۱۶ مهر ۱۳۹۲ - ۰۹:۱۲
کد خبر: ۵۷۴۸
پیتر اکراسلی، تکنولوژیست ارشد در بنیاد جبهه‌ی مقدم الکترونیک، خواستار آن شده است که فیسبوک از عمل کردن به این شیوه، که گویی مأموریت دارد زندگی خصوصی همگی را علنی و عمومی سازد، دست بردارد. این بنیاد یک لایحه به نام «حقوق حریم خصوصی برای کاربران شبکه‌های اجتماعی» تهیه کرده است.
در دو دهه‌ی گذشته پیشرفت و توسعه‌ی اینترنت و ورود آن به عرصه‌های گوناگون زندگی اجتماعی، ضرورت توجه و بازنگری در مورد برخی مفاهیم و مسائل بنیادی مانند حریم خصوصی، امنیت، آزادی‌ها و مسئولیت‌ها را ایجاب کرده است. این مسائل عمدتاً ناظر بر جنبه‌های اخلاقی فضای مجازی هستند و پرسش‌هایی مطرح می‌کنند مانند اینکه آیا اصول اخلاقی در فضای مجازی با آنچه در فضای واقعی است متفاوت است؟ حدود آزادی‌های فردی در اینترنت کدام‌اند؟ سازوکارهای نظارت دولت و نهادهای اجتماعی در اینترنت باید چگونه باشد؟‌ آیا اینترنت مالکیت معنوی افراد، گروه‌ها و سازمان‌ها را بی‌معنی کرده است؟ باید چگونه کاربران اینترنت از اطلاعات نادرست و غیرموثق محافظت شوند؟ دسترسی کاربران به محتواهای اینترنت باید چگونه باشد؟ حوزه‌ای که چنین دغدغه‌هایی دارد و موارد مذکور را پیگیری می‌کند سایبراتیک (Cyberethics) یا اخلاق سایبر خوانده می‌شود. این حوزه عمدتاً نگاهی پرسشگرانه به فضای مجازی دارد.

 فضای مجازی

واژه‌ی سایبر در استفاده‌ی روزمره، تعریف روشنی ندارد و ترکیبی از رایانه، شبکه‌های رایانه‌ای و واقعیت مجازی است و ترکیب‌هایی مانند روزنامه‌نگاری سایبر، فضای سایبر، تجارت سایبر، پول سایبر، جرم سایبر، اخلاق سایبر و… از آن ساخته شده است.

اصطلاح «فضای سایبر» را نخستین بار ویلیام گیبسون (William Gibson)، نویسنده‌ی داستان علمی‌تخیلی، در کتاب نورومنسر (Neuromancer)، در سال ۱۹۸۴ به کار برده است و به معنی عرضه‌ی گرافیکی داده‌های استخراج‌شده از هر رایانه در نظام انسانی است. این واژه امروزه معنای عصر اطلاعات، سرزمین رایانه‌ها، عصر اتصال مغزها و رایانه‌ها، فضای اینترنت و فضای حاصل از شبکه‌های رایانه‌ای را به خود گرفته است. گیبسون در کتاب خود، از کلمه‌ی «ماتریکس» برای توصیف واژه‌ی «سایبر اسپیس» استفاده کرد و همین کلمه بعدها به نام یک فیلم تبدیل شد؛ فیلمی که مثل رمان «سایبر اسپیس» روایتگر جامعه‌ای بود که انسان‌هایش با خطوط نامرئی به هم متصل شده‌اند و رایانه‌ها اطلاعات موجود در این فضا را از هر نقطه‌ای به نقطه‌ی دیگر منتقل می‌کنند و این فضای پیچیده در واقع بازتاب‌دهنده‌‌ی شبکه‌ای نادیدنی از خطوط است که هم ارتباطات فرد را با دیگران و جهان خارج برقرار می‌سازد و هم ضروریات زندگی انسان‌ها را تأمین می‌کند (شکرخواه، ۱۳۸۲: ۵۸).

پس از چند دهه از گسترش فضای مجازی، ابعاد اجتماعی آن نیز آشکار شد. نویسندگان بسیاری در خصوص ماهیت و خاستگاه‌های ارزش‌های فضای مجازی پژوهش‌ کرده‌اند. برای مثال، انررسان معتقد است که ارزش‌های فرهنگ مجازی، ارزش‌های گفتاری، قابل دسترس، آزاد و دارای واکنش سریع هستند. کستلز معتقد است که «فرهنگ هکری» اساس فرهنگ مجازی است و ارزش‌های شایسته‌سالارانه، مفهوم اولیه‌ی جامعه مجازی و آزادی فردی بالایی را به همراه دارد. او مدعی است که فرهنگ مجازی، نیرویی است که فرهنگ، سیاست و اقتصاد را می‌سازد و «قدرت فناوری» را قدرتی تعریف می‌کند که نظام هنجاری فرهنگ مجازی را شکل می‌دهد. انررسان در سال ۲۰۰۱ همانند کستلز، زبان انگلوآمریکایی و فرهنگ متعصبانه‌ی فضای مجازی را، که به اعتقاد او اساسش بر رقابت و صور اطلاعاتی لیبرال و ایدئولوژی‌های آنارشیستی استوار است، بررسی کرد.

 اصطلاح «فضای سایبر» را نخستین بار ویلیام گیبسون (William Gibson)، نویسنده‌ی داستان علمی‌تخیلی، در کتاب نورومنسر (Neuromancer)، در سال ۱۹۸۴ به کار برده است و به معنی عرضه‌ی گرافیکی داده‌های استخراج‌شده از هر رایانه در نظام انسانی است. این واژه امروزه معنای عصر اطلاعات، سرزمین رایانه‌ها، عصر اتصال مغزها و رایانه‌ها، فضای اینترنت و فضای حاصل از شبکه‌های رایانه‌ای را به خود گرفته است.

ناپفر و مورس هم ماهیت مردسالارانه‌ی فرهنگ مجازی را بررسی می‌کنند. در عین حال، کولکو معتقد است که اعضای جوامع مجازی جدید (که عمدتاً آنگلوآمریکایی‌اند)، ارزش‌هایی (عمدتاً آمریکایی) از فرهنگ بومی خود نیز با خود وارد این جوامع می‌کنند. در نتیجه و همان گونه که استار نیز پیش‌تر خاطر نشان کرده بود، هیچ تضمینی وجود ندارد که تعامل در شبکه‌، صرفاً بی‌عدالتی‌های نژادی، جنسی و طبقاتی‌ای را که در اشکال دیگر ارتباطات سراغ داریم، کپی کند.

برخی نویسندگان با خوش‌بینی بیشتری به فضای مجازی نگاه کرده‌اند و آن را نویدبخش تغییرات و تحولات فرهنگی قلمداد کرده‌اند. لوی فرهنگ مجازی را بیانگر پیدایش یک فرهنگ متفاوت جهانی و جدید دانسته است؛ چرا که از عدم تعصب در فهم از جهان برگرفته شده است و هیلی فضای مجازی را فضایی میانه‌ میان تمدن و صحرانشینی می‌داند که در آن گرایش‌ها و گزینه‌های فرهنگی را می‌توان انتخاب کرد (میسفادین، ۱۳۸۴).

صرف نظر از این بدبینی‌ها و خوش‌بینی‌ها، امروز مسائل و چالش‌های فضای مجازی روزبه‌روز بیشتر وارد زندگی کاربران، شرکت‌ها و دولت‌ها شده است و ضرورت بحث، مذاکره و گفت‌وگو درباره‌ی این چالش‌ها بیشتر احساس می‌شود. یکی از این زمینه‌ها مسائل مرتبط با اخلاق فضای مجازی است.

 ابعاد و زمینه‌های اخلاق فضای مجازی

مسائل اخلاقی در فضای مجازی، با اصطلاحات گوناگونی مانند اخلاق اطلاعاتی، اخلاق تکنولوژی و اخلاق رایانه‌ای توصیف می‌شود. درباره‌ی اخلاق در فضای مجازی دو رویکرد عمده وجود دارد:

 ۱) رویکرد اول عقیده دارد اخلاق سایبر می‌تواند به سادگی به عنوان راهنمای فعالیت، همانند اخلاق حرفه‌ای سایر تکنولوژی‌ها صورت‌بندی و مدل‌سازی شود.

 ۲) رویکرد دوم عقیده دارد چون تکنولوژی سایبر بی‌شباهت به سایر تکنولوژی‌ها، برای تحقق کارکردهای متنوع صورت‌بندی و مدل‌سازی می‌شود، نیازمند پارادایم جدیدی برای اخلاق کاربردی است. اخلاق کاربردی از زیرشاخه‌ها یا پیوست‌های رشته‌ی فلسفه‌ی اخلاق است و به مباحثی اختصاص دارد که به ارزش‌های عملی رفتار انسان‌ها در حوزه‌هایی خاص مربوط می‌شود. از میان دیگر موضوعاتی که امروزه در زیر اخلاق کاربردی از آن‌ها بحث می‌شود، می‌توان به این عناوین اشاره کرد. اخلاق پزشکی، اخلاق زیست‌محیطی، اخلاق روزنامه‌نگاری، اخلاق تجارت و مانند آن.

در رویکرد اول، مسائل و قواعد اخلاقی از دنیای واقعی به فضای مجازی توسعه داده می‌شود. این نوع نگاه بیشتر خصلتی ایستا دارد، اما رویکرد دوم خواهان توجه به ماهیت فضای مجازی و ترسیم و تعریف مسائل بر اساس خصوصیات آن است و اصولاً پویا و انعطاف‌پذیر است.

 اولین نمونه‌های توجه به اخلاق سایبر، تلاش برای تدوین اصول اخلاقی و راهنمای عمل توسط کارشناسان تکنولوژی و مسائل اجتماعی و تربیتی بود. برای اولین بار در سال ۱۹۹۲ مؤسسه‌ی اخلاق کامپیوتر، ده توصیه‌ی اخلاقی برای کاربران رایانه ارائه کرد. این قواعد عبارت بود از:

نباید به ضرر افراد دیگر از رایانه استفاده کنیم.

نباید با استفاده از رایانه در زندگی افراد دیگر دخالت کنیم.

نباید در فایل‌های رایانه‌ای دیگران تجسس کنیم.

نباید از رایانه برای سرقت استفاده کنیم.

نباید از رایانه برای شهادت دادن دروغ استفاده کنیم.

نباید نرم‌افزاری را که هزینه‌ی آن را نپرداخته‌ایم کپی یا استفاده کنیم.

نباید از منابع رایانه‌ی دیگران بدون مجوز یا پرداخت غرامت مناسب استفاده کنیم.

نباید خروجی ذهنی دیگران را سرقت کنیم.

باید درباره‌ی پیامدهای اجتماعی برنامه‌ای رایانه‌ای که می‌نویسیم یا نرم‌افزاری که طراحی می‌کنیم تأمل کنیم.

باید به شیوه‌ای از رایانه استفاده کنیم که حقوق و حرمت دیگران را تضمین کند.

 پیش از این، در سال ۱۹۸۴، لوی کتابی درباره‌ی اخلاق هکری نوشت که در آن برخی قواعد اخلاقی را به هکرها پیشنهاد کرد. در دهه‌های بعد، با توسعه‌ی روزافزون اینترنت و فضای مجازی، این حوزه چنان پیچیده شد که دیگر این توصیه‌های ساده‌ی اخلاقی کارساز نبود. جرائم و رفتارهای ضداخلاقی مانند سایبر وندالیسم، هرزه‌نگاری سایبری، جاسوسی سایبر، خرابکاری سایبر و سایبر تروریسم نمونه‌هایی از این مسائل و چالش‌ها هستند.

برخی از این مسائل در جهان واقعی نیز وجود دارند، اما برخی جدید هستند و ابعاد و خصوصیات متفاوتی دارند. اصولاً تکنولوژی رایانه بی‌شباهت به تکنولوژی‌های پیشین، منطقاً انعطاف‌پذیر است و می‌تواند برای کارکردهای مختلف صورت‌بندی شود. بنابراین تکنولوژی رایانه می‌تواند امکان‌های جدیدی برای کنش (عمل) انسانی به وجود آورد. برخی از این امکان‌ها برای کنش مسئله‌ای است که خلأ خط‌مشی خوانده می‌شوند؛ یعنی افراد خط‌مشی‌ها یا قوانین روشنی برای هدایت انتخاب‌های عرضه‌شده توسط تکنولوژی کامپیوتر ندارند. نپستر مثال خوبی برای این مسئله است. در این سایت مبادله‌ی آنلاین موسیقی، کاربران فایل‌های خود را به اشتراک می‌گذاشتند و از قابلیت‌های شبکه برای پخش و توزیع فایل‌های مورد نظر خود استفاده می‌کردند. نهایتاً این امر منجر به نقض مالکیت معنوی آثار می‌شد. نپستر چنان پیچیده است که با استانداردهای اخلاقی یا قانونی یا حرفه‌ای فعلی نمی‌توان درباره‌ی آن قضاوت کرد (Farjami، ۲۰۱۲: ۱۴۸ و ۱۴۹).

در حوزه‌ی اخلاق فضای مجازی، مفاهیم محوری و اصلی عبارت‌اند از: حریم خصوصی، مالکیت، امنیت، دقت و صحت (اطلاعات)، دسترسی، سانسور، شکاف دیجیتالی و جرائم سایبری

هر‌چند می‌توان خود جرائم سایبری را حوزه‌ای مستقل قلمداد کرد، با این حال، جنبه‌های اخلاقی برخی جرائم در حوزه‌ی اخلاق سایبر بررسی می‌شود. هر کدام از مقوله‌های مذکور سازمان‌دهنده‌ی شماری از مفاهیم دیگر است.

 حریم خصوصی

پیش از اینترنت بحث حریم خصوصی درباره‌ی سایر تکنولوژی‌های مطرح بوده است. برای مثال، در قرن نوزدهم، اختراع دوربین عکاسی بحث‌هایی را درباره‌ی حریم خصوصی به وجود آورد. حریم خصوصی دیدگاهی اخلاقی درباره‌ی کرامت فردی و فردیت است؛ حوزه‌ای از زندگی فردی که به طور کلی تحت نظارت خود شخص است و از دخالت و تجاوز دیگران مصون است. حریم خصوصی را می‌توان محدودیت دسترسی دیگران به سه عنصر محرمانه بودن، گمنامی و خلوت تعریف کرد. گمنامی به حق افراد به مصون بودن از نظارت یا توجه نامطلوب اشاره دارد و خلوت یا تنهایی به عدم نزدیکی و مجاورت فیزیکی یک فرد با دیگران گفته می‌شود. محرمانه بودن نیز اشاره به حفاظت از اطلاعات شخصی در برابر توزیع آزادانه‌ی آن دارد (Gavison، ۱۹۸۴).

اصولاً تکنولوژی رایانه بی‌شباهت به تکنولوژی‌های پیشین، منطقاً انعطاف‌پذیر است و می‌تواند برای کارکردهای مختلف صورت‌بندی شود. بنابراین تکنولوژی رایانه می‌تواند امکان‌های جدیدی برای کنش (عمل) انسانی به وجود آورد. برخی از این امکان‌ها برای کنش مسئله‌ای است که خلأ خط‌مشی خوانده می‌شوند؛ یعنی افراد خط‌مشی‌ها یا قوانین روشنی برای هدایت انتخاب‌های عرضه‌شده توسط تکنولوژی کامپیوتر ندارند.

 حریم خصوصی را می‌توان به چهار حوزه‌ی مجزا، اما مرتبط با یکدیگر تقسیم کرد:

حریم اطلاعات که شامل قوانینی است که اطلاعات شخصی، نظیر اطلاعات مالی، پزشکی و دولتی افراد را تحت کنترل قرار می‌دهد. این حوزه به حفظ اطلاعات هم معروف است.

حریم جسمانی که به حفاظت از جسم افراد در مقابل آزمایش‌های ژنتیکی، دارویی و نظایر آن مربوط می‌شود.

حریم ارتباطات که به امنیت پست‌های الکترونیکی، تلفن‌ها، پست و سایر اشکال ارتباطات توجه دارد.

حریم مکانی که به اعمال مجموعه‌ای از محدودیت‌ها و نظارت‌ها در محیط کار و زندگی افراد و همچنین امکان عمومی مربوط می‌شود. حریم مکانی معمولاً توسط نظارت ویدئویی یا چک کردن هویت افراد مورد تجاوز قرار می‌گیرد (نمک‌دوست تهرانی، ۱۳۸۵: ۲۰۱ و ۲۰۲).

به رسمیت شناختن حریم خصوصی ریشه‌ای عمیق در تاریخ دارد. در قرآن مجید، در سوره‌های نور و الحجرات و در کلام پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) بر ضرورت احترام به حریم خصوصی تأکید شده است. البته اصطلاح «حریم خصوصی» در آیات قرآن و در روایات اسلامی استعمال نشده است و موضع اسلام در مواجهه با حریم خصوصی، موضع به‌ اصطلاح «تحویل‌گرایانه» است؛ یعنی حریم خصوصی، در قالب احاله به حقوق و آزادی‌های دیگر، نظیر حق مالکیت، منع تجسس، اصل برائت، منع سوء‌ظن و اشاعه‌ی فحشا و سبّ و هجو، قذف، نمیمه و غیبت و خیانت در امانت حمایت شده است. مباحث و اصطلاحاتی را که در آیات و روایات اسلامی درباره‌ی حریم خصوصی و بیان علل و حکمت‌های حمایت از آن به کار رفته‌اند می‌توان در عناوین زیر دسته‌‌بندی کرد:

ممنوعیت تجسس، تجسس و تفتیش؛ ممنوعیت ورود به منازل بدون استیذان؛ ممنوعیت استراق بصر؛ ممنوعیت استراق سمع؛ ممنوعیت سوءظن؛ ممنوعیت نمیمه و غیبت؛ ممنوعیت سبّ، هجو و قذف؛ ممنوعیت اشاعه‌ی فحشا و هتک ستر (انصاری، ۱۳۸۶: ۶۶ تا ۸۰).

 تکنولوژی‌های نوین اطلاعاتی و ارتباطی، مفهوم و ابعاد حریم خصوصی را دستخوش تحول کرده است. پیشرفت و تحول شیوه‌های تولید، توزیع و انتقال و ثبت اطلاعات، یکی از مهم‌ترین خصوصیات این تکنولوژی‌ها بوده است که در مواجهه با حریم خصوصی، مسائلی را ایجاد کرده است. زمینه‌های تهدیدساز حریم خصوصی از این منظر عبارت‌اند از:

۱٫ تقویت؛ یعنی توانایی فناوری در افزایش قدرت گردآوری اطلاعات و دخالت در زندگی خصوصی.

۲٫ عادی‌سازی؛ یعنی ورود فناوری نظارت به زندگی به مثابه فرآیندی جاری و طبیعی. فناوری از این منظر، برای استقرار الگو یا شیوه‌‌ی نظارت مورد استفاده قرار می‌گیرد.

۳٫ تصعید؛ به ناممکن شدن روزافزون کشف فناوری تهاجم به حریم خصوصی از سوی شهروندان اشاره دارد. ابزارهای گردآوری داده و اطلاعات چنان گسترده و فراگیرند که مجالی برای گریز شهروندان از پیگیری باقی نگذاشته‌اند؛ به ویژه از آن رو که کلیّت این گونه مراقبت‌ها را قانون نیز تجویز و حمایت می‌کند (نمک‌دوست تهرانی، ۱۳۸۵: ۲۱۷).

امروزه ظهور شبکه‌ها، بیش و پیش از همه‌ی مراحل توسعه‌ی فناوری‌های اطلاعاتی، باعث ایجاد مخاطرات و تهدیدهایی در برابر حریم خصوصی شده است. آشکارترین تهدیدها در رابطه با حریم خصوصی اطلاعاتی هستند، اما وقتی فضای مکانی و فیزیکی زندگی شخصی گشوده می‌شود، حریم خصوصی رابطه‌ای و جسمی هم به مخاطره می‌افتد. خطر تعقیب‌پذیری همه‌ی کنش‌های کاربران شبکه‌های عمومی چیزی است که بیشترین ترس را در میان مردم ایجاد کرده است. در اینترنت، همه‌ی مراحل کسب اطلاعات و خدمات مکالمه‌ای را فناوری‌های موسوم به پیگیر ثبت می‌کند. مدیران سایت‌ها اگر بخواهند، می‌توانند همه‌ی ورودها و همه‌ی کلیک‌های زده‌شده در سایت خود را چک کنند. کوکی‌ها نیز یکی از پُرکاربردترین ابزارها برای پیگیری کاربران است.

 مخاطرات حریم خصوصی رابطه‌ای در حال افزایش است. در همه‌ی فناوری‌های ارتباطی، کنشی به سوی دسترسی در هر زمان و مکان وجود دارد. تقاضای مردم برای تلفن‌های همراه نشان می‌دهد مردم به ارتباطات پیوسته عادت کرده‌اند. در عین حال، این فناوری‌ها، افراد را در جامعه و در همه‌ی محیط‌ها قابل ردگیری می‌کند. تقریباً هر فضایی به فضای اجتماعی تبدیل می‌شود. فضای طبیعی ما برای پس کشیدن و خلوت گزیدن، کوچک و کوچک‌تر می‌شود (ون دایک، ۱۳۸۴: ۱۴۹ تا ۱۵۲).

مخاطرات حریم خصوصی رابطه‌ای در حال افزایش است. در همه‌ی فناوری‌های ارتباطی، کنشی به سوی دسترسی در هر زمان و مکان وجود دارد. تقاضای مردم برای تلفن‌های همراه نشان می‌دهد مردم به ارتباطات پیوسته عادت کرده‌اند. در عین حال، این فناوری‌ها، افراد را در جامعه و در همه‌ی محیط‌ها قابل ردگیری می‌کند. تقریباً هر فضایی به فضای اجتماعی تبدیل می‌شود. فضای طبیعی ما برای پس کشیدن و خلوت گزیدن، کوچک و کوچک‌تر می‌شود.

در این زمینه، شبکه‌ی اجتماعی فیسبوک در ابتدا مجادله‌ای را بر سر تخلفات خود در زمینه‌ی استفاده از بیکن‌های اینترنتی به راه انداخت. بیکن‌ها فایل‌های تصویری ریزی هستند که وقتی با فایل‌های متنی کوچکی به نام کوکی‌ها ترکیب می‌شوند، می‌توانند فعالیت‌های کاربران را در سایت‌های دیگر نیز ردیابی کنند و به طور خودکار، اطلاعات را درباره‌ی آن‌ها، ازجمله دکمه‌های صفحه‌کلیدی که فشار داده‌اند به وب‌سایت مبدأ ارسال کنند. کاربران فیسبوک نه اطلاع داشتند که فعالیت‌های آن‌ها در سایت‌های دیگر به سمت فیسبوک روانه می‌شود و نه گزینه‌ای در اختیار داشتند که بتوانند این جریان ارسال اطلاعات را قطع کنند. نهایتاً بر اثر پیگیری‌های حقوقی، این شبکه مجبور به از کار انداختن این برنامه شد.

بعدها تغییرات یک‌جانبه و ناگهانی در سیاست‌های این شبکه‌ی اجتماعی که امکان خصوصی ماندن اطلاعات کاربران را کاهش می‌داد، دامنه‌ای از مجادلات و نگرانی‌ها درباره‌ی حریم خصوصی را رقم زد. برنامه‌ی آزمایش شخصی‌سازی فوری، که فیسبوک به کار گرفته بود، تمایلات شخصی کاربران را با وب‌سایت‌های عمومی، که قابل جست‌وجو هستند و دیدن آن‌ها برای همگان امکان‌پذیر است، مرتبط می‌ساخت و این اطلاعات را با وب‌سایت‌هایی مانند مایکروسافت و پاندورا به اشتراک می‌گذاشت (بادینر، ۲۲).

 پیتر اکراسلی، تکنولوژیست ارشد در بنیاد جبهه‌ی مقدم الکترونیک، خواستار آن شده است که فیسبوک از عمل کردن به این شیوه که گویی مأموریت دارد زندگی خصوصی همگی را علنی و عمومی سازد، دست بردارد. این بنیاد یک لایحه به نام حقوق حریم خصوصی برای کاربران شبکه‌های اجتماعی را تهیه کرده است. از جمله‌ی این حقوق، مطلع شدن کاربر از گزینه‌های مربوط به حریم خصوصی و مواردی از این دست است که چه اطلاعاتی و به اشتراک چه کسانی گذاشته می‌شود و کاربر هنگامی که هر اداره‌ی قانونی اطلاعاتی را درباره‌ی آن‌ها درخواست می‌کند، از این موضوع مطلع می‌شود. این لایحه همچنین اعلام می‌دارد که کاربران باید حق کنترل بر استفاده و فاش کردن اطلاعات را داشته باشند و از این حق نیز برخوردار باشند که در صورت تصمیم مبنی بر خروج از این سایت‌ها، کلیه‌ی اطلاعات شخصی را از سرورهای شبکه‌ی اجتماعی پاک کنند (همان، ۲۶).

تقلب و جعل هویت از جمله فعالیت‌های مخربی است که به دلیل سوءاستفاده‌ی مستقیم یا غیرمستقیم از اطلاعات خصوصی رخ می‌دهد. با توجه به در دسترس بودن اطلاعات شخصی در اینترنت، سرقت هویت به سرعت در حال افزایش است. برای مثال، هفت میلیون آمریکایی قربانی سرقت هویت در سال ۲۰۰۲ و نزدیک به دوازده میلیون در سال ۲۰۱۱ بودند و این مسئله سریع‌ترین جرم و جنایت رو به رشد در ایالات متحده‌ی آمریکا تبدیل شده است. موتورهای جست‌وجوی مدارک عمومی و پایگاه‌های داده، مجرمان اصلی کمک به افزایش جرائم اینترنتی هستند.

کسب‌وکار حفاظت از سرقت هویت در حال افزایش است. شرکت‌هایی مانند «LifeLock» و جی‌پی مورگان چیس، سرمایه‌گذاری در بیمه‌های محافظت از سرقت هویت را شروع کرده‌اند.

 

 

 

برهان


گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر