یک روزنامه فرامنطقهای نوشت: با وجود اینکه عربستان از بزرگترین حامی اقتصادی آمریکا است بارها مورد اهانت ترامپ قرار گرفته است در حالی که آمریکا به ایرانیان احترام میگذارد و از آنها برای مذاکره دعوت میکند.
به گزارش پایداری ملی، روزنامه فرامنطقهای «القدس العربی» در یادداشتی به قلم «وائل عصام» با عنوان «تحریمهای آمریکا شاید تنگه آخِر برای تهران باشد»، تاکید کرد، فشارهای کنونی آمریکا بر تهران، آخرین تنگهای است که اگر ایران از آن عبور کند موجهای نفوذ آن منطقه مشرق عربی را فرا میگیرد.
در مقدمه این یادداشت آمده است: بسیاری از قدرتهای سیاسی عرب مخالف تسلط ایران بر خاورمیانه امیدوارند تحریمهای اخیر آمریکا برای این کشور کمرشکن بوده و راه را بر نفوذ ایران در عراق، سوریه، لبنان و حتی یمن سد کند؛ اما آمال و آروزها یک چیز است و واقعیت موازنههای قوا در منطقه چیز دیگر.
القدس العربی نوشت: به نظر میرسد اگر این تحریمها ایران را شکست ندهد که غالبا هم نخواهد داد آن را تقویت خواهد کرد؛ چون تحریمها به مثابه آخرین فرصت برای تضعیف سیاستهای تهران و افزایش نفوذ منطقهای آن است؛ بنابراین به نظر میرسد که این تحریمها گویی آخرین تنگنایی است که اگر ایران از آن عبور کند موجهای آن منطقه مشرق عربی را فرا میگیرد.
این روزنامه افزود: ایرانیها از زمانی که انقلابشان به رهبری آیت الله خمینی در سال 1979 به پیروزی رسید با تحریمهای اروپایی و آمریکایی مواجه بودهاند حتی برنامه هستهای که با کمک و همکاری فرانسویها و آمریکاییها در زمان شاه توسعه یافته بود، پس از حکومت آیت الله خمینی متوقف شد و سپس ایران برای بازسازی برنامه هستهای خود از چین و بعدا روسیه کمک خواست، بنابراین، تحریمها اغلب حکومتها را سرنگون نمیکند بلکه آنها را در تنگنایی قرار میدهد.
القدس العربی با اشاره به اینکه ایران در شرایط تحریم توانسته است بازوهای قدرت خود را در عراق، سوریه، یمن و لبنان گسترش دهد، گفت: این در حالی است که یک کشور ثروتمند مانند عربستان سعودی در مقابله با آن شکست خورده است، بنابراین موقعیت مالی همواره به معنای قدرت مدیریت یک مناقشه سیاسی یا نظامی یا قدرت جلب احترام و موقعیت بین المللی نیست.
نویسنده تصریح کرد: «همین دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا حکومت سعودی را بارها مورد توهین قرار داده است با وجود اینکه عربستان بیشترین حامی اقتصادی آمریکاست در حالی که به شیوهای دوستانه به ایرانیان احترام میگذارد و از آنها برای مذاکره دعوت میکند؛ این نمونه واضحی است که ثابت میکند، قدرت و نفوذ اعمال کردنی و قبولاندنی است نه خریدنی.».
این روزنامه افزود: عربستانی که چندین دهه از سوی آمریکا حمایت شده است نتوانسته است با گسترش نفوذ منطقه ای ایران در خاورمیانه مقابله کند با وجود اینکه ایران مثل عربستان مورد حمایت دولت آمریکا نیست و همچنین ایران گفتمانی اسلامی و ضد آمریکایی بکار میگیرد در حالی که ریاض بر خلاف این عمل کرده است.
نویسنده مخاطبان را متوجه نتایج رفتارهای متفاوت ایران و عربستان در قبال آمریکا کرد و نوشت: به نظر نمیرسد آمریکاییها خودشان برای اعمال فشار اقتصادی بیشتر بر ایران به منظور بازگشت به مذاکرات هستهای برنامه داشته باشند کما اینکه استفاده از گزینههای نظامی هم محتمل به نظر نمیرسد بخصوص اینکه بخواهند از طریق آن نظام ایران را سرنگون کنند.
عصام ادامه داد: حتی اگر کار به یک حمله نظامی هم برسد هرگز تا انجام عملیاتی فراگیر برای تغییر نظام ایران پیش نمیرود؛ چون از زمانی که آمریکا وارد عراق شد تهدیدهای آمریکا علیه ایران هم افزایش یافت، بخصوص که شکست سیاستهای آمریکا در عراق منجر به تسلط قدرت های شیعی عراقی طرفدار ایران در این کشور شد آن هم به دلیل نفوذ تاریخی، اجتماعی و فرهنگی که ایرانیها در عراق دارند و ارتش آمریکا هم چند ماه پیش در گزارشی به این موضوع اعتراف کرده است.
القدس العربی نوشت: هر فرآیندی برای تغییر قدرت نیاز به بررسی میزان توانایی برای ابتدا سرنگونی نظام دارد و دوم اینکه یک جایگزینی وجود داشته باشد که بتواند زمام امور را به دست بگیرد و سومی که مساله مهمتری است هزینهها و بهای سیاسی و مالی است که دولت آمریکا با ارائه چنین پروژهای متحمل خواهد شد.
این روزنامه افزود: برای مثال عراق صدام حسین لقمه آمادهای برای آمریکاییها بود این کشور سالها قبل از تهاجم آمریکا تحت محاصره بوده و فرسوده شده بود مهم تر اینکه ساختار اجتماعی عراق در برابر چالش خارجی بزرگی نظیر تهاجم آمریکا مقاومت نکرد چرا که دو سوم مردم عراق شیعه و کُرد بودند که انتظار چنین فرصتی را برای خلاص شدن از حکومت صدام حسین را میکشیدند و احزاب همین طوائف قدرت جدید را پس از اشغالگری در سایه حمایت مردم جنوب و شمال عراق تشکیل دادند.
این روزنامه فرامنطقهای آورده است: صدام حسین چالشی نظامی نظیر جنگ ایران برای هشت سال مقابله کرد با این حال، تفاوت میان قدرت نظامی ایران و آمریکا، تفاوت قدرت نظامی و قدرت سیاسی صدام بین دهه 1980 و 2003 و تفاوت تعادل منطقه ای بین دو مرحله، دلایلی بود که سقوط بغداد را برای آمریکاییها در آن زمان جلو انداخت و در عین حال دلایلی است که نشانه افزایش قدرت بازدارندگی تهران در برابر آمریکاست چون در ازای فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و نبود متحدانی منطقه ای نظیر صدام حسین در منطقه تهران متحدان کارآمد سیاسی و نظامی از بغداد تا بیروت دارد.
نویسنده با بیان اینکه روسیه هم با حمایت از ایران قدرت بین المللی خود را بازیافته، افزود: این عوامل و غیر از آن عملا درگیری با ایران را به درگیری با همه منطقه و قدرتهای بین المللی پشتیبان آن مبدل میکند.
القدس العربی آورده است: چنین ملاحظاتی دانشگاه کلمبیا را هفت سال پیش بر آن داشت درباره هزینه هر گونه حمله آمریکا به ایران هشدار دهد آن هم از طریق پژوهشی که با همکاری قائم مقام مشاور امنیت ملی آمریکا در دوره اوباما تدوین کرده بود و شماری از سیاستمداران ارشد آمریکا از جمله وزیر دفاع سابق آمریکا آن را امضا کرده بودند.
در این پژوهش درباره هزینه حمله به ایران هشدار داده و به بررسی واکنشهای بازوهای قدرت ایران در منطقه، تلفات پیش بینی شده در صفوف آمریکاییها و متحدانش و تاثیر جنگ بر اقتصاد منطقه و آبراهههای نفتی خلیج فارس و دیگر عوامل متعددی پرداخته شده که جواب سه سوال را داده است؛ اهداف عملیات نظامی چیست؟ آیا آمریکا قدرت دستیابی به این اهداف را دارد؟ و راهبرد مرسوم برای خروج از آن چیست؟
در پایان این یادداشت آمده است: در حالی که آمریکاییها چنین پرسشهایی را برای محاسبه سود و ضرر کار خود مطرح میکنند بسیاری از عرب ها گمان میکنند که آمریکاییها عاشق چشم و ابرویشان بوده و فقط برای خارج کردن ایرانیها از کشورشان جنگ خواهند کرد بدون اینکه هزینهها و نتایج جنگ را بسنجند و گمان میکنند برای سقوط نظام ایران که از قدرت بازدارندگی یک ائتلاف منطقهای بزرگ حاکم بر پایتختهای مشرق عربی و همچنین و کشورهای بزرگی نظیر روسیه برخوردار است، فقط کافی است ترامپ با یک انگشت دکمهای را فشار دهد.