۱۶ دی ۱۳۹۲ - ۱۱:۲۴
کد خبر: ۶۷۶۸
فرازهایی از رهنمودهای رهبر معظم انقلاب؛
حضرت آیت الله خامنه ای برای مطبوعات سه وظیفه عمده قائل شده و افزودند: مطبوعات را یک پدیده‏ ضروری و لازم و اجتناب‏ناپذیر برای جامعه خودمان و هر جامعه‏ای که بخواهد خوب زندگی کند، می‏دانم.


رهبر معظم انقلاب در پاسخ به این سوال که نظر شما در باره‏ نشریات و مطبوعات چیست و آیا نحوه‏ی برخورد قضائی را تأیید می‏کنید؟ فرمود: این سؤال را خیلی از من می‏پرسند. پاسخ من این است. من مطبوعات را یک پدیده‏ی ضروری و لازم و اجتناب‏ناپذیر برای جامعه‏ی خودمان و هر جامعه‏ای که بخواهد خوب زندگی کند، می‏دانم.

برای مطبوعات هم سه وظیفه‏ی عمده قائلم: وظیفه‏ی نقد و نظارت، وظیفه‏ی اطّلاع‏رسانی صادقانه و شفّاف، وظیفه‏ی طرح و تبادل آراء و افکار در جامعه. معتقدم که آزادی قلم و بیان، حقِّ مسلّم مردم و مطبوعات است. در این هم هیچ تردیدی ندارم و این جزو اصول مصرّحه‏ی قانون اساسی است.

معتقدم اگر جامعه‏ای مطبوعات آزاد و دارای رشد و قلم های آزاد و فهمیده را از دست بدهد، خیلی چیزهای دیگر را هم از دست خواهد داد. وجود مطبوعات آزاد، یکی از نشانه‏های رشد یک ملت و حقیقتاً خودش هم مایه‏ی رشد است؛ یعنی از یک طرف رشد و آزادگی ملت، آن را به وجود می‏آورد؛ از طرف دیگر، آن هم به نوبه‏ی خود می‏تواند رشد ملت را افزایش دهد.

البته معتقدم در کنار این ارزش، ارزش ها و حقایق دیگری هم وجود دارد که با آزادی مطبوعات و آزادی قلم، آن ارزش ها نباید پامال شود. هنر بزرگ این است که کسی بتواند هم آزادی را حفظ کند، هم حقیقت را درک کند، هم مطبوعات آزاد داشته باشد، هم آن آسیب ها دامنش را نگیرد. باید این‏گونه مشی کرد.

در مورد برخورد قضائی باید بگویم، در کار دادگاه و حکم قضائی، هیچ‏کس که این شامل بنده هم می‏شود، نه حق دارد دخالت کند و نه دخالت می‏کند. قاضی باید بتواند آزادانه تصمیم بگیرد. نباید فشاری علیه و له قاضی وجود داشته باشد. علیه این حکم یا آن حکم نباید فشاری وجود داشته باشد. علیه قاضی نباید جوسازی شود. قاضی باید بتواند فارغ از فشار جوّ، طبق قانون حکم صادر کند.

بنابراین دخالت نباید بشود و تا آنجایی که من اطّلاع دارم، در کار دادگاه هایی که مربوط به نشریات بوده، دخالتی هم نشده است. من معتقدم که نظارت بر مطبوعات، یک وظیفه و یک کار لازم است. این مُرّ قانون اساسی و قانون مطبوعات و قانون عادی هم هست. بدون نظارت، یقیناً خواسته‏ها و مصالح ملی از مطبوعات تأمین نخواهد شد.

بعضی افراد خیال می‏کنند که افکار عمومی، منطقه‏ی آزاد و بی‏قیدوبندی است که هر کار خواستند، با آن بکنند! افکار عمومی موش آزمایشگاهی نیست که هرکس هر کار خواست، بتواند با آن بکند. با تحلیل های غلط و شایعه‏سازی و تهمت و دروغ، به ایمان و عواطف و باورها و مقدّسات مردم آسیب می‏زنند. اینکه درست نیست. بنابراین نظارت لازم است تا این کارها نشود.

این یک وظیفه است و اگر انجام نگیرد، جای سؤال دارد که چرا انجام نمی‏گیرد. چه کسی موظف است؟ در درجه‏ی اوّل دستگاه‏های دولتی و بعد دستگاه‏های قضائی. اگر دستگاه‏های دولتی وظیفه‏ی خود را انجام دهند، نوبت به دستگاه قضائی نمی‏رسد. اگر دستگاه‏های دولتی به هر دلیلی نتوانستند کاری را که بر عهده‏ی آن‏هاست، انجام دهند، قاضی باید وارد میدان شود.

قاضی هم مثل داور است؛ از قاضی نباید انتظار داشت که حکم نکند. یک داور در میدان ورزش، به بازیکن خطا کار تذکّر می‏دهد و اخطار می‏کند. اگر تذکّر فایده‏ای نکرد، به او کارت زرد نشان می‏دهد. اگر فایده‏ای نکرد، کارت قرمز نشان می‏دهد. آن کسی که به او تذکّر می‏دهند، اما قانع نمی‏شود و عمل نمی‏کند؛ دوباره تذکّر می‏دهند. فایده‏ای نمی‏کند؛ کارت زرد نشان می‏دهند. فایده‏ای ندارد؛ طبیعی است که قانون کارت قرمز به او نشان می‏دهد. چاره‏ای نیست. از قاضی اصلًا نباید شِکوه داشت.

کسی که غیر مسئولانه می‏خواهد هدایت افکار مردم را به دست گیرد، صلاحیت این کار را ندارد. افکار عمومی باید با مطبوعات هدایت شوند. اگر کسی غیر مسئولانه و خدای نکرده مغرضانه بخواهد این هدایت را در دست گیرد، یقیناً خطا خواهد کرد. هیچ‏کس به راننده‏ی مست و خواب‏آلوده اجازه‏ی رانندگی نمی‏دهد. اگر اجازه‏ی رانندگی هم بدهند، شما سوار ماشین او نمی‏شوید.

* از بیانات رهبر انقلاب در جلسه پرسش و پاسخ دانشگاه صنعتی امیرکبیر نهم اسفند 1379
گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر