* ایران در منطقه حساس خاورمیانه وزنهای قابل توجهی است
فعالیتهای هستهای ایران موجبات نگرانی عمیق آمریکا و جامعه بینالمللی را به همراه داشته است اما چالشی که ایران هماکنون به همراه دارد بسیار بزرگتر است. ایران میتواند با تحریک تنشهای فرقه ای و تضعیف تلاشها برای یافتن امنیت پایدار برای کشورهای مختلف منطقه، نقشی خود را ایفا کند. یک رویکرد راهبردی مستلزم انجام تلاش برای یافتن شیوهای برای زیستن جامعتر در کنار کشوری است که در این منطقه حساس و شکننده وزنهای سنگینی به شمار میرود تا این کشور را در قبال فعالیتهای هستهایش به تمکین واداشت ضمن این که زمینههای همکاری درباره نگرانیهای مشترک را شناسایی کرد.
* سوءظن شدید میان ایران و آمریکا مانع از تماس دو طرف شده است
ایران برای دولت آمریکا مشکل شدیدی به همراه داشته است تقریباً هر بخش از راهکاری که ارایه میشود مشکلات و مخمصه تازهای به بار میآورد. واشنگتن و تهران سابقهای طولانی در از دست دادن فرصتها و ناکامی در برقرار تماس و ارتباط دارند. زمانی که یکی از طرفین آماده اتخاذ مسیری تازه است، طرف دیگری یا خیلی به این تغییر مظنون میشود یا این که اولویتهای دیگر آن را به سمتی دیگر متمایل میسازند.
پیش درآمدی که در سال 2009 از سوی باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا در این رابطه ارایه شد به خاطر سوء ظنی که از مدتها قبل درباره نیات آمریکا وجود داشت، مورد استقبال قرار نگرفت. سیاستهای داخلی همچنین فضای مانور را از رهبران دو کشور گرفته بود کسانی که لفاظیهای آنها در انظار عمومی همواره با دشمنی بیپایان همراه بوده، مستعد پذیرش مصالحه و حل و فصل اختلافات نیستند. در عین حال غرور ایران یعنی تمایلات انقلابی کشور روند اوضاع را پیچیدهتر ساخته است.
* فاصله بین انتخابات آمریکا و ایران فرصتی برای کاهش تنشها و تحرکات دیپلماتیک است
پنجره میان انتخاب مجدد باراک اوباما به ریاست جمهوری آمریکا و انتخابات ریاست جمهوری ایران که قرار است در نیمه سال 2013 برگزار شود فرصتی برای کاهش تنشها و ایجاد حرکت دیپلماتیک پیش از این امر فراهم میکند که ایران تصمیم به عبور از آستانه راهبردی برای دستیابی به توان کامل هستهای بگیرد و در زمانی که رهبران ایران نگران فشارهایی اقتصادیای هستند که تحریمهای غربی بر کشور اعمال میکند. پنجره سیاسی شاید تنگتر از پنجره فنی باشد و بیشتر کارشناسان اعتقاد دارند که ایران هنوز تا رسیدن به موقعیتی در فعالیتهای هستهای خود که نیاز به اتخاذ تصمیمات سیاسی جدید را الزامی میکند، فاصله دارد.
در طول دهه گذشته، اعضای شورای امنیت سازمان ملل بعلاوه آلمان با ایران وارد تعامل شدند تا مباحثاتی درباره تعهدات این کشور تحت معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای (انپیتی) برگزار کنند. در سال 2012، جلساتی در بغداد، استانبول و مسکو برگزار شد و در هفتههای آینده شاهد مذاکرات بیشتری خواهیم بود. اتحادیه اروپا ریاست این جلسات را برعهده دارد. این گفتوگو مفید بودهاند اما برای دستیابی به پیشرفت کافی نبودند. بسیاری از بازیگران مهم تمایل دارند روندی که میان ایران و آمریکا در پیش گرفته میشود بر توجهی که ایران به منافع بلندمدت خود دارد، تمرکز کند.
* تحریمها نتوانسته ایران را مجبور به محدود کردن برنامه هستهای خود کند
بخش محوری دیگر در راهبرد بینالمللی در قبال ایران افزایش تحریمهای سخت علیه رهبران ایران، بخشهای صنعتی و بانکی کشور بوده است. هدف اعلام شده از این تحریمهای بینالمللی اعمال فشار بر ایران برای محدود کردن برنامه هستهای است که نتایج مطلوب را به همراه نداشته است.
* مذاکرات با ایران درباره مسایل عراق و افغانستان بینتیجه ماند
دیگر تحریمها مانند تحریمهایی که علیه شرکتهای بینالمللی که فناوری فیلترینگ دستیابی به اینترنت را به ایران فروختهاند، کارایی چندانی نداشتهاند. به رغم تصمیم هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا برای اولویت دادن به آزادی اینترنت، مقامات ایران در محدود کردن دستیابی به اینترنت، نظارت بر ایمیلها و شبکههای اجتماعی و استفاده از فناوری در شناسایی مخالفان سرآمد دیگران شدهاند.
