با پذیرش این دو مطلب، سوال اصلی آن است که راه حل مشکلات اقتصادی ایران در شرایط کنونی، درونی بوده و باید با بهبود شیوه های مدیریتی و پایان بخشیدن به بی تدبیری ها و انجام اصلاحات ساختاری و… مشکلات را حل نمود یا برای برون رفت از این وضعیت باید نگاه به خارج داشت و تلاش نمود با اصلاح روابط خارجی به ویژه با کشور های غربی و در رأس آنها با امریکا، به مشکلات اقتصادی کشور پایان داد؟ بدیهی است که برای پاسخ صحیح به سؤال اساسی مذکور، باید به ریشه مشکلات اقتصادی ایران توجه شود.
اگر برای حل یک مشکل، آن مشکل به خوبی ریشه یابی نشود، راه حل های تجویزی، نه تنها آن مشکل را حل نخواهد کرد، بلکه ممکن است با عمل به راه حل های به ظاهر درست، با گذر زمان بر ابعاد و عمق مشکلات افزوده شود. با این نگرش منطقی باید به این سؤال اساسی پاسخ داده شود که مشکلات اقتصادی ایران، ریشه در خارج از کشور و مقوله «تحریم ها» دارد یا ریشه مشکلات در داخل و سوء مدیریت هاست؟
بررسی مباحث اقتصادی در سال های اخیر، نشان می دهد که کارشناسان و صاحب نظران پاسخ های متفاوتی را در قبال سؤالات مذکور ارائه کرده و هر کدام برای پاسخ های خود دلایلی را نیز بیان می کنند. هیچ کارشناسی، بر یک راه حل درونی یا بیرونی به صورت مطلق تکیه نمی کند.
به هر حال، برخی از مشکلات اقتصادی کشور، دارای منشأ خارجی مانند تحریم ها بوده و برخی از این مشکلات، ریشه در داخل دارد. تفاوت اساسی در نگاه ها به نقطه تمرکز برمی گردد. برای حل مشکلات باید روی کدام راه حل درونی یا بیرونی تمرکز کرد؟ به عبارت دیگر، ریشه اصلی مشکلات، داخلی یا خارجی است؟ در اینجا دو نگاه در کشور شکل گرفته است؛ دیدگاهی معتقد است که مشکلات کشور، ریشه در سیاست خارجی کشور و نحوه تعامل ما با دنیا و به ویژه غربی ها دارد. دیدگاه دیگر معتقد است که مشکلات کشور، عمدتاً داخلی بوده و باید برای حل آن به صورت اساسی به داخل توجه کنیم.
کسانی که ریشه مشکلات کشور را در سیاست خارجی و مقوله تحریم ها ارزیابی می کنند، تجدید نظر در سیاست خارجی و اصلاح رابطه با امریکا از طریق مذاکره را، به عنوان راه حل اساسی مورد توجه قرار داده، معتقدند تا ایران با امریکا رابطه برقرار نکند، نمی تواند بر مشکلات اقتصادی غلبه نماید. در نقطه مقابل کسانی که ریشه مشکلات اقتصادی را در ساختار های داخلی می بینند، نگاه به بیرون را نه تنها غیرمفید، بلکه همراه با مخاطراتی برای استقلال، عزت ملی و منافع و امنیت ملی کشور ارزیابی می کنند. هواداران و سردمداران در دیدگاه اول به دنبال تحولات سیاسی کشور پس از انتخابات ۹۲، فعال شده و به دنبال هموار کردن مسیر برقراری رابطه با امریکا هستند. فضاسازی برای حذف شعار «مرگ بر امریکا» و طرح نظرسنجی از مردم برای «مذاکره و رابطه با امریکا»، نمونه هایی از این قبیل تحرکات است.
این جریان به طرق مختلف سعی در القای این مطلب به افکار عمومی دارد که مشکلات اقتصادی کشور به خاطر قطعی رابطه با امریکا بوده و باید با برطرف کردن موانع سر راه ارتباط با امریکا، از طریق برقراری رابطه، مشکلات را حل نمود. نگارنده معتقد است این نگاه یک نگاه عمدتاً سیاسی بوده و اهداف سیاسی را دنبال می کند. بررسی های دقیق نشان می دهد، عمده صاحب نظران اقتصادی ایرانی و غیر ایرانی آشنا با اقتصاد ایران، ریشه اصلی مشکلات اقتصادی کشورمان را داخلی ارزیابی می کنند.
