گروه مطالعات اقتصادی پژوهشگاه فضای مجازی، روش های بهرهگیری از ظرفیتهای فضای سایبر را برای دفاع از مقدسات اسلامی در پرتو پویش اخیر برای تحریم محصولات فرانسوی در شبکههای اجتماعی بررسی کرد.
به گزارش پایداری ملی به نقل از خبرگزاری مهر، کمتر از دو ماه بعد از اقدام هفتهنامه فکاهی فرانسوی شارلی ابدو در توهین به رسول اعظم (ص)، بار دیگر اهانت به مقدسات اسلامی و مسلمانان در این کشور اروپایی موجی از اعتراضات و واکنشها در میان مسلمان را به دنبال داشته است.
این اعتراضات و واکنشها به ویژه بعد از اظهارات امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه در مراسم یادبود ساموئل پتی، معلم فرانسوی که ادعا شده پس از نشان دادن کاریکاتورهای توهینآمیز مجله شارلی ابدو از پیامبر اسلام در کلاس درس به دانشآموزان خود، به قتل رسیده است و اقدام دولت این کشور در تعطیلی موقت بیش از ۵۰ مسجد و مرکز اسلامی، به راه افتاد.
امانوئل مکرون در مراسم یادبود پتی ضمن خودداری از محکوم کردن اهانت به مقدسات اسلامی و مسلمانان، طی اظهارات اسلامهراسانه گفته بود که کشورش کاریکاتورهای توهینآمیز به حضرت محمد (ص) و اسلام را محدود نخواهد کرد.
همچون وقایع مشابه در سالهای اخیر، فضای سایبر به میدانی برای تقابل بین موافقان و مخالفان آزادی بیان به سبک غربی آن تبدیل شده است.
برای مثال، طرفداران این نوع از آزادی بیان استفاده از هشتگ هایی مانند «هشتگ من شارلی هستم»، هشتگهای «من پروفسور هستم» و «من معلم هستم» را به راه انداختند.
لازم به ذکر است، پس از حمله مسلحانه ۷ ژانویه ۲۰۱۵ به دفتر هفتهنامه شارلی که ظاهراً در واکنش به توهین این نشریه به حضرت محمد (ص) صورت گرفته بود، استفاده از شعار «من شارلی (چارلی) هستم» و نسخههای آن به زبانهای دیگر با هدف اعلام همبستگی با کارکنان هفتهنامه مذکور در شبکههای اجتماعی نظیر توئیتر و فیسبوک رواج پیدا کرد و طی چند روز پس از حمله مذکور به یکی از محبوبترین هشتگها در تاریخچه فعالیت توئیتر تبدیل شد.
در مقابل، کاربران شبکههای اجتماعی در چندین کشور عربی و اسلامی مانند کویت، قطر، فلسطین، مصر، الجزایر، اردن، عربستان سعودی و ترکیه با استفاده از هشتگهایی نظیر «از خرید محصولات فرانسوی خودداری کنید» و «فرانسه را منزوی کنید» و نیز به اشتراک گذاشتن فهرستها و تصاویر مختلف از محصولات فرانسوی، پویش تحریم محصولات فرانسوی با هدف وارد کردن فشار اقتصادی به دولت و کشور فرانسه را به راه انداختهاند، که طی مدت نسبتاً کمی در این شبکهها وایرال شده است.
شکلگیری چنین موجی در شبکهها و رسانههای اجتماعی باعث شده است که بسیاری از فروشگاههای زنجیرهای در این کشورها نسبت به جمعآوری محصولات فرانسوی، به ویژه محصولات غذایی فرانسوی، چه محصولات ساخت فرانسه و چه محصولاتی با برند فرانسوی، از قفسهها و غرفههای خود اقدام کنند. افزون بر این، تعدادی از نرمافزارهای کاربردی ارسال محصولات نیز به این پویش پیوستهاند.
انجمن مصرفکنندگان ترکیه نیز اعلام کرد که به زودی اولین برند فرانسوی مورد تحریم را معرفی خواهد کرد و پس از آن هر هفته یک برند را به فهرست تحریم خود اضافه خواهد کرد؛ ترکیه بازاری بزرگ برای بسیاری از برندهای جهانی فرانسوی است و پویش تحریمی اینچنینی میتواند صدمه قابل ملاحظهای به این برندها وارد کند.
پویش تحریمی اخیر صرفاً نوعی واکنش به اظهارات ماکرون و محدودیتهای پیش آمده برای مسلمان در فرانسه باقی مانده و هدف گستردهتری برای آن اعلام نشده است. هرچند هنوز برای پیشبینی نتایج و دستاوردهای این پویش تا اندازهای زود است، اما احتمالاً پویش مذکور نیز مانند اقدامات و تلاشهای مشابه قبلی نظیر تحریم محصولات دانمارکی در سال ۲۰۰۶ در پی اقدام نشریه دانمارکی یولاندز پوستن در انتشار کاریکاتورهای توهینآمیز نسبت به پیامبر اکرم (ص)، به رغم تحمیل هزینههای ولو قابل ملاحظه به اقتصاد فرانسه، نمیتواند به شکل موثری مانع تکرار اهانتها به مقدسات اسلامی شود.
از این رو برای ایجاد نوعی رژیم بازدارندگی و فراتر از آن، نوعی رژیم پیشگیری در برابر توهینکنندگان بالفعل و بالقوه به مقدسات اسلامی ضروری است مجموعهای از اقدامات هماهنگ، منسجم و مستمر در ابعاد سخت، نیمه سخت و نرم مورد استفاده قرار گیرد.
برای سازماندهی چنین اقدامات هدفمندی تشکیل گروههای هواداری ضروری است. اتحاد علیه ایران هستهای و پروژه مقابله با افراطگرایی نمونههایی از گروههای فشار و هواداری فعال در کشورهای غربی هستند که با هدف استفاده از روشهای اقتصادی برای تحمیل فشار بر گروههای هدف به منظور تغییر رفتار آنها شکل گرفتهاند.
جنبش انزوا، عدم سرمایهگذاری و تحریم که هدف آن تحت فشار قرار دادن دولت رژیم اشغالگر قدس با استفاده از ابزارهای اقتصادی برای پایان دادن به اشغال فلسطین و رفع تبعیضهای تحمیلی بر فلسطینیان است، نمونهای دیگر از گروههای طرفداری اینچنینی است. در واقع، «اتحاد جهانی علیه اهانتکنندگان به مقدسات اسلامی» که پیشنهاد تشکیل آن پیش از این مطرح شده بود، نیز نوعی گروه طرفداری به شمار می رود.
«اتحاد جهانی علیه اهانتکنندگان به مقدسات اسلامی» باید ضمن شناخت ویژگیهای عصر فضای سایبری، بتواند با بسیج و ارتقای توانمندیهای لازم از ظرفیتهای این فضا در دستیابی موثر و کارا به اهداف مدنظر یعنی تنبیه توهینکنندگان به مقدسات اسلامی، ایجاد رژیم بازدارندگی در برابر آنها و در نهایت، ایجاد رژیم پیشگیری در این عرصه از طریق پیشبرد برنامههای خود بهره گیرد.
برای نمونه، برای تهیه و بهروزرسانی فهرست سیاه مشتمل بر نام اشخاص حقیقی و حقوقی ممنوع المعامله به دلیل اهانت به پیامبر اعظم، این گروه میتواند از تجسس مبتنی بر منابع آشکار سایبری، به ویژه از طریق جمعسپاری سایبری بهره برد.
در نمونهای دیگر، این گروه میتواند به موازات راهاندازی پویشهای نام بردن و شرمنده کردن که با هدف تشویق اشخاص به انجام ندادن فعالیت مشخص، نظیر خودداری از خرید محصولات ممنوع المعامله یا خرید محصولات از اشخاص ممنوع المعامله انجام میشود، با استفاده از عملیاتهای تاثیرگذاری که توسط اینفلوئنسرها انجام میشود، جامعه هدف را به خرید محصولات جایگزین یا خرید از محصول از عرضهکنندگان جایگزین تشویق کند.
مثلاً، این امکان وجود دارد محصولات غذایی ایرانی دستکم تا اندازهای جایگزین محصولات فرانسوی در کشورهایی شوند که پویش تحریمی اخیر در آنها در جریان است. به این ترتیب، علاوه بر زیانهای تحمیلی به شرکتهای هدف تحریم، اخراج آنها از بازار و ممانعت از بازگشت آنها به بازار نیز به فهرست تنبیهات اضافه میشود.
گسترش دامنه، افزایش شدت و استمرار مدت تنبیهات و مجازاتها در قبال موارد بالفعل توهین به مقدسات اسلامی و نمایش هوشمندانه وجود ظرفیتها و توانمندیهای لازم برای اعمال تنبیهات و مجازاتهای گسترده، شدید و مدتدار در جوامع اسلامی میتواند نوعی رژیم بازدارندگی در برابر موارد بالقوه اهانتهای اینچنینی در آینده را فراهم کند.