در همین چند هفته اخیر، تقریباً اکثر شخصیتهای غربی یا عربی که به ضد ایرانی بودن مشهورند، از عدم امکان رویارویی با ایران سخن گفتهاند و رسماً اعلام کردهاند که با ایران، نه میخواهیم و نه میتوانیم بجنگیم.
به گزارش پایداری ملی، «محسن پیر هادی» در سرمقاله شماره امروز روزنامه «رسالت» نوشت:
یکی از نعمات زندگی در عصر چهلسالگی انقلاب، روشن بودن و وضوح بسیاری از مسائلی است که برای نسلهای پیش از ما، محل ابهام و اشکال بوده است. نه در عصر قاجار و پهلوی، حتی در دوران پس از انقلاب اسلامی نیز، بسیاری از مردم و مسئولان کشور، حتی به مخیلهشان خطور نمیکرد که میشود قدرت اول اقتصادی و نظامی دنیا را به علت رفتار ماجراجویانه و غیرمسئولانهاش تنبیه کرد. آن فعال سیاسی عصر قاجار و پهلوی که معتقد بود شهروند ایرانی برای آنکه پیشرفت کند باید از فرق سر تا نوک پا فرنگی شود، اگر امروز را میدید که فرزندان انقلاب اسلامی، با اعتمادبهنفس، پهپاد آمریکایی را ساقط و کشتی انگلیسی را توقیف میکنند، احتمالاً از شدت ترس یا تعجب یا هیجان در دم جان میداد. حتی مقام معظم رهبری روایت کردهاند که در دوران ریاست جمهوری، هنگامیکه در سخنرانی سازمان ملل، بمباران افغانستان توسط شوروی سابق را محکوم کردند، بسیاری در ایران خرده گرفتند که چرا رئیسجمهور علیه ابرقدرت شرق موضعگیری کرده است.
در ایام اخیر و پس از رویکرد و اقدامات عملی مقتدرانه ایران، شاهد تغییر ادبیات ترامپ و همپیمانانش در مورد ایران بودهایم. ترامپی که یک روز در اوج وقاحت، از برداشتن ایران از نقشه جهان سخن گفته بود، پس از سرنگونی پهپاد آمریکایی، از مسئولان ایرانی به علت مورد اصابت قرار نگرفتن پهپاد دیگر آمریکایی که سرنشین داشت، تشکر کرد. در همین چند هفته اخیر، تقریباً اکثر شخصیتهای غربی یا عربی که به ضد ایرانی بودن مشهورند، از عدم امکان رویارویی با ایران سخن گفتهاند و رسماً اعلام کردهاند که با ایران، نه میخواهیم و نه میتوانیم بجنگیم.
حال و درزمانی که دشمنان، ضرب شست ایران اسلامی را دیده و ملت خودمان، طعم اقتدار را چشیدهاند، چند مسئول سابق و لاحق، از سر ترس و یا به شوق دیده شدن و باانگیزه مخالف خوانی، مواضعی اتخاذ کردهاند که دقیقاً نقطه مقابل عزت است. یکی از رؤسای جمهور پیشین در روزنامه گاردین، از ضرورت ائتلاف برای صلح نوشته و بهصورت ضمنی از جهانیان خواسته است که نگذارند ترامپ به ایران حمله کند. یکی دیگر هم در گفتوگویی، مذاکره مستقیم با شخص ترامپ را تنها چاره کشور دانسته است. وزیر فعلی امور خارجه هم که به آمریکا سفرکرده بود، در گفتوگو با یک سناتور نزدیک به ترامپ، از آمادگی مشروط ایران برای گفتوگو با ترامپ سخن گفته است. بسیاری از دیگر مواضع اخیر جناب ظریف هم اگر از موضع ضعف نباشد، مطمئناً از موضع قدرت و عزت نیست.
دقیقاً همین مواضع ضعیف و صداهای مخالف با خواسته اکثریت ملت ایران بود که باعث شد ترامپ که ابتدا مذاکره با ایران را به 12 شرط منوط کرده بود و پسازآن گفت اگر ایرانیها پای میز مذاکره بیایند، حاضرم بدون هیچ پیششرطی با آنها مذاکره کنم، دوباره باد به غبغب بیندازد و بگوید «تمایل به مذاکره و توافق با ایران روزبهروز برایم کمتر میشود!»
مسئله خیلی روشن است، هر زمان مقتدرانه عمل کردهایم، برای مذاکره به ما التماس کردهاند و وقتی پهپادشان را ساقط کردهایم، تشکر کردهاند که پهپاد دیگرشان ساقط نشده است. از سوی دیگر، هرگاه منفعلانه برخورد کردهایم و خود را مشتاق مذاکره نشان دادهایم، در عرصه بینالملل با ما بدرفتاری شده است. همان زمان هم که رئیس دولت اصلاحات از گفتوگوی تمدنها میگفت، رئیسجمهور آمریکا ما را محور شرارت مینامید. سوال از بعضی مسئولین فعلی و قبلی این است: چرا مسئله به این سادگی را متوجه نمیشوید؟ خدایناکرده مگر از تحقیر، خوشتان میآید؟ مگر تابهحال از اقتدار ضرر کردهاید؟