بحران سوریه به صورت روزافزونی در حال گسترش است. حمله نظامی و جنگ احتمالی سوریه، به یکی از گزینههای اصلی مورد بحث در محافل سیاسی و رسانهای تبدیل شده است. اتهام کاربرد سلاح شیمیایی، بهانه لازم را به دست معارضین و مخالفین بشار داده تا به هدف نهایی خود یعنی سقوط وی نزدیک شوند. تردید، ابهام و شاید نیز امید به پیروزی، بستر لحظات تاریخی ذهن شخصی است که زمانی برای پیشرفت و اعتلای یک ملت سوگند یاد کرده بود و اکنون شاهد نابودی مردم و کشورش است. گام بعدی برای اسد سرنوشت یک دودمان و یک کشور و بخشی از یک تاریخ را تعیین میکند اگرچه جنگ داخلی و بیثباتی کشور، زخمی است که حتی در صورت رد احتمال حمله به سوریه، گریبان اسد را رها نخواهد کرد. آتش ناامنی، خونریزی، نفاق و مداخله، مدتهاست که قلمرو بشار را در زبانههای بیرحم خود گرفته است، بدون آنکه بتوان آن را مهار کرد.
اگرچه اشتباهات اسد در حکومتداری و رهبری سوریه، انکارناشدنی است اما نفرت از بشار جرقههای اصلی این آتشفشان خشونت را به وجود آورد. اصلاحات سیاسی، فرصتدهی به نخبگان و فراهمسازی بستر مناسب برای مشارکت مواردی بود که اسد آنها را نادیده انگاشت و نارضایتی مردمش را بیپاسخ نهاد اما آیا جنگ و دود و کشتار فعلی، نتیجه انقلاب مردمی است؟
انقلاب، اعتراض گروههای گسترده مردم علیه حاکمیت یک کشور است که با شیوههای خشونت آمیز درصدد سرنگونی حاکم هستند. بدون شک ماهیت آنچه در سوریه می گذرد با دیگر کشورهایی که انقلاب مردمی را از سر گذرانده اند، بسیار متفاوت است. دلیل اصلی این تفاوت، نفرت عمیق از بشار به عنوان رهبر و سکاندار حکومت سوریه است. در واقع این نفرت بود که جرقههای این فاجعه انسانی را روشن کرد و با تمام توان در آن دمید و هر لحظه آن را شعلهورتر کرد. اگر مردم، نیروهای دخیل در ناآرامیها را تشکیل میدادند، خشونت انقلابی که مشخصه آن، وسعت اما کم عمقی و کشته شدن تعدادی از مخالفان است، به وقوع میپیوست در حالیکه وقایع سوریه، جنگ میان حکومت یک کشور و مخالفانی بود که یا دشمنان بشار آنها را از خارج از مرزها گسیل کرده بودند و یا از طریق منابع خارجی، به منظور جنگ تمام عیار با بشار اسد، تجهیز میشدند.
چرا دشمنان بشار اسد، تمام نیروی خود را برای براندازی وی به کار گرفتند و حتی حاضر شدند که هزینههای بسیاری را در ازای سقوط بشار بپردازند.؟ این گزارش درصدد است تا نشان دهد گناه بشار از دید دشمنانش چه بود و چه مواردی منجر شد تا وی به عنوان یک عنصر مزاحم که باید از میان برود، تلقی شود؟ نکته مهم در این گزارش، نقلقولهای مستدل از سوی مخالفان بشار در مقابل شورای امنیت سازمان ملل و نیز کنگره آمریکا به منظور معرفی اسد به عنوان «مخل نظم خاورمیانه» است.
طی چند روز اخیر جانکری وزیر امور خارجه آمریکا به صراحت دلیل حمله به سوریه را اعلام کرد و ضمن محکوم کردن ایران و حزب الله گفت: «ما به سوریه واکنش نشان میدهیم تا به ایران و حزبالله هم پیام بفرستیم. برخی خطر انجام این کار را می پرسند ولی باید پرسید این خطر اقدام نکردن چه می تواند باشد. مهم است زیرا در دنیایی که ما زندگی می کنیم قلدرها و جنایتکارانی مانند بشار اسد حتی با هشدارها آمریکا و دوستانش با مصونیت هزاران نفر از مردم خود را با بمب شیمیایی هدف قرار دهند و دنیا نتواند کاری انجام دهد. محکزدن عزم ما و خطر کسانی که فکر میکنند هر کاری بخواهند میتوانند انجام دهند، هیچ پایانی ندارد. این مسأله همچنین برای مناطق فراتر از مرزهای سوریه نیز اهمیت دارد. این مسأله باعث میشود ایران که خود قربانی حملات شیمیایی است در نبود اقدام برای به دست آوردن سلاح اتمی، گستاخ شود.»
مهمترین مواردی که در تمام نامهها و بیانات لابیها و سازمانهای معارض با بشار، مشترک است، عبارتند از:
- بشار؛ حامی «گروههای تروریستی»!
نخستین دلیلی که دشمنان بشار اسد، گناه وی دانسته و اسد را به آن متهم میکنند، حمایت از «تروریسم و گروههای تروریستی» است! تروریسم و گروههای تروریستی از نظر آنان، گروههای مبارز فلسطینی مانند جهاد اسلامی، حماس و سایر گروههای مقاومت است. آیپک به عنوان مهمترین لابی صهیونیستها در آمریکا در این رابطه ادعا میکند: «سوریه سه دهه است که حامی تروریسم شناخته شده است و حمایتهای سیاسی و مادی نه تنها به حزبالله بلکه به گروههای تروریست فلسطینی مانند حماس و جهاد را در دستور کار دارد.» این لابی مهم که دستورات اسرائیل را در ساختار سیاسی آمریکا به اجرا درمیآورد، تأثیر سوریه بر تشکیلات خودگردان را نیز گناه دیگر بشار خوانده و می نویسد: «بشار اسد تشکیلات خودگردان فلسطین را تشویق میکند که دوباره خشونت را محور کار خود قرار دهد. وی محمود عباس را به اینکه مذاکرات صلح را کنار بگذارد و خشونت علیه اسرائیل را از سر گیرد، تحریک کرد.»
"مرتن کلین" یکی از صهیونیستهای معروف و یکی از مخالفان همیشگی اسد پیش از شروع جنگ معارضین در سوریه، اظهار میدارد: «بشار اسد هیچ نشانهای مبنی بر پایان دادن به حمایت گسترده از گروههای فلسطینی و دیگر گروههای تروریست اسلامی که در دمشق جای داده، از خود نشان نمیدهد.» یکی از لابیهای بزرگ وابسته به اسرائیل در پنتاگون آمریکا نیز نیز در تحلیلی می نویسد: «بشار اسد میزبان حدود 19 سازمان از جمله گروههای فلسطینی است که در لیست سازمان های تروریستی قرار دارند.» یکی از بزرگترین لابیهای صهیونیستی فعال در فرانسه نیز گناه بشار اسد را این گونه بازگو می-کند: «بشار اسد از تروریسم حمایت کرده و به سازمانهای تروریستی پناه داده است؛ و به اتحاد خود با ایران مباهات می ورزد.» همچنین دیوید هریس، رئیس لابی بزرگ کمیته یهودیان آمریکا با اعلام هشدار در مورد حماس، حزب الله و ایران می گوید: «حماس که مورد پشتیبانی بشار اسد بوده و در آنجا مستقر است، اسرائیل را غده سرطانی می داند که باید از بین برود»
- بشار اسد؛ متحد حزب الله
حمایت بشار اسد از حزب الله، یکی دیگر از اتهامات مهمی است که از سوی دشمنان وی، بارها مورد تأکید قرار گرفته است. لابی بزرگ اسرائیلی در این باره می نویسد: «اسد سلاحهای پیچیده و در حال افزایش سازمان تروریستی حزب الله را تأمین می کند. سوریه حزب الله را با موشکها M-600 که بردی برابر 155 مایل دارد و تمام جمعیت اسرائیل را در تیررس موشکهای حزب الله قرار می دهد، مجهز کرده است.» آیپک، بشار را نه تنها به تأمین تسلیحات، بلکه آن را به تأمین نیروی انسانی حزب الله متهم و عنوان میکند: «اسد طی جنگ حزبالله با اسرائیل در تابستان 2006، بیش از 400 نظامی سوری را در اختیار حزب الله لبنان قرار داد. وی با کمکهای تسلیحاتی خود به حزبالله هم به صورت مستقیم و هم صدور مجوز برای عبور محموله های نظامی ایران از قلمرو سوریه، قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل را نقض می کند.»
یکی دیگر از سازمانهای نظامی وابسته به اسرائیل که در پنتاگون آمریکا فعال است، اتهام حمایت سوریه از حزب الله را به ایران مرتبط کرده و می نویسد: «سوریه به ایران اجازه داده است تا از راههای زمینی و هوایی دمشق جهت تحویل مهمات و تدارکات به متحدش در لبنان یعنی حزب الله استفاده کند. ایران در لبنان خرابکاری میکند و تهدیدی برای اسرائیل به شمار می آید.» یکی دیگر از سازمانهای بزرگ اسرائیلی با ابراز خشم نسبت به اسد می نویسد: «بشار اسد از آغاز تشکیل حزبالله تا کنون از آن حمایت سیاسی و مادی میکند و یک چهارم مهمات حزب الله که موشکهای میان برد و دور برد را شامل می شود و در جنگ سال 2006 از آنها در جهت انهدام تانکهای اسرائیلی در جنگ حزب الله - اسرائیل استفاده شد، تأمین کرده است. در ژوئن 2010 نیز به حزب الله مجوز داد تا موشکهای ضد هواپیما را از قلمرو سوریه عبور دهد. اسد در مورد کمک به حزب الله می گوید حمایت از مقاومت یک وظیفه انسان دوستانه، حقوقی و اخلاقی است.»
اسد نه تنها به کمک به حزب الله متهم است بلکه دشمنانش وی را ناقض حقوق بشر و مانع برقراری دموکراسی در لبنان معرفی کرده و ادعا میکنند وی، مردم لبنان را علیه اسرائیل تحریک می کند. در همین رابطه سازمان صهیونیست آمریکا مینویسد: «بشار اسد یکی از موانع اصلی برقراری آزادی و دموکراسی در لبنان است، وی اجازه نمی دهد که لبنان دموکراتیک و آزاد ایجاد شود و دشمنی با اسرائیل را در میان آنان ترغیب می کند.»
-چالشگر نظم موجود در خاورمیانه
یکی دیگر از اتهامات بشار از منظر دشمنانش، ایجاد بی ثباتی در منطقه خاورمیانه است. صهیونیستها این اتهام را اینگونه بیان می کنند: «بشار در همکاری با ایران بر ضد منافع ما در منطقه گام برمی دارد، از تروریست ها حمایت می کند و رژیم منع گسترش هسته ای را تهدید می کند.»
یکی از سازمانهای مهم اسرائیلی فعال در عرصه بین الملل نیز ادعا می کند: «بشار اسد به نقش سوریه به عنوان چالشگر نظم موجود وفادار است، همانگونه که پدرش در زیر چتر شوروی سابق قرار داشت. سوریه خود را در همان سنگری که رژیم ایران قرار دارد، می بیند.»
عوامل فوق مواردی هستند که اسد به جرم انجام آنها مورد نفرت دشمنانش بود به گونهای که نه تنها آتش جنگ داخلی را در سوریه، شعلهور کرده و موجب نابودی یک ملت شدند بلکه با تزریق سلفیها و وهابیون به عنوان خطرناکترین دشمنان دنیای اسلام و تقویت آنها، آینده نسلهای بعدی سوریه را نیز به فنا کشیدند. این در حالی است که اتهامات بشار همان وظایف مسلم کشورهای اسلامی است که کشورهای عرب، به فراموشی سپرده و آن را فدای منافع خود کردهاند. مقابله با رژیم اسرائیل و حمایت از گروههای مقاومت و نیز اقدامات مغایر با منافع کشورهای عرب مانند عربستان و قطر، دشمنان بشار را به اقدام علیه وی برانگیخت.