مذاكرات جمهوري اسلامي ايران و كشورهاي 5+1 در وين در حالي به پايان رسيد كه اخبار حاكي از پيشرفتهاي قابل ملاحظه در بحثها پيرامون گام نهايي مذاكرات است.
مذاكرات جمهوري اسلامي ايران و كشورهاي 5+1 در وين در حالي به پايان رسيد
كه اخبار حاكي از پيشرفتهاي قابل ملاحظه در بحثها پيرامون گام نهايي
مذاكرات است.همزمان با اين مذاكرات آژانس انرژي اتمي نيز در گزارشي
برهمكاري کامل ايران با اين نهاد بينالمللي صحه گذاشته است.همزماني اين
رويدادها نشانهاي قاطع بر مثبت بودن مذاكرات جاري است كه طرفين انتظار
دارند طي مدتي حداكثر يكساله به حل نهايي پرونده هستهاي ايران منجر شود.
اما در اين ميان علاوه بر تفسيرهاي يكسويه از توافق ژنو؛ آنچه باعث
ايجاد نگرانيهايي جدي درخصوص روند آتي مذاكرات شده است؛ طرح مجموعهاي از
بحثهاي زيادهخواهانه از سوي آمريكايي هاست كه ترديدها درخصوص هدف نهايي
آن كشور از مناقشه هستهاي را افزايش داده است.نقطه شروع اين مباحث سخنان
وندي شرمن در يكي از جلسات استماع كنگره بود كه وي در پاسخ به نماينده اي؛
عنوان كرد كه ايران در گام نهايي مذاكرات بايد به سوالات درخصوص برنامه
موشكي خود پاسخ دهد.مدتي بعد اين موضعگيري از سوي سخنگوي شوراي امنيت ملي
آمريكا نيز مورد تاكيد قرار گرفت.برنارت ميهن ادعا كرد كه بندهايي از توافق
ژنو؛ ايران را متعهد به پاسخگويي درخصوص موشكهاي خود ميكند.ادامه اين
روند طرح موضوعات زيادهخواهانه در ذيل مباحث حقوق بشري دنبال شد.در اين
چارچوب وندي شرمن در مصاحبهاي با يكي از رسانههای فارسي زبان عنوان كرده
است كه حقوق بشر يكي از نگرانيهاي اصلي آمريكاست و اين كشور«در موقع
مناسب» اين موضوعات را مطرح خواهد كرد. موضوع وابسته به اين مباحث فراتر از
بحثهاي هسته اي؛بحث حمايت ايران از گروههاي مقاومت در منطقه است كه
آمريكاييها آن را تحت عنوان «حمايت از تروريسم»دستهبندي ميكنند. عدهاي
معتقدند كه طرح چنين موضوعاتي از سوي آمريكاييها از اهميت چنداني برخوردار
نيست و اين بحثها از كاركرد واقعي چنداني در مسير واقعي مذاكرات
برخوردارنيست.اين گروه چنين مباحثي را حداكثر با هدف تحت فشار قرار دادن
ايران در موضوع اصلي يعني بحث هستهاي ميدانند.گروهي ديگر معتقدند كه طرح
چنين مباحثي نه يك اقدام غيرقابل انتظار ومتعجب كننده بلكه امري كاملا قابل
انتظار بوده است كه پيشتر نيز در مواجهه آمريكا با كشورهاي متعارض با آن
كشور تجربه شده است.اين گروه از تحليلگران براي مستند كردن تحليل خود؛
تجربه تحريمهاي اعمال شده بر حكومت عراق بعد از ماجراي جنگ دوم خليجفارس
را يادآوري ميكنند.هدف اوليه تحريمها؛ مجبوركردن دولت عراق براي پاسخگويي
و رفع ترديدها درخصوص سلاحهاي شيميايي و ميكروبي آن كشور عنوان شده
بود.اما بعد از چند سال بازرسي؛ناگهان مادلين آلبرايت وزير خارجه وقت
آمريكا عنوان كرد كه تحريمها و محدوديتها عليه دولت عراق حتي در صورت رفع
ترديدها درخصوص برنامههاي آن دولت نيز رفع نخواهد شد.به عبارت ديگر
تحريمها به يكباره تغيير موضوع داده و به موضوعاتي خارج از هدف اوليه آنها
گره زده شدند. در همين زمينه رهبر معظم انقلاب از سالها قبل با يادآوري تجربه مذاكرات
عراق و ليبي با كشورهاي غربي؛ عنوان كردهاند كه موضوع هستهاي براي
آمريكاييها تنها بهانهاي است براي دنبال كردن يك دشمني ديرينه كه برآمده
از تعارضهاي هويتي بين دو طرف است.مذاكرات يكسال آينده آزموني دوباره بر
آن خواهد بود كه آيا غرب واقعا نگران پرونده هستهاي ايران است يا آنكه اين
موضوع را ذيل راهبرد كلان مقابله با ايران دنبال ميكند.اما درسي كه
ميتوان از تجربه كشورهايي چون عراق آموخت آن است كه مذاكرهكنندگان ما
بايد با هوشياري فراوان درخصوص راهبرد زيادهخواهانه طرف مقابل وارد
مذاكرات آتي شوند.گرچه رئيسجمهور و وزير امور خارجه چندين بار در واكنش به
اظهارنظرهاي طرف آمريكايي بر اين موضوع تاكيد كردهاند كه ايران طرح
موضوعات نامربوط در مذاكرات را نخواهد پذيرفت؛ ولي بهتر است كه در مقطعي كه
دستور كار مذاكرات آتي در حال ترسيم و قالببندي است؛ اين نكته در مذاكرات
مورد تاكيد قرار گرفته و مستند گردد كه طرح موضوعات خارج از بحث هستهاي
از سوي طرفين؛ به منزله اقدامي غيرسازنده تلقي خواهد شد كه حل چالش هستهاي
را دچار مشكل ميكند. مستند شدن اين بحث كه داراي حامياني موثر در كشورهاي
5+1 نيز هست؛ ميتواند مانعي جدي در مقابل زيادهخواهي طرف آمريكايي در
مراحل بعدي مذاكرات باشد و شانس موفقيت در مذاكرات را افزايش دهد.