۱۹ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۱:۴۰
کد خبر: ۵۰۱۱۵
نظام سلطه در دیپلماسی مذاکره، در گام نخست کشور هدف را خشونت طلب، حامی تروریسم و تهدید صلح بین‌الملل معرفی و پس از ایجاد اجماع جهانی علیه آن کشور و اعمال فشار و تهدید وتحریم و پروپاگاندا، دولتمردان کشور هدف را وادار به قبول مذاکره و امتیاز دادن می‌کند.

به گزارش پایداری ملی، روزنامه «جوان» در یادداشتی از «سیدعبدالله متولیان» نوشت:

استراتژی «دیپلماسی مذاکره» در عصر حاضر و در چارچوب قواعد سازمان ملل، بی‌شک یکی از اصلی‌ترین، مهم‌ترین، کم‌هزینه‌ترین، بی‌حاشیه‌ترین، مؤثرترین و پربازده‌ترین استراتژی‌های نظام سلطه برای درهم کوبیدن اراده ملت‌ها و به تسلیم کشاندن کشور‌ها و دولت‌ها در سرتاسر جهان است که اصطلاحاً از آن با عنوان جنگ بدون خونریزی یاد می‌شود.

نظام سلطه بر اساس قواعد و تعاریف دیکته شده و خودنوشته در دیپلماسی مذاکره، در گام نخست کشور هدف را خشونت طلب، حامی تروریسم و تهدید صلح بین‌الملل معرفی و پس از ایجاد اجماع جهانی (که شرح آن خارج از حوصله این وجیزه است) علیه آن کشور و اعمال فشار و تهدید وتحریم و پروپاگاندا، دولتمردان کشور هدف را وادار به قبول مذاکره و امتیاز دادن می‌کند و این آغاز راهی است طولانی که تا درهم شکستن و نابودی کامل اراده مردم و به ذلت کشاندن عزت ملی و به تسلیم کشاندن محض کشور هدف ادامه می‌یابد و این تفسیر عملی آیه ۱۲۰ سوره بقره است که: «هرگز یهود و نصارا از تو راضی نخواهند شد مگر آنکه پیروی از آیین آن‌ها کنی (و تسلیم محض آنان شوی) ...». نظام سلطه از طریق دیپلماسی عمومی و با بهره‌گیری از ظرفیت‌های رسانه‌ای خود و روش‌های وسیع عملیات روانی، با مردم کشور هدف ارتباط برقرار کرده درخواست مذاکره را از زبان مردم به دولتمردان تحمیل می‌کنند و هنگامی که مذاکره با دشمن به مطالبه ملی تبدیل شد مسئولان و دولتمردان چاره‌ای جز تسلیم در برابر دیپلماسی مذاکره نخواهند دید و به این ترتیب کشور هدف روی ریلی حرکت می‌کند که پایانی جز تسلیم و دست کشیدن از همه آرمان‌های خود ندارد.

در ایران اسلامی و انقلابی نیز کمتر از ۴۰ سال است (بعد از فتح خرمشهر) که کشور، آوردگاه و میدان منازعه و جنگ بین دو تفکر «دیپلماسی مذاکره» و «مقاومت فعال» است و طرفداران دیپلماسی مذاکره گاهی در حد پیاده نظام دشمن عرصه را بر نظام اسلامی برای قبول مذاکره با نظام سلطه تنگ و تنگ‌تر کرده و عملاً پازل دشمن را تکمیل می‌کنند. طرفداران دیپلماسی مذاکره را عمدتاً روشنفکرنمایان، غربزدگان، سست‌کمربندها، خوش باوران، سهل اندیشان، راحت‌طلبان و... تشکیل می‌دهند و این جماعت، در حالی که تجربه تلخ صد ساله اخیر در باره تمامی دولت‌هایی که در جای جای جهان، در قمار دیپلماسی مذاکره همه چیز خود را باخته‌اند را فراروی خود می‌بینند و قویاً می‌دانند که دیپلماسی مذاکره در نظام سلطه فاقد منطق و بنیه علمی بوده و صرفاً یکی از قوی‌ترین شیوه‌ها و مدل‌های جنگ بدون خونریزی نظام سلطه است، به دلیل راحت‌طلبی و بعضاً به دلیل دلبستگی‌های مادی و علائق ضد فرهنگی غربی، احمقانه و گاهی هم به دلیل سرسپردگی و به‌عنوان مأمور و شبکه همکار دشمن، از دیپلماسی مذاکره دفاع کرده و «مقاومت ملی» را که از منطق قوی برخوردار است آماج حملات ناجوانمردانه می‌کنند. در نقطه مقابل طرفداران دیپلماسی مذاکره، طرفداران مقاومت فعال را دلسوزان نظام اسلامی، مدافعان فرهنگ ملی، مخالفان نظام سلطه، دشمنان استعمار و استثمار غرب و... تشکیل می‌دهند که برای نجات کشور از سلطه دشمن همواره هزینه‌های مادی و معنوی داده و از بذل جان و مال و آبروی خود نیز دریغ نمی‌کنند و اینان همان حزب‌الله هستند که از دشمن نمی‌هراسند و از فشار‌های دشمن خوفی به دل راه نمی‌دهند.

