به گزارش پایداری ملی، اندیشکده «شورای آتلانتیک» در مقالهای با اشاره به کاهش حجم و افزایش هزینههای ارتشهای مدرن غربی، پیشرفتهای تجهیزاتی آنها را در نهایت به ضررشان میداند. «مگنس نردنمن» نایب رئیس مرکز امنیت بینالمللی «برنت اسکوکرافت» با مقایسه دوران جنگ جهانی دوم و جنگ سرد با امروز، به ناکارآمد شدن ارتشهای مدرن اشاره میکند. در این مقاله همچنین آمده که امروزه تنها راه چاره، کنار گذاشتن ارتشهای نظامی و روی آوردن به شیوههای نوین تقابل با کشورهای دیگر، از جمله جنگ سایبری، است.
* ارتشهای بزرگ جهان امروزه پیشرفتهتر اما کوچکتر از گذشته شدهاند
اگرچه ارتشهای جهان امروزه از هر زمان دیگری پیشرفتهتر شدهاند؛ اما دههها است که اندازه آنها رو به کاهش است. نیروی دریایی فرانسه در سال 1939 قبل از جنگ جهانی دوم، 7 ناو جنگی، یک ناو هواپیمابر، 7 رزمناو سنگین، 12 رزمناو سبک، 78 ناوشکن و 81 زیردریایی داشت. امروز این کشور با چهارمین بودجه بزرگ نظامی، هسته نیروی دریاییاش تنها شامل یک ناو هواپیمابر، 4 کشتی آبیخاکی، 12 ناوچه تندرو و 6 زیردریایی است.
* انگلیس با وجود بودجه عظیمی که به ارتش اختصاص میدهد، توان نظامی کمتری نسبت به گذشته دارد
در سال 1842 انگلیس 14 هزار پیادهنظام را برای نبرد کابل اعزام کرد و در عین حال، به اندازه کافی نیروی نظامی داشت تا امپراتوری بزرگ خود را هم اداره کند. همین انگلیس در سال 2012 هنوز هم پنجمین بودجه بزرگ نظامی را دارد و دیگر امپراتوری هم به حساب نمیآید؛ با این حال، مقامات ارشد نظامی این کشور به مردم انگلیس، رهبران سیاسی در لندن و هر کس دیگری که به حرفشان گوش دهد بارها گفتهاند که اعزام صرفاً 8 هزار سرباز انگلیسی به افغانستان به مدت طولانی تقریباً دارد ارتش کشور را نابود میکند.
* حتی آمریکا هم که بزرگترین بودجه نظامی جهان را دارد، با کاهش حجم ارتش مواجه شده است
آمریکا در دهه 1950 بیش از 9 هزار جنگنده «اف-86 سیبر» تولید کرد؛ جنگندهای مهم در زرادخانه آمریکا و متحدانش در اوایل دوره جنگ سرد. حدود 4500 «اف-16» هم در دهه 1970 تولید شد. امروزه جنگنده «اف-35» را نسل بعدی جنگندههای آمریکا و متحدانش در سراسر جهان معرفی میکنند. احتمالاً آمار تولید این هواپیما به 3 هزار فروند محدود خواهد شد؛ یعنی تنها یک سوم از آمار تولید جنگندههای اف-86.
* یکی از دلایل مهم کاهش حجم ارتشهای مدرن، هزینه نگهداری و تجهیز آنها و نیروی انسانی مورد نیاز برای این کار است
یکی از دلایل کاهش حجم ارتشهای مدرن، هزینه آنها است. نگهداری از آخرین فناوریهای نیروهای نظامی، پرهزینه است. اسلحهها، سیستمها و پلتفرمهایی که روز به روز پیشرفتهتر میشوند، رفتهرفته به اختصاص بخش بزرگتری از بودجه نظامی کشورها نیازمند است؛ در نتیجه باید اولویتهای دیگر را کنار زد و تعداد سیستمها و پلتفرمهایی هم که دولت میتواند بخرد کاهش مییابد. اما دلایل این ماجرا به بخش صنعت دفاعی محدود نمیشود. نیروی انسانی مورد نیاز برای استفاده، نگهداری، تعمیر، مسلحسازی و بهروز کردن این سلاحهای گزانقیمت نیز خود هزینه بالا و جداگانهای است. در کشورهای توسعه یافته، نیروهای نظامی وظیفه به کلی فراموش شدهاند و به جای آنها متخصصین داوطلبی استخدام میشوند که بر خلاف افراد پیشین باید بتوانند ابعاد مختلفی از فناوری را درک، عملیاتی و نگهداری کنند.
* وظیفه سربازان در ارتشهای مدرن تخصصیتر شده و نظام خدمت اجباری دیگر نمیتواند ارتش قدرتمندی را برای غرب تشکیل دهد
یک سرباز مجهز غربی امروزه نباید تنها توانایی کار با اسلحه ساده خود و سایر تجهیزات سنتی نظامی را داشته باشد؛ بلکه باید در استفاده از تجهیزات پیشرفته نشانهگیری دقیق، دستگاههای موقعیتیاب، رایانههای دستی و دوربینهای دید در شب نیز ماهر باشد. رهبران جوخه در ارتشهای غربی (که معمولاً بیست و چند سال سن دارند و تازه از دانشگاه فارغالتحصیل شدهاند) مسئولیت کار با اسلحهها، تجهیزات و وسایل نقلیهای را دارند که دهها میلیون دلار برای ارتش هزینه داشتهاند.
* هزینه نظامی به ازای هر تفنگدار، امروز نسبت به جنگ جهانی دوم بیش از 7 برابر شده و به زودی به بیش از 20 برابر خواهد رسید
عددهای پشت صحنه از این هم بزرگتر است. به گفته وزارت دفاع آمریکا، هزینه تجهیز یک تفنگدار در جنگ جهانی دوم به قیمت امروز حدود 2600 دلار میشد، در حالی که این هزینه امروز حدود 20 هزار دلار است. تجهیزات نظامی در حال تولید برای استفاده نیروهای نظامی در آینده نزدیک، هزینههای هر تفنگدار را به 60 هزار دلار خواهد رساند.
* یکی از دلایل افزایش هزینههای نظامی امروزه حقوق و مزایای بسیار بیشتر سربازان ارتش آمریکا نسبت به مشاغل غیر نظامی است
ارتشهای غربی برای جذب و نگهداری سربازهای عضو ارتش و دیگر افرادی که میتوانند وظیفه کار با اسلحهها، دستگاهها، وسایل نقلیه و سیستمهای روز به روز پیشرفتهتر را به دوش بگیرند، مجبور هستند دستمزدها و مزایای بسیار بالایی را برای این افراد تعیین کنند. با نگاهی کوتاه به دستمزدهای پرداختی توسط ارتش آمریکا میتواند فهمید که سربازی در دوره مدرن، به نسبت تحصیلات و تجربهای که نیاز دارد، شغل بسیار پردرآمدی است. خدماتی که به اعضای ارتش آمریکا ارائه میشود (نظیر هزینه تهیه منزل، هزینههای درمانی و مراقبت از فرزندان، حقوق بازنشستگی و غیره) از نظر نیروهای شاغل غیر نظامی، خدماتی بسیار آرمانی تلقی میشود. در نتیجه هزینه تأمین خدمات بهداشتی و بازنشستگی در وزارت دفاع در دهههای آینده به شدت افزایش خواهد یافت. نکته این نیست که اعضای ارتش حقوق بیش از حد دریافت میکنند، بلکه این است که جذب و نگهداری نیروی انسانی لازم برای کار با تحهیزات و پلتفرمهای تخصصی در ارتش، هزینه سرسامآوری به همراه دارد.
* مشکل اصلی در ارتشهای مدرن این است که عملکرد آنها به نوع و اندازه خاصی از تجهیزات نظامی وابسته شده است
نتیجه افزایش هزینههای نظامی در زمینه سیستمها و همچنین برای تأمین، آموزش و تحصیلات پرسنل ارتش این است که تعداد نیروی انسانی و دستگاهها به شدت کاهش یافته است. اما مشکل اصلی این است که اگرچه سیستمها و یگانهای نظامی مدرن نسبت به نسلهای قبلی عملکرد بسیار بهتری دارند؛ اما برای پاسخ به تهدیدها، واکنش در مقابل غافلگیر شدن، آمادگی برای عملکرد سریع، اعزام به مدت طولانی، و یا رسیدن به نتایج قطعی در میدان نبرد به نوع و اندازه خاصی از سیستمها و یگانهای نظامی وابسته هستند.
* تخصصی شدن، کاهش حجم و در نتیجه ترس از استفاده از نیروهای نظامی محدود، نهایتاً منجر به کاهش توان ارتشهای مدرن شده است
بسیاری از کشورهای کوچکتر اکنون دارند به سمت داشتن ارتشهایی با این حجم کم میروند و در نتیجه دیگر نمیتوانند کمکی به کشورهای بزرگتر کنند. مثلاً نروژ اوایل امسال یکی از چهار هواپیمای سی-130 خود را در حادثهای از دست داد؛ این یعنی نروژ به علت صرفاً یک حادثه، یک چهارم از ظرفیت نیروی هوایی ارتش خود در جابهجایی سربازانش را از دست داد و بنابراین مشخص نیست که آیا میتواند تعهدش به ناتو را در اعزام نیرو به افغانستان عملی کند یا خیر. به خاطر این حادثه، آمریکا مجبور شد به جای اضافه کردن یک هواپیمای سی-130 به نیروی هوایی خود، آن را به نروژ بفروشد. مقامات ارشد نظامی اروپا هم تحت فشار، اعتراف خواهند کرد که تواناییهایشان اکنون آنقدر کاهش یافته که از درجه کامل عملیاتی پایینتر آمدهاند. و همین مقامات به دلیل ترس از آسیب دیدن یا از بین رفتن نیروهای خود، حتی حاضر نیستند از همین امکانات محدود استفاده کنند.
* آمریکا تا کنون با افزایش بودجه نظامی تا حدی از کوچکتر شدن ارتشش جلوگیری کرده؛ اما نیاز به اصلاحات اقتصادی داخلی این توانایی را از واشینگتن خواهد گرفت
برای جبران پیشرفته، تخصصی، پرهزینه و کوچک شدن ارتشهای مدرن و نتیجتاً عمل توانایی آنها در عملکرد، باید دست به کاهش هزینهها، تخصصی شدن نیروها، اتحادهای بینالمللی و اشتراک منابع، و یا تلفیق تجهیزات پیشرفته و سنتی (مثل اف-16 و اف-35) زد. برخی کشورها حتی تصمیم گرفتهاند برخی تواناییهای خود را کاملاً کنار بگذارند تا بتوانند در بخشهای دیگر هزینه کنند. به عنوان مثال، دانمارک زیردریاییهای خود را به طور کامل کنار گذاشت و اخیراً هم هلند تانکهای اصلی خود را از ارتش خارج کرد. آمریکا تا کنون با افزایش روزافزون هزینههای شدید نظامی، از این کاهش ظرفیتها اجتناب کرده است، اما احتمالاً نمیتواند این کار را تا مدت زیادی ادامه دهد؛ چون باید وضعیت اقتصادی داخلی خود را اصلاح نماید. با این حال، هیچکدام از این اقدامات باعث نمیشود ارتشهای غربی بتوانند از یک واقعیت بسیار مهم بگریزند: اکنون شیوه جنگ باید تغییر کند.
* مهمترین نکته این است که ارتشهای سنتی و مدرن دیگر در دنیای امروز بیفایده هستند؛ شیوه نبرد بین کشورها باید به کلی تغییر کند
شاید جنگ سایبری به میدان جدید نبرد تبدیل شود؛ جایی که کشورها میتوانند با هزینهای نسبتاً پایین بجنگند و دفاع کنند و برای اجبار یا بازداشتن دشمن، به داراییهای او ضربه بزنند یا آنها را تهدید کنند. شاید هزینه سیستمهای بدون سرنشین مثل سیستمهای دیگر آنقدرها افزایش پیدا نکند و هواپیماهای بدون سرنشین به شیوه عادی نبرد بین دو کشور تبدیل شوند. به هر حال، کشوری که بتواند شیوه نبرد خود را تغییر دهد و ارتش مدرن و کوچکشده خود را کنار بگذارد، موقعیت بهتری برای تسلط بر عرصه نظامی قرن بیست و یکم خواهد داشت. موضوع این است که چه کسی زودتر به این تغییر شیوه دست میزند.