پارادایم جهانی مقاومت در یمن با همان مختصات و مشخصات در حال بروز و ظهور است و آنچه آل سعود و متحدانش از تشکیل «یک حزبالله دیگر» در یمن وحشت داشتند و آن را به زبان آورده بودند، به وقوع پیوسته است.
به گزارش پایداری ملی، روزنامه «حمایت» در یادداشتی از «سیدجعفر قنادباشی» نوشت:
آل سعود و ائتلاف خودخواندهاش که چهار سال پیش سرمستانه به سرزمین غیورمردان یمنی تجاوز کردند، هیچگاه تصور نمیکردند نیروهای مردمی و ارتش این کشور روزی اهداف راهبردی آنها را در مقابل چشمان حیرتزده ارتجاع منطقه به آتش بکشند و فریاد پیروزی سر دهند. بیش از یک ماه است که انصار الله حملات پهپادی و موشکی خود را به نقاط استراتژیک عربستان افزایش داده و تأسیسات نفتی بندر ینبوع و فرودگاههای ابها، جیزان و نجران را زیر آتش خود گرفته است.
پیشازاین نیز این حملات در سطوح مختلف به شرکت ملی نفت عربستان (آرامکو)، فرودگاهها و پایگاههای نظامی این کشور صورت گرفته بود که با کلید خوردن مذاکرات صلح در استکهلم به این امید کاهش یافت که شاید آل سعود سر عقل بیایند و دست از توحش بردارند. بااینحال، وقتی انصار الله نقض عهد آنها را در الحدیده و دیگر مناطق درگیری به کرات مشاهده کرد و تحذیر و تهدید نیز کارگر نیفتاد، وارد فاز تهاجمی با شدت و حدت بیسابقهای شد تا جایی که «ضیف الله الشامی»، وزیر اطلاعرسانی دولت نجات ملی از تلاشهای بینالمللی برای متوقف کردن این حملات کمرشکن به تأسیسات حیاتی عربستان سخن گفت که در رأس آنها انگلیس قرار دارد. روز گذشته نیز ژنرال «یحیی سریع»، سخنگوی نیروهای مسلح یمن اعلام کرد که فرودگاههای سهگانه ابها، جیزان و نجران منطقه ناامن هستند؛ به این مفهوم که این مناطق همچنان در تیررس موشکهای بالستیک و پهپادهای تهاجمی و انتحاری قرار خواهند داشت.
از سوی دیگر، آل سعود مدعی بودند که با سامانه کادوپیچ شده پاتریوت عمو سام میتوانند هر نوع هدف پرندهای را ساقط کنند و نسبت به عملکرد آن مغرور شدند ولی ویدئوهای منتشرشده از عملکرد پدافند هوایی آمریکا، غیرقابلاعتماد بودن و کارایی نهچندان مطلوب آن را در برابر تعداد اندکی موشک نشان داد. حتی با فرض اینکه پاتریوتهای مستقر در فرودگاههای عربستان بتوانند پهپادها و موشکهای انصار الله را رهگیری و ساقط کنند، نتیجهای جز تبدیلشدن آسمان این کشور به عرصه درگیری هوایی متصور نیست. به زبان سادهتر، با ضعف دفاع موشکی عربستان و راهبرد اخیر انصار الله در هدف قرار دادن فرودگاههای مهم همسایه شرور و متجاوزش، عملاً بخش مهمی از شریانهای ورودی و خروجی آل سعود در معرض تهدید جدی قرارگرفته و شرکتهای هواپیمایی مجبور خواهند شد پروازهای خود را به مقصد این فرودگاهها متوقف کنند چراکه اقدامات نظامی بیشترین تأثیر را بر آنها دارد. ضمن اینکه برای ائتلاف سعودی هیچچیز دردناکتر از این نیست که فرودگاههای عربستان و امارات به مناطق ناامن تبدیل شوند، لذا با درک شرایط شکننده موجود و با توجه به این واقعیت که آنها مرد مبارزه و مقاومت نیستند، از طرفهای بینالمللی خواستهاند که پا پیش بگذارند و با کدخدا منشی مانع از ادامه و گسترش حملات شوند.
موضوع دیگری که موجب وحشت عربستان و حامیان غربیاش از رویکرد تهاجمی انصار الله شده و یقین پیدا کردهاند که فاز جدید حملات ،کارد را به استخوان پدرجد تروریستها خواهد رساند، این است که یمنیها دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند و ائتلاف سعودی تقریباً تمام زیرساختهای اقتصادی این کشور را بمباران کرده است. هزاران کودک، زن و بیمار به دلیل بسته بودن فرودگاه صنعا و کمبود دارو و امکانات پزشکی در وضعیت نامناسبی هستند و قحطی و بیماری گستردهای در این کشور شیوع پیدا کرده است. عربستان و امارات در حال حاضر تنها میتوانند مناطق مسکونی یا نقاطی که پیشتر بمباران شدهاند را دوباره هدف قرار دهند چون دیگر هیچ هدف قابلتوجه و مؤثری در یمن وجود ندارد. از این رو، یمنیها 300 هدف را برای هدف قرار دادن پیدرپی تعیین کردهاند و در آینده نزدیک فرودگاههای ریاض، ابوظبی و دبی نیز به مناطق ناامن تبدیل خواهند شد.
نکته قابلتأمل اینجاست که مدل در دستور کار قرارگرفته انصار الله، اولین بار توسط حزبالله رونمایی شد و جنبش مقاومت اسلامی لبنان پس از پیروزی قاطع در جنگ 33 روزه علیه صهیونیستها به چنان قدرت بازدارندگی بالایی دست یافت که رسماً تهدید کرد پاسخ هجمههای آتی اسرائیل، موشکباران نقاط حساس و کلیدی سرزمینهای اشغالی خواهد بود. تقویت توان راداری و دفاع هوایی حزبالله با تغییر جدی در قواعد بازی همراه شده و ارزیابی ارتش رژیم صهیونیستی آن است که این تغییر باعث هدف قرار گرفتن کشتیها، هواپیماها و بسته شدن فرودگاه بن گورین در هر رویارویی احتمالی با حزبالله خواهد شد. این توان بازدارندگی موجب شده که صهیونیستها بیش از 12 سال جرأت حمله به لبنان را نداشته باشند و گهگاهی هم که غلطی از آنها در سوریه علیه اهداف حزبالله سر میزند، بلافاصله میانجی میفرستند و تقاضای عدم درگیری دارند. این در حالی است که ارتش رژیم کودک کش صهیونیستی در دهه 80 میلادی حتی بیروت، پایتخت این کشور را هدف قرار داد و در آن برهه شایع شده بود که اسرائیلیها هر وقت بیکار میشوند، به لبنان حمله میکنند!
این الگو امروز به شکل کاملاً نمایان و روشن در مقاومت فلسطین دیده میشود. در تمام هجمههایی که ارتش رژیم صهیونیستی در جنگهای 11، 22 و 52 روزه از سال 2008 به این سو داشته و همچنین طی دو نبرد دو روزه در پائیز سال گذشته و امسال، بلااستثناء طرفهای مصری یا قطری را میانجی قرار داده و خواستار توقف حملات مقاومت شده است. سیر نزولی تابآوری صهیونیستها از 52 روز به دو روز نیز حاکی از نتیجهبخش بودن رویکرد مقاومت و بهزانو درآوردن متجاوزی است که به سلاحهای مدرن و ارتش بهاصطلاح آموزش دیده خود مینازد. در آخرین دور از درگیری حماس و رژیم جعلی صهیونیستی، شاهد فرایند جدید تعیین شرط از سوی مقاومت فلسطین برای تلآویو بودیم و بنا شد که صهیونیستها در اسرع وقت این شروط را عملیاتی کنند.
به بیان دیگر باید گفت که الگوی مقاومت در حال تبدیلشدن به یک «مدل جهانی» است که از غرب آسیا تا سواحل مدیترانه امتداد یافته، بهنحویکه امروز محور عبری، عربی، غربی در محاصره پرچمهای مقاومت قرارگرفته است. پارادایم جهانی مقاومت در یمن با همان مختصات و مشخصات در حال بروز و ظهور است و آنچه آل سعود و متحدانش از تشکیل «یک حزبالله دیگر» در یمن وحشت داشتند و آن را به زبان آورده بودند، به وقوع پیوسته است. با این حساب میتوان پیشبینی کرد که حملات انصار الله به نقاط ضعف حریف، ثمراتی همچون ناامن شدن بخشهای بیشتری از عربستان و امارات، توقف حمله به مناطق مسکونی، بازگشایی فرودگاه صنعا، پایان دادن به نقض آتشبس، اعلام پایبندی به نتایج گفتگوهای استکهلم و در نهایت، خروج متجاوزین از خاک یمن منتهی خواهد شد.