شهروند- خبرنگار».
با این اوصاف شاید بهتر باشد برای پرهیز از ایجاد نگرانی در میان مردم و خدمت ناخواسته به دشمنان مملکت، رسانههای ما با قوت بیشتری به بحث دروازهبانی خبر بپردازند و در انعکاس اخبار، منافع ملی را فدای جذابیت خبری نکنند.
ایسنا