۰۷ آذر ۱۳۹۱ - ۱۴:۰۰
کد خبر: ۵۰۷
رئيس موسسه تدبير اقتصاد:
سيدمحمد ميرمحمدي اقتصاد مقاومتي، ايران را از غفلت استراتژيک نجات مي دهديکي از ويژگي هاي خاص اقتصاد مقاومتي اين است که مبتني بر جهاد اقتصادي است و در آن تمام فعالان اقتصادي از تمام وجود خودشان براي تعالي اقتصاد مايه مي گذارند
رضا گلستاني خواه:در تمام سال هاي گذشته يکي از اصلي ترين ضعف هاي اصلي كشور، حوزه اقتصاد بوده است و در اين حوزه با چالش ها و مشکلات فراواني مواجه بوده ايم. در سه سال اخير دشمن با بهره گيري از اين موضوع فشار و تحريم اقتصادي را چند برابر کرده است. مقام معظم رهبري هم با تدابير حکيمانه خود در پنج سال گذشته عزم کشور را به سوي مسائل اقتصادي معطوف كرده است. دکتر ميرمحمدي دراين باره اعتقاد دارد بومي کردن علم از اصلي ترين راهکارهايي است که مي توان از آن براي تئوريزه کردن اقتصاد مقاومتي استفاده کرد. در ادامه مشروح مصاحبه همشهري اقتصاد با دکتر سيد محمد ميرمحمدي را مي خوانيد.

معناي اقتصاد مقاومتي از نظر شما چيست؟
آن چه به نظرم مي توان از مقاومتي بودن يک اقتصاد درک کرد، اين است که ما در واقع صفتي را حمل مي کنيم بر بخشي به نام اقتصاد و انتظار داريم اقتصاد داراي يکسري ويژگي ها و مختصاتي باشد که بيانگر آن صفت باشد. برداشت من از اقتصاد مقاومتي اين است که ما از اقتصادي نام مي بريم که بتواند در شرايط سخت و دشوار فرآيند تعالي و دستيابي به مدارج عالي توسعه را طي کند. اين که عرض مي کنم شرايط سخت و دشوار به اين معناست که محيطي که اين اقتصاد در آن فعاليت مي کند؛ اين محيط يک محيط ساده اي نيست بلکه يک محيط پيچيده است و به دليل مختصاتي که ما براي محيط پيچيده قائل هستيم تلاش و نقش آفريني در اين محيط از دشواري هاي خاص خود برخوردار است و به همين منظور مبتني بر عدم اطمينان و عدم قطعيت است که در آن شرايط فعاليت کردن بسيار دشوار است.

از نظر شما اين اقتصادي که نام برديد داراي چه ويژگي هايي است؟
به نظر مي آيد اقتصاد مقاومتي واجد يکسري ويژگي ها و مختصاتي است که مي تواند در شرايط موجود در اين فضاي عدم اطمينان غلبه پيدا کرده و مسير تعالي خود را طي کند؛ از نظر من برخلاف آنچه در ظاهر به نظر مي رسد اقتصاد مقاومتي يک اقتصاد منفعل، ايستا و منزوي نيست برخلاف آن چيزي که از مقاومتي بودن تصور مي شود. فکر مي کنم نگاه حضرت آقا هم با توجه به فرمايشات ايشان حول و حوش اين مفاهيم دور مي زند. اين گونه نيست که منظور از اين که يک اقتصاد مقاومتي داشته باشيم يعني اين که از همه جا ارتباط مان را قطع کنيم و منفعل شويم بلکه به نظر من اقتصاد مقاومتي يک اقتصاد موثر و فاعل است؛ يعني فاعل موثر در اقتصاد بين الملل است و منفعل نيست، دوم اين که اين اقتصاد پويا خواهد بود نه ايستا؛ چراکه در شرايط دشوار مسير تعالي و تکوين خود را طي مي کند و اين نشان دهنده يک اقتصاد زنده و متعامل با ساير ابعاد نظام اقتصاد بين الملل است و برخلاف تصورات موجود، اقتصادي است که منزوي نيست بلکه اقتصادي است که هم پيوندي فعال و هم افزا با نظام موجود در اقتصاد بين الملل دارد که اين هم افزايي و هم پيوندي فعال از جنس تاثيرگذاري است نه تاثيرپذيري بيشتر.

اين را از اين جهت عرض مي کنم که صرف نظر از اين که در برخي موارد قدري ضعيف هستيم ولي در مباني و ارزش هايي که نظام اقتصادي ما بر آن ها بنا نهاده شده يک نظام اقتصادي موثر و تاثيرگذار هستيم و اين به دليل ريشه دار بودن ماست و برخوردار بودن از ويژگي هاي خاصي که کمتر نظامي در شرايط فعلي از آن برخوردار است.

با تعريفي که شما از اقتصاد مقاومتي انجام داديد الزامات اين اقتصاد چيست؟
برداشت عمومي من از اقتصاد مقاومتي اين است که به نظر من اقتصاد مقاومتي الزاماتي دارد يعني اگر قرار باشد ما بپذيريم نظام اقتصاد مقاومتي را در تمام عرصه هاي نظام اجتماعي خود ساري و جاري کنيم بايد به بخشي از الزامات تن دهيم که برخي از اين الزامات را اجمالا بيان مي کنم. اقتصاد مقاومتي يک اقتصاد دانش پايه است. همان طور که مقام معظم رهبري بارها اشاره کردند نهضت علمي توجه داشتن به احياي تفکر علمي در همه عرصه ها مي تواند ما را به جلو ببرد و عقب افتادگي هاي ما را جبران کند. به اعتقاد من اين مي تواند يک الزام باشد براي اين که ما بتوانيم طراح يک اقتصاد مقاومتي دانش پايه باشيم.

درواقع ساري و جاري کردن موضوع توليد علم، بسط علم، نوآوري و ترازو کردن علوم توليد شده در تمام عرصه هاي نظام اجتماعي، صنعت و ساير بخش ها مي تواند حرکت همه جانبه اقتصاد را به سمت تعالي پايه گذاري کند. درواقع ما نمي توانيم از اين موضوع برداشت كنيم که يک اقتصادي داشته باشيم که مبتني بر دانش نباشد و از طرفي انتظار داشته باشيم آن مختصات لازم را بتوان در آن پيدا کرد. الزام دوم به اعتقاد من آينده محور بودن است؛ ظرف اين مدت ياد گرفتيم تحت فشارهاي موجود توجه مان به آينده و تلاش براي نقش آفريني در فضايي که در آينده در حال شکل گيري است يک پذيرنده صرف نباشيم و هم بتوانيم در آن فضا نقش آفريني کنيم و هم بتوانيم آن را مطابق ارزش ها و مباني اي که به آن اعتقاد داريم طراحي کنيم يک اصل است.

ما اگر فقط چشم مان به فضاي فعلي باشد و دلخوش باشيم به افتخاراتي که در گذشته کسب کرديم، نشانه مغفول بودن از آينده است و آينده را خود به خود به کساني که ممکن است با ما در تعارض جدي باشند واگذار مي کنيم. از اين حيث به اعتقاد من يکي از بارزترين الزاماتي که براي اقتصاد مقاومتي مي توان ذکر کرد آينده محور بودن آن است که آن هم ويژگي هاي خودش را دارد براي تصميم گيري. الزام سوم به اعتقاد من هوشمندي است؛ هوشمندي از اين حيث که ما از حال و آينده درک صحيح و به موقع داشته باشيم و بتوانيم مجموعه ظرفيت ها و زيرساخت هاي خودمان را مطابق آنچه ميل داريم اتفاق بيفتد هم تجهيز و هم سازماندهي کنيم.

هوشمندي از چند جهت قابل بحث است اين که در حوزه اي که در نظام اقتصادي بين المللي فعاليت مي کنيم اگر به هوشمندي ما پي ببرد قطعا تعامل، نوع نگاه و نوع پيوندش با ما متفاوت خواهد بود نسبت به اقتصادي که از هوشمندي لازم در شرايط برخوردار نيست. درک صحيح، درک به موقع و انجام عکس العمل مناسب باعث مي شود که ما از مبتلا شدن به غفلت ها و تأخر استراتژيک مصون بمانيم. به هرحال اگر ما هوشمندي لازم را نداشته باشيم به مفهومي به نام غفلت استراتژيک، همواره در شرايطي قرار مي گيريم و با پديده هاي رخ داده اي روبه رو هستيم که يا انتظار وقوع آن را نداريم يا دانش لازم براي مواجه شدن با آن را نداريم و هم اين که نمي توانيم تجربه لازم را کسب کنيم. از اين حيث موضوع هوشمندي هم از اهميت بالايي در اين الزامات برخوردار است. شاخص چهارم پايداري است. به نظر من موضوع پايداري اقتصاد از اين حيث که بتواند خودش را در برابر تکان ها و شوک هاي دروني و بيروني حفظ و از آن براي برداشتن يک گام به جلو استفاده کند، مي تواند از ويژگي هاي خاص اقتصاد مقاومتي شناخته شود. معمولا پايداري به وضعيتي اطلاق مي شود که اگر اقتصاد دچار يک شوک شود و از وضعيت تعادلي خارج شود قابليت بازگشت به تعادل و شرايط بهتر را داشته باشد و در واقع به نوعي توان بازسازي و بهسازي شرايط خود را بعد از وقوع هر تکان داشته باشد. اين طبيعي است که در شرايط متغير امروزه همواره با شرايطي روبه رو باشيم که ممکن باشد ما را از وضعيت تعادل عمومي خارج کند و هنر ما در پايدار بودن اقتصاد مي تواند ما را بر اين شرايط غلبه دهد و اين ويژگي است که مي توان آن را در مفهوم اقتصاد مقاومتي دنبال کرد.

در مقابل فشارها و تحريم هاي خارجي چگونه بايد عمل کرد؟
موضوع خودترميمي و بهبود هم از نکاتي است که مي توان در موضوع اقتصاد مقاومتي به آن اشاره کرد، به اين معنا که اگر در فرآيند رشد و تعالي که اقتصاد طي مي کند دچار آسيب و فشار خارجي باشد که بخواهد آن را از مسير خارج کند بتواند با استفاده از وضعيت ها و زيرساخت ها و متغيرهاي دروني که دارد مجددا خود را ترميم و مسير تعالي را طي کند. اينها به لحاظ الزامات پياده سازي موضوع اقتصاد مقاومتي است که ما در واقع تمامي اين الزامات و مفهوم اقتصاد مقاومتي را در بستر نظام اقتصادي اسلامي تعريف مي کنيم که متکي بر ارزش ها و مفاهيمي است که هيچ وقت از آنها نمي توانيم عدول کنيم مثل عدالت محوري و ارزش نهادن به توليد، همان طور که حضرت آقا در شعار امسال و سال هاي گذشته اشاره فرمودند، بحث «توليد ملي، حمايت از توليد و سرمايه ايراني» وجدان کار و انضباط اجتماعي و مالي اينها مفاهيم ارزشي است که با شکل گيري آنها فضايي که ما از آن به عنوان اقتصاد مقاومتي نام مي بريم، ايجاد مي شود.

رابطه بين اقتصاد مقاومتي، جهاد اقتصادي و توليد ملي با توجه به الزاماتي که گفتيد چگونه است؟
به اعتقاد من بايد توليد ملي را به عنوان يک متغير وابسته اي که محصول يک اقتصاد مقاومتي و متکي بر جهاد اقتصادي است، بدانيم. يکي از ويژگي هاي خاص اقتصاد مقاومتي اين است که مبتني بر جهاد اقتصادي است و در آن تمام فعالان اقتصادي از تمام وجود خودشان براي تعالي اقتصاد مايه مي گذارند و انتظار مي رود در سايه جهاد اقتصادي و اقتصاد مقاومتي نمود برجسته آن را در توليد ملي و توليد ثروت ببينيم.
به عبارت روشن تر اگر اقتصاد مقاومتي و جهاد اقتصادي محقق شود در نظام اقتصادي جمهوري اسلامي ايران مي توانيم انتظار داشته باشيم که يکي از مهم ترين شاخصه هاي توضيح دهنده اين اقتصاد که مي تواند توليد ملي باشد بتواند در شرايط مطلوب تعريف شود و ما را در رده هاي بالاي رتبه بندي هاي اقتصاد جهان قرار دهد. به هرحال توليد ملي يک شاخص است از اين حيث که نشان مي دهد يک اقتصاد از چه ظرفيت و قدرتي برخوردار است.

تبلور اين دو مفهوم در يک توليد ملي فاخر مي تواند ما را در جايگاه اصلي خودمان قرار دهد. از آن طرف هم به نظر من موضوع حمايت از کار و سرمايه ملي به عنوان دو عامل اصلي توليد تعريف شده که به عبارت روشن تر حضرت آقا مسير کار را هم براي ما روشن کرده اند که ما اگر قرار باشد بتوانيم با اتکا به جهاد اقتصادي و اقتصاد مقاومتي به سمت توليد ملي فاخر برويم مسير آن حمايت از سرمايه و نيروي کار ايراني است. به هرحال ظرفيت هايي که به لحاظ هوش و استعداد و ظرفيت هايي که ما در نيروي انساني ايراني مي بينيم تقريبا مثال زدني است و کمتر نقاطي در دنياست که مي توانيم مشابه آن را پيدا کنيم. بنابراين به نظر مي آيد با رويکرد اقتصاد مقاومتي و جهاد اقتصادي از مسير حمايت از کار و سرمايه ايراني مي توانيم توليد ملي را تقويت کنيم که مبتني بر توليد ملي بالا در اقتصاد شناخته شده است و
مي توانيم انتظار داشته باشيم که آن توسعه و پيشرفت را در سايه عدالت انشاءالله محقق کنيم.

برخي اقتصاد مقاومتي را با توجه به تحريم ها معني مي کردند و مي گفتند چون ما تحريم هستيم اقتصاد مقاومتي را حضرت آقا مطرح کردند نظر شما دراين باره چيست؟
طبق تعريفي که در ابتدا عرض کردم منظور ما اقتصادي است که بتواند در شرايط سخت و دشوار فرآيند تعالي و دستيابي را به مدارج عالي توسعه طي کند.
اين شرايط سخت و دشوار را من تبيين کردم در محيط اقتصادي کاملا پيچيده و بسيار متغير که مي تواند فعالان را در تنگنا قرار دهد در اکثر مواقع، شايد موضوع تحريم هم يکي از شاخصه هاي مؤثري باشد که در فضاي سخت و دشوار بتوان از آن نام برد منتها به اعتقاد من نمي شود همه اقتصاد مقاومتي را محدود کرد به مفهومي به نام تحريم.

تحريم در جاي خودش فشارهاي زيادي را به ما وارد مي کند اما معادلات نظام اقتصادي بين الملل که عمدتا مبتني بر ليبراليسم و نظام سرمايه داري است عملا با آن اصول و ارزش هايي که ما در نظام جمهوري اسلامي به آن اعتقاد داريم تضاد و تعارض آشکار دارد ممکن است ما را در شرايط دشواري قرار دهد که حرف هاي تازه و نويي در مفهوم نظام اسلامي و از آن طرف يک تنفر حاکم بر نظام اقتصاد بين الملل که عمدتا مبتني بر نظام سرمايه داري است با ما در تعارض آشکار قرار دارد و اين تعارض آشکار براي ما دشواري هايي را به همراه خواهد داشت. بنابراين موضوع تحريم يکي از وجوه شرايط سخت و دشواري است که ممکن است در فضاي رقابتي خارج از کشور با آن روبه رو باشيم. اما تحريم ها عامل مهم و تاثيرگذاري است و شايد يکي از متغيرهايي باشد که تاثير بالايي در انتخاب اين مفهوم به نام مقاومتي داشته باشد.
گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر