معیار اسراف
باقیمانده آب و غذا را که در ظرف مىماند دور بریزى و یا خرما را خورده و هسته آن را دور اندازى. در بعضى از احادیث آمده است که در هنگام وضو گرفتن باید مواظب باشیم که دچار اسراف نشویم و مقدار یک مد (معادل سه چهارم لیتر) آب براى وضو کفایت مىکند. و نیز در ذیل آیه شریفه ۳۱ سوره اعراف: «کلوا و اشربوا…» احادیثى از حضرت امام صادق(ع) نقل شده است .
از آن جمله این حدیث است که «عیاشى از ابان بن تغلب» از آن حضرت نقل مىکند که مال و ثروت از آن پروردگار است که آن را در نزد مردم به امانت گذاشته است و به آنها اجازه فرموده که در حد اعتدال و میانهروى بخورند و بیاشامند و لباس بپوشند، و نکاح کنند، مرکب سوارى داشته باشند و مازاد آن را به فقراى مؤمنین ببخشند و بدینوسیله اختلافات طبقاتى را از بین ببرند و پراکندگیها را ترمیم کنند و کسى که اینگونه عمل مىکند، آنچه را که مىخورد و مىآشامد، اعمالش مباح است و نکاح او و استفاده از مرکوبش نیز حلال مىباشد و کسى که از این حد تجاوز کند بر او حرام است و سپس فرمود که اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست ندارد.
از فرمایش امام(ع) حرمت اسراف به وضوح آشکار مىشود و وقتى از حد متعادل و مشخص که در این حدیثشریف بدان تصریح شده تجاوز شد به حرمت مىانجامد و به دلیل اینگونه احادیث و یا به دلیل نهى صریح قرآن (لاتسرفوا) اسراف و تبذیر نوعى حریمشکنى و عصیان در برابر امر پروردگار و از گناهان کبیره محسوب مىشود.
معیار و ملاک هزینه ها
اصولا توجه به این نکته ضرور است که هر کس چقدر حق هزینه دارد که وقتى از آن حد گذشت مشمول اسراف مىشود و باید از آن خوددارى نماید،هر کس براساس ایمان و عدل اسلامى موظف است زندگى خویش را طبق شان و موقعیتى که در اجتماع دارد تنظیم کند (البته این با معنى مساوات اسلامى منافاتى ندارد، زیرا این تفاوت براساس تفاوت در شهرت و ضعف استعداد و میزان تلاش و فعالیت هر کس و مراحل مختلف افراد است) مثلا در باب خمس داریم که افراد در مورد منافع کسب باید مخارج سالانه خود را طبق شان تامین کنند و آنچه از این معیار اضافه باشد مشمول خمس مىشود و یا در باب زکات شرط است که نیازمندانى مىتوانند آن را دریافت نمایند که هزینه لباس و غذا و سایر مخارج ضرور زندگى آنان تامین گردد و توسعه یابد تا همسطح سایر افراد قرار گیرند.
اسرافى که همیشه حرام است
سه قسم اسراف است که در همه جا و در همه حالات حرام است و اختصاص به شخص یا زمان، یا جاى خاصى ندارد.
۱ – ضایع کردن مال و بىفایده کردن آن، هر چند آن مال کم باشد. مانند بقیه ظرف آب را ریختن در جایى که آب کمیاب باشد و به آن مقدار رفع نیاز مىگردد. یا لباسى را که قابل استفاده شخصى یا دیگران است، پاره کردن و یا دور انداختن و یا خوراکى را نگهداشتن و به دیگرى ندادن تا این که ضایع و تباه شود و یا دادن مال به دست صغیرى که آن را تلف مىکند و نظایر اینها.
حضرت صادق(ع) میوه نیمخوردهاى را دیدند که از منزل ایشان بیرون انداخته شده بود. آن حضرت ناراحت و خشمگین شدند و فرمودند این چه کارى است که کردید؟ اگر شما سیر شدهاید بسیارى از مردم هستند که سیر نشدهاند، پس به آنهایى که نیازمندند بدهید. متاسفانه در حال حاضر مىبینیم در جامعه اسلامى، چه مقدار از غذاها و یا میوههایى که قابل استفاده است در سطلهاى آشغال و زبالهدانها ریخته مىشود! در حالى که افراد بسیارى به آن نیاز دارند. نسبتبه دور ریختن تتمه طعام بخصوص خرده نان (مگر در صحرا براى حیوانات) روایات تهدیدآمیزى رسیده است که ذکر آنها موجب طول کلام است.
خوردن چیزهاى مضر هم اسراف است
۲ – از موارد اسراف، صرف کردن مال است در آنچه به بدن ضرر برساند، از خوردنى و آشامیدنى و غیر آنها مانند خوردن چیزى پس از سیرى هر گاه مضر باشد. چنانچه صرف مال در آنچه که براى بدن نافع و به صلاح آن است، اسراف نیست.
صرف کردن مال در محرمات اسراف است
۳ – صرف کردن مال در مصرفهایى که شرعا حرام است، مانند خریدن شراب و آلات قمار و اجرت فاحشه و خواننده و رشوهدادن به حکام و صرف نمودن مال در چیزى که ظلمى در بردارد یا ستمى به مسلمانى مىرساند و
نظیر اینها، و در چنین مواردى از جهت مخالفت امر خدا معصیت است، یکى گناه بودن اصل عمل و یکى اسراف بودن صرف مال در آن موارد.
● مصادیقی از اسراف
بر اساس منابع اسلامی پدیده اسراف را نباید تنها در مصرف جست وجو کرد، چرا که این امر فقط در نوع مصرف خلاصه نمی شود.
هدردادن عمر
اسراف در وقت و هدر رفتن عمر یکی از نمودهای بارز اسراف است که متأسفانه در کشور ما شکل هشداردهنده ای دارد. امروزه برای انجام کوچک ترین کار بانکی و یا یک کار کوچک اداری ساعت ها وقت باید صرف شود وبرخی کارمندان با کمال خونسردی تنها به فکر به پایان رساندن ساعت کاری خود هستند.
تعدادی از شهروندان پرسه زدن درکوچه وخیابان را بخشی از زندگی روزمره خود تصور می کنند.
تولید زباله
یکی از مواردی که امروز در کشور ما بدون هیچ بهره ای از دسترس خارج می شود زباله ها هستند، در عین حال مقدار تولید زباله می تواند مقدار وابستگی یک جامعه را به مصرف و فرهنگ مصرف گرایی نشان دهد.
این که «ما زباله ساز ترین مردم دنیا هستیم» جمله ای از روی اغراق نیست؛ هم زباله می سازیم، هم از زباله استفاده نمی کنیم و هم با زباله به طبیعت آسیب می زنیم.
امروزه در جهان از زباله به عنوان «طلای کثیف» یاد می شود و از زباله های شهرهای بزرگ انواع کودهای گیاهی و یا پلاستیک های بازیافت و... تولید می شود و این در حالی است که در کشور ما به درستی از این مواد استفاده نمی شود.
اتلاف آب وبرق وانرژی
درحال حاضر بیش از ۷۰ درصد آب در مزارع کشور به دلیل عدم بهره گیری از شیوه های نامناسب آبیاری به هدر می رود.
افزایش سرانه مصرف انرژی و استفاده نادرست ازآب وبرق در مصارف خانگی وتجاری از دیگر مواردی است که بر روند نگران کننده مصرف گرایی دامن می زند.
مقایسه آمار مصرف در ایران با کشور های دیگر
بر اساس گزارش موسسه «مارکت اوراکل» ایران از نظر ارائه بنزین ارزان سومین کشور و از نظر میزان یارانه پرداختی به این کالا نخستین کشور در میان کشورهای جهان است و بیش از ۳۶ درصد کل مصرف بنزین خاورمیانه در سال ۲۰۰۷ در ایران مصرف گردیده است.
هر ۱۰ سال یک بار میزان مصرف سوخت در ایران ۲ برابر(۲۰۰%) میشود اما این نرخ رشد در مقیاس جهانی یک تا ۲ درصد بیشتر نیست و میزان سوخت مصرفی جهان در حدود هر ۵۰ سال یک بار ۲ برابر میشود.
یعنی ایران در مقایسه با میانگین جهانی ۴ تا ۵ برابر بیشتر سوخت مصرف میکند. هماکنون ۹ درصد سوخت جهان در ایران و توسط تنها یک درصد جمعیت جهان مصرف میشود. و هر ساله بیش از ۳۸درصد از بودجه سالانه دولت ایران به یارانه بنزین اختصاص مییابد در حالی که در صورت مصرف استاندارد، ایران میتواند یکی از صادر کنندگان بنزین باشد.
براساس گزارش صندوق بینالمللی پول مصرف سرانه انرژی در ایران به ازای هر نفر بیش از ۵ برابر مصرف سرانه کشوری مانند اندونزی با ۲۲۵ میلیون نفر جمعیت، ۲ برابر چین با یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون نفر جمعیت و ۴ برابر کشور هند با یک میلیارد و ۱۲۲ میلیون نفر جمعیت است.
پیامد مصرف این میزان از انرژی در کشور آن است که تا ۱۰سال دیگر، ایران قادر به صدور نفت نخواهد بود. این در حالی است که ۷۰درصد منابع بودجه کشور از طریق فروش نفت تامین می شود. مصرف انرژی در ایران در مقیاس جهانی برابر با مصرف انرژی در کشوری با جمعیت ۷۵۰میلیون نفر- یعنی ۱۰برابر جمعیت فعلی کشور- است.
سرانه مصرف نان در ایران به گفته معاون وزیر بازرگانی حدود ۱۶۰ کیلوگرم در سال است که نسبت به کشورهای اروپایی بیش از ۲ تا ۳ برابر است.
به اذعان رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس یارانه نان طی پنج سال اخیر به طور متوسط سالانه بیش از ۳۰ درصد رشد داشته است و در سال جاری این رقم بالغ بر ۲۶ هزار میلیارد ریال است و ادامه این روند طی ۱۰ سال آینده با رشد متوسط ۱۵ درصد بدون در نظر گرفتن افزایش یارانه قیمت نان ، میزان یارانه پرداختی به ۶۰۰ هزار میلیارد ریال خواهد رسید.
در بخش ساختمان و مسکن ایران براساس آمار و ارقام منتشره، متوسط مصرف انرژی به ازای هر مترمربع در ایران ۲٫۶ برابر متوسط مصرف در کشورهای صنعتی است که در بعضی از شهرهای کشورمان، این رقم به حدود ۴ برابر می رسد.
الگوی مصرف آب آشامیدنی بر اساس اعلام بانک جهانی برای یک نفر در سال، یک متر مکعب و برای بهداشت در زندگی به ازای هر نفر، ۱۰۰ متر مکعب در سال است. معاون اول رئیسجمهور در همایش ملى نگاه قدسى به آب گفته است که سرانه مصرف آب ایرانىها پنج برابر سرانه مصرف جهان است.
از نظر مصرف برق هم ، ایران نوزدهمین کشور پرمصرف برق در دنیاست.ودولت سالیانه یارانه ۴ هزار میلیارد تومانی برای برق در نظر می گیرد.
مدیرعامل سابق شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی: ایران بعد از کشورهای امریکا و روسیه در رتبه سوم مصرف جهان قرار دارد؛ میزان مصرف گاز طبیعی در ایران از ۶۸ میلیارد متر مکعب در سال ۲۰۰۱ با متوسط رشد سالانه ۱۰٫۳ درصد به ۱۲۳ میلیارد متر مکعب در سال ۲۰۰۸ رسیده و پیش بینی می شود در سال ۲۰۱۲ میلادی میزان مصرف به ۲۷۷ میلیارد متر مکعب برسد. و با ادامه این روند در سال های آینده ایران به یک مصرف کننده بزرگ گاز طبیعی در جهان تبدیل خواهد شد.این در حالی است که دولت در سال گذشته ۱۳۴هزار میلیارد ریال یارانه گاز به مشترکان بخش خانگی تعلق داده است.
سرانه مصرف شکر در ایران ۲۹ کیلو گرم است در حالی که میانگین مصرف شکر در جهان ۲۲ کیلو گرم می باشد . و نیز تحقیقات کارشناسان نشان می دهد ایرانی ها ۳۰ درصد بیشتر از میانگین جهانی روغن مصرف می کنند.
سالیانه در مجموع مبلغ کل یارانه آشکار و پنهان دولت چیزی در حدود ۹۰ هزار میلیارد تومان است.
تأکیدهای مکرر مقام معظم رهبری درباره مقابله با اسراف
باتوجه به آمارهای تکان دهنده یادشده است که رهبرمعظم انقلاب طی چندسال گذشته، بارها براهتمام مسئولان ومردم نسبت به صرفهجویى وجلوگیری از اسراف تأکید ورزیده اند که به چند نمونه اشاره می شود:
۱) به نظر من باید مسؤولان کشور، راه صرفهجویى و مقابله با اسراف را به مردم بیاموزند. من به صورت کلّى این را عرض مىکنم.
خودِ مسؤولان دولتى هم نباید اسراف کنند. اسراف مسؤولان دولتى، از اسراف مردم عادّى مضرتر است؛ زیرا که این اسراف در بیتالمال است. بنابراین مسؤولان، فهرستى از مثالهاى صرفهجویى و اجتناب از اسراف را ردیف کنند و آن را به مردم بگویند و تعلیم دهند که چگونه مىشود صرفهجویى کرد. ۱/۱/۱۳۷۶
۲) در همه امور ما باید به صرفهجویى عادت کنیم. صرفهجویى، یعنى آن چیزى را که قابل استفاده است و مىتوانیم از آن استفاده کنیم، دور نریزیم. نسبت به امکانات، با هوس رفتار نکنیم. دائماً چیزهاى ماندگار را نو کردن و چیزهاى ضایع نشدنى را دور ریختن، روش درستى نیست. ۱/۱/۱۳۷۶
۳) صرفهجویی به معنای گدابازی نیست که بعضی بگویند چرا نمیگذارید مردم از نعمتهای خدا استفاده کنند. نه؛ استفاده کنند، ولی اسراف و زیادهروی نکنند. اسراف در جامعه، لازمه اشرافیگری و تقسیم نابرابر ثروت و مایه تضییع اموال عمومی و نعمت الهی است. صرفهجویی صحیح – همان که در اسلام به آن قناعت میگویند – به معنای نخوردن نیست. به معنای زیادهروی نکردن، مال خدا را حرام نکردن و نعمت الهی را ضایع نکردن است. اگر جامعهای بخواهد قناعت و صرفهجویی را – که یک دستور اسلامی است – عمل کند، باید متوجّه باشد که در شکل کلّی به عدالت اجتماعی و مسأله عدالت پرداخته شود. ۱/۱/۱۳۷۶
۴) با یک مقدار صرفهجویی بیشتر، با یک مقدار دقّت و دلسوزی دستهای عامل و کننده کار، خیلی از این مشکلات بتدریج برطرف میشود. ۲/۶/۱۳۷۸
۵) واقعاً صرفهجویى را جدّى بگیرید. در جاهایى هرز رفتن ثروت ملى را داریم؛ واقعاً صرفهجویى باید یک اصل در دولت به حساب آید. ۵/۶/۱۳۸۲
۶) اسراف بد است؛ حتى در انفاق راه خدا هم میگویند. خداى متعال در قرآن به پیغمبرش میفرماید: «لا تجعل یدک مغلولة الى عنقک و لا تبسطها کل البسط»؛ در انفاق براى خدا هم اینجورى عمل کن. افراط و تفریط نکنید. میانهروى؛ میانهروى در خرج کردن. این را باید ما به صورت یک فرهنگ ملى در بیاوریم. ۱۳۸۶/۰۷/۲۱
۷) ما مردم مسرفى هستیم؛ ما اسراف می کنیم؛ اسراف در آب، اسراف در نان، اسراف در وسائل گوناگون و تنقلات، اسراف در بنزین . ۱۳۸۶/۰۷/۲۱
۸) اگر ما اسراف نکنیم، میتوانیم نیاز کشور را برآورده کنیم. ۱۳۸۷/۰۲/۱۵
۹) یکی از چیزهایی که ما در این کشور نتوانستیم بر خودمان فائق بیاییم و اصلاح کنیم، مسئلهی اسراف است . ۱۳۸۷/۰۲/۱۵
مفهوم وابعاد اصلاح الگوی مصرف
اصلاح الگوی مصرف به معنای نهادینه کردن روش درست استفاده از منابع کشور به گونه ای که سبب رشد شاخص های زندگی، کاهش هزینه ها و توسعه عدالت و رفاه عمومی شود، بیش و قبل از هر چیز نیازمند «فرهنگ سازی پایدار» است. آموزش و فرهنگ سازی درباره روش صحیح استفاده از منابع و امکانات باید از مهدهای کودک آغاز و پایه ریزی شود.
دستگاههای فرهنگی کشور خصوصا صداوسیما و آموزش و پرورش در این بین نقش محوری و اثربخشی بیشتری دارند. به نظر می رسد روند اصلاح بایستی به عنوان یک پیش نیاز جدی و فوری از دستگاههای فرهنگ ساز در کشور آغاز شود.
نکته مهمی که نباید از آن غفلت کرد آن است که چون صحبت از اصلاح الگوی «مصرف» است نباید همه جوانب این امر را متوجه «مصرف کننده» کرد.
مردم به عنوان مصرف کننده هایی که کالا و منابع تولید شده، برای مصرف در اختیارشان قرار می گیرد باید رعایت صرفه و صلاح نمایند، اما اصلاح این الگو فقط به آنان خلاصه نمی شود بلکه در ساختار دولتی و «تولید کالا» نیز بایستی الگوی موجود تغییر کلی و اساسی نماید. در سطح تولید کالا که مصنوعات تا مرحله توزیع در اختیار مصرف کننده قرار می گیرد نیز بایستی تولیدکنندگان- در بخش دولتی و خصوصی- فن آوری تولید را مطابق با استانداردهای جهانی و ملی نمایند. درست است که مردم باید در مصرف برق صرفه جویی کنند، اما بیش از ۷۰درصد از لوازم برقی که ساخت داخل کشور می باشد با شاخص مصرف انرژی C به پایین تولید می شوند. لوازمی چون یخچال، فریزر، بخاری، کولر، ماشین لباسشویی و… که مورد لزوم و استفاده عموم است.
مردم باید در مصرف آب صرفه جویی کنند اما مشکل درصد زیادی ازآب شرب که به علت فرسودگی لوله های آب شهری از دست می رود را چه کسی باید حل کند؟
مردم باید در مصرف سوخت صرفه جویی کنند اما مسئولیت خودروهایی که خارج از استاندارد با مصرف سوخت بالا تولید می شود با کیست؟
اتلاف منابع و انرژی فقط مربوط به استفاده نادرست از آنها توسط مصرف کننده نیست بلکه سهم عمده ای از هدررفت ها در بخش تولید و ارائه خدمات اتفاق می افتد که بایستی برای آن- خصوصا در بخش دولتی- چاره ای بیندیشیم. یکی از راهکارهای موثر در اصلاح الگوی مصرف، اصلاح مدیریت تولید در بخش منابع و هم چنین کالا و خدمات است.
باید در این باره عزم ملی صورت پذیرد. فرهنگ سازی پایدار بستر اصلی نهضت اصلاح الگوی مصرف است. مسئولان و متولیان امر با پرهیز از شعارزدگی – که متاسفانه آفت کارهای این چنینی است و قبلا دامان برخی از طرحهای بزرگ و سرنوشت ساز را گرفته و آنها را مسکوت و معلول کرده است.
ادامه دارد …