۲۶ فروردين ۱۳۹۳ - ۱۲:۵۳
کد خبر: ۷۸۸۲
باید بپذیریم در پیکره زمین، در برقراری ارتباطات داخلی و فرامرزی، تحت اختیار مغزی هستیم که موسوم به پنج چشم (شامل کشورهای آمریکا- انگلیس- کانادا- استرالیا- نیوزیلند) است.
یکی از مسائل اصلی که در حوزه «سبک زندگی» مورد بررسی قرار می‌گیرد، مسئله ترکیب زندگی بشریت با تکنولوژی دیجیتالی است. در حالی که نه تنها فقط مردم عادی بلکه حتی متخصصان عرصه فناوری‌اطلاعات، بر این باور اشتباه استوار شده‌اند که: «تکنولوژی برای رفاه بشر ساخته شده و باید قدم به قدم با آن پیش رفت»، این مطلب اثبات گشته که هدف اصلی از اشاعه تکنولوژی سایبری در سراسر جهان، تحقق تبدیل سازمان‌های پنج چشم به «مغز جهان» بوده است. از این رو خطری عظیم در کمین امنیت ملت‌ها است و این در حالی است که راه برگشتی برای آن وجود ندارد و نمی‌توان فضای سایبر را از جوامع باز ستاند.

اما اگر سازمان‌های پنج چشم، سبک زندگی دیجیتالی را جهت تحقّق کنترل جهانی و پیش‌‏برد اهداف‌شان در سراسر جهان ایجاد نموده‌اند و دیگر نمی‌‏توان ابزار دیجیتال را از مردم ستاند، باید با آگاهی‏‌بخشی و ایجاد فرهنگ «بیداری امنیتی – اطلاعاتی» و تزریق آن به متن جامعه، از نا امنی کابران این تکنولوژی جلوگیری نمود.

خواسته فوق محقق نمی‌‏شود مگر آنکه مبانی آن‏‌ را تئوریزه کنیم و از نسل جدید و در سنین کودکی، آموزش و آگاه‌سازی را شروع نماییم و این آموزش‌ها، بطور مستمر ادامه یابد تا شخص به قدرت تشخیص خطرهای دیجیتالی واقف گردد و این روند باید در جامعه به‌‏عنوان یکی از ضروری‌‏ترین و حیاتی‌‏ترین ابعاد آموزشی، همیشه جاری و در حال تکمیل باشد.

همانطور که گفته شد، چون امکان بازگشت جوامع به پیش از گسترش تکنولوژی سایبر وجود ندارد، لذا شرایط فعلی را می‌‏پذیریم و آن ‏‌را غیر قابل تغییر فرض می‌‏کنیم. دلیل این فرض اینست که زندگی مردم سراسر جهان، با تکنولوژی دیجیتالی آمیخته شده و نمی‌‏توان از آن بازگشت و حتی اگر جمهوری اسلامی ایران را از فضای سایبر دور کنیم، به انزوای بزرگی خواهیم رسید و این موجب توقف بسیاری از پیشرفت‌ها در علوم ملّی است.

پس باید بپذیریم در پیکره زمین، در برقراری ارتباطات داخلی و فرامرزی، تحت اختیار مغزی هستیم که موسوم به پنج چشم (آمریکا- انگلیس- کانادا- استرالیا- نیوزیلند) است. حال به‌‏عنوان عضوی از این بدن که قسمت مغز، اطلاعات و ارتباطات ما را تحت کنترل خود دارد و به‌‏دنبال ارائه دستور در پاسخ به اعمال و حالات ماست، دکترین ملّی «عضو فلج» را ارائه می‌‏کنیم.

در بدن یک انسان معلول جسمی – حرکتی، عضو فلج وی را در نظر بگیرید. این عضو از کلیه منابع بدن استفاده می‌‏کند. از نظر بقاء؛ حیاتی کاملاً طبیعی و مشابه به دیگر اعضای سالم دارد. فعالیّت‌‏های حیاتی و سلولی در آن جریان دارد اما به‌‏دلیل قطع سیستم عصبی، اطلاعات خود را به مغز نمی‌‏دهد و طبیعتاً دستوری از مغز دریافت نمی‌‏کند. بعبارت دیگر، در نتیجه قطع ارتباط با مغز از دستورات مغز تبعیت نمی‌کند ولی بصورت همزمان، با دیگر اندام‌ها و مکانیسم‌های بیولوژیکی ارتباط سالم دارد و از قلب تغذیه می‌کند.

بنا بر ادعای مسئولین ایالات متحده، جمهوری‌اسلامی‌ ایران کشوری است که اولین و اصلی‌ترین جامعه هدف مراکز اطلاعاتی سایبری غرب است، لذا باید امکان تبدیل شدن به «عضو فلج» از نظر ارتباطات دیجیتالی مهیا شود. یعنی در فرایند توسعه فضای سایبری کشور، ساختاری طراحی گردد که ارتباطات کشور را از جهان جدا نموده و تنها در درون خودش جریان بخشد. البته این مسئله به معنی قطع ارتباط با پایگاه‌های داده خارج از ایران نیست بلکه دسترسی کنترل شده و غیر مستقیم کلیه عناصر سایبری فرامرزی را در تقابل با فضای سایبری ملّی رقم می‌زند. در چنین حالتی، هم ارتباطات سایبری و هم ارتباط‏‌های دیگر مانند تعاملات سیاسی، اقتصادی، نظامی، علمی و … با دیگر کشورها که منجر به حفظ حیات می‏‌شود، همچنان ادامه دارد و خدشه‌‏ای به آنها وارد نمی‏‌شود.

به منظور تحقق راهکار فوق باید سیستمی ارتباطی درون کشور ایجاد گردد که از کلیه ابزارهای جاسوسی اطلاعاتی به‏‌دور باشد.سازمان‌های پنج چشم خصوصاً آژانس امنیت ملی آمریکا، شیوه‌های بسیار متنوعی را برای دسترسی به اطلاعات ملی کشورها طراحی و اجرا نموده‌اند که در حالت کلی موارد زیر را شامل می‌شود:

الف) چیپ‌ست‌های سخت‌افزاری

ب ) کلیه سیستم‌های عامل

پ ) تمامی منابع سایبری شامل منابع اینترنت مانند: موتورهای جستجوی آشکار، موتورهای جستجو پنهان که شما را در تمام مدت اتصال به اینترنت ردیابی می‏‌کنند، شبکه‌های اجتماعی و فروم‏‌ها، بدافزارهای جاسوسی مثل تروجان‌‏ها.

ت ) برنامه‌‏های کاربردی تحت سیستم‌‏عامل یا تحت وب

ث) پروفایل‌های اطلاعاتی شخصی مانند پروفایل دانشگاهی یا فرم بیمه آنلاین افراد

ج) قابلیت‌های سخت‌افزاری اسمارت فون‌ها، تبلت‌ها و لب‌تاب‌ها

چ) تمامی پروتکل‌ها و قوانین پیاده شده

پس نیاز است که در یک برنامه منسجم و منظم، کلیه موارد فوق به‌‏صورت بومی تولید شود تا تمامی راه‌‏های جاسوسی اطلاعاتی در کشور برای پنج چشم از بین برود.این مسئله بدین معنی است که در هر زمینه‌ای، باید همه چیز را از صفر و تحت نظر طرح‌ریزی‌های امنیتی شروع نمود و از کلیه ابزار، کد یا اشخاصی که مرتبط با فضای خارج از طرح هستند پرهیز کرد.

به هیچ‌وجه نباید فراموش کرد که کلیه زمان‏‌ها و هزینه‌‏های صرف شده، تنها با هدف پاک‏‌سازی عوامل جاسوس سایبری و خطر دیجیتالی در کشور صورت می‌پذیرد، نه ارائه همین خطرات به شکلی بومی و با دست خودمان!

لذا خودمان را فریب ندهیم و بدانیم که باید از شیوه‌هایی نظیر دست‌کاری در سیستم‌های عامل و ارائه آنها با ظاهری جدید و امکانات جانبی فارسی، اجتناب نمود؛ در حالی که همچنان از کدهای پایه شرکت تولیدکننده غربی استفاده می‌کنند.

مشرق


گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر