۰۳ مهر ۱۳۹۲ - ۱۴:۳۲
کد خبر: ۵۶۱۱
در مصاحبه وزير خارجه اسبق انگليس با BBC مطرح شد:
جک استراو وزير امور خارجه پيشين انگليس که در طي دو ماه گذشته براي دومين بار به استوديو بي‌بي‌سي مي‌آمد به موضوعات مختلف از جمله مذاکرات هسته‌اي ايران با غرب پاسخ داد.
"جک استراو" "وزير خارجه پيشين انگليس" در مصاحبه با "شبکه دولتي انگليس"، "BBCفارسي"، به موضوعات مختلف از جمله مذاکرات اتمي ايران با غرب و خرابکاري‌هاي آمريکايي‌ها در اين مذاکرات پاسخ داد.

"حسن روحاني" ايراني است و خيلي محکم پاي اعتقاداتش مي‌ايستد

"جک استراو" "وزير امور خارجه پيشين انگليس" که در طي دو ماه گذشته براي دومين بار به "استوديو بي‌بي‌سي" مي‌آمد، در ابتدا در پاسخ به انتخاب دکتر روحاني به عنوان رئيس کابينه يازدهم گفت: "حسن روحاني ايراني است و خيلي محکم پاي اعتقاداتش مي‌ايستد اما در عين حال واقع بين هست. من ده سال پيش وقتي که همراه همتايان فرانسوي و آلماني با آقاي حسن روحاني مذاکره مي‌کردم، اين موضوع را به خوبي متوجه شدم. او به موضوعات احاطه کامل داشت. او تجربه زيادي در مسايل سياسي و امنيتي که به دهه 1980 ميلادي برمي‌گردد دارد. به همين خاطر انتخابش به رياست جمهوري خيلي براي من اميدوارکننده است.

وي در بخش ديگري از صحبت‌هاي خود با اشاره به اينکه سران کشورهاي غربي نبايد در مورد دکتر روحاني و پايبندي او به منافع ملي ايران دچار اشتباه شوند و به بيراهه بروند عنوان کرد: "البته من به دوستانم در بريتانيا و در جاهاي ديگر گفتم که هيچ کس نبايد فکر کند، دکتر حسن روحاني به راحتي به غرب امتياز مي دهد يا حاضر است که کاري بر خلاف منافع ملي ايران يا اصول مبنايي جمهوري اسلامي ايران کند. اين کاملا يک اعتقاد غلط و بي پايه است".

ايران به مراتب از بسياري از نظام‌هاي خاورميانه و جهان دموکراتيک‌تر است

وزير خارجه اسبق انگليس در ادامه با اعتراف به اجراي دموکراسي در ايران و وضعيت خوب آن نسبت به بسياري از کشورهاي "خاورميانه" و حتي جهان گفت: ايران به مراتب از بسياري از نظام‌هاي ديگر خاورميانه و ساير نقاط دنيا هم دمکراتيک‌تر است.

مذاکره‌کننده ارشد انگليس در بين سال‌هاي 2003 تا 2005 در بخش ديگري با اشاره به خاطره خود از پشت کردن غرب به ايران عنوان کرد در برهه‌اي از زمان رئيس جمهور اسبق ايران(محمد خاتمي) به سمت غرب آمد اما بوش رئيس جمهور وقت آمريکا قالي را از زير پاي او کشيد.

لابي‌هاي صهيونيستي و آمريکا به يک دشمن نياز دارند

استراو در ادامه در تشريح نوع دشمني آمريکايي‌ها و لابي‌هاي صهيونيستي با ايران گفت: قبل از هر چيز توجه داشته باشيد که در گفتمان دست راستي اسرائيل و به تبع آنها دست راستي‌هاي آمريکا لازم است که ايران به عنوان دشمن معرفي بشود. آنها به يک دشمن احتياج دارند. اين دشمن حالا ايران است.

وزير خارجه اسبق انگليس در تذکري به مسئولان و رهبران غربي گفت: غرب بايد برخي از اين تحريم‌ها را لغو کند و ببيند واکنش دولت ايران به اين اقدام چي خواهد بود؟

مذاکره کننده ارشد اسبق انگليس با اشاره به تفاوت نوع ديدگاه‌ها در کشورهاي غربي و آمريکا به مسئله ايران گفت: يک تفاوت عمده بين ديدگاه غرب و آمريکا وجود دارد و آن اينکه لابي ضد ايران در واشنگتن و در کل آمريکا و همين طور در مجلس نمايندگان که در کنترل جمهوري خواه ها است، خيلي خيلي قوي است. اما در اين کشور(انگليس)، درآلمان و حتي در فرانسه نگرش به مراتب نرم‌تري در قبال ايران وجود دارد.

به خاطر مخالفت با اقدام نظامي عليه ايران مجبور به ترک شغل خود شدم

استراو ادعا کرد با اقدام نظامي عليه ايران مخالف بوده است و به همين خاطر از سمت خود برکنار شده و گفت: من شخصا هيچ گاه و تحت هيچ شرايطي طرفدار اقدام نظامي عليه ايران نبودم و به همين خاطر هم دچار مشکل شدم و مجبور شدم شغلم را عوض بکنم.

تهديد ايران هم احمقانه است

وي در اين خصوص با اشاره به احمقانه بودن استفاده گزينه نظامي عليه ايران ادامه داد: به هر حال هميشه معتقد بودم که چنين چيزي(حمله نظامي به ايران) نبايد در دستور کار باشد و حتي تهديد به آن هم احمقانه است چه برسد به واقعا انجام دادن آن. ‌به نظر من در جهان غرب، ميلي به انجام چنين حملاتي وجود ندارد و اين هم زمينه انجام مذاکره در سطح محدودتر را فراهم مي‌کند.

وزير خارجه اسبق انگليس در بخش ديگري از مصاحبه خود ضمن تمجيد از نقش ايران در معادلات منطقه‌اي و بين المللي ادامه داشت: در آن‌ها سال‌ها بعضي کارها بدون همکاري فعالانه ايراني‌ها قابل انجام نبود.

"محور شرارت" خواندن ايران از سوي "بوش" احمقانه بود

مذاکره کننده ارشد اسبق دولت انگليس در مذاکرات بين تهران و غرب ضمن احمقانه خواندن معرفي ايران به عنوان محور شرارت از سوي بوش گفت: در اواخر ژانويه 2002 بوش ايران را در کنار دو کشور واقعا ياغي يعني عراق و کره شمالي به عنوان محور شرارت معرفي کرد. اين کار هم احمقانه بود و هم اشتباه.

مهمان شبکه دولتي انگليس ضمن انتقاد شديد از نوع عملکرد دولت بوش در برخورد با ايران افزود: خيلي غم انگيز بود که آن روند ادامه پيدا نکرد. در اين مرحله هم چيزهايي بود که ايران به آنها نياز داشت مثلا قطعات يدکي براي هواپيماي مسافربري، ايزوتوپ‌هاي پزشکي و امثال اين‌ها. ما به راحتي مي‌توانستيم اينها را به ايران بدهيم ولي در واشنگتن دولت آقاي بوش جلوي کار ما را سد کرد و همين مسئله را هم باعث شد که ما نتوانيم به ايران کمک کنيم.

"جان‌بولتون" آدم "ديک‌چني" در وزارت خارجه بود

وزير خارجه سابق انگليس با اشاره به بي اراده بودن کشورش براي دور زدن تحريم‌ها گفت: کار به جايي رسيد که من فهرست مفصلي از قطعات موتورهاي رويس رويز را براي کالين پاول(همتاي آمريکايي‌اش در دولت وقت آمريکا) فرستادم. رولز & رويس مي‌توانست اين قطعات را تامين کند اما بدون اجازه دولت آمريکا جرات اين کار را نداشت اما حتي کالين پاول هم نتوانست اين کار را پيش ببرد.

جان بولتون را گذاشته بودند که مواظب کالين پاول باشد

جک‌ استراو با اشاره به نقش جان بولتون در وزارت خارجه آمريکا گفت: جان بولتون را گذاشته بودند که مواظب "کالين پاول" باشد. جان بولتون آدم ديک چني در وزارت خارجه بود و همه سعي‌اش را مي‌کرده تلاش‌هاي سه کشور اروپايي را بي اثر کند. همه سعي من بر اين بود که توافقي صورت بگيرد. اتفاقا راجع به اين موضوع با دکتر حسن روحاني شوخي مي‌کردم به دکتر روحاني مي‌گفتم ما سه وزير خارجه اروپايي سپر انساني شما هستيم.

کشورهاي غربي نبايد ساده‌انگاري کنند

سياستمدار انگليسي ضمن هشدار به کشورهاي غربي در خصوص ساده انگارانه توصيف کردن دور جديد مذاکرات هشدار داد: اين خيلي ساده‌انگارانه است که اگر غرب فکر کند دکتر حسن روحاني سر ميز مذاکره مي‌آيد و مي‌گويد کارت‌هاي من اين‌ها است. غرب هم کارت‌ها را بر مي‌دارد و در ازاي آن هيچ کارتي را به او نمي‌دهد.

"ظريف" ديپلمات بسيار با تجربه‌اي است

استراو در ادامه گفت: آقاي "ظريف" ديپلمات بسيار با تجربه‌اي است. من فکر مي‌کنم که يکي از نشانه‌هاي اميدوارکننده اين است که حکومت ايران تصميم گرفته است مذاکرات هسته‌اي را به آقاي ظريف و وزارت امور خارجه بسپارد.

به دلايل صرفا خانوادگي به تهران نيامدم

در انتها جک‌استراو در پاسخ به سوالي مبني از دعوت از او براي شرکت مراسم تحليف دکتر روحاني گفت: از من سئوال شد که اگر به مراسم دعوت بشوم آيا خواهم توانست در آن شرکت کنم، در نتيجه هيچ دعوت رسمي در کار نبود اما از من سئوال شد که در صورت دعوت قادر به شرکت خواهم بود يا نه؟ متاسفانه به دلايل صرفا خانوادگي و کوتاه بودن فاصله زماني تا روز مراسم براي من مقدور نبود که پنج روز اول تعطيلات خانوادگي که از مدت‌ها پيش برنامه ريزي شده بود را از دست بدهم.


گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر