۱۹ آذر ۱۳۹۱ - ۰۹:۴۵
کد خبر: ۷۱۵
رشد این نوع سازمان‌ها بیش‌تر به خاطر شرایط پس از جنگ جهانی دوم در جهان بوده و هم اکنون نیز انواع مختلفی از آن‌‌ها در زمینه‌هاي مختلف و به نام‌هاي گوناگون و با مالکیت‌هاي متنوع در جهان مشاهده می‌شوند.
به گزارش پايداري ملي؛ در دنیاي کنونی نوعی سازمان ویژه براي تفکر و پژوهش در حوزه‌ي سیاست‌گذاري، تصمیم‌سازي و تولید ایده وجود دارد که بر اصل جمع اندیشی و ایده‌پردازي استوار است. این مراکز در اصطلاح، به اتاق فکر معروفند. که در ادبیات فارسی معادل‌هایی مانند نهاد مولد اندیشه (علی پایا)، کانون تفکر (عقیل ملکی فر)، اندیشگاه (منوچهر آریان پور)، اندیشکده، مخزن اندیشه (محمدرضا عضدانلو) و اتاق فکر براي آن‌ها پیشنهاد شده است.
رشد این نوع سازمان‌ها بیش‌تر به خاطر شرایط پس از جنگ جهانی دوم در جهان بوده و هم اکنون نیز انواع مختلفی از آن‌‌ها در زمینه‌هاي مختلف و به نام‌هاي گوناگون و با مالکیت‌هاي متنوع در جهان مشاهده می‌شوند. اندیشگاه گاهی یک گروه کوچک چند نفره است که دائماً و مستقیماً به رییس یک مؤسسه، دانشگاه، صنعت یا شرکت ، خدمات فکري ارایه می‌دهد؛ گاهی در هیئت یک دفتر مطالعات راهبردي ظاهر می‌شود تا یک وزارت خانه یا بخش حساسی از یک وزارت خانه را پشتیبانی فکري کند و نیز گاهی به شکل یک مؤسسه مطالعات راهبردي و در سطح ملی فعالیت می‌کند.
اندیشگاه‌ها با تکیه بر روش‌هاي مختلف، تولید فکر و ایده می‌کنند و آن را به مسئولان و تصمیم‌گیران پیشنهاد می‌کنند.
اندیشگاه‌ها فرصت‌ها و چالش‌ها را باز می‌شناسند و در این راستا و با هدف ترویج و درگیر کردن فرمانده‌هان، دولت‌مردان و مدیران، انواع مختلف همایش‌ها و کارگاه‌هاي آموزشی با حضور دانشوران و سیاست‌گذاران برگزار می‌کنند. علاوه بر این، هر اندیشگاه بسته به زمینه‌هاي کاري خویش، دائماً سیاست‌هاي دیگر ملت‌ها را می‌کاود و پس از انجام مطالعات ترازیابی 3، سیاست‌گذاري‌هاي کلان ملی و سازمانی مناسب براي شرایط بومی ارایه می‌دهد.

*تعریف اندیشگاه
با وجود این که چندین دهه از ایجاد اولین اندیشگاه و نزدیک 50 سال از وارد شدن واژه اندیشگاه در ادبیات موضوع حوزه سیاست‌گذاري می‌گذرد، هنوز تعریف مشترك و جامعی در مورد اندیشگاه ارایه نشده است. اما هر مجموعه برحسب نیاز و موضوع فعالیت خود، تعاریف مختلفی ارایه کرده که با وجود جنبه‌هاي مشترك در اکثر تعاریف، گاهی نیز تفاوت‌هایی با یکدیگر دارند.
در ساده ترین تعریفی که براي اندیشگاه بیان شده است، آن‌ها را مراکز سیاست پژوهی مستقل دانسته‌اند. در تعریفی دیگر، اندیشگاه نوعی سازمان ویژه براي تفکرو پژوهش در زمینه سیاست و راهبرد است که بر اصل جمع اندیشی یا ایده پردازي جمعی استوار است. به عبارت ساده‌تر، اندیشگاه همان نهادي است که کار تفکر و پژوهش را در حوزه سیاست‌ها و راهبردها را دنبال می‌کند.
اندیشگاه گروه یا مؤسسه‌اي است که طبق تعریف فرهنگ لغت آمریکن هریتیج 4، براي انجام پروژه‌هاي مطالعاتی قوي و حل مسایل مختلف، به خصوص در حوزه ي فناوري و راهبرد سیاسی تأسیس شده است. در فرهنگ لغت انگلیسی آکسفورد نیز در تعریف اندیشگاه چنین آمده است: مؤسس‌هاي است تحقیقاتی و متشکل از گروهی از نخبگان که به ارایه‌ مشاوره و ایده براي مسایل ملی، تجاري، سیاسی، اجتماعی و اقتصادي می‌پردازد. هم چنین، به گروهی از مشاوران متخصص بین رشته‌اي نیز اطلاق می‌شود.
اولین بار در کتاب "زبان نوین سیاست" به تعریف و تشریح واژه اندیشگاه پرداخته شد. در این کتاب، اندیشگاه‌ها نیرویی نوین و مؤثر در سیاست‌هاي کشور آمریکا شمرده شده است که به صورت نظام‌مند بین دنیاي تحقیقات و ایده‌ها از یک سو و دنیاي سیاست‌گذاران و دولت مردان از سوي دیگر ارتباطی محکم و مؤثر برقرار می کند. البته لازم به ذکر است که امروزه اندیشگاه‌ها فقط پاسخ گوي مشکلات فرماند‌ه‌هان، سیاست‌گذاران و دولت مردان نیستند؛ بلکه در حوزه‌هاي مختلف جامعه از جمله دنیاي تجارت و کسب و کار نیز خدمات مشاوره اي و ایده پردازي ارایه می‌دهند.
تعاریف بیان شده براي اندیشگاه‌ها، علیرغم اینکه تفاوت‌هایی با یکدیگر دارند، اما نکات مشترك بسیاري نیز در خود جاي داده‌اند. در تمامی این تعاریف تلاش می‌گردد تا اندیشگاه سازمانی تصویر گردد که با تکیه بر جمع اندیشی و کارگروهی، همواره به دنبال سیاست‌هاي دست اول، پرمایه و کارساز است. سازمانی که ضمن انجام مطالعات ترازیابی و پایش روندهاي 1 جهانی، سیاست هاي بومی، ملی و معطوف به عمل براي کشور یا سازمان خود ارایه می‌دهد. و ضمن شناخت آینده‌هاي مختلف، آینده ممکن و آینده مطلوب را به سازمان متبوع خود پیشنهاد می‌دهد.
 
کتاب دانش نامه ي آینده پژوهی

آن چه به امروز مربوط است، فوریت دارد و ناگزیریم به آن بپردازیم. اما آن چه به فردا تعلق می‌گیرد اهمیت راهبردي دارد. مسلماً هنر این نیست که یکی را واگذاریم و صرفاً به آن دیگري بپردازیم. براین اساس اندیشگاه‌ها به مانند پلی خواهند بود که با وضع سیاست‌ها و راهبردهاي پخته بلند مدت، امروز را به فردا می‌رسانند و نشان می‌دهند که امروز چگونه به فرداي مطلوب پیوند م‌یخورد.
در جنگ جهانی دوم و به منظور مدیریت مسایل جنگ و انسجام و به کارگیري ایده‌هاي خلاق و نوآور، اتاق‌هاي فکر به وجود آمدند. که پس از جنگ نیز به همه مسایل سیاسی، اقتصادي، اجتماعی و فرهنگی، تسري پیدا کردند.
قبل از جنگ نیز مراکز و نهادهاي مختلفی در کشورهاي مختلف دنیا و در قالب اندیشگاه فعالیت می‌کردند؛ به عنوان مثال، مؤسس هي خدمات سلطنتی در زمینه ي مطالعات نظامی انگلستان ( 1831 )، جامعه فابیان انگلستان ( 1884 )، مؤسسه پژوهش‌هاي اقتصادي هامبورگ آلمان ( 1908 )، هم چنین بنیاد راسل سیج ( 1907 )، شوراي راهبردي روابط خارجی 1921 ) و مؤسسه ي بروکینگز ( 1917 ) نیز در آمریکا فعالیت) می‌کردند.
اما پس از دهه 1960 ، این آمریکاییان بودند که عبارت تینک تانک 2 را مطرح نمودند و این مفهوم به مرور زمان در ادبیات علوم سیاسی و مدیریتی جهان وارد شد. آمریکاییان با این هدف که پلی میان قدرت و دانش ایجاد کنند، به اندیشگاه روي آوردند. اندیشگاه‌ها ساختارهاي مناسبی براي به کارگیري فکر، ایده، علم و دانش براي خدمت به قدرت بودند.
می‌توان گفت که اندیشگاه‌ها با مأموریت پشتیبانی فکري و مشاوره‌اي از سیاست‌گذاران و تصمیم گیران حکومتی و با هدف سیاست پژوهی متولد شدند و از طریق مطالعات و پژوهش‌هاي علمی به حل مشکلات و شناسایی فرصت‌ها براي سیاست مداران و مدیران می‌پرداختند.
اندیشگاه ها نهادهایی دور از عرصه هاي اجرایی بودند که سیاست‌گذاران، مدیران و رهبران را در فرایند تصمیم سازي و تصمیم گیري قبل از وقوع مسئله، در حین مواجهه، زمان خلق گزینه‌ها و راه کارها، موقع تصمیم گیري و بعد از آن در برخورد با پی آمدها همراهی می کردند.
اولین اندیشگاه حرفه اي و ساخت یافته ي جهان، "اندیشگاه رند" است که در سال 1948 در حوزه مسایل امنیتی و نظامی تأسیس شد. که در ابتدا به خدمات دهی فکري به نیروي هوایی ایالات متحده می پرداخت. این اندیشگاه بعد از مدتی زیر نظر وزارت دفاع آمریکا قرار گرفت. بعد از آن، از وزات دفاع جدا و به عنوان یک نهاد غیردولتی شروع به فعالیت کرد و اکنون یک نهاد غیردولتی است که دولت از آن حمایت می کند. با این حال اندیشگاه رند را مادر اندیشگاه هاي جهان نامیده اند.
کشورهاي آسیایی نیز تقریباً پس از جنگ جهانی دوم کم و بیش به تأسیس نهادهایی هم چون اندیشگاه پرداختند. دراین رابطه می توان به مراکزي هم چون "مؤسسه امور بین المللی " پاکستان ( 1947 )، "مؤسسه مطالعات توسعه بنگلادش" ( 1948 )، "مؤسسه روابط بین المللی " تایوان 1952 )، "مؤسسه ملی مدیریت توسعه " تایلند ( 1955 ) و ) "مؤسسه رشد اقتصادي دانشگاه هند" ( 1958 ) اشاره نمود.
کشور ژاپن در این میان از دیگر کشورهاي آسیایی پیش روتر است، چرا که در این کشور "مؤسسه پژوهش هاي اجتماعی اوهارا" ( 1919)، "مؤسسه علوم کار " ( 1921 )، "مؤسسه مطالعات شهري توکیو " ( 1922 )، "مؤسسه مطالعات کوهومین کیزاي" ( 1945 ) و "مراکز پژوهش‌هاي اقتصادي کیوشو" ( 1946 )، ایجاد شدند. در مجموع می‌توان گفت که رویکردي اساسی به اندیشگاه در کشورهاي آسیایی در
دهه ي 1970 میلادي به وقوع پیوست.
کشور ژاپن و بعد از آن کشورهاي چین و کره جنوبی، اولین کشورهاي آسیایی بودند که در ساخت اري تعریف شد ه و هدفمند به ایجاد اندیشگاه پر داختند. بر طبق مطالعات مؤسسه ي ملی پیشرف تهاي پژوهش ژاپن درحال حاضر ، در حدود 320 اندیشگاه در 98 کش ور جهان مشغول به کار هستند که بیش از یک سوم آن ها متعلق به ای الات متحده است. در فهرست این مؤسسه از کشور ایران فقط یک اسم به چشم می خورد و آن "اندیشگاه شریف" است.
امروزه اندیشگاه ها گسترش خوبی داشته اند و در قالب‌هاي مختلف و با عناوین مختلفی فعالیت می‌کنند. اسامی هم چون مؤسسه، بنیاد، باشگاه اندیشه، مرکز مطالعات راهبردي، اتاق فکر، اندیشگاه، کارخانه مغز، مراکز سیاست‌گذاري و دیگر اسامی که با مراجعه به فرایند فعالیت‌هاي آنان می‌توان دریافت که در قالب اندیشگاه عمل می‌کنند.
 
روندهاي جهانی
تغییرات محیط ملی و جهانی اندیشگاه‌ها باعث شده است تا به مرور شاهد بروز تغییراتی در عملکرد، حوزه فعالیت، رشد کمی و کیفی، نوع نگاه و رویکرد اندیشگاه ها در سراسر جهان باشیم. از جمله مهم ترین روندهایی که در حوزه اندیشگاه‌ها شاهد بوده‌ایم می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
گسترش در کشورهاي رو به توسعه:
 از دهه ي 1970 به بعد شاهد رشد چشم گیر اندیشگاه ها در کشورهاي مختلف جهان (غیر از آمریکا) هستیم. در واقع توزیع آن ها که
بیش تر در آمریکا بودند متوازن تر شده است و هم اکنون تنها یک سوم آ ن ها در آمریکا هس تند. در این میان، کشورهاي درحال توسعه نیز با درك اهمیت و جایگاه این مراکز در تصمیم گیري هاي مهم خود، با به کارگیري الگوي آمریکایی اندیشگاه ها، به تأسیس انواع اندیشگاه‌ها پرداخته‌اند.
افزایش تعداد اندیشگاه‌ها:
برطبق مطالعات ریچ تعداد اندیشگاه‌هاي آمریکا بین سا ل‌هاي 1970 تا 1996 ، از 60 مؤسسه به بیش از 300 مورد افزایش یافته است. با در نظر گرفتن تغییر توزیع اندیشگاه‌ها در سطح جهان، این رقم در کل جهان نیز افزایش قاب لتوجه‌اي یافته است. متأسفانه به این علت که توافق جهانی راجع به تعریف اندیشگاه ها و شرایط احراز وجود ندارد و اطلاعات کافی در مورد آن ها در اختیار محققین قرار نمی گیرد، این اعداد متفاوت گزارش می شوند.
به هر حال، مؤسسه ي نیراي 1 ژاپن 900 اندیشگاه را در سطح جهان کشف کرده است که تنها در باره ي 320 مورد آنان توانسته است به اطلاعات کافی دست یابد.
افزایش اندیشگاه‌هاي داراي ایدئولوژي به نسبت اندیشگاه‌هاي فاقد ایدئولوژي:
برطبق بررسی‌هاي ریچ در بازه سال‌هاي 1970 تا 1996 ، نسبت اندیشگاه‌هاي داراي ایدئولوژي به کل اندیشگاه‌هاي آمریکا از 25 درصد
14 مورد) به بیش از 54 درصد ( 165 مورد) افزایش یافته ) است.
افزایش اندیشگاه‌هاي محافظه کار به نسبت اندیشگاه‌هاي آزاداندیش:
به علاوه، پژوهش هاي ریچ حاکی از آن است که تعداد اندیشگاه هاي محافظه کار آمریکا بسیار بیش‌تر از اندیشگاه‌هاي آزاداندیش شده است، تقریباً حدود دوسوم کل اندیشگاه‌هاي ایدئولوژیک یعنی 65 درصد. به علاوه ، این اندیشگاه ها (که تعدادشان دو برابر است) توانسته اند
بیش از 3 برابر اندیشگاه هاي آزاداندیش، بودجه و منابع جذب نمایند. بسیاري از اندیشگاه‌هاي محافظه کار به خصوص مؤسسات تازه تأسیس که بیش تر به بازار کار خود و کسب درآمد می اندیشند، می کوشند مأموریت شان را گسترش داده و خدمات کاملی در حوزه آن به مشتریان خود ارایه نمایند و آنان را در کل فرآیند تصمیم گیري شان همراهی نمایند و حتی عملاً از ایده خود دفاع نموده و آن را پیاده سازي نمایند. به طور کلی ، اندیشگاه هاي محافظه کار، راهبردهاي مشخصی در راستاي بازاریابی و فروش ایده ها و پژوهش هاي خود و کسب وجهه، نفوذ و تأثیرگذاري بر سیاست ها دارند. در مقابل اندیشگاه هاي آزاداندیش نیز می کوشند تا بیش تر در معرض عموم بوده و از طریق جذب مخاطبان عمومی فراوان بودج ه هاي موردنیاز خود را جذب نمایند. هم چنین شایان ذکر است که اندیشگاه هاي آزاداندیش بیش تر بر موضوعات مورد علاقه خود که چندان نیز در آن ها تحت فشارِ مشتري نیستند متمرکز می شوند و البته هم چنان داراي اثرگذاري خاص خود بر چارچوب مسایل و سیاست هاي درحا ل ظهور و شکل گیري هستند.
افزایش تنوع اندیشگاه‌ها و تخصص گرایی:
مطالعات نشان می‌دهد که امروزه به دلیل گسترده شدن روزافزون زمینه‌هاي مختلف علوم و دانش و پیچیده‌تر شدن مسایل و رخدادها، در حوزه‌هاي بسیار مختلف و متنوعی، شاهد ظهور اندیشگاه‌ها هستیم. امروزه اندیشگاه‌هاي محدودي (به خصوص باسابقه و بزرگ، به دلیل توانایی مالی و فکري) قادرند داراي واحدها (دپارتمان‌ها) و تیم‌هاي مختلف در حوزه‌هاي متنوع باشند و اندیشگاه‌هاي دیگر چاره اي جز تمرکز بر یک یا چند حوزه خاص ندارند.
شبکه‌اي شدن:
با تسهیل و تسریع ارتباطات از طریق گسترش و پیشرفت فناوري اطلاعات و ارتباطات، امروزه اندیشگاه‌ها بیش‌تر مایلند در قالب شبکه‌هاي همکاري عمل نمایند و وابستگی‌هاي مکانی و زمانی خود را به اطلاعات، دانش و افراد به حداقل برسانند. به علاوه ، اینترنت ضریب نفوذ اندیشگاه‌ها را در بین مخاطبان افزایش داده و آزادي عمل بیش تري به آن‌ها می دهد. با عمل در قالب یک سازمان مجازي، اندیشگاه‌ها توانایی بیش‌تري در جذب همکاران و انجام پروژه‌ها به صورت توزیع شده می‌یابند و در مجموع می‌توانند وابستگی‌هاي بودجه‌اي خود را کاهش داده و مستقلانه‌ترعمل نمایند.
افزایش اثربخشی برون دادها:
طی سالیان متمادي اندیشگاه‌ها به مرور دریافته‌اند که مدیران ارشد و سیاست‌گذاران قادر به مطالعه گزارش‌ها و کتاب‌هاي مفصل نیستند. این مسئله نیز ناشی از کمی وقت مطالعه مدیران، لزوم واکنش و پاسخ گویی سریع آنان به مشکلات و تغییر فرآیند ادراك انسان ها به سمت مطالب کوتاه و سمعی- بصري است. به همین جهت، اندیشگاه ها ناچارند در اسرع وقت نسبت به تهیه پاسخ هاي دقیق و کاربردي
اقدام نمایند. به علاوه، این که مطالب ارایه شده باید بسیار خلاصه و موجز (مختصر و مفید) و سریع الانتقال (چندرسانه اي و با کمک ابزارهاي شبیه سازي) باشند.
شایان ذکر است، به خصوص، اندیشگاه هاي محافظه کار از چنین رویکردي در فعالیت هاي خود بهره می‌برند، شبکه‌سازي اندیشگاه‌ها و جریان دانش در معرفی تاریخچهي اندیشگاه ها اشاره شد که صاحب‌نظران سیر تحول، اندیشگاه‌ها را به پنج دوره تقسیم می‌کنند که هم اکنون اندیشگاه‌ها در مرحله  پنجم تکامل خویش به سر می‌برند. عمده خصوصیت این دوره را می‌توان افزایش تعداد اندیشگاه‌ها در اقصی نقاط جهان و نیز تمایل به شبکه‌سازي دانست. شبکه سازي، گردآوري مجموعه‌اي از سازمان‌ها و گروه‌هایی است که داراي اهداف مشترکی درکل یا در قسمتی از فعالیت‌هاي خود هستند و در این زمینه می‌توانند با یکدیگر همکاري نموده، امکانات و اطلاعات خود را به اشتراك بگذارند و بر مشکلات غلبه نمایند. با توجه به مزایاي فرآیند شبکه‌سازي، به خصوص در زمینه  سازمان مجازي نوین، تشکیل چنین ساختارهایی براي اندیشگاه‌ها داراي اهمیت ویژه‌هاي است. رشد و توسعه روزافزون فناوري اطلاعات این بستر را فراهم نموده است که شبکه سازي اندیشگاه‌ها نیز به شکل مجازي و با ویژگی‌هاي خاصی صورت گیرد. این امر با توجه به جوهره اصلی اندیشگاه‌ها تحقق یافته است؛ چراکه اندیشگاه‌ها در حوزه‌هاي مختلف و با وظایف گوناگون خود، در واقع یک مأموریت اصلی بیشتر ندارند و آن پشتیبانی فکري و مشاوره‌اي از سیاست‌گذاران و تصمیم‌گیرندگان با هدف سیاست‌پژوهی است. براي این که اندیشگاه‌ها در حوزه‌هاي مختلف بتوانند وظایف و مأموریت‌هاي خود را به شکل مطلوب انجام دهند، باید به طور مؤثري ساماندهی شوند. ساماندهی اندیشگاه‌ها در قالب یک سازمان شبکه‌اي و به خصوص مجازي، یکی از اساسی‌ترین گام‌ها در راستاي انجام اهداف و مأموریت‌هاي اندیشگاه‌ها به حساب می‌آید.
شبکه سازي اندیشگاه‌ها درحال حاضر با حرکت به سمت تأسیس و گسترش اندیشگاه‌هاي مجازي شدت می‌گیرد؛ اندیشگاه‌هاي مجازي در قالب یک سازمان مجازي به وجود می‌آیند، سازمان‌هایی که الزاماً مکان فیزیکی مشخص و گستردهاي ندارند و از شبکه‌اي از اندیشمندان، صاحب‌نظران و پژوهش‌گران در آن حوزه خاص تشکیل شده‌اند. چنین اندیشگاهی، افراد زیادي را تحت پوشش قرار می‌دهد و با توزیع طرح‌ها و پرسش‌ها در میان افراد شبکه و گردآوري ایده‌ها و پاسخ‌ها و درحقیقت با کار سیاست‌پژوهی به تصمیم‌گیرندگان و دولت مردان یاري می‌رساند. امروزه اندیشگاه‌هاي مجازي زیادي در سطح دنیا وجود دارند که از طریق شبکه اینترنت فعالیت می‌کنند. از جمله اولین اندیشگاه‌هاي شبکه‌اي که از چندین دهه قبل در آمریکا تأسیس شده‌اند، می‌توان شبکه ریش سفیدان را نام برد. تأکید بر شکل گیري اندیشگاه‌ها، مزایاي بسیاري را براي حوزهاي که اندیشگاه در آن فعالیت می‌کند به همراه دارد،
مزایایی از قبیل:
افزایش و سهولت جریان دانش در بین چنین مراکزي با افزایش ارتباطات بین اندیشگاه‌ها از طریق تشکیل شبکه اندیشگاه‌ها، فرآیند انتقال و انتشار دانش در بین چنین مراکزي به راحتی انجام می‌گیرد و امکان استفاده هر چه بیشتر از تجربیات و نتایج تحقیقات یکدیگر را افزایش می‌دهد.
 

تشکیل پایگاه‌هاي اطلاعاتی در حوزه‌هاي مختلف
در شبکه‌اي از اندیشگاه‌ها، امکان ایجاد و دسترسی به پایگاه‌هاي مختلف اطلاعاتی افزایش پیدا می‌کند. متولی شبکه اندیشگاه‌ها می‌تواند با ایجاد یک پایگاه اطلاعاتی در زمینه افراد مختلف مشغول به کار در اندیشگاه‌ها، شبکه‌ها، سازمان‌ها و سایر اندیشگاه‌ها را در زمینه استفاده از نیروهاي متخصص یاري رساند. هم چنین تشکیل یک پایگاه اطلاعاتی در یک حوزه مشخص و قرار دادن نتایج کار اندیشگاه‌هاي مختلف در آن میتواند سازمان‌هاي مختلف سیاست‌گذار و تصمیمگیر را یاري رساند.
سهولت هدایت و جهت دهی اندیشگاه ها در راستاي نیازهاي واقعی جامعه می‌توان با تزریق اطلاعات ضروري به اندیشگاه‌هاي شبکه‌اي شده، آن‌ها را در راستاي حل مشکلات و نیازهاي موجود به خدمت گرفت. البته در این بین توجه به نوع اندیشگاه نیز بسیار مهم و ضروري است ولی جمع شدن اندیشگاه ها در قالب شبکه از یک طرف و شناسایی نیازها و مشکلات موجود در کشور از طرف دیگر، سهولت هدایت و جهت دهی به اندیشگاه ها را ساده‌تر و بهتر می‌کند.
هم افزایی و یادگیري متقابل در نتیجه ي شبکه اي شدن طبق قانون متکالف، ارزش افزودن یک گره به یک شبکه، با بزرگتر شدن شبکه، به گونه‌اي تصاعدي افزایش می‌یابد.
بنابراین، به مرور و با رشد شبکه ها، توانمندي و ارزش آنان به گونه‌اي تصاعدي افزایش می‌یابد. در یک شبکه فعال که اجزا آن تعامل واقعی با همدیگر دارند، همافزایی و یادگیري متقابل یک جریان دائمی است که د ر بستر تبادلات اقتصادي صورت میگیرد. تفاوت این مبادلات با مبادلات خارج از شبکه این است که در این ج ا یاددهنده و یادگیرنده به دلیل اعتماد متقابل، منافع مشترك و بوروکراسی کمتر، استفاده بیشتري از تبادلات میبرند.
تأمین منافع مشترك و کاهش هزینه هاي تعامل
همان طور که در اواخر قرن بیستم، کشورها با تشکیل بلوكه‌اي اقتصادي و سیاسی منطقهاي و جهانی و با تعریف منافع مشترك در قالب این بلوكها، به دنبال کاهش هزینه‌هاي  تعامل با یکدیگر بودند، اندیشگاه‌ها نیز به عنوان بنگاه‌هاي دانش محور می‌توانند با تشکیل شبکه‌هاي همکاري صنعتی و تخصصی، درصد هزینه‌هاي تعامل، یادگیري و رفع نیازهاي خود را در کمترین زمان کاهش دهند. امروزه با تسهیل و تسریع ارتباطات از طریق گسترش و پیشرفت فناوري‌هاي اطلاعاتی و ارتباطی، اندیشگاه‌ها بیشتر تمایل دارند تا در قالب شبکه با هم دیگر همکاري کنند و وابستگی‌هاي مکانی و زمانی خود را به اطلاعات، دانش و افراد متخصص و زبده به حداقل برسانند.
هم چنین اینترنت، به عنوان یک زیرساخت اصل ی شبکه‌اي شدن، ضریب نفوذ خروجی‌هاي اندیشگاه‌ها را در بین مخاطبان به شدت افزایش داده و آزادي عمل بیشتري را به آن ها بخشیده است. با عمل در قالب یک سازمان مجازي، اندیشگاه‌ها، توانایی بیشتري در جلب همکاران و انجام پروژهها به صورت توزیع شده، می‌یابند و در مجموع میتوانند وابستگی‌هاي بودجه‌اي خود ر ا کاهش داده و منتقدانه عمل نمایند. هم چنین شبکه‌اي شدن اندیشگاه ها و تعیین یک ستاد مشخص براي ارایه خدمات آموزشی، سختافزاري و نرمافزاري به اندیشگاه هاي عضو شبکه هم چون، برگزاري دورههاي عمومی براي همه اندیشگاه هاي عضو، آموزش مهارت‌هاي پایه‌اي به کارکنان و مواردي از این قبیل، هزینه‌هاي همه اندیشگاه‌هاي عضو را کاهش خواهد داد.

اندیشگاه:
ساختار سازمانی
Think Tank: Organization Chart
ساختار سازمانی
از گذشته هاي دور، مدیریت مراکز فکري (مطالعاتی،پژوهشی، اندیشه اي) یکی از مهم ترین چالش‌هاي پیش روي مدیران و رهبران بوده است.
مدیریت افراد در این گونه سازمان ها مصداق مدیریت بر مدیریت ناپذیر 1 است. مدیریت اندیشگاه ها به مراتب سخت تر و پیچیده تر از مدیریت مراکز مطالعاتی و پژوهشی عادي است ؛ زیرا اکثر کارکنان اندیشگاه ها را افراد بسیار نخبه، اندیشمند، باسابقه و پخته، نابغه، خلاق و پرتوان تشکیل می دهند و بیش تر از آن که کارشان مبتنی بر صرف علم و دانش باشد بیش تر مبتنی بر "ایده" است. مدیریت چنین افراد باهوش و خلاقی مستلزم اتخاذ رویکردهاي انسانی فوق العاده منعطف و حساب شده است.
به طور کلی، مدیریت یک اندیشگ اه نیازمند درك عمیق اندیشمندان و پژوهش گران مجموعه و توجه به مسایل ذیل است:
ساختار سازمانی اندیشگاه باید تخت باشد نه عمودي. در یک محیط فکري سلسله مراتب بی معنا است و نباید به اندیشمندان دستور داد. نمی توان زمان دقیقی براي انجام بسیاري از امور فکري (ب هخصوص ایده هاي نو) تعیین کرد.
باید در مواقعی که اندیشگاه مجبور به پاسخ گویی سریع به مشتري و ارایه ي نتیجه است از رویکردهاي دوستانه و همکارانه بهره جست تا بتوان نتایج موردنظر را دریافت نمود.
در کل، سازمان باید به گونه اي چالاك عمل نماید و در این راستا ارزش و توجه جد ياي براي بهبود مستمر قایل شود.
ساختار سازمانی مناسب براي یک اندیشگاه، ساختار پروژه‌اي و ماتریسی است. هر گروه از پژوهشگران در گروه خود بر موضوعات مورد نظر متمرکز می‌شوند (در صورت بزرگ بودن اندیشگاه، باید دپارتمان یا اندیشکده‌اي براي حوزه‌هاي مختلف وجود داشته باشد).
بخش ستادي اندیشگاه (نیروهاي اجرایی) باید نهایت دقت و تلاش خود را در ارایه خدمات پژوهشی و اجرایی موردنیاز اندیشمندان انجام دهند.
باید در اندیشگاه از افراد با تخصص هاي مختلف بهره جست (تیم‌هاي بین رشته‌اي) تا نگاه‌ها و رویکردهاي مختلف به مسایل باعث شفافیت هرچه بیش‌تر آن‌ها از ابعاد مختلف و حل آن‌ها به روش‌هاي خلاقانه‌تر و به کمک ایده‌هاي بهتر گردد.
رییس اندیشگاه باید فردي برجسته و موجه از نظر علمی و با تجربه کار کافی در سازمان‌هاي مشتري باشد و قادر به ایفاي نقش "رهبري" در اندیشگاه باشد. این رهبر باید بتواند درحالی که حامی پژوهش گران محسوب می شود و امور را هدایت می‌نماید هم چنان از نظر علمی نیز پیشرو باقی بماند و از طرف تمامی کارکنان اندیشگاه پذیرفته شده باشد.
ساختارها و فرآیندهاي گردش اطلاعات در اندیشگاه باید به گونه‌اي طراحی شوند که گردش آزاد اطلاعات، دانش و ایده را میسر نمایند و اندیشمندان بتوانند در هر لحظه و در هرشرایطی به منابع مورد نیاز خود دسترسی داشته باشند.
ساختار و قوانین، فضا و فرهنگ سازمانی اندیشگاه باید دربردارنده و مشوق این موارد باشد: روحیه کار گروهی،خلاقیت و نوآوري، پویایی، ایده آوري (ایده سازي وایده پراکنی)، تعهدات انسانی، ملی و مذهبی.
طبق بررسی هایی که روي اندیشگاه هاي مختلف جهان انجام شده است، ساختار سازمانی اندیشگاه‌ها بسیار شبیه ساختار سازمانی یک پژوهش گاه (مرکز مطالعاتی و تحقیقاتی) است. به علاوه، شاهدیم که اکثر اندیشگاه ها داراي عنوان یک مرکز یا مؤسسه مطالعاتی و پژوهشی هستند.
این ساختار سازمانی داراي موارد ذیل است:
1. هیئت امنا (یا هیئت مدیره):
هیئت امنا که سیاست‌هاي کلی اندیشگاه را تعیین می‌کنند باید مرتباً (هر سه ماه یا شش ماه یکبار) جلساتی را تشکیل داده و ضمن بررسی وضعیت و شرایط اندیشگاه مسیر حرکت آینده وضعیت مدیریت و سازماندهی و میزان بهره‌وري اندیشگاه (اثربخشی و کارآیی امور) را ارزیابی نموده و براي دوره جدید بازتعیین نمایند.
معمولاً هیئت امناي اندیشگاه‌ها متشکل از تعدادي پژوهشگر، اندیشمند و خبره دانشگاهی و حرفه‌اي برجسته و موجه است (معمولاً تعداد افراد هیئت امنا وابسته به اندازه اندیشگاه یعنی تعداد کارکنان است. اندیشگاه‌هاي بزرگ به طور متوسط داراي حدوداً 20 نفر عضو هستند).
2. ریاست اندیشگاه:
رییس اندیشگاه توسط هیات امنا براي دوره مشخصی تعیین می گردد و باید فردي داراي صلاحیت هاي بالاي رهبري، علمی، حرف ه اي و روابط گسترده با مشتریان باشد.
3. شوراي پژوهشی:
شوراي علمی و پژوهشی اندیشگاه به طور مستمر مسایل کاري اندیشگاه را بررسی و ارزیابی کرده و کمیت و کیفیت امور و برون دادها را بررسی می‌کند و متشکل از برترین پژوهش‌گران و اندیشمندان است. شایان ذکر است، در بسیاري از اندیشگاه‌ها شوراي پژوهشی و هیئت امنا تلفیق می‌شوند.
4. مدیرعامل:
مدیرعامل فردي است که باید علاوه بر داشتن وجهه علمی و پژوهشی تا حد امکان داراي توانمندي‌هاي مدیریتی و تجربه کار و مدیریت در محیط هاي تحقیقاتی باشد.
5. بخش ستاد:
بخش ستاد دربردارنده واحدهاي خدماتی، اداري و فنی است که پژوهش‌گران را یاري می‌دهند تا در نهایت بهره وري و در محیطی مناسب به انجام فعالیت‌هاي خود بپردازند. این بخش شامل این واحدها است: واحد اداري- مالی، واحد خدمات عمومی، واحد رایانه و اطلاع رسانی، واحد خدمات پژوهشی، کتابخانه و امثالهم.
6. بخش صف:
بخش صف که بخش اصلی یک اندیشگاه است مجموعه پژوهش‌گرانی را دربر می‌گیرد که وظیفه شان انجام طرح‌ها و پروژه‌ها است. بخش صف متشکل از دپارتمان‌هاي مختلف (اندیشکده‌ها) یا گروه‌هاي پژوهشی است که حول موضوعات مختلف یا پروژه‌هاي اندیشگاه‌های دانشنامه  آینده‌اندیشی تشکیل می‌شوند. هرتیم پژوهشی داراي یک مدیر پروژه، جانشین مدیر و تعدادي پژوهشگر است. مدیرگروه یا مدیر پروژه باید از تخصص، تبحر و تجربه کافی در موضوع کاري گروه برخوردار باشد.
امروزه بسیاري از اندیشگاه‌ها در قالب "سازمان‌هاي مجازي" تأسیس می‌شوند. سازمان‌هایی که الزاماً مکان فیزیکی مشخص یا گسترده‌اي ندارند و از شبکه‌اي از اندیشمندان، پژوهشگران و صاحب نظران تشکیل شده‌اند که در حوزه یا حوزه‌هاي خاصی متخصص و علاقمند می‌باشند.
این شبکه افراد زیادي را تحت پوشش قرار داده و با توزیع طرح‌ها و پرسش‌ها در میان افراد شبکه و گردآوري ایده‌ها و پاسخ‌ها به کارفرمایان یاري می‌رساند. امروزه اندیشگاه‌هاي اینترنتی زیادي در سطح جهان وجود دارد. از جمله اولین اندیشگاه‌هاي شبکه‌اي جهان که از چندین دهه پیش در آمریکا تأسیس شدند می‌توان به "شبکه‌ ریش سفیدان آمریکا"، "شبکه ي جهانی کسب وکار"، و "شبکه استکهلم " اشاره کرد.
اساس نامه یک اندیشگاه باید به روشنی تمامی موارد فوق الذکر (در مورد یک اندیشگاه) را مشخص و معین نماید.
این مهم از طریق تدوین کامل موارد ذیل امکا نپذیر است:
1. دیدمان راهبردي:
این که اندیشگاه چه چشم اندازي پیش روي خود می بیند (تصویر مطلوب آینده سازمان) و "به کجا می خواهد برود".
2. مأموریت (رسالت):
فلسفه وجودي سازمان را مشخص کرده و این که اندیشگاه "چه می خواهد بکند " و "چه باید بکند".
3. "ارزش "ها:
"ارزش "ها آن چیزهایی هستند که براي فرد یا سازمان مهم هستند و در تصمیم گیري ها نقش کلیدي دارند. باید ارزش هاي سازمانی اندیشگاه (یعنی ارز ش هاي مشترك و جاري و ساري در فرهنگ سازمانی) مشخص شده و هم چون یک منشور حرفه اي و کاري مورد وفاق و عنایت همه کارکنان قرار گیرد.
4. ساختار سازمانی:
نمودار سازمانی اندیشگاه را به تصویر کشیده و نحوه قرارگیري افراد را مشخص می‌نماید.
5. قوانین درون سازمانی:
قوانین و مقررات داخلی اندیشگاه مبنی بر نحوه ي عملکرد سازمان، ارزیابی، مدیریت منابع انسانی، نحوه ي انجام پروژه ها، گردش اطلاعات و امثالهم را مشخص می نماید.
6. قوانین برون سازمانی:
نحوه تعامل اندیشگاه با مشتریان، همکاران و دیگر سازمان ها و نهادها را تعیین می نماید.
7. مشخصات سازمان:
مشخصات مکانی (نشانی) و زمانی (تأسیس و انحلال و امثالهم) و دارایی ها، هیأ ت مؤسس و امنا (و سهام آنان) و مسایلی از این دست را مشخص نموده و وضعیت فعلی اندیشگاه را نیز تصویر می نماید.
8. شرح فعالیت ها:
در این بخش کلیه فعالیت ها، اقدامات و زمینه هاي کاري اندیشگاه معرفی می شود. به علاوه ، حوزه هاي موردعلاقه و اموري که اندیشگاه به صورت خودجوش (فراي قراردادهاي کاري) روي آن ها کار می کند، بیان می شوند.
شایان ذکر است که، اصطلاح تینک تانک علاوه بر این که معنا و مفهوم سازمانی دارد براي افراد (یعنی اندیشمندان) نیز به کار م یرود. به خصوص این که معمولاً سالانه گردهمایی هاي گوناگونی با حضور اندیشمندان مختلف جهان (یا رهبران اندیشگاه ها) حول موضوعات موردنیاز برگزار می گردد. هم چنین اندیشگاه ها از یک طرف، خبرگان و نخبگان کهنه کار و بازنشسته دولت را جذب می‌کنند و از طرف دیگر، خود مکان تربیت سیاست گذاران و مدیران آینده کشور هستند. بسیاري از تصمیم گیرندگان و سیاست گذاران دولت آمریکا تربیت یافته این اندیشگاه ها هستند.

وظایف و ویژگی‌ها
اندیشگاه‌ها به عنوان نهادهاي مولد اندیشه، وظایف مختلفی در حوزه‌هاي متفاوت انجام می‌دهند. با توجه به وسعت فعالیت اندیشگاه ها، وظایف مختلفی میتوان براي آن ها ذکر نمود که در ذیل به برخی از مهم ترین آن ها اشاره خواهد می شود.
-1 سیاست پژوهی یا راهبردپژوهی به منظور سیاست گذاري و راهبردپردازي هوشمندانه.
هرجا که بخواهیم سیاست یا راهبرد بلندمدتی را با قوت طراحی کنیم، باید از سه گلوگاه پر پیچ و خم زیر، با حوصله و دقت بگذریم:
الف) شفاف نمودن ارزش‌هاي زیربنایی هرسیاست:
ارزش‌ها، شالوده و بنیان سیاست‌ها را می‌سازند و در واقع به خشت اول می‌مانند و همین خشت اول است که هرگاه به درستی گذاشته شود، اثربخشی سیاست‌ها را به میزان زیادي تضمین می‌کند.
ب) پرورش نظریه‌هاي مناسب هر سیاست:
سیاست‌ها و راهبردهاي ممتاز، بر نظریه‌هاي معنادار، جامع و دست اول استوار می‌باشند. نظریه‌هایی که علل و عوامل زیربط یا عوامل و پارامترهاي دخیل در هر سیاست را به روشنی تبیین نموده و ارتباط درونی آن‌ها را با یکدیگر نشان می‌دهند و ارزش و وزن هر کدام را به فراخور خو د تعیین می‌کنند. به عنوان مثال، وقتی که دست به کار طراحی سیاست تحقیقاتی می‌شویم، به نظریه‌اي نیاز داریم که "فرآیند نوآوري فناوري" را توجیه نماید و به ما بگوید که نوآوري چه محرك‌هایی دارد، چگونه اتفاق می‌افتد و چه عواملی در آن دخالت دارند و سهم هرکدام چقدر است.
ج) ساخت و پرداخت نهایی هر سیاست:
در واقع پس از طی گلوگاه‌هاي بالاست که براي صورت بندي سیاست آماده میشویم. یعنی میتوانیم اهداف، وسایل و شیوه‌هاي مناسب را با استفاده از روش‌هاي طراحی سیاست، برگزینیم و آنها را چنان که باید و شاید به یکدیگر مرتبط کنیم . بنابراین، پر واضح است براي آن که کوشش‌هاي سیاست‌گذاران به بار بنشیند، باید کارهاي تحقیقاتی- مطالعاتی و تفکري قابل توجهی صورت گیرد. باید موجی از ایده‌پردازي، کتابخوانی، مقاله‌پژوهی،آزمایش، گپ و گفتگو ، هم‌اندیشی و ... انجام شود تا کار سیاست‌گذاري کلان به سامان برسد. باتوجه بدان چه پیشتر ذکر شد، اندیشگاه‌ها شالوده و چهارچوب سیاست‌هاي سازمانی، بخشی یا ملی را به پشتوانه نظریه‌هایی که در حوزه‌هاي مختلف علمی مطرح می‌شود، پی‌ریزي کرده و در اختیار سیاست‌گذاران و دولت مردان قرار می‌دهند.
-2 شناسایی فرصت‌ها و چالش‌هاي پیشرو و اتصال دنیاي سیاست‌گذاري رسمی و دنیاي آرا و اندیشه‌هاي نخبگان .
سیاست‌گذاري در دنیاي امروز، فرآیندي به غایت پیچیده است و سیاست‌گذاران با انبوهی از پرسش‌هاي بی‌تعریف و معماگونه و ده‌ها و صدها مسئله  به هم پیچیده ناشناخته مواجه‌اند که از وضعیت بغرنج جامعه و تحولات آن ناشی می‌شود.
سرعت پیشرفت علم و فناوري نیز مزید بر علت می‌باشد. به عنوان مثال، روند جهانی شدن، کار را به جایی رسانده که اکنون می‌توان ادعا کرد که دیگر هیچ مسئله‌اي وجود ندارد که صرفاً ملی باشد.
بنابراین، وقتی می‌خواهیم براي حل یک مسئله ملی به سیاست‌گذاري بپردازیم، باید رابطه آن را با اوضاع و احوال جهانی و منطقه‌اي به درستی دریابیم و چنین کاري آسان نیست.
از این گذشته و مهم‌تر از همه سیاست‌گذاري درست براي پیشبرد امور، در وهله  اول منوط به آن است که "تهدیدها" و "فرصت‌ها" را به خوبی کشف و تعریف کرده باشیم و پس از آن بتوانیم پرسش‌هایی مطرح کنیم که جواب‌هایی براي این مسایل در بر داشته باشند.
اندیشگاه‌ها، سازمان‌ها و نهادهایی هستند که یکی از وظایف مهم آن‌ها نزدیک شدن به صاحب نظران و جمع آوري دانش و ایده‌هاي آن‌هاست. از اینرو، اندیشگاه‌ها همواره در محل تقاطع دو دنیا کار می‌کنند: دنیاي دیوان سالاري رسمی و دنیاي آراي خبرگان کشور. این نقش به نوعی به نقش مترجمان شباهت دارد. بنابراین، اندیشگاه‌ها به عنوان یک نهاد مولد اندیشه، نقش میانجی میان جامعهي نخبگان از یک سو و دولت مردان و سیاست‌گذاران از سوي دیگر را بازي می‌کنند.
-3 مطالعه تطبیقی سیاست‌ها و بومی سازي آن‌ها یکی دیگر از وظایف اندیشگاه‌ها، کاویدن سیاست‌هاي در حال اجرا و اجراشده سایر ملت‌ها و سازمان‌ها و استفاده از نتایج و بهترین تجارب دیگران در پی‌ریزي و اجراي برنامه‌ها و مدل‌هاي بومی می‌باشد. چراکه نتایج حاصل از این کاوش‌ها، براي سیاست‌گذاري‌هاي کلان ملی و حتی سازمانی نیز بسیار مهم است. منظور از بومی‌سازي سیاست‌ها این است که پس از انجام مطالعات تطبیقی مورد نیاز، نقاط مشترك قوت و ضعف و فرصت‌ها و تهدیدهاي این مطالعات و به تبع آن سیاست‌هاي سایر کشورها مشخص شود. از طرف دیگر با پایش شرایط و موقعیت بومی و هم چنین نیازها و مشکلات موجود ، می‌توان این سیاست‌ها را به گونه‌اي سازماندهی و مدیریت کرد که خروجی
آنها، طراحی الگوي بومی باشد .
-4 آینده پژوهی و "آینده اندیشی" سیاست‌گذاري‌هاي کلان و آینده پژوهی هم چون دو موجود هم زاد می‌باشند که حضور یکی، حضور دیگري را نیز به دنبال دارد. چراکه سیاست‌گذاري‌هاي کلان بدون در نظر گرفتن افق زمانی آینده کاري عبث و غیرممکن است. در این راستا پرداختن به مسایلی که ممکن است در آینده اتفاق بیفتد و یا ترسیم آیندهاي مطلوب و قابل دستیابی براي یک سازمان یا کشور، از جمله فعالیت‌هایی است که اندیشگاه‌ها تحت حوزه وظیفه آینده پژوهی بدان می‌پردازند.
5 - برپایی نشست‌هاي فکري و ترویجی یکی از وظایف اندیشگاه‌ها برپایی نشست‌هاي فکري مانند هم اندیشی‌ها، اندیشگان‌ها، همایش‌ها و نیز کارگاه‌هاي آموزشی به منظور حل مشکلات کلان و شناسایی، توصیف و صورت بندي دقیق مسایل مورد نظر، ارزیابی مسایل جاري و ارایه دیدگاههاي تحلیلی درخصوص نیازهاي سیاست‌گذاران و دولت مردان است. البته لازم به ذکر است که در کنار همه این فعالیت‌ها، به جنبه ترویجی و اطلاع رسانی نیز توجه خواهد شد.
-6 ایفاي نقش به عنوان یک مرجع مستقل و منتقد مطالعات اندیشگاه‌ها نمی‌بایست صرفاً توجیه کننده سیاست‌هاي مشتري یا نهاد متبوع آن‌ها باشند و انتظار می‌رود که رویکرد عینی و بی طرفانه‌اي بر تفکر حاکم باشد. اتفاقاً یکی از وجوه تمایز اندیشگاه‌ها با واحدهاي کارشناسی درون سازمانی نیز در این نکته است، چراکه این واحدها در برخی موارد توجیه کننده تصمیمات مسئولان سازمان هستند، ولی اکثر اندیشگاه‌ها به علت ساختار مستقلی که دارند، در فرآیند نقد برنامه‌هاي سازمان مدنظر آزادانه و خلاقانه عمل می‌کنند.
 
برگرفته از :
کتاب دانش نامه آینده پژوهی جلد اول، الف- ح صفحه 110 الی 118
گزارش خطا
برچسب ها: بم می
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر