۲۹ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۰:۴۰
کد خبر: ۵۰۶۲۸
ولی‌عهد سعودی در تازه‌ترین مصاحبه خود، از آنچه در مصاحبه قبل خود درباره و علیه ایران گفته بود، به نوعی از جنگ تا چهره صلح‌طلبی به خود گرفتن، عقب نشست.
به گزارش پایداری ملی، «محمد بن سلمان» ولی‌عهد و وزیر دفاع سعودی در تازه‌ترین مصاحبه خود که با روزنامه الشرق الاوسط انجام داد و روز یکشنبه شانزدهم ژوئن (۲۶ خرداد) منتشر شد، اعلام کرد که دست کشورش برای صلح گشوده است.

بن سلمان در این مصاحبه در دو مورد این سخن را مطرح کرد. ابتدا جایی که از گذشته و از انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ سخن گفت و گفت: بر خلاف این [رفتارهای ایران]، دست پادشاهی سعودی همیشه برای صلح با ایران گشوده بوده تا منطقه و مردم آن از شر جنگ و ویرانی در امان بمانند. 

دوم، جایی که به سفر اخیر «آبه شینزو» نخست‌وزیر ژاپن به تهران اشاره می‌کند که او در مقام «پیام‌رسان دولت آمریکا» به ایران آمد تا سران تهران را به مذاکره با آمریکا متقاعد کند. بن سلمان گفت: از نخست‌وزیر ژاپن برای نیات خوبش تشکر می‌کنیم. دست پادشاهی سعودی همیشه برای صلح دراز است تا امنیت منطقه و ثبات آن محقق شود.

این سخنان را مقایسه کنید با زمانیکه در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۶ در مصاحبه با شبکه الاخباریه کشورش، زمانیکه هنوز ولی‌عهد نبود، گفت:‌ تلاش می‌کنیم که نبرد در ایران باشد نه عربستان .

او در این مصاحبه حتی امکان مذاکره و تعامل با ایران را رد می‌کند و در پاسخ به این سوال که «آیا در آینده، بر خلاف کارهایی که ایران در منطقه انجام می‌دهد، می‌توان شاهد گفت‌وگویی مستقیم با آن بود؟» گفت: «چگونه ممکن است با کسی یا رژیمی که معتقد است که رژیمش بر پایه ایدئولوژی افراطی است و در قانون اساسی‌اش ذکر شده و در وصیت [امام] خمینی آمده که باید بر مسلمانان جهان اسلام مسلط شوند و مذهب دوازده امامی مخصوص به خودشان را در همه جای جهان اسلام نشر دهند تا مهدی منتظر ظهور کند؛ چگونه می‌توانم قانع کنم [این فرد یا رژیم را]؟

بن سلمان که امروز در یمن، سوریه و دیگر نقاط منطقه به مشکل خورده، و از نخست‌وزیر ژاپن برای تلاش جهت متقاعد کردن ایران به مذاکره تشکر می‌کند، آن روز حتی تفاهم با ایران را غیرممکن می‌دانست؛ «او افزود: چه منافعی میان من و او هست؟ چگونه با او تفاهم کنم؟ وقتی میان من و کشوری دیگر مشکلی هست، شروع می‌کنم به حل کردنش. مثلا اگر مشکلی اقتصادی باشد، ارتباطی هست که تو دنبالش می‌گردی و آنچیزی هست که ما می‌خواهیمش که چگونه تفاهم کنیم یا مثلا مشکلی سیاسی با روسیه هست که چگونه در سوریه تفاهم کنیم و ببینیم که منافع او چیست و منافع من چیست. باید دید چطور می‌توانیم در یمن تفاهم کنیم، منافعتان چیست. [اما] با این چطور تفاهم کنیم؟» (بن‌سلمان - دوم می 2017). 

بن سلمانی که در مصاحبه شانزدهم ژوئن 2019 می‌گوید، دست کشورش برای صلح گشوده است و خواستار جنگ در منطقه نیست، کسی است که در مصاحبه سال 2016، تفاوت میان حکومت ایران و حکومت سعودی را ماهوی و ریشه‌ای خوانده بود و بر همین اساس هرگونه تلاش برای تفاهم میان دو کشور را تلف کردن وقت قلمداد کرده و صراحتا سخن از «جنگ» به میان آورده و آن را تنها راهکار دانسته بود:

«ما می‌دانیم که هدف اصلی رژیم ایرانیم. رسیدن به قبله مسلمانان هدف اصلی رژیم ایران است. ما منتظر نخواهیم شد که جنگ در عربستان در بگیرد، بلکه تلاش خواهیم کرد که جنگ نزد خودشان در ایران باشد نه در عربستان». (بن‌سلمان - دوم می 2017). 

حال چه اتفاقی افتاده که ولی‌عهد جوان سعودی، بعد از دو سال، نه تنها لحنش را تندتر نکرد بلکه نظرش تغییر کرده و رژیمی را که قابل مذاکره و حتی مفاهمه نمی‌دانست، امروز دستش برای صلح با او دراز است و دیگر آن را به جنگ تهدید نمی‌کند بلکه از جامعه جهانی می‌خواهد که مقابل آن بایستد؟

در پاسخ، باید به اتفاقاتی اشاره کرد که در این دو سال افتاده است. 

1- بن‌سلمان زمانی که ایران را تهدید کرد، قرار بود دو هفته بعد میزبان دونالد ترامپ رئیس جمهور کشوری باشد که عربستان آن را ابرقدرت دنیا می‌داند و قرار است در این میزبانی، ناتوی عربی علیه ایران تشکیل شود.

2- بن‌سلمان زمانی که ایران را تهدید کرد، قرار بود بزودی (یک ماه بعد) رسماً ولی‌عهد کشورش شود (31 خرداد 1396).

3- طبق تهدید عربستان سعودی، قرار بود ایران از داخل ناامن شود. اتفاقاتی از جنس غائله دی 1396 یا آشوب مرتبط با فعالیت‌های دارویش در بهمن همان سال، ترجمه آن تهدیدها بود که قرار بود به نتیجه مطلوب برسد (اما نرسید).

 4- آمدن ترامپ و تشدید سیاست آمریکا علیه ایران با کمک کشورهای عربی موسوم به «میانه‌رو».

این اتفاقات قرار بود ایران را تضعیف کند تا جایی که به شروط آمریکا و متحدانش عربی آن در منطقه تن دهد اما اوضاع وفق مُراد بن‌سلمان پیش نرفت و اتفاقات دیگری افتاد:

1- ناتوی عربی به دلیل اختلاف شدید با قطر به مانع جدی برخورد کرد و تا امروز ناکام مانده. این اختلاف نه تنها ناتو عربی را بر باد داد بلکه انرژی و هزینه هنگفت سیاسی و مالی به ریاض تحمیل کرده و تا امروز این اختلاف عمیق‌تر و شدیدتر شده است تا جایی که نتیجه عکس داده و روابط ایران با قطر بهتر از قبل شد و میان کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نیز شکاف انداخت. 

2- وضعیت عربستان در جنگ یمن هر روز بدتر شده است. اگر یمنی‌ها در ابتدا در خاک خود دفاع می‌کردند امروز در مناطق جنوبی عربستان مثل نجران و جازان حضور دارند و وزیر دفاع یمن وارد خاک سعودی می‌شود و از نیروهایش بازدید می‌کند. 

3- حملات یمن به عربستان هر روز تشدید می‌شود. خطوط انتقال نفت، فرودگاه‌های نظامی و تأسیسات حیاتی عربستان حتی در عمق 800 کیلومتری هدف موشک و پهپاد یمنی قرار گرفته و ضعف عملی پدافند آمریکایی عربستان بیشتر هویدا شده و ترس بیشتری ریاض را فراگرفته است.

4- قرار بود آمریکا به سوریه حمله و ایران را از آنجا اخراج کند اما در بهترین حالت با کمک انگلیس چند موشک به چند منطقه از پیش اعلام شده شلیک شد بدون آنکه خسارتی به بار آورد یا آسیبی به منافع ایران یا سوریه بزند. نمایشی بودن این اقدام آمریکا در سوریه برای همه روشن بود.

5- قرار بود ایران تحت سیاست بازگشت تحریم‌ها دچار فروپاشی داخلی شود و در صورت لزوم آمریکا علیه ایران، گزینه نظامی را ولو محدود اجرایی کند اما امروز بن‌سلمان در پی تنش‌های اخیر در منطقه دریافته است که چندان نباید روی اقدام نظامی آمریکا درباره ایران، حساب کند.

تغییر ارزیابی بن‌سلمان

تضعیف موضع عربستان سعودی در پرونده‌های منطقه‌ای مثل سوریه و یمن از یک سو و استقامت ایران در منطقه و مقاومت مقابل فشار اقتصادی آمریکا از سویی دیگر، ارزیابی محمد بن سلمان ولی‌عهد سعودی را تغییر داده است. او بعد از تنش‌های اخیر در منطقه و دریای عمان، امروز می‌داند که نباید روی تهدیدهای نظامی آمریکا علیه ایران حساب کند. می‌داند که افکار عمومی داخل عربستان امروز می‌پرسند که چطور آمریکا پول حمایت از عربستان را می‌گیرد اما پهپادهای یمن هشتصد کیلومتر در عمق آسمان سعودی پرواز می‌کنند بدون آنکه پدافند آمریکایی مانع آنان شود.

بن سلمان می‌داند که برخی نخبگان سیاسی سعودی از اینکه ترامپ بر مذاکره با ایران اصرار دارد و حتی پیام به تهران فرستاده که حاضر است با مقامات ایران دیدار کند، نگرانند. آنها باراک اوباما را به دلیل مذاکره با ایران سرزنش می‌کنند و برایشان قابل تحمل نیست که رئیس جمهور جمهوری‌خواه هم دم از مذاکره با ایران بزند و تهدیدها را از روی میز بردارد. این نگرانی آنقدر جدی است که «عبدالرحمن راشد» مدیر سابق شبکه العربیه دوم فوریه 2019 در یادداشتی با عنوان «اگر ترامپ با ایران مصالحه کرد، چه؟» در روزنامه الشرق الاوسط صراحتاً این نگرانی را ابراز کرد. الراشد با اشاره به تمایل ترامپ برای مذاکره با ایران و تنها ماندن کشورهای عربی نوشت: هر احتمالی وجود دارد... اگر ترامپ تصمیم بگیرد که چرخش کند و با رژیم ایران مصالحه کند، اختلاف سعودی با تهران ادامه خواهد داشت... امید است که فشارها از جمله فشار اقتصادی سبب توقف... ایران شود.

اکنون ارزیابی‌های ولی‌عهد سعودی تغییر کرده است. هر چند او و متحدانش هنوز به فشارهای آمریکا بر ایران امیدوارند، اما می‌دانند که چندان نباید خوش‌بین باشند. ایران نه‌تنها مقابل تهدیدهای آمریکا کوتاه نیامده بلکه نفوذش در منطقه حفظ شده، حضورش در سوریه تثبیت شده، حرفش در یمن مبنی بر اینکه ریاض موفق نخواهد شد تقریبا ثابت شده و مهم‌تر از همه، درخواست‌های مکرر کاخ سفید برای مذاکره را رد کرده که معنای این موضع، وجود ثبات و اطمینان در ارزیابی‌های راهبردی تهران در کوتاه‌مدت و میان‌مدت در داخل و خارج است. 

پس در چنین وضعیتی، بن‌سلمان برای پاسخگویی به سوالات داخلی در عربستان نمی‌تواند سقف تهدید قبلی را حفظ کند و در مصاحبه جدید، خود را زیر عبای آمریکا نشان می‌دهد و از جامعه بین‌الملل می‌خواهد که مقابل ایران موضع بگیرند. 

بنابراین طبیعی است، کسی که ابتدا به دلیل شناخت ناقصش از درون آمریکا و معادلات منطقه، تصور می‌کرد با پول می‌تواند آمریکا را به جان ایران بیندازد، اکنون با دریافت ضربات بیدارکننده بلکه شوک‌آور (مثل حمله یمن به خط لوله انتقال شرق به غرب عربستان و حمله موشکی به برج مراقبت فرودگاه أبها و...) هشیار شده و اصطلاحاً مستی از سرش پریده و دم از صلح می‌زند و می‌گوید خواستار جنگ در منطقه نیست.

گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر