برخلاف القائات اقتصاددانهای لیبرال، هرروز از تعداد طرفداران پیوستن به جهانیسازی اقتصادی کاسته شده و کشورها هر چه بیشتر به سمت تقویت اقتصاد ملی خود میروند و بهطورقطع راه عزت و اقتدار ایران اسلامی نیز از مسیر اتکا به «تولید داخلی» و رونق تمامعیار آن میگذرد.
به گزارش پایداری ملی، پژوهشهای جدید نشان میدهد برخلاف شعارهای دهانپرکن، جریان پول از سمت کشورهای در حال توسعه و فقیر به سمت کشورهای توسعهیافته تریلیونها دلار بیش از جریان پولی عکس آن است.
در واقع اصلیترین ایده جهانیسازی یعنی «تجارت آزاد کالا» میان کشورها چندان موفق نبوده و از این نظر مخالفان جهانیسازی این روزها هر چه بیشتر از انزوا خارج شده و حامیانی از مردم عادی و دولتمردان پیدا کردهاند، در انگلستان خروج از اتحادیه اروپا مطرح شده، در آمریکا ترامپ با وعده لغو توافقات بینالمللی رأی جمع کرده و در اروپا نیز احزاب ملیگرا و راست روز به روز نفوذ بیشتری پیدا میکنند.
بررسی علل شکست جهانیسازی اقتصاد، در این مقال نمیگنجد اما وقتی دولتهای توسعهیافته جهان که بیشترین بهره را از فرایند جهانیسازی اقتصاد دارند و گاه خود شکلدهنده نهادهای بینالمللی مالی و دارای امتیازات ویژه در تدوین و وتوی قواعد آن هستند، نسبت به ادامه حضور در این چرخه تشکیک میکنند کشوری مانند ایران که طی چند دهه با اتکا به مقاومت انقلابی مردم خود توانسته برندی از پایداری و خوداتکایی را ایجاد کند باید به انگارههایی که پیوستن به اقتصاد جهانی و کوتاه آمدن در برابر قدرتها، برای حضور در چرخه نظم جهانی را توصیه میکنند به دقتی مضاعف نظر کرده و راه خود را با تأمل بیشتری برگزیند.
لیبرالیسم اقتصادی کشور را بدل به مستعمره اقتصادی میکند
منبعث از آموزههای جهانیسازی به پدیده خودکفایی با دیده تردید نگریسته شده و واضعان آن عنوان میکنند که در دنیای نوین به سبب محدودیت منابع، این امکان وجود ندارد که کشوری تنها با اتکا به توان خود ادامه دهد بلکه به عنوان مثال کشوری که آب و زمین دارد محصولات کشاورزی میکارد و در مقابل از صنعت یا خدمات دیگران بهرهمند میشود در ذیل این نظریه تنها کشورهایی که صادرکننده محصول و خدمات و تکنولوژی هستند قدرتمند تلقی نمیشوند چراکه به ادعای واضعان این رویکرد تا زمانی که شما با اقتصاد جهان تعامل دارید و بازاری برای واردات برخی محصولات هستید دیگران برای منافع خودشان هم که شده از امنیت و ثبات کشور شما حمایت خواهند کرد.
اقتصاددانهای لیبرال اما یک نکته را به ما نمیگویند و آن اینکه حتی اگر بنا باشد به «تعامل» و «جهانی گرایی» مدنظر آنها عمل کنیم باید به حدی از اقتدار سیاسی (برای ثبات سرمایه) و توان تولید ناخالص داخلی برسیم که بتوانیم چیزی برای تبادل با جهان داشته باشیم و در واقع اگر به آن حد از تولید و درونزایی نرسیم تنها کاری که «تعامل» و «جهانی گرایی» با ما انجام میدهد «خام فروشی» و بذل منابع ملی به ثمن بخس است.
با این وصف حتی اگر خودکفایی به معنای کلاسیک آن مدنظر ما نباشد ارتقای توان تولید ملی و شکوفایی اقتصاد داخلی، راهی گریزناپذیر است که هر اقتصاددان وطندوستی با هر نگرشی باید به آن گواهی دهد و این دقیقاً همان مسیری است که رهبر معظم انقلاب در نامگذاریهای چند سال اخیر آن را دنبال کرده و در سال 98 با شعار «رونق تولید» نتیجهگیری از آن راه طی شده را مدنظر قرار دادهاند.
دقت داشته باشیم در سالهای باور به جهانیسازی بسیاری از کشورهای صنعتی، به سبب نیروی کار ارزانقیمت، صنایع غیراستراتژیک خود را به درون کشورهای فقیر یا در حال توسعه انتقال دادند و خود بر مشاغل خدماتی، دانشبنیان و صنایع «های تک» تمرکز کردند و در واقع بار دیگر نوعی مستعمرهسازی مدرن رقم خورد که این بار پیچیدهتر و مبتنی بر بررسیهای آیندهپژوهانه بود که حذف بسیاری از مشاغل فیزیکی در دهههای آتی و شیفت اشتغال به سمت مهارتهای بالاتر را پیشبینی کرده و عملاً در مقابل سودآوری کلان و پرداختهایی اندک به کشورهای میزبان، تنها خاکی آلوده و مشاغلی فاقد ارزش استراتژیک را در دهههای آتی برای آنها باقی میگذاشت.
شاید از همین منظر باشد که رهبر معظم انقلاب بارها و بارها رشد علمی کشور را گوشزد کرده و «دانشبنیان» شدن اقتصاد را اصل اساسی میدانند.
سخنان لیبرالها در وجه انسانگرایانه آن نیز همه بر روی کاغذ هستند و در عمل اگر نه سیاست «قایقهای توپدار» اما انواع مختلفی از تهدید و اعمال قدرت همچنان در جهان ساری و جاریست و بسیاری کشورها علیرغم این که شرکای تجاری خوبی برای قدرتها هستند از کمترین امکان برای اعمال حاکمیت سیاسی، نظامی و امنیتی برخوردار نبوده و تمام شئون آنها تحت کنترل و دخالت دیگران است.
آمریکاییان تاختکنان بهسوی سرنوشت محتوم رهسپارند
کسانی که در آمریکا به دنیا میآیند در تمدنی نوپا با شهرها و سازههای جدید متولد میشوند و همانند ایران، چین و سایر تمدنهای دیرپا میراث فرهنگی بازمانده از قرون قبل را در اطراف خود نمیبینند تا به زوال و انهدام تمدنها باور پیدا کنند و از همین روست که «رؤیای آمریکایی» تماماً مبتنی بر نوعی شکوه و خودبزرگپنداری تخیلی است که مرز و محدودهای برای خود قائل نیست و بسیاری مردمان جهان را نیز به دنبال خود روان کرده، حال این فواره که به اوج رسیده کی پایین گرفتن آغاز کند کسی نمیداند و صدالبته تا آن زمان ما ایرانیان که فراز و فرود چندینباره تمدنها را میشناسیم و سنتهای قرآنی مبنی بر اوج و افول ملتها بنابر اراده خود آنان را میدانیم سختمان است اسیر رؤیای فانتزی شویم که حتی در دوران اوج خود باید درسها از هزارههای تمدنی دیگران میآموخت که نیاموخت و گستاخانه به قیمت سرپا نگاهداشتن رژیمهای دیکتاتوری و غارت منابع ملتها باقی ماند تا در دوران بیداری انسانی تاختکنان به سمت سرنوشت محتوم خود رهسپار شود.
کار و تولید در آموزههای اسلامی
خداوند در قرآن کریم میفرماید: «هو الذی جعل لکم الارض ذلولا فامشوا فی مناکبها و کلو من رزقه» یعنی او آن خدایی است که زمین را برای شما هموار گردانید تا در پست و بلندیهای آن حرکت کنید و روزی خود را تحصیل کنید.
در قرآن نزدیک به 400 آیه در تشویق به کار و تلاش و بیان ارزش و اهمیت کار و تلاش وارد شده و هم چنین تعدادی از آیات به مشاغل پیامبران بزرگوار الهی پرداخته که آنها در کنار رسالت مندی و هدایتگری برای جامعه اسلامی اشتغال به کار و فعالیت داشتهاند.
بر اساس برخی از آیات شغل حضرت نوح (ع) نجاری، شغل حضرت شعیب (ع) دامداری و کارگری و شغل حضرت موسی (ع) شبانی و کارگری و شغل حضرت داود زره سازی و آهنگری، شغل حضرت ابراهیم(ع) کشاورزی و دامداری، شغل حضرت ادریس خیاطی، شغل حضرت هود(ع) و صالح(ع) تجارت و شغل حضرت عیسی(ع) صیادی عنوان شده است.
قرآن همچنین در آیات متعددی انسان را به کار و تلاش تشویق کرده چنانکه آمده «إنّ سعیکم لشتّی» یعنی که سعی و تلاش شما مختلف و متنوع است یا در آیات دیگر ذکر شده «و ان لیس للانسان الا ما سعی» یعنی برای انسان جز سعی و کوشش او نیست.
علاوه بر این در روایات و احادیث بسیاری بر ارزش کار و تولید تأکید شده تا بدانجا که پیامبر گرامی اسلام در مقام دعا فرمودند: «اللهم بارک لنا فی الخبز و لا تفرق بیننا و بینه، فلولا الخبز ما صلینا و لاصمنا و لا ادینا فرائض ربنا» یعنی خدایا نان ما را بابرکت کن و بین ما و نان جدایی نینداز که اگر نان نباشد، نه میتوانیم نماز بخوانیم و نه روزه بگیریم و نه واجبات را بجا آوریم.
حضرت علی(ع) در همین زمینه میفرمایند: «علیکم بالجد و الاجتهاد و التاهب و الاستعداد» یعنی بر شما باد به تلاش و سختکوشی و مهیا شدن و آماده شدن؛ همچنین آن حضرت قدر و اندازه هر کس را به اندازه کار و عمل او میدانند آنجا که میفرمایند «قدر الرجل علی قدر همته».
و همچنین از همان امام آمده: «اعمل لدنیاک کأنّک تعیش أبدا و اعمل لآخرتک کأنّک تموت غدا» یعنی برای دنیایت چنان کار کن که گویا برای همیشه در این دنیا خواهی بود؛ و برای آخرتت (نیز چنان) سعی و تلاش کن که گویا فردا از این دنیا خواهی رفت.
اینها مشتی نمونه از خروارها مثال از رفتار و گفتار ائمه اطهار و اولیا و صلحا هستند که راه را برای ما مشخص کردهاند و بدون شک راه علاج بیماری که حدود یک قرن است اقتصاد کشور را ما را دچار مشکل کرده، «رونق تولید» و اهتمام تکتک آحاد ملت بر کار و تلاش و دست بر زانوی همت گرفتن و بلند شدن است بهویژه آنکه دشمن ناجوانمردانه از تعهدات خود سر باز زد و با خیال واهی فشار اقتصادی بر مردم به قصد شکستن اراده ایرانیان وارد میدانی شد که تنها و تنها عرصه نبرد ارادههاست و تا عبور از این شرایط، هیچ راه بینابینی جز مقاومت و ایستادگی وجود ندارد.
هرچند که تحریم علیه ایران از سوی روسای جمهور پیشین آمریکا هم اعمالشده و به هیچ نتیجهای نرسیده اما اگر رونق تولید محقق شود دیگر حربههایی از قبیل تحریم، تلاش برای کاهش صدور نفت و غیره منجر به جنگ روانی و تهدید علیه ملت ما نخواهد بود.
با این وصف همه آحاد جامعه برای تحقق این شعار تکلیف دارند و لازم است احیای صنایع دچار رکود و تعطیل در دستور کار قرار گرفته، شناسایی و تمرکز بر زنجیرههای اقتصادی مزیتدار، جلوگیری از اتلاف منابع، توزیع هدفمند اعتبارات، حرکت به سمت دانشبنیان شدن اقتصاد، فعال شدن سرمایهگذاریهای معطل، پرهیز از واردات تضعیفکننده، مشروط شدن معاملات خارجی به انتقال فناوری، ارتقای بهرهوری انرژی، مبارزه جدی با فساد، حذف بوروکراسی زائد، کاهش حجم دولت و برونسپاری بخشهای هزینهبر و کماثر و کمک به رونق بنگاههای کوچک و متوسط مدنظر قرارگرفته دولت با رفع موانع قانونی، تخصیص یارانه به تولید، کاهش مالیات تولیدکنندگان، یککاسه سازی قوانین برای افزایش سود تولید نسبت به سوداگری و تجارت، سرمایههای خاموش و راکد جامعه را به سمت تولید سوق دهد.
در نظر گرفتن جوایز و تسهیلات برای تولیدکنندگان نمونه، بهبود آموزشهای رسمی آموزشوپرورش و دانشگاهها در راستای ارتقای مهارتهای منجر به کارآفرینی و تولید، فرهنگسازی در سطح رسانهها برای شرافت بخشیدن به کار و تولید، اخذ مالیات از ثروتهای بادآورده و غیر تولیدی و اصلاح نظام بانکی به نفع تولید نیز از دیگر مواردیست که خوب است مدنظر دولت و مجلس محترم قرار گیرد.
مردم نیز با حمایت کالای داخلی، به گردش درآوردن سرمایههای راکد در عرصه تولید و نهادینهسازی و انتقال فرهنگ کار و تلاش و ارزشمند بودن علم (نه مدرک) به فرزندان میتوانند آموزه «لا تؤدبوا أولادکم بأخلاقکم، لأنهم خلقوا لزمان غیر زمانکم» را محقق ساخته نسلهای آینده این مرزوبوم را در طراز تمدن اسلامی بار آورده و هر چه بیشتر از فرهنگ دوران وابستگی و نفت خواری بازمانده از دوران شاهان رهایی بخشند.
با این وصف، مسیری که در ادامه نهضت بنا نهاده شده توسط «امام خمینی» با اتکا به آموزههای گهربار مکتب «پیامبر اعظم اسلام (ص)»، بر اساس «عزت و افتخار حسینی» مندرج در مکتب عاشورا، در راستای «خدمتگزاری» و بر مبنای «همبستگی ملی و مشارکت عمومی» با اتکا به «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» با هدفگذاری «نوآوری و شکوفایی»، در حرکت به سمت «اصلاح الگوی مصرف»، بنابر «همت مضاعف، کار مضاعف» طی شد و در بستر «جهاد اقتصادی» استمرار یافت و مستحضر به «تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی» و در افق «حماسهٔ سیاسی و اقتصادی» پیگیری و با «مدیریت جهادی» مسئولان و «همدلی و همزبانی دولت و ملت» در گام اول به سرمنزل مقصود رسید بعدتر به پشتوانه «اقدام و عمل» در عرصه «اقتصاد مقاومتی» و «تولید و اشتغال و حمایت از کالای ایرانی» پیش رفت تا به فضل خدا در آستانه ورود به گام دوم انقلاب از سال جدید به «رونق تولید» در تمام ابعاد و ارکان کشور بیانجامد.