۰۹ شهريور ۱۳۹۲ - ۰۸:۴۷
کد خبر: ۵۰۷۲
این مطلب تلاش می نماید تا به مداخلات نظامی آمریکا از سال ۱۹۴۵ به بعد بپردازد و ناگفته پیداست که تنها و تنها به برخی از مهمترین های آن ها اشاره شده است.
جنگ؛ به عنصری لاینفک در سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا تبدیل شده است. از جنگ دوم جهانی به بعد، ایالات متحده هر گاه که منافع خود و هم پیمانان نزدیک را در معرض خطر دیده است به طور مستقیم وارد جنگ شده است تا بتواند سیطره خود را به اثبات نماید. در این  زمینه نیز چندان توجهی به قوانین و معاهدات بین المللی نداشته است.
در این باره می توان به جنگ ویتنام اشاره نمود که مخالفت ها و تظاهرات های جهانی گسترده ای(حتی در آمریکا) صورت گرفت یا جنگ عراق که به بهانه سلاح های شیمایی و برخلاف دیدگاه جامعه جهانی و عدم کسب رضایت شورای امنیت انجام شد و در نهایت نیز مشخص شد که ادعای آمریکا در این باره صحت نداشته است. این مطلب تلاش می نماید تا به مداخلات نظامی آمریکا از سال ۱۹۴۵ به بعد بپردازد و ناگفته پیداست که تنها و تنها به برخی از مهمترین های آن ها اشاره شده است.
اشغال ژاپن
جنگ جهانی دوم، جنگی فراگیر بین سپتامبر ۱۹۳۹ تا اوت ۱۹۴۵ بود. این جنگ بسیاری از کشورهای جهان را درگیر کرد تا جایی که دو دسته از کشورهای مختلف به نام‌های متحدین و متفقین به وجود آمد. امارقابت ژاپن و آمریکا در اقیانوس آرام و آسیای جنوب شرقی به دوران بین دو جنگ جهانی باز می گشت. حمله ژاپن به بندر پرل هاربر در هاوایی و خسارت دیدن سنگین نیروی دریایی آمریکا مستقر در این جزیره، باعث شد که آمریکا در دسامبر ۱۹۴۱ به ژاپن اعلان جنگ دهد و کشور ایالات متحده در این مرحله رسماً وارد جنگ شد. در آن دوران فرانکلین روزولت از حزب دموکرات رئیس جمهور آمریکا بود.

بعد از تسلیم شدن آلمان، تنها کشور ژاپن بود که در برابر نیروهای متفقین مقاومت می نمود. در این بین کامیکازه های ژاپنی در سال های انتهایی جنگ جهانی دوم با هواپیما خودشان را به ناو های آمریکایی می کوبیدند و اگر چه در این حمله خودشان کشته می شدن، اما ناو را نیز نابود می کردند و به نظر می رسید نیروهای آمریکا توانی برای غلبه با ژاپن نداشتند تا اینکه بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی به دستور هری ترومن از حزب دمکرات، رئیس جمهور وقت آمریکا، در دستور کار قرار گرفت.

در این دو عملیات، دو بمب اتمی به فاصله ۳ روز بر روی شهرهای هیروشیما و ناگازاکی انداخته شد که باعث کشتار گسترده شهروندان این دو شهر گردید. حدود ۲۲۰۰۰۰ نفر در اثر این دو بمباران اتمی جان باختند که بیشتر آنان را شهروندان غیرنظامی تشکیل می‌دادند. بمباران هسته‌ای هیروشیما و ناکازاکی تا به امروز تنها موارد استفادهٔ جنگی از سلاح هسته‌ای در جهان است. از آوار و ویرانی های جنگ دوم جهانی، تنها دو کشور آمریکا و شوروی به عنوان قدرت‌های نو ظهور جهانی سر برآوردند و توانستند نقش عمده‌ای در تصمیم‌گیری‌های جهانی بعد از این اتفاق داشته باشند و حدود پنج دهه جهان شاهد صف بندی ها و تعارض های جدی دو بلوک شرق و غرب بود.

تصویری از ابر قارچی بمباران اتمی هیروشیما

جنگ کره
جنگ کره؛ جنگی میان جمهوری کره (کره جنوبی) به رهبری ایالات متحده و جمهوری دمکراتیک خلق کره (کره شمالی) با پشتیبانی چین و کمک نظامی شوروی بود که در ۲۵ ژوئن ۱۹۵۰ با ورود نیروهای تحت فرمان حکومت کمونیستی کیم ایل سونگ به بخش جنوبی آغاز شد و در ۲۷ ژوئیه ۱۹۵۳ با پیمان آتش‌بس به پایان رسید.
جنگ کره در ۲۵ ژوئن ۱۹۵۰ با گذشتن نیروهای تحت فرمان کیم ایل سونگ رهبر کره شمالی از مدار ۳۸ درجه آغاز شد. دو روز بعد شورای امنیت ملل متحد به پیشنهاد آمریکا قطعنامه‌ای را برای کمک نظامی به کره جنوبی به تصویب رساند. شوروی که در شورای امنیت صاحب حق وتو بود در آن هنگام جلسات شورا را در اعتراض به وضعیت کرسی چین در این سازمان تحریم کرده و در نتیجه این قطعنامه بدون حضور شوروی به امضا رسید.

با دخالت حکومت خلق چین در جنگ و بالا رفتن تلفات ایالات متحده در این جنگ، دربارهٔ نحوهٔ ادامهٔ جنگ میان رئیس جمهور ترومن(از حزب دموکرات) و ژنرال مک آرتور فرماندهٔ نیروهای آمریکایی در کره، اختلافاتی بوقوع پیوست. مک آرتور خواستار بمب باران شهرهای چین بود ولی ترومن از وقوع جنگ جهانی سوم بیم داشت. به همین دلیل ژنرال مک آرتور را از سمتش عزل کرد. در آن طرف کیم ایل سونگ، که می‌دانست قادر به تصرف منطقهٔ جنوبی نیست، با آغاز مذاکرات آتش بس در سال ۱۹۵۱موافقت کرد اما این مذاکرات تا دو سال بعد به نتیجه نرسید تا اینکه در ژوئیه ۱۹۵۳ قرار ترک مخاصمات به امضا رسید و مدار ۳۸ درجه مرز بین دو کره تعیین گردید. جنگ کره جنگی دامنه دار بود، هفده کشور به رهبری ایالات متحده آمریکا، لشکریان سازمان ملل متحده را تشکیل داده بودند.

تخمین زده شد که مجموع کل تلفات وارده بر طرفین اعم از مقتول، مجروح و یا مفقود الاثر در این جنگ بالغ بر سه میلیون نفر بود، که بیشتر آنها کره‌ای و چینی بودند. تلفات وارده بر قوای آمریکایی در این جنگ، تقریباً به ۳۶۰۰۰ نفر رسید. پس از پایان جنگ، آمریکا برای باقی ماندن در آن منطقه، چند پایگاه نظامی در خاک کرهٔ جنوبی ایجاد کرد.

جنگ ویتنام
جنگ ویتنام بین سال‌های ۱۹۶۵ تا ۱۹۷۳ در جریان بود اما سابقه مداخله‌نظامی آمریکا در ویتنام به سال ۱۹۵۰ و شناسایی حکومت کمونیستی ویتنام‌شمالی توسط چین و روسیه و در مقابل، شناسایی حکومت ویتنام‌جنوبی توسط ایالات متحده و تشدید عملیات چریک‌های طرفدار شمال – موسوم به ویت‌کنگ – برای تسلط بر جنوب این کشور باز می‌گردد. مداخله نظامی آمریکا در ویتنام به کشته شدن حدود شصت هزار آمریکایی، دویست و پنجاه هزار نظامی و شهروند ویتنام جنوبی و بیش از یک میلیون چریک‌ و غیرنظامی ویتنام شمالی منجر شد.

در آن زمان در آمریکا کوبیدن کمونیستها در هرنقطه از جهان محور سیاست خارجی آمریکا را تشکیل می داد. «جان فوستر دالس» وزیر امورخارجه ژنرال آیزنهاور و معتقد به تئوری «بازی دومینو» بود، بدین معنی که اگر در هرکجای دنیا ازجمله جنوب شرقی آسیا کمونیستها بر یک کشور مسلط شوند همه کشورهای دیگر در حلقه کمونیسم می افتند. براساس تئوری «دومینو» آمریکا درصدد حمایت از دولت ویتنام جنوبی برآمد و این علیرغم فساد ونارضایتی شدید مردم از دولت ویتنام جنوبی بود.

جنگ ویتنام به کشورهای دیگر منطقه نیز سرایت نمود که از جمله این کشورها می توان به کامبوج و لائوس اشاره نمود. در واقع پس از مسلط شدن لون نول در کامبوج که توسط آمریکایی‌ها نیز پشتیبانی می‌شد، ارتش ایالات متحده با خیال راحت وارد کامبوج شده و شروع به مبارزه علیه گروه شبه‌نظامی ویت کونگ نمود، و بدین ترتیب کامبوج تبدیل به یکی از عرصه‌های مبارزه جنگ ویتنام شد. در طول چهار سال بعد از آن بمب‌افکن‌های ب-۵۲ ایالات متحده با استفاده از بمب‌های آتش‌زا و خوشه‌ای حدود هفتصد و پنجاه هزار کامبوجی را در تعقیب و انهدام خطوط اذوقه‌رسانی نیروهای ویتنام شمالی به قتل رساندند.

لائوس نیز در جریان جنگ ویتنام موضع بی‌طرفی در پیش گرفت. اما ویت‌کنگ‌ها از لائوس به عنوان خط تدارکاتی در جنگ ویتنام استفاده کردند و در اواخر دهه ۱۹۶۰ آمریکا برای مقابله با چریک‌های ویت‌کنگ ویتنام که به داخل لائوس رخنه می‌کردند، و به منظور شتاب دادن به پایان جنگ، بی‌طرفی لائوس را نقض کرد و بدون درز این موضوع به مطبوعات به بمباران‌های گسترده بخش‌هایی از لائوس، به ویژه دشت خمره‌ها دست زد. جنگ ویتنام در زمان ریاست جمهور جانسون(دموکرات) اتفاق افتاد و در زمان ریچارد نیکسون(جمهوری خواه) به به پایان رسید.

حمله به سکوهای نفتی ایران
حمله به سکوهای نفتی ایران؛ بزرگترین عملیات دریایی امریکا پس از جنگ جهانی دوم است که طی آن نیروی دریایی ایران وامریکا درگیر شدند.

در این عملیات، گروهی به همراه دو ناوشکن و یک کشتی تدارکاتی آبی- خاکی به سکوی نفتی ساسان (سلمان) هجوم بردند، گروه دیگر هم -که یک ناو موشک انداز و دو ناوچه بود- به سکوی نفتی سیری حمله کردند. تفنگداران دریایی آمریکا به سکوی نفتی ساسان حمله کردند و شروع به جمع‌آوری مدارک و کارگذاشتن مواد منفجره برای از کار انداختنش کردند. در جریان این درگیری ۴۵ نفر از خدمهٔ ناوچه سهند و ۱۱ نفر قایق توپدار جوشن شهید شدند و نیز ۲۲ نفر از خدمهٔ سهند به شدت مجروح گشتند. این عملیات در زمان رونالد ریگان(جمهوری خواه) اتفاق افتاد.


جنگ اول خلیج فارس
پایان جنگ ایران و عراق هم‌زمان با بروز تشنّج عراق و کویت بود. ارتش عراق در زمان حکومت صدام حسین و حزب بعث عراق در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۳۶۹ (۱۹۹۰ م.) به کویت حمله و این کشور را اشغال کرد. عراق با این حمله باعث بروز بحرانی بین‌المللی گردید. آمریکا در سال ۱۳۶۹ (۱۹۹۱) با ائتلافی از کشورهای دیگر به کویت و سپس به عراق حمله کرد و ارتش عراق را از کویت بیرون راند.

از جالب موضوعات مهم و جالب این جنگ می توان به دیدار دونالد رامسفلد از عراق چند روز قبل از آغاز جنگ و ملاقات سفیر آمریکا با صدام حسین اشاره نمود. جنگ خلیج فارس در زمان بوش پدر(جمهوری خواه) و به فرماندهی ژنرال نورمن شوارتسکف انجام شده بود. پس از ۳۹ روز بمباران شدید ۱۳۰۰ تانک عراقى ، ۱۱۰۰ توپ ، حداقل ۵۰ هزار سرباز عراقى و حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ هواپیماى عراقى از بین رفتند.


اشغال پاناما
مانوئل نوریگا، ریس ارتش و رییس جمهور پاناما بین سال های ۱۹۸۳ تا ۱۹۹۰ بود. وی پیش از آنکه رهبر ارشد پاناما شود، برای مدت طولانی ریاست سرویس اطلاعاتی این کشور را بر عهده داشت.

حمله ایالات متحده به پاناما یا عملیات هدف مشروع؛ جنگی است که با تهاجم نیروهای ایالات متحده به پاناما در ماه دسامبر سال ۱۹۸۹ میلادی روی داد. این جنگ را دولت جرج واکر بوش(جمهوری خواه) به اتهام دست داشتن مانوئل نوریگا، رئیس جمهور پاناما، در قاچاق مواد مخدر آغاز کرد و نتیجه آن پیروزی نظامی ایالات متحده و دستگیری رئیس جمهور پاناما و انتقال وی به زندانی در ایالات متحده بود. پس از پایان جنگ، با برگزاری انتخابات رئیس جمهور جدیدی برای پاناما برگزیده شد، ارتش پاناما منحل گشت و آمریکا کنترل کانال پاناما را در دست گرفت.

جنگ بوسنی
فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در آغاز دهه نود میلادی باعث شد تا هژمونی دولت های سوسیالیستی در اروپا کم کم از میان برود و باعث شد که در سال ۱۹۹۲ میلادی جمهوری سوسیالیستی یوگسلاوی هم منحل شود و به این ترتیب جمهوری بوسنی و هرزگوین، در پی همه‌پرسی استقلال انجام‌گرفته در سال ۱۹۹۲، اعلام موجودیت کرد. این اتفاق، آغازگر جنگ‌های بوسنی بود. همه‌پرسی استقلال، توسط صرب‌های بوسنی تحریم شده بود. صرب های بوسنی که از سوی صربستان و مونته‌نگروی همسایه حمایت می‌شدند، جمهوری صرب بوسنی را تشکیل داده و به قصد تجزیه دست به اسلحه بردند که یکی از خونبارترین جنگ ها قومی را رقم زد. این جنگ در دوره دوم ریاست جمهوری بیل کلینتون(از حزب دموکرات) به وقوع پیوست.

بمباران یوگسلاوی از سوی نیروهای ناتو با عنوان «عملیات نیروهای متحد» از ۲۴ مارس ۱۹۹۹ تا ۱۰ ژوئن ۱۹۹۹ ادامه داشت. ناتو در این عملیات خود از کاربرد نیروی زمینی احتراز کرده و در مقابل با توسل به نیروهای هوایی بسیاری از پایگاه‌های استراتژیک نیروهای یوگسلاوی را نابود کرد.

در این حمله پل‌های مهم، پایگاه‌های نظامی، پایگاه‌ها و شرکت‌های دولتی و بسیاری از زیرساخت های استراتژیک بمباران شدند. با هدف قرار گرفتن شرکت‌ها و کارخانه‌های دولتی این باور در میان بسیاری‌ها پدید آمد که این حمله برای زمینه‌سازی جهت تشکیل یک بازار مبتنی بر نوسازی و بازسازی اقتصادی شکل گرفته است تا سیل ثروت قدرت‌های خارجی را روانه این دیار کند. نکته ای که در رابطه با این جنگ قابل ذکر است این است که اگرچه ناتو با تمام نیروهای خود حضور داشت اما نیروی غالب در این جنگ نیروهای ایالات متحده بودند.

جنگ عراق
جنگ عراق؛ یک عملیات نظامی است که در ۲۰ مارس ۲۰۰۳ با حمله یک ائتلاف بین‌المللی به رهبری آمریکا و بریتانیا به عراق آغاز شد. این جنگ با خروج آخرین تیپ رزمی آمریکایی در ۱۹ اوت ۲۰۱۰ به‌طور رسمی خاتمه یافت. دو توضیح عمده برای آغاز این جنگ توسط جرج بوش رییس جمهور وقت آمریکا مطرح شد که یکی از آن‌ها رابطه صدام حسین با القاعده و دیگری نابودکردن سلاح‌های کشتار جمعی عراق بنابر توافق‌نامه ۱۹۹۱ بود. جنگ عراق در زمان جرج دبلیو بوش(از حزب جمهوری خواه) اتفاق افتاد.

بعد از پایان جنگ مشخص شد که ادعای آمریکا در زمینه سلاح های شیمیایی در این باره صحت نداشته است و کشورهای غربی قبل از وقع جنگ نیز حتی از این موضوع آگاهی داشتند.

جنگ افغانستان
جنگ افغانستان‏ در ۷ اکتبر ۲۰۰۱ توسط نیروهای ایالات متحده آمریکا‏ در پی حمله القاعده به رهبری اسامه بن لادن به نیویورک و واشنگتن در ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ و هشدار جورج دبلیو بوش رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا به گروه طالبان مبنی بر اخراج گروه تروریستی القاعده از افغانستان و رد طالبان از این درخواست؛ آغاز شد. هدف اصلی این جنگ، مبارزه و از بین بردن القاعده، طالبان و حامیان آن بود. تقریبا یک ماه بعد رژیم طالبان سقوط کرد و با برگزاری کنفرانس بن حامد کرزی به قدرت رسید و در انتخابات ریاست جمهوری افغانستان به مقام ریاست جمهوری برگزیده شد.
در حال حاضر نیز شبح جنگ بر سر منطقه خاورمیانه در حال پرواز است و آمریکایی ها به بهانه حمله شیمیایی دمشق و قبل از اعلام نتیجه کارگروه سازمان ملل، در پی راه اندازی جنگی دوباره هستند.
الف

گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر