به گزارش پایداری ملی، دوازدهم اردیبهشت (دوم می) وقتی دونالد ترامپ، معافیت هشت کشور از تحریم خرید نفت ایران را لغو کرد، در حقیقت سیاست «فشار حداکثری» بر ایران را روی درجه آخر تنظیم کرد. مایک پامپئو همان روز در نشستی خبری اعلام کرد که عربستان و امارات تعهد کردهاند که فقدان نفت ایران را جبران کنند.
وزیر امنیتی امور خارجه آمریکا با این سخن، در حقیقت اعلام کرد که عربستان سعودی و امارات عربی، در کنار آمریکا در حال جنگ اقتصادی با ایران و حمله به منافع و امنیت ملی ایران هستند. آمریکا و متحدان عربی آن، ایران را وا داشتند تا در مقابل سیاست فشار، سیاست فشار متقابل در پیش بگیرد. پس در یکسالگی خروج آمریکا از توافق هستهای، تهران اعلام کرد برخی تعهدات برجامی را کاهش میدهد و به سه کشور اروپایی بریتانیا، فرانسه و آلمان مهلت میدهد که به تعهدات خود عمل کنند. بنابراین آنچه تهران انجام میدهد واکنش دفاعی به کنش تحریکآمیز طرف غربی بخصوص آمریکایی است.
اندک زمانی پس از سفر وزیر امور خارجه ایران به عراق در اوایل خردادماه، برهم صالح رئیس جمهور عراق در سفر به «مکه» برای حضور در اجلاس سران عرب و سران سازمان همکاریهای اسلامی، ضمن مخالفت آشکار با بیانیه ضدایرانی سران عرب، هشدار ایران را منتقل کرد؛ امری که سفیر بغداد در ایران نیز آن را یازدهم خرداد (اول ژوئن) تأیید کرد.
ایران گام اول کاهش تعهدات را ۱۸ اردیبهشت برداشت و شاید طرف مقابل و متحدان عربی و منطقهای آن انتظار این مقدار جدیت از ایران را نداشتند. در طول مهلت شصت روزه، آمریکا که تحریم را به ته رسانده و اهرم دیگری جز جنگ روانی ندارد، تنش با ایران را افزایش داد و -هرچند تا آخر خردادماه بیش از شصت تیم دیپلماتیک بهعنوان واسطه به ایران فرستاده شد- اما سه کشور اروپایی نشان دادند، پیام ایران را به طور کامل درک نکردهاند. امارات و عربستان پیامهای دیگری دریافت کردند و سرانجام آمریکا تهدیدها و تحریکهای خود علیه ایران را به نقض حریم هوایی ایران رساند و پدافند هوایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را مجبور کرد که بامداد پنجشنبه (۳۰ خرداد) یک فروند پهپاد «MQ-4C Triton» دویست میلیون دلاری را پس از تجاوز به حریم هوایی ایران، سرنگون کند.
پسلرزههای انفجار این پهپاد ۱۵ متری در نزدیکی آسمان تنگه هرمز نه فقط به ابوظبی بلکه به نیروهای ابوظبی در شرق و غرب یمن هم رسید که اکنون در حال جابهجایی هستند. امارات که میزبان این پهپاد بود دریافت که پهپاد از زمان برخاستن در رصد پدافند ایران بوده و میزبانیش قطعاً مجازات خواهد داشت. این مسئله صراحتا به آنان منتقل شده است. ابوظبی در دریافت پیامهای پهپادی بهتر از شرکای سعودی خود که کندذهنی به خرج میدهند، عمل کرده است. او جدای از درک قدرت پدافندی ایران، حدّت اراده ایران در ساقط کردن پهپاد آمریکایی را هم دریافت. شاید فهم این اراده در ایران برای ایرانیها ساده باشد، اما درک و فهم این اراده در ساقط کردن پهپاد پیشرفته آمریکایی یا مثلا بازداشت نیروهای دریایی آن برای کشورهای منطقه سختفهم است؛ که مگر میشود یا کسی جرأت چنین رفتاری با آمریکا را دارد؟ یا چطور ایران برای سه کشور بزرگ اروپایی ضربالأجل تعیین میکند؟ بنابراین ابوظبی میداند که ایران هماورد خود را طرف اروپایی و آمریکایی میداند و دولتهایی در ابوظبی یا ریاض نباید پا را از گلیم خود فراتر بگذارند.
همین شرایط پهپادی و ارسال پیام، برای عربستان سعودی و یمن هم وجود دارد. شریک سعودی ابوظبی، در دریافت پیامهای روشن، کُندتر از امارات عمل میکند. ریاض اگر لجاجت را کنار بگذارد، بسرعت درمییابد که برای مقابله با پهپادهای یمن، بیش از این نمیتواند به قدرت پدافندی پاتریوتِ آمریکایی اتکا کند که پیشرفتهترین پهپاد جاسوسیاش قبل از ورود به حریم ایران کشف و پس از ورود منهدم میشود؛ هر چند پهپاد یمن، اندازه قیاس با پهپاد آمریکایی نیست، اما در حد خود و به اندازه سعودیها، حامل معنای روشن است. اگر طرف سعودی در دریافت پیام پهپادی یمن در عمق هشتصد کیلومتری خود کُند عمل نمیکرد، ارتش یمن ناچار نمیشد با زدن برج مراقبت فرودگاه أبها با موشک کروز، پیامش را بفرستد یا یکشنبه (شانزدهم تیر) موشک قدس-۱ و پهپاد صماد-۳ را رونمایی کند. صماد-۳ را اماراتیها میشناسند.
بنا بر آنچه گفته شد، عربستانی که از پس نیروهای یمنی بر نیامده، طبعا نباید متعرض منافع ایران شود. ریاض بهتر است «کمک به نفتکش ایرانی در دریای سرخ» را هر چه زودتر تمام کند و خود را نامزد دریافت پیام از ایران نکند و همه وقت و انرژی خود صرف درک پیامهای یمن کند.
حال بعد از اتمام مهلت شصت روزه و ورود شصت واسطه به ایران و رد و بدل شدن پیامهای متنوع طی دو ماه گذشته، ایران ضربالأجل خود به سه کشور اروپایی را عملی کرد و گام دوم کاهش تعهدات برجامی را روز یکشنبه (شانزدهم تیر) برداشت تا به روشنی پیام بدهد که برای حفظ منافع خود «اراده» کافی دارد. روزنامه کویتی القبس با تیتری که روز دوشنبه هفدهم تیر (۸ ژوئیه) برای صفحه نخست خود برگزید، در حقیقت نشان داد که پیام ایران بدرستی مخابره شده؛ پیامی مبنی بر اینکه ایران بعد از صبر طولانی، در عزمش برای حفظ منافع ملی خود جدی است. ایران قطعاً مقابل جنگ آمریکا ساکت نمینشیند تا به اتفاق ابوظبی و ریاض علیه امنیت ملی و منافع ملیاش اقدام کنند. روزنامه کویتی با اشاره به گام دوم برجامی ایران، ناباورانه تیتر زد «... ایران انجامش داد! سطح غنیسازی را بالا برد و تهدید کرد که بیشترش میکند». احتمالا سه کشور اروپایی هم که خلف وعده خود را تا الان ادامه دادهاند، هنوز اراده طرف ایرانی را کامل باور نکردهاند یا مثل عربستان سعودی مقابل یمن، خود را خود را به کندذهنی سیاسی زدهاند. مثلاً انگلیس با «راهزنی دریایی» و توقیف کشتی حامل نفت مرتبط با ایران در تنگه جبل الطارق، که اقدامی کاملا غیرقانونی است، خود را نامزد دریافت پیام روشن معرفی کرده است. چرا انگلیس چنین کاری میکند که نفتکش «بریتیش هریتیج» متعلق به «بریتیش پترولیوم» از بیم توقیف توسط ایران از حرکت به سمت تنگه هرمز خودداری کند؟ ایران که تنگه هرمز را نبسته اما لندن چرا کاری میکند که تنگه خود به خود بر رویش بسته شود؟
تیتر بزرگ القبس برای گام دوم برجامی؛ ایران انجامش داد!