پس از خروج خفتبار صهیونیستها از جنوب لبنان در سال 2000 و سیلی سختی که 13 سال پیش در جنگ 33 روزه از حزبالله خوردند، دومینوی شکست آنها در 6 جنگی که پسازآن به راه انداختند آغاز شد و اینچنین بود که پیروزی اشغالگران قدس شریف، به تاریخ پیوست و هیچگاه روی غلبه بر مقاومت را ندیدند.
به گزارش پایداری ملی، روزنامه «حمایت» در یادداشتی از «سیدجعفر قنادباشی» نوشت:
1. «سید حسن نصرالله» دبیر کل حزبالله لبنان در مصاحبه اخیر خود با شبکه المنار در سالروز آغاز جنگ 33 روزه، به موضوعاتی پرداخت که ضمن ارائه تحلیل دقیق از شرایط و اوضاع منطقه توانست بخش بزرگی از تبلیغات رسانهای رژیم صهیونیستی و غرب علیه مقاومت را خنثی کند. این مصاحبه در حالی صورت گرفت که صهیونیستها تقلا کرده بودند که با توسل به جنگ روانی گسترده، حقایق را تحریف کنند و وارونه جلوه دهند تا از این رهگذر، زمینههای تضعیف روحیه مردم منطقه بهویژه سوریه و لبنان را فراهم کنند و در مقابل، ضعفهای خود در سایه تبلیغات پر رنگ و لعاب مبتنی بر اکاذیب را پنهان سازند. سید مقاومت با هوشمندی و با اشاره به پیروزیهای شگفتانگیز بهدستآمده و نقاط ضعف حریف، شکست سنگین و تاریخی متجاوزین در جنگ تموز و از میان رفتن افسانه تسلیمناپذیری آنها را یادآور شد. پیش از آن، متحدین غربی تلآویو، از این رژیم بهعنوان ششمین و در بعضی موارد، سومین قدرت نظامی جهان یاد میکردند و طی چند دهه، پیوسته از شکستناپذیری این رژیم در جنگها سخن به میان میآوردند. اما پس از خروج خفتبار صهیونیستها از جنوب لبنان در سال 2000 و سیلی سختی که 13 سال پیش در جنگ 33 روزه از حزبالله خوردند، دومینوی شکست آنها در 6 جنگی که پسازآن به راه انداختند آغاز شد و اینچنین بود که پیروزی اشغالگران قدس شریف، به تاریخ پیوست و هیچگاه روی غلبه بر مقاومت را ندیدند. ارزیابی این سیر خفتبار، صهیونیستها را به این نتیجه رساند که باید جنگ رسانهای سنگینی برای نمایش بهاصطلاح قدرت خود و ضعف حزبالله و گروههای جهادی فلسطین به راه بیندازند تا مهاجرانی که چمدانهای خود را برای عزیمت به کشورهای دیگر بستهاند، منصرف شوند.
2. سید مقاومت در گفتگوی خود، برای اولین بار از نقاط قوت و تواناییهای خیرهکننده نظامی این جنبش سرافراز سخن گفت و با رونمایی از نقشهای جدید، تصریح کرد که هزاران هدف در سرزمینهای اشغالی در تیررس موشکهای نقطه زن حزبالله قرار دارند. این اظهارات، ناظر به این واقعیت است که چنانچه دشمن صهیونیستی دست از پا خطا کند، راهبرد حزبالله این بار، به متوقف کردن تجاوزات در منطقه الجلیل و مرزهای لبنان محدود نمیشود و سراسر سرزمینهای اشغالی از «ام الرشاش» در جنوب تا «ناقوره» در شمال اسرائیل را زیر آتش خود خواهد گرفت.
3. بخشی که سید حسن نصرالله از در اختیار داشتن موشکهای ضد هواپیما سخن به میان آورد، ازجمله مواردی بود که صهیونیستها را به وحشت انداخت. چندی قبل، مقامات صهیونیست تهدید کرده بودند که چنانچه جنگی رخ دهد، لبنان را به عصر حجر بازمیگردانند که با پاسخ زیرکانه دبیر کل حزبالله مواجه شد. ایشان در پاسخ به این ادعا تصریح کردند که «اگر جنگی شود نمیگویم آنان را به چه عصری برمیگردانیم زیرا اصلاً در سالهای قبل از ۱۹۴۸ موجودیتی نداشتند.» این بدان معناست که رژیم صهیونیستی، ریشهای ندارد و در مقابل مقاومت و ملت لبنان که قدمتی طولانی دارند، عددی بهحساب نمیآید. از سوی دیگر، اسرائیل در پی شکست زمینی و دریایی در جنگ سال 2000، به توانمندیهای هوایی خود اتکا مضاعفی کرده، بسیار به آن فخر میفروشد و حالا که جنگندههای اف – 35 را در اختیار دارد، عربدهکشیهایش بیشتر هم شده است. لذا مطرح کردن توانمندی هدف قرار دادن جنگندههای ارتش رژیم صهیونیستی، میتواند به حذف ناوگان اف – 35 که حیثیت کاخ سفید و تلآویو در گرو خروج موفقیتآمیز این هواپیما از مأموریتهاست، منجر شود.
4. افزون بر این، رژیم صهیونیستی در سالهای اخیر و مشخصاً هفته گذشته تهدید کرده بود که تأسیسات هستهای ایران را همچون مراکز هستهای سوریه، هدف حملات هوایی قرار خواهد داد. در کشاکش افزایش تنش میان ایران، آمریکا و زوزه کشیدنهای اسرائیل، حقایقی که سید حسن نصرالله درباره توان پدافندی حزبالله بیان کرد، این معنا و مفهوم را در بردارد که هواپیمای رژیم جعلی اسرائیل پیش از خروج از محدوده مرزی سرزمینهای اشغالی، ممکن است توسط موشکهای مقاومت ساقط شوند. این اتفاق البته جدای از اثبات توان پدافندی پیشرفته ایران در هدف قرار دادن پرندههای رادار گریز ازجمله پهپاد آمریکایی است؛ لذا هواپیماهای سرنشین دار اسرائیل بر این مبنا، هیچگاه راهی برای تجاوز به آسمان ایران اسلامی نخواهند داشت. نظیر چنین تحقیری که به توانمندیهای آزموده شده حزبالله و راهبرد همهجانبه با ملاحظه همه نقاط ضعف دشمن مستظهر است، تاکنون در این سطح، سابقه نداشته و ناظر به تقویت توان موشکی بینظیر مقاومت اسلامی لبنان است.
5. در ارتباط با موضوع تنشآفرینی آمریکا در قبال جمهوری اسلامی، سید مقاومت به نکتهای بسیار ظریف که البته پیامی روشن برای آتش افروزان آمریکایی و اذناب آنها در لبنان داشت، اشاره کرد. وی در این خصوص گفت: «هر کشوری که در جنگ علیه ایران شرکت کند، بهای آن را خواهد پرداخت. محور مقاومت نیز در حال بررسی این موضوع است که آیا در صورت بروز این جنگ نظارهگر خواهد بود؟ مأموریت ما در منطقه این است که با تمام وجود برای جلوگیری از بروز جنگ آمریکا علیه ایران تلاش کنیم، چون این جنگ، ویرانگر و پیامدهای آن بزرگ خواهد بود. آغاز جنگ ویرانگر به نفع چه کسی است؟ در لبنان برخی میگویند که باید از جنگ فاصله بگیریم اما میگویم اگر جنگی روی داد هیچکس نمیتواند خود را از آن دور کند.» ازنظر ایشان، وقوع جنگ، زمانی منتفی است که قدرت بازدارندگی ایران و حزبالله، هر متجاوز شروری را به دلیل تبعات سنگین آن، از حمله منصرف کند چراکه در صورت کلید خوردن دومینوی جنگ، پیامدهای آن، ویرانگر و بزرگ خواهند بود. بهبیاندیگر، هر نوع تعرض به جمهوری اسلامی، تعرض به حزبالله تلقی شده و مقاومت اسلامی لبنان با ملاحظه پیامدهای جنگ احتمالی، نمیتواند خارج از گود بایستد و نظارهگر افزایش تهدیداتی باشد که در صورت عملی شدن، آتش آن، دامنگیر صغیر و کبیر میشود.
6. و بالاخره اینکه مهمتر از راهبرد بازدارندهای که سید حسن نصرالله آن را با شفافیت و روشنی ترسیم کرد، حقیقت دیگری در ورای این سخنان وجود دارد که بهطور حتم به صلح و ثبات منطقه کمک خواهد کرد. برخلاف مقامات کذاب و لافزن صهیونیستی که وارونه شدن ادعای مکرر آنها در پیروزی قاطع بر مقاومت لبنان و فلسطین بارها به اثبات رسیده، اظهارات و تهدیدات سید حسن نصرالله برای مردم سرزمینهای اشغالی بسیار معتبر است، چراکه صدق وعده وی را در جنگ 33 روزه بهوضوح مشاهده کردهاند. به این اعتبار، وقتی سید مقاومت از بازگرداندن رژیم صهیونیستی نه به عصر حجر بلکه به زمانی دورتر از آن در صورت تعدی به لبنان سخن میگوید، در همین راستا، تأکید بر ایستادن حزبالله در کنار ایران در صورت حمله احتمالی واشنگتن و تلآویو را باید با نتیجه مشخص نابودی رژیم صهیونیستی و شخم زدن خاک اسرائیل برابر دانست.