دانشجوی دکتری اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی در یادداشتی به برداشتهای مختلف از اقتصاد مقاومتی در حوزههای عبرتآموزی از تاریخ اقتصادی و الگوهای اقتصادی پرداخته است.
"الدار صداقتپرست" دانشجوی دکتری اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی در یادداشتی
به برداشتهای مختلف از اقتصاد مقاومتی در حوزههای عبرتآموزی از تاریخ
اقتصادی و الگوهای اقتصادی پرداخته است.
کشور ایران و نظام جمهوری
اسلامی به پشتوانه تاریخ پر فراز و نشیب خود، تجربیات فراوانی را اندوخته
است. تاریخ اقتصادی جهان نیز به خصوص در دهههای اخیر که موج جهانیشدن سبب
وابستگی متقابل کشورها به یکدیگر شده و بحران فراگیر اقتصادی
خوشبینیهای تمام ناشدنی را در کشورهای توسعهیافته نقش بر آب کرده، مملو
از تجربیات تلخ و شیرین و البته ارزشمند برای مدیریت بهتر آینده جوامع
است.
رهبر معظم انقلاب در این برهه از تاریخ جمهوری اسلامی، با
ابلاغ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، نه تنها نشان دادند که نگاهی
هوشمندانه به موقعیت کشور و جهان، روند تاریخ، تجربیات برگرفته از آن و
آینده کشور دارند، بلکه سرعت تصمیمگیری و بسیج نیروهای داخلی برای تدوین
نقشه راه عبور از بحرانهای آتی را نیز به اثبات رساندند.
پیشگامی
جمهوری اسلامی ایران در تدوین سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، در حالی اتفاق
افتاد که در سالهای اخیر مجمع جهانی اقتصاد نیز پس از تجربه بحران
اقتصادی جهانی، بحث تابآوری ملی را مطرح کرده است.
منظور از
تابآوری در ادبیات امروزی اقتصاد جهانی مقاوم کردن جوامع در برابر مخاطرات
مختلف است. خاصیت تابآوری را به طور دقیقتر میتوان ظرفیت جذب تنشها،
مقاومت در برابر آنها و بازیابی سیستم پس از مقابله با بحرانها تعریف
کرد. با این نگاه تمامی جوامع در معرض شوکهای طبیعی و غیرطبیعی قرار دارند
و هر کدام که تاب آورتر باشد، میتواند مسیر رشد خود را با چالش کمتری طی
نماید و اگر بخواهیم نگرشی را که بانک جهانی به این ادبیات اضافه کرده،
یادآور شویم، چنین کشورهایی که مدیریت تابآورانه را به کار میگیرند،
تهدیدهای برخاسته از مخاطرات را به فرصتهای توسعه تبدیل میکنند.
هرچند
که کشور به خصوص در سالهای اخیر، از تحریمهای مختلف آسیب فراوان دید،
ولی تدوین این سیاستها و تامل در مفاد آنها را نباید تنها یک واکنش به
شرایط سالهای اخیر دانست، بلکه چنین اقدامی را باید نشان عزم مسئولان برای
ایستادگی بر پای آرمانهای بلند انقلاب و تدبر در شرایط آینده کشور و جهان
قلمداد کرد.
این در حالی است که کشورهای توسعهیافته و در راس
آنها امریکا، پس از بوجود آوردن شرایط بحران اقتصادی برای خود و سایر
کشورها، این نگرانی را دارند که چطور میتوان در مقابل مخاطرات متنوع آینده
مقاومت (پیشگیری و ایستادگی) کرد و روحیه همکاری را که در سالهای اخیر
بین کشورهای بحرانزده به وجود آمده، استمرار بخشید.
از آنجا که در
داخل کشور ممکن است برخیها اقتصاد مقاومتی را با اقتصاد ریاضتی یا رویکرد
مقابله با تحریم اشتباه بگیرند و به عبارت بهتر مفهوم متعالی و کاربردی آن
را تقلیل دهند، لازم میدانم حرکت جهانی تابآوری ملی را که در سالهای
اخیر آغاز شده، مورد اشاره قرار دهم.
در سال 2013 که مجمع جهانی
اقتصاد با محور تابآوری ملی آغاز به کار کرد و مخاطرات جهانی در آنجا
مورد بحث قرار گرفت، رهبران سیاسی و اقتصادی کشورها به دنبال این بودند که
رمز و راز عبور از بحرانهای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی و
اخیراً سایبری را کشف، و برنامههای هماهنگ بینالمللی و ملی برای مقابله
با مخاطرات جهانی تدوین کنند.
با وجود تمام هشدارها و محور قرار
گرفتن تابآوری ملی در اجلاس داووس سال گذشته، به نظر نمیرسد که تا کنون
بیش از چند کشور به طور جدی به دنبال مقاوم کردن اقتصادهای خود بوده باشند.
یکی از علل این بیتوجهی وجود مخاطرات متنوع، متعدد و بیامانی است که
جهان در تاریخ معاصر خود تجربه میکند.
مسائل سیاسی و اقتصادی در
گوشه و کنار جهان، دولتهای ملی و منطقهای را چنان مشغول خود ساخته که
تدوین نقشه راه برای مقاومسازی اقتصاد و نیز برنامههای همکاریهای
منطقهای و بینالمللی برای مقابله با مخاطرات را امری دور از ذهن ساخته
است. شاهد این ادعا مباحثی است که در اجلاس 2014 داووس مطرح و مورد بحث
قرار گرفتند.
با وجود آنکه در اجلاس 2013 داووس، ایران نمایندهای
نداشت اما غافل از مباحث و حرکتهایی که در آنجا رخ میداد نبود. به نظر
میرسد این وضعیت که جهان و جمهوری اسلامی به سمت مقاوم کردن اقتصاد خود
حرکت میکنند برگرفته از تجربههای گذشته و نگاه تحلیلی آینده است.
تفاوت
جمهوری اسلامی ایران با سایر کشورها در این بود که نشان داد در درسآموزی
از تاریخ که هم ریشه در فرهنگ ایرانی و هم آموزههای اسلامی دارد، چابکتر
است. به جرات میتوان سیاستهای اقتصاد مقاومتی را نقشه راه مدون و جامعی
برای مقاوم ساختن اقتصاد ایران در مقابل انواع مخاطرات دانست که به زودی
تقلید بسیاری از کشورها را از این رویکرد مدیریتی در سطح جهان شاهد خواهیم
بود.
با این وجود باید بدانیم که این حرکت ارزشمند شروع یک
فرایند بسیار پرزحمت برای هموار ساختن مسیر زندگی مردمانی است که با تلاش
خود ایران اسلامی را به این نقطه از تاریخ رساندهاند. اگر از استقبال
مقامات اجرایی بگذریم که در جهت اجراییکردن سیاستها گامهای خوبی
برداشتهاند ولی باید به چند نکته مهم در این مسیر توجه شود: نخست آنکه
تقلیل جایگاه این سیاستهای کلی به سیاستهای واکنشی و یا رویکرد ریاضتی نه
تنها کمارزش کردن دستاورد مطالعات و تاملات صورت گرفته برای عبور دادن
کشتی جامعه از مسیر مخاطرات جهانی حال و آینده است، بلکه چشم فروبستن به
واقعیتهای جهانی است که در آن رقابتهای بینالمللی برای دستیابی به نقشه
راه تابآور ساختن کشورها در شرایطی که هر کشوری مجال تدوین چنین
سیاستهایی ندارد.
دوم، باید این سیاستها را آغاز راه اندیشهورزی
و برنامهریزی با رویکرد مقاومسازی اقتصاد داخلی دانست. هنوز در ابتدای
مسیر هستیم و آنچه در اختیار داریم نقشهای در هوای مهآلود و شرایطی پرخطر
است. نه تنها نقشه را باید دقیقتر کنیم بلکه باید با سرعت و دقت حرکت
کنیم و گامهای مهم بعدی را که یکی از آنها جلب همکاریهای منطقهای و
بینالمللی است هوشیارانهتر برداریم. برای مثال آلودگی هوای مناطق غربی
کشور که سلامت هموطنانمان را به خطر انداخته تنها با تدبیر داخلی قابل حل و
فصل نخواهد بود و امروزه بیش از پیش به همکاریهای منطقهای نیازمندیم.
سوم،
لزوم برنامهریزی جامع و تشکیل ستادهای تخصصی و هماهنگکننده برای پیشبرد
برنامههای اقتصاد مقاومتی است. در این راستا یکی از مهمترین ستادها
میتواند تشکیل ستاد شناسایی و سنجش مخاطرات ملی باشد. بدون شک برای چنین
تشکیلاتی نیاز به همکاریهای بین سازمانی از رشتههای مختلف علمی و اجرایی
نیاز است که خود میتواند در تمرین فعالیتهای گروهی از جنسی دیگر
کمککننده باشد. یک مثال در این زمینه میتواند خطر بیکاری جوانان، مسائل
اجتماعی مربوطه در سالهای پیش رو و مسائل آینده در این زمینه از قبیل
پیری جمعیت، سلامت و صندوقهای بازنشستگی باشد. قدر مسلم حرکت هماهنگ برای
مدیریت این شرایط مستعد بحران میتواند به عبور سالم جامعه کمک نماید و حتی
از تهدیدهای پیشبینی شده، فرصتهای بینظیری بسازد که بعضاً قابل
پیشبینی هم نیستند.
اما نکته آخر اینکه وقتی حرکت به سمت
مقاومسازی اقتصاد اتفاق میافتد انتظار میرود فرصتهای توسعه بسیاری خلق
شوند که نمونه آن در کشورها کم نیستند. مدیریت تابآورانه شرایط بحران
آنطور که گزارش ریسک و فرصت بانک جهانی 2014 نیز تبیین کرده، میتواند
مملو از فرصتهای بیشماری برای توسعه باشد.
در این گزارش مثالهای
فراوانی از برخوردهای متفاوت کشورهای جهان با شرایط پرتنش اقتصادی،
اجتماعی و زیستمحیطی آورده شده که با مدیریت آنها تهدیدها به فرصتها
تبدیل شده یا دست کم آسیبهایی که تصور میشد، آن شوکها را به کشور وارد
کند به حداقل ممکن تنزل یافته است.
به لحاظ تاریخی نیز مقاوم شدن
اقتصادهای مصرفکننده نفت پس از شوک نفتی دهه 70 میلادی سبب شد تا انواع
ابتکارات در حوزه انرژی صورت پذیرد. شغلها و محصولات بسیاری ایجاد شدند و
جوامع آنها دیگر مانند گذشته نگران نوسان قیمت یا تولید انرژی در سایر
کشورها نیستند. در مقابل ما نیز میتوانیم با اصلاح الگوی مصرف، تکیه بر
کار و سرمایه ایرانی و مقاوم کردن اقتصاد خود به سمت اقتصادی درونزا حرکت
کنیم و در این راستا بدون شک فرصتهای بسیاری برای توسعه کسب و کار، توسعه
علوم و استحکام اقتصادی بر بنیان دانش خلق خواهد شد.