این کار شناسان و صاحب نظران، سهم تحریم ها و فشار های خارجی در بروز مشکلات اقتصادی ایران را، حد اکثر ۳۰ درصد ارزیابی نموده و معتقدند ۷۰ درصد مشکلات اقتصادی ایران داخلی است. در چنین شرایطی، خطر بزرگ آن است که با نگاه به بیرون و امید بستن به مذاکرات، نه تنها از رفتن به سمت راه حل های اساسی برای ریشه کن کردن مشکلات بازمانیم بلکه شرایط را برای تشدید فشار های خارجی به اقتصاد کشور بیش از گذشته، به دست خود فراهم سازیم. سخنان اوباما رئیس جمهور امریکا پس از مکالمه تلفنی با دکتر روحانی، مبنی بر اینکه فشار های اقتصادی و تحریم ها نتیجه داده و بالاخره تحت فشار ها، ایرانی ها به پای میز مذاکره آمدند را باید جدی گرفت.
افزون بر این سخنان، دیگر سخنان رئیس جمهور امریکا مبنی بر اینکه تحریم ها تا زمان تغییر رفتار عملی ایران ادامه خواهد داشت و تمام گزینه ها در قبال ایران، از جمله گزینه نظامی همچنان روی میز قرار دارد را، نباید به فراموشی سپرد. اظهارات دیگر مقام های امریکایی در این خصوص، باید تمرکز بر راه حل خارجی جهت گره گشایی از مشکلات اقتصادی کشور را، با تردید جدی مواجه سازد. رئیس کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان امریکا در این موضوع می گوید: «تحریم های اقتصادی، روحانی را وادار به مذاکره تلفنی کرد. این فشار ها باید تا توقف کامل فعالیت های هسته ای ایران افزایش یابد.» سخنان «وندی شر من»، معاون ارشد وزیر امور خارجه امریکا را به دلیل نقش و تأثیر گذاری نگاه های او بر سیاست خارجی ایالات متحده، بیش از سخنان دیگران باید مورد توجه قرار داد. وی می گوید: «اوباما از حق استفاده صلح آمیز سخن گفت نه «حق غنی سازی».
اوباما معتقد است که زمانی که ایران تمام نگرانی های ما را برطرف ساخت، مردم ایران حق دستیابی به انرژی صلح آمیز هسته ای و بر نامه هسته ای را دارند. ما معتقدیم که به دلیل تحریم ها بود و این تحریم ها بخش قابل توجهی از انگیزه ایران برای نشستن پشت میز مذاکرات را تشکیل داده است. در حقیقت روحانی و ظریف و همه گفته اند و به خصوص در زمان مبارزات انتخاباتی این مسئله روشن شده که او انتخاب شد تا جلوی تحریم ها را بگیرد و اقتصاد را بهبود دهد. پس این را می دانیم که این مسئله برای آنها مهم است. پس این طور هم نیست که تا قبل از اینکه نتیجه مدنظر مان را بگیریم، آنها را (تحریم ها را) بر داریم و ما به همکاری با کنگره برای افزایش فشار های مورد نیاز به ایران ادامه می دهیم!»
سؤال این است که منظور از «نتیجه مد نظرمان» در سخنان «شرمن» چیست؟ سؤال این است که منظور اوباما، جان کری، هیگ و… از تغییر رفتار های عملی ایران چیست؟ به عبارت دیگر، جمهوری اسلامی و ملت ایران، در چه زمینه هایی باید «تغییر موضع» و «تغییر رفتار» داشته باشند تا غربی ها تحریم ها و فشار های خود بر ایران را بر طرف کنند یا کاهش دهند؟
پاسخ این سؤالات و دیگر سؤالات مشابه را خداوند در قر آن کریم به اهل ایمان داده است : «ولن ترضی عنک الیهود و لا النصاری حتی تتبع ملتهم…» خداوند به پیامبر می فرماید یهود و نصار ا از تو راضی نمی شوند، مگر آنکه از آیین آنها پیروی کنی.» (بقره آیه ۱۲۰)
آری، آنچه غرب و خصوصاً امریکا به صورت عملی از ملت ایران و جمهوری اسلامی انتظار دارد، دست شستن از اعتقادات، باور ها، ارزش ها، استقلال و عزت ملی از یک طرف و همراه شدن با آنان در راستای تأمین منافعشان از طرف دیگر می باشد. البته غربی ها، این خواسته ها را در قالب مفاهیمی چون «رعایت حقوق بشر»، «عدم حمایت از تروریسم»، «توقف فعالیت های هسته ای نظامی» و… دنبال می کنند. بنابر این، غرب سلطه گر، همچنان در فکر تجدید سلطه خود بر ملت ایران است.
آیا می توان گفت برای حل مشکلات اقتصادی کشور چاره ای جز پذیرش این سلطه نیست؟ پاسخ روشن است. خداوند حکیم چنین راهی را نه تجویز کرده و نه می پسندد. خداوند در این خصوص می فرماید: «و لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا… (۱۴۰ نساء) خداوند هرگز راهی را برای سلطه کفار بر مؤمنین قرار نداده است. در واقع اگر چنین اتفاقی رخ دهد و سلطه کفار بر مسلمانان پدید آید، این وضعیت، به دلیل اشتباهات راهبردی خود مسلمانان بوده است.
حال چه باید کرد؟ باید راه درست را پیمود، راه درست آن است که به جای دل بستن به خارج و امید داشتن به حل مشکلات اقتصادی از طریق لغو تحریم ها، به داخل توجه کنیم و با ریشه یابی دقیق مشکلات داخلی، گشایش های اقتصادی در معیشت مردم را به وجود آوریم. شعار سال های اخیر اعلام شده از سوی رهبر فرزانه انقلاب اسلامی از قبیل سال جهاد اقتصادی، سال حرکت به سمت اصلاح الگوی مصرف، سال حماسه اقتصادی و شعار اقتصاد مقاومتی، همگی برای گره گشایی از مشکلات اقتصادی ایران با نگاه مبتنی بر «درون» است.
آری در این مسیر باید مجاهدت کرد. اگر مجاهدت کردیم، همان خداوندی که راه سلطه کفار بر مؤمنین را مسدود کرده، راه های دیگر برای برون رفت از مشکلات را پیش روی قرار می دهد. هم او فرمود: «والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا و ان الله لمع المحسنین» (عنکبوت ۶۹) کسانی را که در راه ما مجاهدت کنند، به راه های خویش هدایتشان می کنیم، خداوند با نیکوکاران است.
ملت ایران راه های الهی را طی ۳۴ سال گذشته، با تمام وجود تجربه کرده است. دفاع مقدس برای ملت ایران حاصل نشد، مگر با حرکت در مسیری که خداوند پیش روی ملت ایران قرار داد. بر همین اساس حضرت امام (ره) فرمودند: «خرمشهر را خدا آزاد کرد.» بدون تردید اگر ملت ایران و مسئولان جمهوری اسلامی و به ویژه دولتمردان در دولت یازدهم، جهاد اقتصادی، حماسه اقتصادی و اقتصاد مقاومتی را با نگاه به ظرفیت های درونی، جدی بگیرند و برای حرکت در این مسیر، عزم و اراده ها را همانند دوران دفاع مقدس پولادین سازند، آنگاه گشایش ها حاصل می شود و علاوه بر شکوفایی اقتصادی، تحریم های جبهه کفر نیز رنگ خواهد باخت (ان شاءالله). البته پافشاری بر نگاه به درون و دل نبستن به خارج، به معنای نفی دیپلماسی هوشمندانه با استفاده از تاکتیک هایی چون «نرمش قهرمانانه» با هدف کاهش یا شکست تحریم های غیرقانونی و ناعادلانه غربی ها نیست.
تسنیم