موضوع «ایجاد یأس در دشمن» بارها و به کرات در سخنان حضرت امام (رحمت الله علیه) و نیز مقام معظم رهبری مطرح شده است.۲ بر خلاف برخی از سیاسیون غافل یا خائنی که معتقدند انفعال و سازش در برابر دشمنان، خط مشی خصمانهی آنها در مقابل جمهوری اسلامی را ملایمتر خواهد کرد، رهبر معظم انقلاب معتقدند برعکس، تنها استقامت و عقب ننشستن در برابر دشمنان، آنها را به کرنش و تعظیم در برابر ملت مسلمان ایران وادار خواهد کرد. ایشان در موقعیتهای متعدد، از جمله در بیانات خویش در جمع بسیجیان، عامل برطرف کردن مزاحمت دشمن را اقتدار و ایستادگى ملت و بالطبع یأس و ناامیدی دشمن را عامل اصلی کاهش فشارها و دلسرد شدن دشمن اعلام نمودهاند: «اعتقاد قاطع ما این است که عناد دشمنان تا زمانى ادامه خواهد داشت که از ما مأیوس شوند.
مادامى که نسبت به تعرض خود امیدوار باشند، معارضه و عناد وجود خواهد داشت. وقتى از ضربه زدن به نظام و باجخواهى مأیوس شدند و احساس کردند جمهورى اسلامى تثبیت شده است و هیبت آنها کسى را نمىترساند، آن گاه خطر رفع و یا کم خواهد شد.»۳
نظام اندیشگی رهبر معظم انقلاب، همچون بنیانگذار جمهوری اسلامی، هر گونه عقبنشینی از اصول اساسی نظام و اسلام در برابر دشمنان را برنمیتابد. درست همان گونه که طرح تاکتیک «نرمش قهرمانانه و مانور هنرمندانه»، به تصریح خود ایشان، هرگز به معنای عقبنشینی از اصول و حقوق ملت نبوده و نیست که با هدف پیروزی و غلبه بر دولتهای استکباری تمهید میشود.
در بیانات رهبر انقلاب، علل و عوامل بهوجودآورندهی یأس در دشمن، پیامدها و آثار آن، نقش گروهها و اقشار گوناگون در ایجاد آن و سرانجام تشریح موارد و مصادیق تاریخی این یأس در مقاطع مختلف، از جمله مباحث پیرامون یأسآفرینی در دشمن هستند. این یادداشت به تبیین مؤلفههای مزبور در بحث «ایجاد یأس در دشمن» با توجه به بیانات رهبر معظم انقلاب میپردازد.
الف) علل و عوامل بهوجودآورندهی یأس در دشمن
در کلام رهبر معظم انقلاب، به موارد متعددی به عنوان عوامل ایجاد یأس در دشمن، صراحتاً اشاره شده است:
- پیوند میان آحاد مردم؛
مادامى که وحدت کلمه در میان ملت ما حکمفرماست، که بحمدالله وحدت کلمه در میان ملت ما چشمگیر است، دشمن هیچ چاره و سرانجامى جز ناکامى و یأس ندارد. شما دشمن را مأیوس کردهاید.۴
- پیوند میان مردم و مسئولین (اتحاد کلمه و همراهى مردم با مسئولان)؛
اتحاد کلمه و همراهى شما مردم با هم و پیوند محکمى که بین شما و مسئولان ابراز شد، همهى دنیا آن را دیدند و باعث یأس دشمنان گردید.۵
- تمسک مردم به اسلام و قرآن؛
مادامى که ملت در صحنه است و احساس مسئولیت مىکند، همچنان که امروز همهى قشرهاى ملت ما در صحنهاند و احساس مسئولیت مىکنند، مادامى که ملت متمسک به اسلام و قرآن است، که تمسک به اسلام و قرآن در میان ملت ما روزافزون است، مادامى که وحدت کلمه در میان ملت ما حکمفرماست، که بحمدالله وحدت کلمه در میان ملت ما چشمگیر است، دشمن هیچ چاره و سرانجامى جز ناکامى و یأس ندارد. شما دشمن را مأیوس کردهاید.۶
- حضور عظیم مردم در صحنههاى انقلاب؛
حضور مردم در صحنههاى انقلاب و ایمان آنها به خداوند، دشمنان نظام را مأیوس مىکند.
رفتن مردم با تعداد زیاد آرا پاى صندوقهاى رأى و جمع شدن آرای زیاد براى مجموعهى نامزدها، دشمن را مأیوس خواهد کرد.۷
- استقامت و عدم انفعال در برابر دشمن؛
ملت ایران، با قدرت و استقامت و توکل به خدا و اتحاد کامل و شرکت در سازندگى عمومى کشور و با آگاهى و هوشیارى خود، باید دشمنان یعنى آمریکا و ارتجاع و زخمخوردگان را از دستاندازى به این انقلاب و به کشور عزیزمان مأیوس کند.۸
- به چالش کشیدن منطق استکبار؛
انقلاب در اعتراض به استکبار و عوامل استکبار در ایران به وجود آمد و بر این اساس تشکیل شد، رشد پیدا کرد، قوى شد، منطق استکبار را به چالش کشید. [استکبار] نمیتواند تحمل کند، مگر وقتى که مأیوس بشود.۹
- بصیرت و آمادگى مردم؛
آنچه دشمن را مأیوس مىکند، این است که امت اسلامى قدر و اهمیت و توان و ارزشهاى خود را بشناسد و عظمت خود را ـوقتىکه میان او وحدت باشدـ بفهمد و قدرت ایستادگىاى را که خداى متعال در او قرار داده است، قدر بداند.۱۰
- پیشرفت و اقتدار در همهی ابعاد (نظامى، اقتصادى، سیاسى و فرهنگى)؛
روزى که جمهورى اسلامى، با اثبات اقتدار سیاسى و اقتصادى خود و با اثبات قدرت ادامهى زندگى، دشمن را مأیوس کرد، مىتوان اطمینان داشت که دشمن از توطئه دست خواهد کشید؛ چون احساس مىکند تلاش او بىفایده است.۱۱
امروز دشمن از دستاندازى به انقلاب مأیوس است، اما از دشمنى پشیمان نیست. ملت ما باید بهوش باشد. اولین وظیفهى ما این است که کشورمان را از همه جهت قدرتمند کنیم. امروز همهى برنامههاى دولت جمهورى اسلامى، در خط قدرت بخشیدن به ایران اسلامى است.۱۲
آن وقتى که توانستید کشور را به اقتدار علمى و به اقتدار اقتصادى برسانید و آن وقتى که توانستید عزت علمى را براى کشور فراهم کنید، آن روز البته توطئهها کم خواهد شد، مأیوس خواهند شد.۱۳
دقت در بیانات رهبر معظم انقلاب در خصوص عوامل یأسآور در دشمنان و قدرتهای مستکبر، حاوی راهبردی سهضلعی شامل وحدت، استقامت و بصیرت مردمی، اتحاد مردم با مسئولین و رسیدن به اقتدار در همهی ابعاد در سایهی این وحدت، بصیرت و استقامت است.
هر سه مؤلفه و حلقهی مزبور و شیوههای ایجاد ناامیدی و یأسآفرینی در دشمنان در بیانات رهبر معظم انقلاب با مصادیق ملموس و عینی تبیین شدهاند.
رهبر معظم انقلاب وحدت و اتحاد مردمی را در عرصهها و میدانهای مرتبط با آن اعلام داشتهاند. وحدت و یکپارچگی اقوام مختلف ایرانی با یکدیگر، همدلی در تنگناهای اقتصادی، اتحاد حول محور اشتراکات اسلامی ورای اختلافات مذهبی و فرقهای و… نمونههایی از مصادیق اتحاد مردمی به شمار میروند.
تأکید و توجه خاص رهبر انقلاب بر حفظ وحدت و همسویی مردم با مسئولین و کارگزاران نظام و نیز حضور مردم در صحنههای انقلاب، از مهمترین محورهای بیانات رهبر انقلاب در مبحث یأسافکنی در دشمن است. بدیهی است حضور مردم در گردنههای انقلاب از جلوههای مشروعیت سیاسی نظام جمهوری اسلامی است و زمانی که دشمنان با نظامی با پشتوانههای گستردهی مردمی مواجه باشند، تاب تهاجم و توطئههای مؤثر را در خود نمیبینند؛ چرا که حتی اگر به هر طریقی نظام سیاسی را نیز دگرگون سازند، هر آن از سیل خشم تودههای مردمی در امان نخواهند بود.
یکی از عوامل یأسافکنی در دشمنان، موضوع پیشرفتهای عینی و ملموس و کارآمدسازی نظام جمهوری اسلامی در همهی ابعاد است. طبعاً شناخت و تکیه بر استعدادهای درونی کشور، مردم و مسئولین را به استقامت و قدرت ایستادگی در برابر دشمن، ترغیب خواهد کرد.
بنابراین تعامل مردم و مسئولین به عنوان تعاملی دوسویه (مسئولین با انتخاب و حمایت مردم و همچنین مردم تحت حمایت مسئولین)، هر قدرت استکباری را از فکر تعرض و توطئه علیه نظام واجد چنین تعامل و مشروعیتی متزلزل خواهد کرد.
تبیین، روشنگری و اقناع افکار عمومی داخلی و نیز به چالش کشیدن منطق، رفتار و روش استکبار دو بُعد مهم حلقهی «تبیین و جنگ نرم» به شمار میروند. بخش مهمی از عوامل یأسآفرین، علاوه بر پیشرفتهای سختافزاری، در موضوع تبیین، روشنگری و بصیرتانگیزی، هم در عرصهی افکار عمومی داخلی و هم در جنگ روانی علیه دشمن قرار دارد. تلاش برای شناخت جامعهی خود، نیازها، انتظارات و آرمانهایش و نیز شناخت دشمن و معرفی استکبار و مبارزهی نرم با اغواگریهای آنها از جمله مؤکدات رهبر انقلاب است؛ موضوعی که متأسفانه تاریخ اسلام و تشیع، تا کنون بارها و بارها از فقدان یا نارسایی آن ضربه خورده و مهمترین پشیمانیها را رقم زده است.
سومین عامل یأسافکنی در دشمنان، موضوع پیشرفتهای عینی و ملموس و کارآمدسازی نظام جمهوری اسلامی در همهی ابعاد است. طبعاً شناخت و تکیه بر استعدادهای درونی کشور، مردم و مسئولین را به استقامت و قدرت ایستادگی در برابر دشمن، ترغیب خواهد کرد. موضوعی که رهبر معظم انقلاب، در انحاء و قالبهای گوناگون، اعم از جنبش نرمافزاری، جهاد اقتصادی، اقتصاد مقاومتی و همت و تلاش مضاعف، هم در نامگذاری سالها و هم در مقاطع دیگر، آن را از اقشار گوناگون جامعه (دانشجویان، محققان، عموم مردم، مسئولین سیاسی، اقتصادی و…) مطالبه نمودهاند.
روشن است تحقق شرایط دو مؤلفهی اول، فضایی را در کشور رقم خواهد زد که در بستر آن، پیشرفتهای علمی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و… با چالشها و موانع کمتری مواجه خواهد بود. هر پیشرفت و اقتداری مرهون فضای آرام و همدلانه و همکاری و تعاون در بخشهای گوناگون است و در چنین فضایی، قطعاً هر ملتی پیشرفتهای بزرگی را تجربه خواهد کرد.
بنابراین عوامل برشمردهی یأسآفرین در دشمنان، از رابطهای تعاملی با یکدیگر برخوردارند که در صورت تحقق هر سه آنها، دشمنان از طمع کردن در هر یک از ارکان چنین جامعهای مأیوس و ناکام خواهند بود.
انجام صحیح وظایف و مسئولیتها، موضعگیریهای صحیح و بهموقع در رخدادها و موقعیتهای سیاسی حساس، جلوگیری از ابراز اظهاراتی مبنی بر ناتوانی، ضعف یا ناامیدی از پیشرفتها مهمترین توصیههایی است که رهبر معظم انقلاب از مسئولین در ناامید کردن دشمنان خطاب به مسئولین بیان داشتهاند.
ب) نقش گروهها و اقشار گوناگون در ایجاد یأس در دشمن
بررسی عوامل موجد یأس و ناامیدی در دشمنان، به روشنی گویای نقش هر یک از اقشار گوناگون جامعه در ایفای چنین وظیفهای است.
در وهلهی اول، آحاد مردم مخاطب توصیههای رهبری در مأیوس کردن و تضعیف روحیهی دشمن، به ویژه در بُعد وحدت، همدلی و استقامت هستند. رهبر معظم انقلاب، حضور اقشار مردمی در صحنههای انقلاب، از جمله در انتخابات گوناگون را به عنوان یکی از مهمترین عرصههای ناامیدسازی دشمن دانستهاند. حضور شورآفرین مردم در چنین عرصههایی از جمله مواردی است که بیانگر مشروعیت مردمی نظام اسلامی و نشانهی ناکامی توطئههای دشمنان در تزلزل پایههای اصلی نظام جمهوری اسلامی است.
مسئولین و کارگزاران نظام، اعم از اعضای دولت، نمایندگان مجلس، نظامیان، محققان و دانشمندان، کارگزاران قوا، از جمله شخصیتهای مؤثر در پروسهی ناامیدسازی دشمنان از دستیازی به منافع و ارزشهای اسلامی محسوب میشوند. چنان که رهبر انقلاب بر نقش هر یک از این شخصیتها و گروهها تأکید نمودهاند: «تا آن روزى این فشارها ادامه پیدا خواهد کرد که دشمنان مأیوس شوند. یأس آنها به چیست؟ به این است که احساس کنند روند تحرک و تقویت خویشتن در جمهورى اسلامى توقفپذیر نیست. بخشى از این کار بزرگ به عهدهى شماست [نیروهای نظامی]، بخشى به عهدهى دانشمندان غیرنظامى است، بخشى به عهدهى دانشگاههاست، بخشى به عهدهى سیاستمداران است؛ آنها هم مىتوانند در ایجاد این باور که فشارها را دور یا کم خواهد کرد، نقش ایفا کنند.»۱۴
انجام صحیح وظایف و مسئولیتها، موضعگیریهای صحیح و بهموقع در رخدادها و موقعیتهای سیاسی حساس، جلوگیری از ابراز اظهاراتی مبنی بر ناتوانی، ضعف و یا ناامیدی از پیشرفتها مهمترین توصیههایی است که رهبر معظم انقلاب در رابطه با ناامید کردن دشمنان، خطاب به مسئولین بیان داشتهاند: «مسئولیتها و مأموریتها را خیلى قوى و محکم و با قاطعیتِ کامل و با حضور وسیع و همهجانبه انجام دهید و دشمن را مأیوس کنید.»۱۵
روشن است، مسئولین و کارگزاران نظام در هر سه بُعد از عوامل یأسآفرین نقشآفرین، تأثیرگذار و دارای رسالت سنگینی هستند.