حتی اگر سخنان امام خامنه‌ای در سی‌امین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی سلام‌الله علیه را در دفاع از منطق مقاومت نادیده بگیریم در ٤۰ سال گذشته به تجربه دریافته‌ایم که بدون استثنا (که اگر بر فرض محال موردی هم یافت شود استثنا بوده و قاعده را تحت‌الشعاع قرار نمی‌داد) هر کجا به دیپلماسی مذاکره رو آورده‌ایم: «حتماً امتیاز داده‌ایم»، «به بخشی از عزت ملت و عظمت اسلام چوب حراج زده‌ایم»، «بر سر نقاط قوت خود با دشمن معامله کرده‌ایم و عملاً نقطه قوت را به ضعف بدل ساخته و به دست خودمان طناب دار را بر گردن خود انداخته‌ایم»، «خود را در موضع ضعف قرار داده‌ایم»، «دشمن را جسورتر کرده‌ایم»، «به روح مقاومت و اراده ملی شلیک کرده‌ایم»، «موجبات سرخوردگی، یأس و ناامیدی ملی را فراهم کرده‌ایم» و.... متقابلاً هر کجا به مقاومت فعال رو آورده‌ایم «حتماً و لزوماً امتیاز گرفته‌ایم»، «اقتدار خودمان را به رخ دشمن کشیده‌ایم»، «نظام سلطه را در دستیابی به اهداف شیطانی‌شان ناکام گذاشته‌ایم»، «چراغ امید را در دل ملت‌های جهان روشن کرده‌ایم»، «در جهت احیای کرامت انسانی حرکت کرده‌ایم» و...

تردیدی نیست که مقاومت فعال در چارچوب رسالت و مأموریت جهانی انقلاب اسلامی و در مسیر اضمحلال نظام سلطه و درهم شکستن اراده شیطانی صهیونیزم و لیبرال سرمایه داری است و تجربه نیز نشان داده که هزینه مقاومت فعال در مقایسه با دیپلماسی مذاکره بسیار ناچیز بوده و هزینه‌های کم آن هم نسبت به دستاورد‌های معجزه گون مقاومت فعال در حقیقت واقع سرمایه گذاری بوده و شکست نظام سلطه و پیروزی جبهه مقاومت را در پی دارد.

امروز همه جهان به چشم می‌بینند که در فلسطین اشغالی در یک‌سو در صحنه دیپلماسی مذاکره، فلسطینیان در پیمان‌های کمپ دیوید و اسلو همه آبرو، حیثیت انقلابی، عظمت و عزت خود را تسلیم دشمن کرده‌اند و در سوی دیگر جمعیت اندک ولی انقلابی غزه در پناه مقاومت فعال، چهارمین ارتش جهان را زمین گیر کرده به گونه‌ای که ارتشی که در روزگاری نه چندان دور ۱۱ ارتش بزرگ کشور‌های عربی را شکست داده بود اینک در برابر اراده مردم غزه دو روز هم نمی‌تواند ایستادگی کند. در سوریه نیز اوضاع دشمن به مراتب وخیم‌تر از داخل فلسطین است و مستکبرانی که به خود با اطمینان صد درصدی وعده تغییر رژیم سوریه و در هم شکستن محور مقاومت را داده بودند اینک چاره‌ای جز تسلیم شدن در برابر خواست مردم سوریه ندارند و محور مقاومت نیز مستحکم‌تر از قبل در برابر رژیم منفور و منحوس صهیونیستی خودنمایی می‌کند.

امروز به لطف تجربه تلخ و گزنده برجام، در کشور شاهد اجماع ملی و وحدت نظر تمامی مسئولان در خصوص تبعیت از الگوی مقاومت فعال هستیم و همین امر مبارک شیطان بزرگ را وحشت زده و مستأصل نموده و تلاش می‌کنند در یک همراهی نمایشی بین سه کشور امریکا، انگلستان و فرانسه، ایران را وادار به بازگشت به میدان دیپلماسی مذاکره کنند، اما خبر‌های خوب دریافتی از سوی مسئولان نظام و قرائن و شواهد داخلی و منطقه‌ای و آرایش نیرو‌های دو طرف در منطقه غرب آسیا حاکی از آن است که دشمن چاره‌ای جز قبول شکست ندارد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر