برخی از مخالفان چنین سیاستی، طرفداران آن را با وقاحت جنگ طلب می نامند و اینطور استدلال می کنند که تهران میز مذاکرات را ترک خواهد کرد. اما منتقدان این نظر دیدگاهی برعکس دارند.
این رویکرد و طرح کلی که ما مطرح می کنیم، بهترین فرصت برای اجتناب از درگیری نظامی با ایران است. در واقع دیپلماسی که با حمایت از تهدید عواقب روشن همراه نباشد، بزرگترین تهدید برای مذاکرات خواهد بود- و چشم انداز جنگ را افزایش می دهد- چراکه چنین دیپلماسی به ایران می گوید با استقبال از یک موضع سخت و غیرمنعطف، هیچ چیز برای از دست دادن ندارد.
مذاکرات موفقیت آمیز میان مخالفان بر پایه تلاقی منافع و اهداف است. ایران حاضر به مذاکره شد زیرا به دنبال لغو تحریم ها بود، ما نیز پای میز مذاکره آمدیم تا به توافقی برسیم که به گفته باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا توسعه تسلیحات هسته ای برای ایران را «غیرممکن» خواهد کرد.
پیام ما به تهران واضح و مشخص خواهد بود: تهران به اهداف خود دست نخواهد یافت مگر اینکه ما را راضی کند.
با این حال مقامات ایران به گونه ای رفتار می کنند که به نظر می رسد این پیام را دریافت نکرده اند. طی هفته های اخیر حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران اعلام کرد که دولتش حتی یک سانتریفیوژ را هم بر نمی چیند. تهران همچنین به گفته ها اکتفا نکرد و موشک های بالستیک دوربردی را آزمایش کرد که تا پایگاه های نظامی آمریکا در خاورمیانه و اسرائیل می رسند. این کشور همچنین دو ناو جنگی خود را تا نزدیکی مرزهای دریایی آمریکا در اقیانوس اطلس به پیش رانده است.
با توجه به تجربه ای که از مذاکرات گذشته با ایران داریم، باید گفت ارائه برخی مشوق ها به تنهایی کافی نیست. دیپلماسی باید با یک گزینه مشخص برای دولت ایران پشتیبانی شود: یا برنامه هسته ای خود را برچیند یا با تحریم های اقتصادی و انزوای بین المللی روبرو خواهد شد. بدون این شفافیت، نباید از پشت کردن ایران به پیش درآمدهای دیپلماتیک متعجب شویم.
یکی از نگرانی های ما بهبود نسبی اقتصاد ایران در هفته های اخیر به دلیل کاهش تحریم ها و در عین حال تداوم تحقیق و توسعه پیشرفته سانتریفیوژها است. اگر ایران بتواند بدون متوقف کردن بخش هایی از برنامه هسته ای خود به چنین پیشرفت هایی دست یابد، چرا باید در مذاکرات امتیاز دهد؟
ما معتقدیم که باراک اوباما باید از اقدامات کنگره حمایت کند و از پیشنهادات کنگره که در واقع جایگاه دولت وی در مذاکرات آتی را نه تضعیف که تقویت می کند، استقبال کند. به عقیده ما کنگره باید شرایط قابل قبول یک توافق نهایی را برای ایران تعیین کند. این طرح باید حداقل شامل برچیدن برنامه هسته ای ایران شود تا این کشور نه اورانیوم و نه پلوتونیومی برای دستیابی به سلاح هسته ای داشته باشد.
دوم اینکه کنگره باید اطمینان یابد تهران درک کرده که ساختار تحریم های هسته ای موجود در مدت زمان کامل شدن روند مذاکرات پابرجا خواهد بود. سوم باید بر اجرای مداوم توافق موقت نظارت داشته باشد: ما نمی توانیم به ایران اجازه دهیم که با توسعه برنامه هسته ای خود،-با وجود پیوستن به مذاکرات- اعتماد ما را نقض کند.
تا زمانیکه روحانی می تواند کاملا علنی اعلام کند با توجه به توافق نهایی، حتی یک سانتریفیوژ را بر نمی چیند، کنگره آمریکا باید علنا اعلام کند که ایران بهای بی توجهی خود را خواهد پرداخت.