مديريت چيست ؟
صاحب نظري ، مديريت را هنر انجام امور به وسيله ديگران توصيف كرده و بر نقش ديگران و قبول هدف از سوي آنان تأكيد ورزيده است.
گروهي ديگر مديريت را در قالب انجام وظايفي چون برنامه ريزي، سازماندهي، هماهنگي و… بيان نموده اند بعضي هم مديريت را اينگونه تعريف كرده اند كه : مديريت را مي توان علم و هنر متشكل و هماهنگ كردن ، رهبري و كنترل فعاليت هاي دسته جمعي ، براي نيل به هدفهاي مطلوب با حداكثر كارآيي تعريف كرد .
عده اي هم مديريت را اينگونه تعريف كرده اند : مديريت عبارتند از حداكثر استفاده مطلوب از منابع موجود (نيروي انساني – امكانات مالي و امكانات فيزيكي) از طريق اعمال اصول يا نظام مديريت ( برنامه ريزي – سازماندهي – هدايت و رهبري – نظارت و كنترل و هماهنگي ) براي رسيدن به هدفي خاص.
بحران چيست ؟
بحران در حقيقت يك فشار زايي رواني – اجتماعي بزرگ و ويژه است كه باعث در هم شكسته شدن انگاره هاي متعارف زندگي و واكنش هاي اجتماعي مي شود و با آسيب هاي جاني و مالي ، تهديدها ، خطرها و نيازهاي تازه اي كه به وجود مي آورد .
در نتيجه مي توان بحران را اينگونه تعريف كرد :
ـ حادثه اي كه به طور طبيعي و يا توسط بشر به طور ناگهاني و يا به صورت فزاينده به وجود مي آيد و سختي و به مشقتي به جامعه انساني به گونه اي تحميل نمايد كه جهت بر طرف كردن آن نياز به اقدامات اساسي و فوق العاده باشد.
آثار و خصوصيات بحران
به طور كلي اثرات و خصوصيات بحران را مي توان در سه بخش زير طبقه بندي نمود:
الف – سطح جهاني؛
ب – سطح ملي؛
الف) حوادث طبيعي
ب ) حوادث غير طبيعي ( ساخته دست بشر )
1 – ناگهاني : مثل سيل – زلزله – طوفان – آتشفشان – رانش زمين
2 – درازمدت : مثل اپيدمي – خشكسالي - قحطي
انواع حوادث و بحرانها :
1 – ناگهاني : مثل سوانح ساختماني – تصادفات – انفجارات – آتش سوزي
2 – درازمدت : مثل درگيري هاي داخلي و اغتشاشات اجتماعي - جنگ
ويژگيهاي بحران :
1- بحران عموماً غير قابل پيش بيني است ( يعني نمي توان پيش بيني كرد كه كي و در كجا اتفاق مي افتد)
2- بحران ها آثار مخربي دارند و مردمي كه تا قبل از بحران نيازمند كمك نبودند به محض وقوع بحران نيازمند كمك مي شوند .
3- ماهيت و آثاري طولاني و استهلاكي دارند .
4- در وضعيت بحراني معمولاً تصميم گيري تحت شرايط وخيم و در زمان محدود و اطلاعات مورد نياز تصميم گيرندگان ناقص است .
5- زمان موجود براي پاسخ دهي پيش از انتقال تصميم را محدود كرده و اعضاي واحد تصميم گيري را به تعجب و حيرت وا مي دارد .
6-محدوديت و فشردگي زمان ، غافلگيري ، استرس و مخدوش شدن اطلاعات .
مديريت بحران
- فرآيند پيش بيني و پيشگيري از وقوع بحران برخورد و مداخله در بحران و سالم سازي بعد از وقوع بحران را مديريت بحران گويند .
- علمي كاربردي است كه به وسيله مشاهده سيستماتيك بحرانها و تجزيه و تحليل آنها در جستجوي يافتن ابزاري است كه بوسيله آنها بتوان از بروز بحران ها ، پيشگيري نمود و يا در صورت بروز آن در خصوص كاهش اثرات آن آمادگي لازم امداد رساني سريع و بهبودي اوضاع اقدام نمود .
امروزه عمده ترين نقاط ضعف مديريت بحران عدم هماهنگي و همكاري سازمانها ، كمبود ضوابط و مقررات جامع و مانع و پراكندگي و نا كافي بودن قوانين و مقررات موجود ، محدوديت منابع مالي است، اما خوشبختانه نقاط قوت بسياري نيز وجود دارد كه خود شامل تجارب مفيد در مديريت ها بحران و روحيه تعاون و نوعدوستي در جامعه و مشاركت خوب و ارزشمند مردم و سازمانهاي NGO همچون جمعيت هلال احمر است كه مي توان با مرتفع نمودن نقاط ضعف و توجه بيشتر به نقاط قوت راه را براي عملكرد هر چه بهتر و قويتر در امر مديريت بحران هموار نمود . بايد تهديدها و فرصت ها را به خوبي شناخت و خود را براي مقابله با تهديدها و استفاده از فرصتها آماده ساخت .
تهديدها
تهديدها عبارتند از : كاهش انگيزه و علاقه نيروهاي داوطلب و مردمي در همكاري لازم وارد به خدمات ، ادامه يافتن مشكلات هايي و كمبودها در زمينه امكانات و تجهيزات تأخير در روند افزايش عمومي جامعه .
فرصت ها
فرصت ها عبارتند از : روند رو به توسعه اطلاعات رساني و فن آوري ارتباط مانند اينترنت و سيستمهاي ماهواره اي، تكنولوژي جهاني در حيطه تجهيزات امداد، افزايش باور عمومي در خصوص آسيب پذيري و خطر خيزي كشور و جريان جهاني موجود كه مايه افزايش باور عمومي در خصوص آسيب پذيري و خطر خيزي كشور و جريان جهاني موجود كه مايه افزايش توجه و اعتماد مردم به سازمانهاي NGO گرديده است . در حقيقت مدير بحران يك هماهنگ كننده بين ارگانهاي سرويس دهنده و تعيين كننده خط مشي فعاليت ها است و بايد حداقل در سازمان خود آمادگي لازم را بوجود بياورد ، سيستمهاي اداري را بهبود بخشد و با تاكتيك مديريتي ، كارآيي و اثر بخشي افراد را بيشتر و به عوامل اجتماعي ، سياسي و فرهنگي بحران توجه كند . مدير بحران بايد تفويض اختيارات را در نظر بگيرد يعني سطح اختيار هر شخصي را با توجه به نيازهايش مشخص كند تا از تداخل اختيارات جلوگيري كند در مديريت بحران معمولاً چندين سازمان مختلف درگير انجام وظايفي مي شوند كه بايد با هماهنگي كامل نسبت به پيشگيري از بحران كاهش اثرات آن و آمادگي لازم اقدام نمايند و همچنين سازمانهاي مربوط بايد بنحو مطلوبي نسبت به انجام تمهيدات لازم و ضروري و همچنين بهبود امور و اوضاع بعد از بروز بحران اقدام بعمل آورند .
مدير بحران كيست ؟
كسي كه تهديد كننده ها را بشناسد و از فرصتها خوب استفاده كند .
در فرهنگ ما ضرب المثلي است كه مي گويد « علاج واقعه قبل از وقوع بايد كرد » متاسفانه در كشور ما زنگ خطرها ناديده و نا شنيده گرفته مي شوند و بعد از وقوع بحران تازه به فكر مي افتيم و راه حلي جستجو مي نمائيم . متاسفانه مدير بحران يا علائم را نمي شناسد و يا به اهميت اين علائم واقف نيست .
مدير بحران بايد به دنبال راه كارهايي جهت كاستن ابعاد بحران باشد . به عبارت ديگر آثار هر عامل را با پارامترهاي ديگر سنجيد و پس از تحليل نسبت به رفع آن بكوشد مدير بحران بايد تفكر استراتژيك را ياد بگيرد يعني بتواند به آشفتگي ذهني خويش در كوتاهترين مدت نظم بخشد اين امر امكان ندارد مگر با حضور مداوم در بحران ها نهايت پايداري مديريت اين سازمان را مي طلبد .
خصوصيات فرآيند تصميم گيري را به شرح زير مي توان بيان كرد :
1- پرهيز از جزئي نگري
2- انجام به موقع و درست كار
3- نظر خواهي براي انتخاب راه حل
4- انتخاب بهترين راه حل و تصويب و اجراي به موقع آن
5- اتخاذ تصميمات مؤثر بر اساس اطلاعات صحيح در جهت كاهش خسارات و كنترل سريع بحران
وظايف و ويژگيهاي مدير بحران :
1- آمادگي كامل براي هر گونه پيشامد .
2- پي ريزي دفاتر مطالعاتي ملي، منطقه اي و هماهنگ سازي آنها به نحوي كه از دوباره كاري پرهيز شود.
3- تهيه بانك اطلاعاتي روز آمد براي استفاده هر چه بهتر آن .
4- استفاده از سيستم هشدار دهنده خطر گرچه هزينه بالايي را ميطلبد .
5- تفكيك وظايف واحدهاي امداد رساني و انجام رزمايشهاي عملياتي سالانه .
6- ايمن سازي شبكه ها و شريانهاي حياتي كه شامل آب ، برق، سوخت ، ارتباطات جاده اي مخابراتي برج كنترل فرودگاهها و سدها و… به دليل اينكه شرايط منطقه پس از بحران نابسامان است در كوتاهترين زمان نمي توان به ترميم اين شبكه پرداخت . زيرا اين كار خود خسارات زيادي را به بار مي آورد و از سرعت عمل امداد مي كاهد .
7- تقويت بيمه در مناطق حادثه خيز حتي به صورت اجباري مي توان ابعاد بحران را كاهش دهد ، چرا كه با توجه به ابعاد حادثه ، پرداخت خسارت خود عامل بزرگي در رفع بحران است .
8- آگاهي افكار عمومي يكي ديگر از وظايف مدير بحران است تا وقتي مردم قدم در اين راه نگذارند تلاش دولتها بي فايده است
9- شناسايي انواع بحرانها ،ارزيابي ريسك و الويت بندي آنها .
10- تعيين ارتباطات بحراني .
11- تعيين راهبردهاي برخورد با رسانه ها .
12- تشكيل گروه مديريت بحران و تهيه برنامه مديريت بحران .
13- پيش بيني و پيشگيري از وقوع بحران .
14- تعيين روشهاي مداخله در بحران .
15- تعيين روشهاي سالم سازي .
16- برنامه ريزي ، سازماندهي و كوشش در جهت استفاده بهينه از منابع.