به گزارش پایداری ملی، «محمد صفری» در سرمقاله شماره امروز روزنامه «سیاست روز» نوشت:
شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی قرار است 19تیرماه و به درخواست آمریکا برای بررسی موضوع کاهش تعهدات ایران در توافق هستهای تشکیل جلسه دهد، میتوان پیش بینی کرد که نتیجه این نشست چه خواهد بود.هر چند این موضوع به شورای حکام ارتباط پیدا نمیکند.
شورای حکام آژانس بارها با نفوذ و تاثیر رژیم آمریکا و صهیونیستها علیه جمهوری اسلامی ایران بیانیه صادر کرده و ایران را به نقض قوانین آژانس محکوم کرده است.
ماهیت چنین سازمانها و نهادهایی که نام بین المللی را با خود یدک میکشند همواره با شک و تردید همراه بوده چرا که هیچگاه اینگونه سازمانهای بین المللی استقلال رای نداشتهاند.
به واقع تشکیل سازمانها و نهادهای بین المللی فارغ از آنچه که قوانین حاکم در آنها دیده میشود، در جهت خلاف قوانین خود حرکت میکنند و این روند به خاطر تاثیرپذیری از رژیمهایی است که در آنها نفوذ دارند، به همین خاطر کارکرد آنها هیچگاه در چارچوب قوانین خود نبوده است.
اکنون که جمهوری اسلامی ایران در واکنش به خروج آمریکا از توافق هستهای و نقض تعهدات از سوی اروپا تصمیم به کاهش تعهدات خود در برجام گرفته است، شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی به درخواست آمریکا تشکیل جلسه خواهد داد تا درباره اقدام ایران تصمیم گیری کند.
اقدامی که جمهوری اسلامی ایران انجام داده و امروز 16 تیر ماه نیز یک گام دیگر از آن برداشته میشود، واکنشی است که بیش از یکسال پیش باید انجام میشد، در حالی که از زمان آغاز اجرای توافق هستهای چهار سال میگذرد و در طول این چهار سال کشورهای غربی متعهد به برجام، هیچ اقدامی برای اجرای تعهدات خود انجام ندادند.
براساس آنچه که در برجام گنجانده شده ایران در صورتی که طرفهای مقابل تعهدات خود را اجرا نکنند یا از توافق هستهای خارج شوند این حق را دارد تا اقدامات متقابل انجام دهد.
روشن است که آمریکا و اروپا در یک همدستی کامل سعی دارند تا فشارهای سیاسی و اقتصادی را علیه جمهوری اسلامی ایران افزایش دهند تا شاید جمهوری اسلامی از کاهش تعهدات خود منصرف شود، توقیف نفتکش ایران در جبل الطارق از سوی نیروی دریایی انگلیس نیز در همین راستا است.
اکنون که زمان اجرای گام دوم ایران فرا رسیده است، اهمیت مقاومت مقابل همه زورگوییهایی که صورت می گیرد بسیار افزایش یافته و این مقوله میتواند، اهداف و برنامههایی که تدارک دیده شده را خنثی کند.
شاید اگر جمهوری اسلامی ایران هنگامی که آمریکا اردیبهشت ماه سال گذشته از برجام خارج شد، از برجام بیرون آمده بود و در یک واکنش سریع همه فعالیتهای هستهای خود را به پیش از توافق بازمیگرداند و حتی فراتر از آن پیش میرفت، تصمیم ایران برای غرب دردآورتر میبود و فرصت تعبیه و تفکر برای راهکارهای فشار سیاسی و اقتصادی علیه کشورمان از دست آنها گرفته میشد.
اما در هر صورت تصمیمی که برای باقی ماندن در برجام گرفته شد، اکنون در مرحله حساسی است. کوتاه آمدن و مدارا کردن در شرایط کنونی رفتاری نخواهد بود که بتواند از دشمنیهای آمریکا و اروپا بکاهد، بلکه آنها را وقیح تر از گذشته خواهد کرد.
نکته اینجاست، زمانی که آمریکا از برجام خارج شد و یا اروپا بدعهدی کرد، سازمانهای بین المللی، شورای امنیت، سازمان ملل و هر نهاد بین المللی که باید به این موضوع ورود کند، برای اقدامات آمریکا و اروپا علیه توافقی که آن را امضا کردهاند و تعهد داده اند، وارد عمل شدند؟!
آژانس بین المللی انرژی اتمی آیا توانسته است بر تأسیسات هستهای رژیم صهیونیستی که دارای تسلیحات اتمی است نظارت داشته باشد؟
رژیم صهیونیستی حتی عضو «ان.پی.تی» پیمان منع گسترش جنگ افزارهای هستهای نیست و بر اساس اطلاعات دقیق، این رژیم بیش از 200 کلاهک هستهای دارد و حتی جمهوری اسلامی ایران را تهدید هستهای کرده است، آمریکا نیز بارها تهدید کرده که علیه ایران از سلاح هستهای استفاده خواهد کرد.
با رویکردی که آمریکا، اروپا و رژیم صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی ایران اتخاذ کردهاند و رفتار تبعیض آمیز و غیر قانونی آژانس بین المللی انرژی اتمی خروج از ان.پی.تی و لغو پروتکل الحاقی که داوطلبانه از سوی ایران اجرا میشود، در گامهای بعدی میتواند عملیاتی شود.
آمریکا برجام را یک توافق بد نامیده است، توافقی که دولت پیشین رژیم ایالات متحده آن را امضا کرده اما دولت کنونی، از آن خارج شده، اگر این توافق بد است و آمریکا نیز از آن خارج شده و اروپا آن را نقض کرده، چه دلیلی برای اصرر آمریکا وجود دارد که ایران نباید تعهدات خود را کاهش دهد؟!
اینستکس اروپایی که بیش از یکسال برای آن وقت گذاشته شد نیز ملعبه دیگری بود که توانست وقت کشی کند و برای اعمال برنامههای اروپا و آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران زمان بگیرد.
از این پس مدیریت زمان باید در دست جمهوری اسلامی ایران باشد، نباید فرصتهای موجود را از دست داد، آمریکا هر آنچه که در چنته داشته به کار برده و دیگر تیری در چله ندارد.
اکنون نوبت نشانه گیریها و شلیکهای جمهوری اسلامی ایران به سوی دشمن است. ادامه چنین راهی نوید گشایشهای بزرگی را برای ایران و نابودی نظام سلطه میدهد.