جانشین فرمانده کل سپاه با بیان اینکه دشمنان هیچگاه قادر به برآورد توان عملیاتی و تاکتیکی نخواهند بود، گفت: انقلاب اسلامی یک پدیده سیاسی توقف ناپذیر و سیستمی برای تغییر زنجیرهوار در منطقه و جهان است.
سردار حسین سلامی جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در همایش سراسری مدیران و مسئولان بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس با اشاره به اینکه جنگ تحمیلی بزرگترین واکنش استکبار جهانی در طول جنگ سرد بود، تصریح کرد: در دوران خفقان جنگ سرد هیچ نظام و حکومتی جرات ایجاد یک تحول سیاسی را نداشت، اما انقلاب اسلامی ایران نقطه آغازی برای گسستن کشورهای جهان از قدرتهای بزرگ شد.
سلامی افزود: غرب در نخستین سالهای پیروزی انقلاب اسلامی برای اینکه از پایهگذاری یک نظام الگو برای کشورهای جهان جلوگیری کند، توطئه بزرگ جنگ 8 ساله را برنامهریزی کرده و به مرحله اجرا گذاشت و این نخستین مقابله بزرگ دشمن با انقلاب اسلامی بود.
جانشین فرمانده کل سپاه تاکید کرد: انگیزههای شخصی صدام برای تسلط بر جهان عرب و انگیزههای غرب برای مبارزه با انقلاب اسلامی، چنین جبهه گستردهای را علیه نظام اسلامی شکل داد. بنابراین باید متوجه این موضوع باشیم که دفاع مقدس تهاجم عراق علیه ایران نبود، بلکه تجمع گسترده استکبار و دولتهای متوسط اروپایی و ارتجاع عرب علیه انقلاب اسلامی بود.
وی افزود: دفاع مقدس حادثهای است که نقطه آغاز یک روند جدید در منطقه و عاملی برای شکست استراتژی قدرتهای بزرگ بود. این جنگ تحمیلی طولانی دارای یک تاثیر سیاسی نامیرا در سطح جهان شد و به همین دلیل انقلاب اسلامی یک پدیده سیاسی توقف ناپذیر و سیستمی برای تغییر زنجیرهوار در منطقه و جهان است.
وی خاطرنشان کرد: مطالعه دفاع مقدس، متعلق به یک زمان و جغرافیای خاص نیست و برای مدتها اثرگذار خواهد بود.
وی با اشاره به اینکه جنگ هشتساله موجب شکلگیری جنگ اول خلیج فارس شد، گفت: صدام تلاش کرد با آغاز جنگ جدید، مسیر دیگری را برای ناکامی خود در مقابل انقلاب اسلامی ایران ایجاد کند. وقتی عراق، آمریکا، اروپا و عربهای مرتجع به نتیجهٔ مطلوب خود در مواجهه با انقلاب اسلامی نرسیدند، به این استراتژی روی آوردند.
جانشین فرمانده کل سپاه اظهار داشت: قدرت نظامی عظیم صدام در کنار فقر فزاینده ناشی از جنگ در کنار کشور ثروتمند ولی ناتوان از نظر نظامی کویت، موجب درک غلط صدام از برآورد واکنش قدرتهای بزرگ جهان شد. این ناکامیها و تحولات موجب تغییر سیاست راهبردی آمریکا در منطقه و زمینه حضور فیزیکی گسترده نظامیان آمریکا را فراهم کرد.
وی با تاکید بر اینکه مواجهه ما با آمریکا در این مقطع شدت گرفت، گفت: آن درسی که میتوان از حمایت آمریکا از صدام و رژیم بعث در طول جنگ هشتساله گرفت، این است که اگر یک حادثه عظیم اشتباه مدیریت شود، میتواند مسیر تمام منطقه یا کل جهان را تغییر دهد.
سلامی با اشاره به اینکه ابعاد ماکروسکوپیک دفاع مقدس بسیار گسترده و کلان است، تاکید کرد: ما باید جنگ را در دو بعد ماکروسکوپیک و میکروسکوپیک تحلیل کنیم. بُعد ماکروسکوپیک یعنی نمایش ابعاد و پیامدهای کلان جنگ در منطقه و جهان که تبیین این مهم از وظایف کسانی است که در حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس تلاش میکنند.
این فرمانده ارشد دوران دفاع مقدس، سناریوهای آغاز جنگ را فراگیر و فرامنطقهای خواند و افزود: قدرتهای بزرگ حتی در مقیاسهای عملیاتی جنگ به کمک صدام شتافتند و قدرتهای متوسط جهانی با همراهی عربهای متحد صدام، نه تنها در سطح استراتژیک از وی حمایت کردند، بلکه وارد عملیات مستقیم بر ضد جمهوری اسلامی شدند.
جانشین فرمانده کل سپاه نقش قدرتهای بزرگ فرامنطقهای را در تجهیز صدام بسیار گسترده توصیف کرد و افزود: وقتی روسیه، انگلستان و سایر قدرتهای بزرگ، لشکرهای عراق را از 12 لشکر به 50 لشکر رساندند، این نشاندهنده عزم جدی قدرتهای بزرگ برای سازماندهی چهارمین ارتش قدرتمند جهان بود.
وی با تاکید بر اینکه آمریکا مدیریت سیاسی جنگ تحمیلی را بر عهده داشت، گفت: وقتی عراق بخشی از خاک ایران را اشغال کرد هیچ قطعنامهای برای برگشت صدام به مرزهای بینالمللی صادر نشد، ولی در موضوع جنگ کویت به محض عبور اولین تانک صدام از مرزهای این کشور قطعنامه سازمان ملل دست آمریکا را برای اقدام نظامی علیه عراق باز گذاشت.
سلامی اضافه کرد: نقطه آغاز جنگ تحمیلی زمانی بود که ما دقیقا در مرحله تغییر و انتقال ساختار قدرت بودیم و از یک نظام پادشاهی وابسته به آمریکا، یک نگاه مستقل دینی مبتنی بر مولفههای قدرت درونی در کشور شکل گرفته بود.
وی با اشاره به اینکه سرعت توطئه دشمن به حدی بود که ارتش ما فرصت سازگاری با شرایط جدید را نداشت، تصریح کرد: در آن زمان نیروهای نظامی سازماندهی نداشتند و سپاه پاسداران هم هنوز در قالب یک قدرت نظامی دارای ساختار و تشکیلات نبود و کشور هم قدرت مقابله با چنین توطئههایی را نداشت و زمان این حادثه کاملا از جانب قدرتهای بزرگ برنامهریزی شده بود.
جانشین فرمانده کل سپاه با اشاره به اینکه در چنین شرایطی هیچ نظام سیاسی قادر به مقابله با این توطئههای گسترده نیست، تاکید کرد: این یک شگفتی و اعجاز بزرگ در ساختار و سازمان درونی جمهوی اسلامی بود که در این موقعیت خطرناک توانست نظام را حفظ کند و این هنر مقاومت ملی است که میتواند تعادل روحی، اجتماعی و سیاسی را در چنین موقعیتهایی ایجاد کند.
وی با بیان اینکه ظرفیت عظیم امام (ره) برای مدیریت چنین حادثهای به خوبی مشهود است، افزود: عکسالعمل رهبر کبیر انقلاب اسلامی در تشخیص حقیقت قدرت و قدرت حقیقت به بهترین شکل به نمایش گذاشته شد و توانست ثبات سیاسی را به صحنه جامعه بازگرداند و سناریوهای جهانی مقابله با انقلاب را با شکست مواجه کند.
سلامی فرمایشات امام(ره) را چشمه حکمت توصیف کرد و افزود: سخن امام راحل مبنی بر اینکه «ما تا آخر ایستادهایم» ناشی از حکمت، بصیرت، و شناخت ایشان بود.
وی با اشاره به آیهای از قرآن که میفرماید «اگر میخواهید راههای جهاد را به شما بیاموزیم در راه خدا جهاد کنید»، بیان کرد: اگر ملتی دست روی دست بگذارد و منتظر نصرتهای الهی باشد، این مهم حاصل نمیشود و اگر مردم دین خدا را یاری کنند، خدا نیز آنها را یاری خواهد کرد.
جانشین فرمانده کل سپاه با اشاره به این موضوع که ما هرگز قواعد غلبه بر دشمنان را از خودشان نیاموختهایم، افزود: در طول جنگ تحمیلی اگر میخواستیم با قاعده و استراتژی دشمن بجنگیم، حتما شکست میخوردیم. راز موفقیت رزمندگان در دوران دفاع مقدس تکیه بر اندیشههای و مولفههای قدرت درونی بود.
وی افتخارات دوران دفاع مقدس را الگوی مناسبی برای آیندگان عنوان کرد و افزود: هنر رزمندگان در جنگ تنوع تاکتیک بود. ما در جنگ اصل غافلگیری را بیش از ورود تجهیزات جدید در ابتکار عمل تاکتیکسازی، خلاقیت، غافلگیری و برآورد ناپذیری رفتارهای عملیاتی و تاکتیکی به نمایش گذاشتیم. به همین دلیل دشمنان هیچگاه قادر به برآورد توان عملیاتی و تاکتیکی ما نخواهند بود.
سلامی با طرح این سوال که چه چیزی اجازه میداد تحرکات تاکتیکی ما تحقق پیدا کند و پیروز شود؟ گفت: وجه تمایز جنگ ما با تمام جنگهای جهان در بعد عقیدتی آن است و باید این مهم را به عرصه تفکر ملی به یک افتخار و ارزش ماندگار و جاودانه در جامعه بدل کرد.
وی دفاع مقدس را سرشار از ارزشهای زنده و ماندگار توصیف کرد و گفت: جنگ ما با مردم و نیروهایی پیش رفت که همه آنها مرگ در راه خدا را یک ایدهآل میدانستند و هرچه به صحنههای خطر نزدیکتر میشدند، نیرویی دو چندان مییافتند.