اصحاب تبیین و بصیرتآفرینی، محققین و فعالان عرصههای گوناگون علمی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و… جهت پیشرفت کشور، گروههای بزرگی از جامعه هستند که بار این دلسردسازی دشمنان را به دوش میکشند. به عنوان نمونه، نقش اهل رسانه و تبلیغ، در به چالش کشیدن منطق استکبار، تکلیفی بس حساس و تأثیرگذار است. تکلیفی که متأسفانه بعضاً با توجه به تکثر مراکز تصمیمگیری و اجرا، عدم سیاستگذاری صحیح و بهموقع، تفکیک نشدن حوزهها و عدم کار گروهی و… به درستی انجام نمیشود.
حال آنکه چنان که اشاره شد، یکی از مهمترین عوامل دلسردکنندهی دشمنان، حفظ روحیهی استقامت و صبر و امید در بین مردم است. تمامی تلاش قدرتهای استکباری در ایجاد یأس در ملتها و حداقل نشان دادن و نمایش روحیهی ناامیدی، ناتوانی، ضعف و وادادگی، تسلیم و دلزدگی در آنهاست. لذا یکی از مهمترین محورهای تبلیغی قدرتهای استکباری، باورپذیر کردن و قبولاندن یأس، ناتوانی و روحیهی «ما نمیتوانیم» در بین ملتها و دولتهای ضعیف است. به ویژه در جمهوری اسلامی که به برکت نستوهی ملت مبارز ایران، هویت ازدسترفتهی سایر ملل مستضعف را حیاتی دیگر بخشیده و امید به زنده ماندن و استقامت را در بین سایر ملتها شکوفا کرده است.
بسیاری از جریانها و شخصیتهای سیاسی داخلی با فراموشی و تغافل از اصل مهم روانی «ضعف خودت را خودت نگو» برای سبقت گرفتن از یکدیگر در نزدیکی به آمریکا، به اغراق و بزرگنمایی بیش از حد مشکلات اقتصادی در کشور دست زدهاند.
این محور تبلیغی البته آلوده به روشهای اغواگرانهی متعددی بوده است. به عنوان نمونه، در چند سال اخیر، مغالطهها و اغراقهای رسانهای گسترده در القای خدعهی «رابطه با آمریکا تنها راهحل مشکلات کشور» و تأثیر بلادرنگ تحریمهای اقتصادی علیه جمهوری اسلامی، یکی از شاخههای این جنگ روانی گسترده بوده است. مغالطهای که به ویژه از ماههای پیش از انتخابات یازدهم ریاستجمهوری جا انداخته شد و نتیجهی طبیعی آن پذیرش این تصور باطل بود که بهبود یا بحران وضعیت اقتصادی در کشور، به طور ویژه تابع وضع تحریمهاست و بالطبع تنها (و حداقل بهترین) راه بهبود وضعیت اقتصادی، مذاکره و رابطه با آمریکاست.
حال آنکه واقعیت با چنین باور غلطی فاصلهی بسیاری داشته و دارد. این درست است که تحریمها تنها ورقپاره نیست و خواهناخواه بر وضع معیشتی و اقتصادی کشور تأثیرگذار بوده است، اما اولاً تأثیر این مؤلفه یک مؤلفهی خاص و حیاتی نیست و بیشتر نوعی فرافکنی برخی مسئولان برای فرار از قصور و کاستیهای آنهاست. ثانیاً چنین باوری موهوم است که ارتباط و مذاکره با قدرتهای استکباری وضع معیشت عمومی را بهبود خواهد بخشید؛ چرا که اگر این گونه بود، خود این کشورهای سلطهگر، در بحرانهای متناوب اقتصادی دستوپا نمیزدند؛ چرا که اگر این گونه بود کشورهای وابسته و دارای بیشترین مراودات اقتصادی با ایالات متحده، همچون کشورهای عربی و در رأس آنها، مصر و عربستان در فقر و عقبماندگی دستوپا نمیزدند و از اقتصادی لرزان و آویخته به میل و تمایل سرمایهداران آمریکایی در امان میماندند.
اگرچه آمریکا از جمله مقتدرترین کشورهای دنیاست و تحریمهای آن توانسته زیانها و مزاحمتهای فراوانی را بر جمهوری اسلامی تحمیل کند، اما این کشور با همهی قدرت و سلطهجویی خود در دستیابی به اهدافش ناکام بوده است. جمهوری اسلامی از اول انقلاب تا کنون، علیرغم همهی مشکلات و تنگناها، با توکل بر خداوند و اتکا به استعدادها و نبوغ و باور به توانمندی فرزندانش، در بسیاری از عرصهها، پیشرفتهای چشمگیر و تحسینبرانگیزی داشته و توانسته است در برخی عرصهها به خودکفایی و استقلال برسد. واقعیتی که حتی خود آمریکاییها نیز قادر به کتمان آن نبودهاند.
لذا در رسانههای آن سو و متأسفانه بعضاً این سو، همواره بر این اصل بدیهی، مهر اغوا نهاده شد که هر کشور پیشرفتهای بر پایهی تواناییها و کفایتهای داخلی مردم خود، قد برافراشته است و نه تحت استعمار و سلطهی قاهرانهی قدرتهای استکباری. اینچنین بود که بسیاری از جریانها و شخصیتهای سیاسی داخلی با فراموشی و تغافل از اصل مهم روانی «ضعف خودت را خودت نگو» برای سبقت گرفتن از یکدیگر در نزدیکی به آمریکا، به اغراق و بزرگنمایی بیش از حد مشکلات اقتصادی در کشور دست زدهاند.
تاریخ انقلاب اسلامی مشحون از مقاومتها و ایستادگیها در مقابل دشمنان و قدرتهای استکباری بوده است. استقامت مردم ایران در توطئههای پیدرپی در روزهای آغازین پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ایستادگی مردم در دفاع مقدس، پشتیبانی مردم از ولایت فقیه، چه در زمان بنیانگذار انقلاب اسلامی و چه در زمان مقام معظم رهبری، از مهمترین مصادیق دلسردی و ناامیدی دشمنان از نفوذ و تأثیر بر ملت ایران بوده است. چنان که رهبر معظم انقلاب، در موقعیتها و مناسبتهای گوناگون به صراحت بر این موضوع تأکید نمودهاند: «این وحدت و یکپارچگى را که شما مردم، در جنگ و اول انقلاب و در حمایت از امام به هنگام حیات و ممات ایشان و در تمام قضایا در طول این یازده سال نشان دادید، قوىترین حربهى شما و مایهى مأیوس کردن دشمنان شماست.»۱۶
برعکس هر زمانی که عناصری از دولت و قوای دیگر، نشانههایی از ناامیدی و ضعف و انفعال از خود نشان دادهاند، نه تنها دشمنان انقلاب اسلامی ملایمتر و مهربانتر نشدهاند، که بر شدت دشمنی و خصومت خویش افزودهاند. نمونهی چنین امری، حضور برخی کارگزاران و نمایندگان منفعل و واداده در عصر اصلاحات و مجلس ششم بود که پیامهای ارسالی آنها برای غرب، قدرتهای استکباری و در رأس آنها آمریکا را جریتر و گستاختر نمود. تا آنجا که رئیسجمهور این کشور، در برابر اظهار عجز و علاقه و نامهنگاری برخی مقامات، ایران را «محور شیطانی» (Axis of Evil) نامید.۱۷
از همین جاست که اهمیت تأکیدات مکرر رهبر معظم انقلاب مبنی بر شناخت ماهیت دشمن و خوی سلطهجویانهی دولتهای استکباری معنایابی میشود؛ موضوعی که همت، تیزبینی، موقعسنجی، موضوعسنجی و سرعت عمل هر چه بیشتر آحاد مردم، مسئولین و اهل تبیین و تبلیغ و رسانه را میطلبد.
برهان