یک روزنامه آلمانی در گزارشی با انتقاد از سیاستهای آمریکا در جهان نوشت: قدرت جهانی این کشور در حال نوعی افول ژئواستراتژیک است.
به نقل از «تاگسآنتسایگر»، «باراک اوباما»رئیسجمهور آمریکا، نیروهای خود را از عراق خارج کرد و در عین حال دست دوستی خود را به سوی ایران دراز میکند. این رویکرد باعث شده تا منتقدان در داخل و خارج چنین عملکردی را ضعف سیاست خارجی اوباما بدانند.
در این گزارش آمده است که بنابر افشاگریهای چندین ماه اخیر، آمریکا در کشورهای مختلف جاسوسی میکند به طوری که آژانس امنیت ملی این کشور مانند جارو برقیِ الکترونیکی، قدرت انحصاری آمریکا عمل میکند. اما با این همه، قدرت جهانی آمریکا در حال نوعی افول ژئواستراتژیک است.
چه تلاش برای آشتی با ایران یا عدم تمایل برای برداشتن حکومت «بشار اسد» رئیس جمهور سوریه به زور اسلحه حاکی از تغییر تفکر دولت اوباما در زمینهی سیاست خارجی است که باعث نگرانی متحدان آمریکا مانند عربستان و اسرائیل شده و در آمریکا افراد بیشتری را به انتقاد از رئیسجمهور واداشته است.
برای نمونه «دیوید ایگناتیوس» مقالهنویس سیاست خارجی مدتی پیش با نگرانی در«واشنگتنپست» نوشت آیا اوباما «نسخه آمریکایی» از «میخائیل گورباچف» و در نتیجه رهبری است که اصلاحات وی افول قدرت جهانی کشورش را در پی داشت؟
«لوران فابیوس» وزیر خارجه فرانسه در یک کنفرانس امنیتی مطلب مشابهی را بیان کرد و گفت که از ایالات متحده اغلب به این دلیل انتقاد میشود که بیش از حد در همه جا دخالت کرده است و اکنون اما از این کشور انتقاد میشود که به اندازه کافی حضور ندارد.
«ترکی الفیصل» رئیس پیشین سازمان اطلاعت عربستان در حاشیه کنفرانس امنیت موناکو توضیح داد که اوباما «چندین خط قرمز کشیده» است که از همین آغاز صورتی و بعد سفید شدهاند؛ مانند سوریه که اوباما میخواست بعد از استفاده از سلاحهای شیمیایی در حومه دمشق، این کشور را هدف حمله نظامی قرار دهد اما بعد نظرش را تغییر داد. از این رو آمریکا دیگر شریک مطمئنی نیست.
بر اساس این گزارش، برای منتقدان هیچ چیزی به اندازه سیاست آمریکا در برابر ایران مهم نیست. «والتر راسل مید» کارشناس مشهور جغرافیای سیاسی در مجلهی «نشنال اینترست» نوشت که با این کار آمریکا محور خطرناک «قدرتهای کلیدی» – ایران و روسیه و چین – تقویت میشود و هشدار میدهد که مخالفان آمریکا از کوتهبینی راهبردی این کشور علیه آن سوءاستفاده میکنند.
تاگسآنتسایگر نوشت که پنج سال بعد از پیروزی اوباما، تندروهای این کشور، از جمله نومحافظهکاران و همچنین افرادی مانند مید نگران ضعف سیاست خارجی اوباما هستند: در افغانستان «حامد کرزی» رئیسجمهور افغانستان اوباما را دست به سر میکند، عراق بعد از جنگ پرهزینهی یک بیلیون دلاری «جورج بوش» رئیسجمهور پیشین به حامی تهران تبدیل شد، در آمریکای لاتین بسیاری از ضد آمریکاییها علیه واشنگتن هرچه میخواهند میگویند. مید میگوید تهران و مسکو و پکن همواره با بیپروایی بیشتر، آمریکا را به چالش میکشند تا سلطهی آمریکا را بشکنند.
مید معتقد است که ایران در حال تبدیل شدن به قدرت برتر در خاورنزدیک است، در حال حاضر « ولادیمیر پوتین» رئیسجمهور روسیه به واشنگتن و اروپاییها در اوکراین نشان میدهد که چه کسی «آقای خانه» است. مید میخواهد آمریکا به جای اینکه یک سیاست خارجی را دنبال کند که عمدتا به مسایل موردی میپردازد، مانند تروریسم و محیط زیست و تجارت، باید دوباره به یک راهبرد جهانی بازگردد.
اما هرچه باشد اوباما به این دلیل انتخاب شد که از سیاست مداخلهجویانه بوش به شدت انتقاد کرد و وعده داده بود آن را پایان دهد. 12 سال جنگ بعد از یازده سپتامبر، آمریکاییها را از جنگ خسته کرده است؛ به ویژه که وضع کشور و نهادهای آن، اصلاحات عمیق و پرخرج را مطالبه میکند. از این گذشته کسری بودجهی عظیم آمریکا مانع سیاست خارجی مداخلهجویانه است: خیلی ساده، پول کم است تا با توجه به چالشهای متعدد از برتری جهانی این کشور دفاع شود.
از طرفی درباره سعودیها باید گفت که آنها در مقابل واشنگتن موضع بسیاری ضعیفی دارند و تمایل آمریکاییها به عربستان به فروش نفتوگاز بستگی دارد.
این روزنامه آلمانی نوشت که چه بسا «پایان تاریخ» در عمل آغاز شود. به همین شکل اما ممکن است زمان دخالتهای نظامی بزرگ امریکا از ویتنام گرفته تا عراق نیز سپری شده باشد.