تلاشهای پراکندهای که به منظور وارد کردن ایران به سیاستهای مربوط به کشورهای همسایه مانند عراق و افغانستان صورت گرفتند نتیجه چندان مهمی در زمینه ایجاد اعتماد و تفاهم در قبال منافع این دو کشور به همراه نداشت. در عراق، رقابت مستقیم ایران بر سر نفوذ بر دولت نوری مالکی منجر به این شد که مذاکرات با ایران درباره این کشور سازنده نباشد. درمورد افغانستان، تغییر رویکرد آمریکا برای مطلع کردن ایران از خروج نیروهای بینالمللی از افغانستان زمانی متوقف شد که ایران اعلام کرد منافع اصلی ایران در گرو ممانعت از توافقنامه راهبردی جدید میان کابل و واشنگتن است (توافقی که از ژوئیه 2012 به مرحله اجرا درآمد.
* رهبر ایران تعیین میکند رابطه با آمریکا به نفع کشور است یا خیر
امروز تصمیمگیرنده اصلی در ایران در تعیین این امر که آیا تعامل مستقیم و دوجانبه با آمریکا به نفع کشور است یا خیر، آیتالله خامنهای است. رهبر ایران به دلیل سوابق سیاسی خود بر این باور است که هدف اول ایالات متحده تغییر نظام در ایران است. قیامهای عربی و حمایت واشنگتن از مخالفان سوری، نخبگان سیاسی و فرماندهان سپاه پاسداران را به این باور رسانده که آمریکا به دنبال از بین بردن نفوذ منطقهای ایران و تغییر توازن منطقهای قدرت به نفع رقبای ایران مانند عربستان سعودی و دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس است.
برعکس محمد خاتمی، رئیس جمهوری پیشین که اعتقاد داشت ایران باید روابط بهتری با کشورهای غربی ایجاد کند، احمدینژاد انگیزههای متفاوتی برای این امر دارد، او اعتقاد دارد برقراری رابطه بهتر با آمریکا برایش در داخل کشور محبوبیت به همراه میآورد. اما اکنون رئیس جمهور و جناح سیاسی او به حاشیه رانده شدهاند و بعید است به آنها اجازه داده شود نامزدی را برای شرکت در انتخابات ژوئن 2013 معرفی کنند.
دیگرانی که تمایل به اعمال فشار برای دسترسی به توافق با غرب دارند مانند هاشمی رفسنجانی، از نظر سیاسی چنان ضعیف شدهاند که نمیتوانند تفاوتی در کار ایجاد کنند.
* آمریکا باید از لحن تقابلی خود درقبال ایران کم کند
اقدامات عملی که آمریکا میتواند در پیش گیرد عبارتست از موارد زیر است:
1- آمریکا میتواند روند کار را با تمرکز بر دستیابی به توافق واقعی درباره این بنبست طولانی از طریق ابزارهای صلحآمیز در دست گیرد. اتخاذ لحن و رویکردی که کمتر تقابلی و تنبیهی باشد و احترام بیشتر به حقوق و مسئولیتهای مشروع ایران میتوانند به ایرانیها کمک کند که از سوء ظن خود درباره اهداف آمریکا دست بردارند. رئیس جمهوری آمریکا باید بر این امر تأکید کند که آمریکا اعتقاد دارد امکان این امر وجود دارد که بتوان به توافق درباره ترتیباتی درباره غنیسازی و بازرسیها که مورد پذیرش دو طرف باشد و منافع دو طرف را تأمین کند، دست پیدا کرد.
* آمریکا باید آماده لغو برخی تحریمها در همان ابتدای روند دوجانبه با ایران باشد
2- بر این امر تصریح کند که روند جدید دو جانبه درباره برخی از مسائل روند جاری گفتوگوی میان ایران و گروه 1+5 را تضعیف نخواهد کرد. آمریکا میتواند بار دیگر به روند هستهای و نقش کلیدی اروپا اعتبار مجدد داده ضمن این که رویکرد دو جانبهای را همزمان با این روند دنبال کند.
3- آمریکا باید آماده لغو برخی تحریمهایی باشد که بیشتر جنبه سمبلیک دارند، تا حسن نیت خود را نشان دهد حتی اگر واکنش ایران به این امر منفی باشد، آمریکا میتواند این کار را در ابتدای پروسه خود با ایران نشان دهد.
4- آمریکا باید موضوعات و برنامههای لازم برای دیدارهای دوجانبه را به گونهای تدوین کند که بتواند طیف گستردهای از نگرانیهای امنیتی منطقهای بخصوص مسئله افغانستان را برطرف سازد. تعامل با ایران درباره سوریه یا فلسطین نیز میتواند بسیار مناقشه براگیز باشد چرا که مواضع دو طرف در این باره به طور کلی درباره این دو مسئله ناهمخوان است. اما افغانستان همچنان موضوع مناسبتری است ضمن این که مباحثات گسترده درباره روندهای خاورمیانهای نیز میتواند نقطه شروع خوبی برای دو کشور باشد.
5- آمریکا باید از تعاملات بهتر میان همتایان ایرانی و آمریکایی در زمینههای مهمی مانند آموزش و پرورش، علوم و فناوری، بهداشت و درمان حمایت کند تا گامهای اعتماد ساز برای ایجاد اعتماد بیشتر در سطح مردم باشد.